انتشارات انديشه و پيکار

‮ پاسخ
سازمان مجاهدين خلق ايران

به
اتحاديه دانشجويان ايرانى در آمريكا


بيست دسامبر ۱۹۷۷
[بيست و نه آذر ۱۳۵۶]


رفقای هيئت مسئولين و اعضای اتحاديه دانشجويان ايرانی در آمريکا
درودهای گرم ما را بپذيريد.
نامه مورخ سپتامبر ۱۹۷۷ که بدنبال " بحث های مکرر در مورد چگونگی گسترش و توسعه فعاليت های دفاعی، فرهنگی و تبليغی در مورد جنبش نوين انقلابی و ..." نوشته شده است بدست ما رسيد.
قبل از هر چيز از اين که ما در جريان بحث های خود و مسائل مطروحه در جنبش دانشجويی قرار داده ايد تشکر می کنيم. اما در مورد مسائل مطروحه در نامه:
۱- در مورد تکثير و توزيع انتشارات سازمان ما مطرح نموده ايد که آيا " اتحاديه" تنها بايد " پخش و تکثير آثار عام دمکراتيک و به مفهوم غير " ايدئولوژيک" مانند نشريه خبری، ظهور امپرياليسم ايران و ... اکتفا کند يا همچنان می تواند دامنه فعاليت خود را تا تکثير و توزيع کلی آثار سازمان منجمله آثار ايدئولوژيک- سياسی گسترش دهد؟" : متاسفانه مسئله به شکل بسيار مختصر و فشرده ای مطرح شده است، بطوری که اطلاع دقيقی از چه و چون "مسائل مبهم و ناروشنی" که با آنها در جريان " بحث های مکرر" برخورد داشته ايد، نداريم. طبيعتا توضيحات بيشتری در اين زمينه به ما کمک می کرد تا بطور همه جانبه تری يعنی با توجه به مسائل، مشکلات و محدوديت های ميدان عمل و همچنين تجربه قابل توجه و قابل اتکايی که شما مبارزين جنبش دانشجويی در خارج از کشور دارا هستيد مسئله را مورد بررسی قرار دهيم. با اين وصف بايد ابراز داريم که در پاسخ سئوال فوق ما بطور کلی نه تنها نمی توانيم هيچ محدوديت سياسی و اصولی در مقابل سازمان های دمکراتيکی که آمادگی خود را برای تکثير و توزيع نشريات سازمانی ما اعلام می دارند باعث شويم بلکه کمونيست ها همواره وظيفه خود می دانند که فعاليت خود را در سازمان های دمکراتيک آنقدر گسترش دهند، آنقدر به کار آگاه گرانه سياسی و ايدئولوژيک در درون اين سازمان ها بپردازند، تا مواضع اين سازمان ها متناسب با ترکيب طبقاتی و سطح آگاهی سياسی توده ها و عناصر متشکل در اين سازمان ها هر چه بيشتر به سمت سياست و ايدئولوژی سازمان يا حزب کمونيستی نزديک شده و فعاليت دمکراتيک آنها در جهت تقويت سياست و مشی سازمان کمونيستی قرار گيرد. بنابر اين طبيعی است که ما از خواست شما برای تکثير و توزيع هر چه وسيع تر نشريات سازمان استقبال می کنيم. در واقع زمانی که برای سازمان شما اين سوال مطرح شده است که آيا می توانيد نشريات ايدئولوژيک- سياسی يک سازمان کمونيستی و در اين جا سازمان مجاهدين خلق ايران را تکثير و توزيع و انجام آن را منوط به نظر ما بدانيد يک معنايش اين است که سازمان شما از چنان سطح سياسی- ايدئولوژيک برخوردار است که می تواند با تکثير و توزيع آثار يک سازمان کمونيستی آن را مورد حمايت خود قرار داده و حاضر است به نحوی در تبليغ مشی و نقطه نظرات آن سازمان شرکت کند. برای توضيح بيشتر می توان از زاويه ديگری نيز اين سوال را مورد بررسی قرار داد. اين زاويه عبارت است از چگونگی برنامه و جهت گيری، چگونگی برنامه عملی و بلاخره چهارچوب و ضوابط تشکيلاتی آن سازمان. برنامه سياسی و عملی سازمان دانشجويی شما می تواند در نوارهای متعددی از طيف برنامه سياسی و عملی يک سازمان عام دانشجويی ( سازمانی که همه دانشجويان صرف نظر از ايدئولوژی و نقطه نظرات سياسی شان، تنها به واسطه درخواست های مشترک صنفی در آن شرکت دارند) تا سازمان دانشجويی که مواضع مشخص دموکراتيک در زمينه مسائل مختلف ميهن و جهان دارد، نظير سازمانی با ساخت کنفدراسيون سابق واحد جهانی تا سازمان های دانشجويی سراسری کنونی عملا وابسته به مشی ها و نظرگاه های مختلف سياسی- ايدئولوژيک و بلاخره در آخرين نوار اين طيف و متکامل ترين آن يعنی برنامه سياسی و عملی يک سازمان دانشجويی کمونيستی قرار گيرد.
با اين توصيف به تناسب اين که سازمان شما در کدام موضع از طيف فوق قرار داشته باشد، وظايف متناسب با آن موضع را نيز به عهده خواهد گرفت. به عنوان مثال در مورد پخش نشريات يک سازمان کمونيستی سازمان اول چنين وظيفه ای را برای خود نمی شناسد، همان طور که سازمان نوع دوم نيز نمی تواند به واسطه جريان های مختلف متشکل در آن صرفا از يک سازمان سياسی انقلاب دفاع نمايد. در حالی که دو سازمان پيشرفته تر ديگر طبعا فعاليت اختصاصی مربوط به خود نيز يعنی اولی طرفداری از يک نقطه نظر سياسی و مشی مشخص و تا حدودی۱ طرفداری از يک ايدئولوژی مشخص و دومی به تبليغ يک سياست و ايدئولوژی کمونيستی خواهد پرداخت. فکر می کنيم با اين توضيحات مختصر پاسخ پايه ای، مسائل شما روشن شده باشد.
۲- ما در فرصت مناسب ديگری در انتشارات آتی خود راجع به عمده ترين مسائل جنبش دانشجويی و فعاليت سازمان های وابسته به آن به بحث خواهيم پرداخت، اما در همين جا نيز می توان و لازم می دانيم به طور مختصر نکاتی را متذکر شويم:
الف- تحولات يکی دو ساله اخير دانشجويی را می توان بصورت زير احصاء کرد: سمت گيری هر چه بيشتر آن در جهت هم سويی و هماهنگی با جنبش نوين انقلابی و نيازها و ضرورت های آن، قطب بندی باز هم مشخص تر و تصريح هر چه بيشتر مرزهای سياسی- ايدئولوژيک جريان های مختلف دانشجويی، مبارزه عليه مشی های راست و سازشکارانه. اين ها تحولاتی است در خدمت جنبش نوين انقلابی خلق ايران و سمت گيری بارزتری است به سمت انقلاب دمکراتيک ايران که متقابلا خود می تواند به حل بسياری از مشکلات و مسائل جنبش دانشجويی منجر شود. اين تحولات که مشخصا متاثر از تحولات درون جامعه (پولاريزاسيون طبقاتی جامه و شکل گيری جديد آن) و جنبش انقلابی می باشد ( برآمد مشخص سياسی و سازمانی نيروهای اقشار و طبقات خلقی) حائز کمال اهميت بوده و کوشش باز هم بيشتر دانشجويان پيشرو، بويژه کمونيست های فعال درون جنبش دانشجويی را برای سمت گيری صحيح تر و قاطع تر خود طلب می کند.
ب- رشد جريان های بورژوا ليبرال در چند ساله اخير در جامعه و متقابلا نفوذ ايدئولوژی و مشی ليبرالی در جنبش انقلابی و کمونيستی ميهن ما مهمترين خطری است که جنبش توده های زحمتکش خلق و طبعا جنبش دانشجويی را در خارج از کشور مورد تهديد قرار داده است. اين جريان های بورژوا ليبرالی که مهمترين تجسم سياسی- تشکيلاتی آن در کميته مرکزی حزب توده می باشد، در پوشش های به اصطلاح کمونيستی و همچنين مذهبی سعی در مسموم کردن اذهان توده ها و انتشار اوهام رويزيونيستی رفرميستی، سازشکارانه و تسليم طلبانه خود دارند. اهميت خطر اين جريان ها زمانی روشن می شود که می بينيم جنبش کمونيستی ميهنمان عليرغم کيفيت بالا و توانايی عظيم، اما بالقوه اش، از طرفی فاقد ارتباط حداقل لازم با جنبش طبقه و از طرف ديگر در حالت پراکندگی و تشتت فوق العاده زيادی بسر می برد. طبيعتا در چنين اوضاع و احوالی که بورژوازی ليبرال با گسترش نفوذ سياسی- ايدئولوژيک خود به مسموم کردن اذهان توده های زحمتکش و اقشار آگاه مردم پرداخته و حتی توانسته است به کمک عناصر متزلزل و ليبرال درون جنبش انقلابی؟ کمونيستی، يعنی ستون پنجم های بورژوازی ليبرال در درون جنبش، نفوذ سياسی- ايدئولوژيک خود را به نفوذ تشکيلاتی تبديل نموده و ارگان های جديدی هم دست و پا کند، برای هيچ کمونيست يا سازمان کمونيستی ضرورت کار فعال سياسی- ايدئولوژيک- تشکيلاتی در ميان طبقه کارگر و پاکسازی، تحکيم و وحدت صفوف کمونيست ها طبعا ضرورت مبارزه عليه نفوذ اين جريانات در جنبش انقلابی و کمونيستی و افشاء اوهام بورژوا ليبرالی امری پوشيده و نامشخص نيست. بدين جهت مبارزه متحد و همه جانبه عليه ترهات رويزيونيستی، رفرميستی و خيانت کارانه دار و دسته کميته مرکزی حزب توده و گروه های رسما و عملا وابسته به آن، مبارزه عليه ارتجاع مذهبی، تسليم طلبی، سازشکاری و رفرميست و تبليغ شعار سرنگونی قهرآميز رژيم به اتکاء قيام و مبارزه مسلحانه توده، در صدر هدف های مبارزه ايدئولوژيک کمونيست ها و ديگر انقلابيون پيگير و در اينجا در خارج از کشور، در صدر هدف های مبارزه سياسی- ايدئولوژيک دانشجويان پيشرو به ويژه فعالين مارکسيست- لنينيست جنبش دانشجويی قرار می گيرد.
ج- همچنين مبارزه عليه هرگونه تسليم ايدئولوژيک در جنبش دانشجويی منجمله مبارزه عليه اين تصور که گويا جريان های سياسی دانشجويی روشنفکری در خارج از کشور به واسطه مواضع ثانوی و پشت جبهه ای خود نمی توانند و يا نبايد نسبت به جريان های سياسی انقلابی درون کشور موضع گيری نمايند از جمله وظايف ديگری است که بر عهده فعالين جنبش دانشجويی بخصوص کمونيست ها قرار دارد.
در واقع تبليغ نظرياتی به اين مضمون که " آنها ( دانشجويان) نيازی به تشخيص گرايشات مختلف ندارند" و يا نبايد سمت مشخصی را انتخاب کنند، معنايی جز تبليغ " بی پرنسيبی و لاقيدی" در جنبش دانشجويی روشنفکری خارج از کشور را ندارد.
بدين قرار هر گونه کوتاه آمدن در اين زمينه يعنی کوتاهی در تصريح مرزهای سياسی- ايدئولوژيک در جنبش دانشجويی بخصوص در شرايط کنونی به بهانه حفظ وحدت و ... هيچ معنايی جز کمک به گسترش نفوذ ايدئولوژی و سياست بورژوايی در جنبش دانشجويی ندارد و بر خلاف تصور برخی نه تنها تصريح مرزها به وحدت صدمه نمی زند بلکه وحدت اصولی جنبش دانشجويی را به نفع کمونيست ها تحکيم می بخشد.
رفقا
نظرات و ملاحظات ما راجع به جنبش دانشجويی و مسائل کنونی آن به همين جا خاتمه نمی يابد. ما در آينده نزديکی باز هم در اين باره صحبت خواهيم کرد.
دست شما را می فشاريم و برای اتحاديه دانشجويان ايرانی در آمريکا آرزوی موفقيت و پيشرفت باز هم بيشتری را داريم.سازمان مجاهدين خلق ايران
( ارگان خارج)
بيست دسامبر ۱۹۷۷
[ بيست و نه آذر ۱۳۵۶]


----
۱
- اين حدود باز هم به مشخصات دقيق تر اين سازمان و اين که اين سازمان در چه نقطه ای از طيف بين سازمان نوع دوم و نوع چهارم قرار دارد موکول می شود.

بالای صفحه