کارنامه سرکوبها و شکستها، مبارزات و مقاومتها
''... کل مسیر به سوی سوسیالیسم – تا جاییکه به مبارزه انقلابی مربوط است تا به امروز- از شکستهای مهیب، سنگفرش شده و نه هیچ چیز دیگری. با وجود این و همزمان، تاریخ بیوقفه، گام به گام، به سوی پیروزی نهایی پیش میرود. بدون آن ''شکستها'' ما کجا میبودیم؟
شکستهایی که تجربۀ تاریخی، دریافت، قدرت و آرمانخواهیمان را از آنها بیرون میکشیم؟ امروز، که به سوی نبرد نهایی در جنگ طبقاتی پرولتری پیش میرویم. ما دقیقاً بر روی سنگبنای همین شکستها ایستادهایم؛ و بدون آنها هیچکاری نمیتوانیم انجام دهیم، چرا که هر کدامشان در قدرت و دریافت ما نقش دارند...''
روزا لوکزامبورگ١، از آخرین نوشته در ۱۴ ژانویه ۱۹۱۹ با عنوان ''نظم در برلین برقرار است''
قیام بهمن ماه ۱۳۵۷ به سرنگونی رژیم شاهنشاهی منجر شد، اما به سرانجام انقلابی خود نرسید. بلافاصله پس از این تاریخ، یعنی از اسفند ماه ۵۷، اعتراض بخشی از کارگران، زحمتکشان شهری و روستایی و خلقهای تحت ستم برای دستیابی به حقوق اولیهشان شروع میشود. رژیم جدید با نام "حکومت اسلامی ایران" که هنوز عنوان ''جمهوری'' را با خود یدک نمیکشید، زیر عنوان ''ضد انقلاب'' به سرکوب اقشار و تودهها و خواستهای به حق آنان میپردازد.
در جنبش اجتماعی علیه رژیم شاه کمیتههایی مرکب از عناصر گوناگون اجتماعی شکل گرفته بود که در سقوط رژیم تأثیر مهمی داشت؛ این کمیتهها از همان فردای قیام مورد دستاندازی رژیم جدید و تصفیۀ آنها از عناصر انقلابی و زحمتکش قرار گرفت و با عنوان ''کمیته انقلاب اسلامی'' به نهادی برای مقابله با مردم معترض تبدیل شد. رژیم روز به روز خود را متشکلتر و مجهزتر میساخت؛ در این راستا نهادهایی همچون ''سپاه پاسداران انقلاب اسلامی''، ''نیروی مقاومت بسیج'' (بعدها ''سازمان بسیج مستضعفین'') و دهها سازمان و بنیاد سرکوب و جاسوسی یکی پس از دیگری به وجود آمدند.
در دوران چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی، مبارزات مردمی حتی یک لحظه خاموشی نیافت؛ چه طی اختناق جنگ هشت سالۀ ایران و عراق و چه در دوران خفقانآور پس از کشتارهای دهۀ ۶۰. این مبارزات که با افت و خیزهای بسیار همراه بود اغلب سرکوب میشد اما باز از گوشهای دیگر جوانه میزد و سر بر میآورد.
در ابتدا خواست تودههای زحمتکش، کارگران و دانشجویان رسیدن به خواستها و اهدافی بود که برایش انقلاب کرده و خون داده بودند. اما جواب رژیم جدید از همان اسفند ماه ۱۳۵۷ چیزی نبود مگر به خون کشیدنِ یکی از مهمترین نیروهای انقلاب یعنی کارگران؛ آنهم تنها کمتر از یک ماه پس از وقوع قیام٢؛ همزمان سرکوب زنان، خلق ترکمن و کرد... و همینطور تظاهرات و نشستهای سیاسی گروهها و سازمانهای انقلابی.
خمینی در اطلاعیهای در دوم اسفند ۱۳۵۷ یعنی کمی بیش از یک هفته پس از قیام، گردهمایی بزرگ سازمان چریکهای فدایی خلق را محکوم کرده و از ''عموم مسلمانان'' خواست که در آن شرکت نکنند. با این حال و در گزارشی از روزنامه آیندگان نزدیک به ۱۵۰ هزار نفر در آن شرکت کردند.
کمی بعد در روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، در اولین بزرگداشت "روز جهانی زن"، تظاهرات دهها هزار زن توسط چماقداران و نیروهای کمیتۀ انقلاب اسلامی به خشونت کشیده شد. در ۲۸ اسفند ماه و در آستانۀ عید نوروز، اولین کشتار سیستماتیک خلق کرد توسط ارتشِ رژیم جدید، علیه خواستههای به حق این مردم با ۵۰ کشته و ۲۷۰ زخمی آغاز میگردد. همزمان اعتصابات کارگری، تظاهرات مردمی، گردهمایی، تحصن و حتی مراسم گرامیداشت سالگرد شهادت مبارزین پیش از انقلاب و یا تشییعجنازه مبارزین و یا انقلابیون مورد تعرض و سرکوب قرار میگیرد.
در موارد بسیاری مردم و کارگران موفق به گرفتن خواستههای خود شده، رژیم را به عقب میرانند. با وجود سرکوب شدید در کردستان، ترکمنصحرا و خوزستان رژیم بارها مجبور به عقبنشینی میگردد. مقاومت و در عین حال تقابل پیگیر مردم هنوز ادامه دارد.
با آغاز جنگ ایران و عراق از نیمه سال ۱۳۵۹، برای مدت کوتاهی این تقابل تحت شعاع احساسات میهنپرستی و خطر اشغال کشور قرار گرفت و از شدت آن کاسته شد؛ پس از شروع قتلعام انقلابیون در تابستان ۱۳۶۰ این تقابل شکلی خونین و خفقانزایی به خود میگیرد و کل جنبش برای چندین سال رو به رکود میرود. در این فاصله کمتر گروه یا سازمان سیاسیای در داخل کشور امکان فعالیت داشت. رژیم با تهاجم، مورد تعقیب قراردادن و محبوس کردن فعالین سیاسی، آنها را یا در زندانها فرسود، شکنجه و اعدام کرد و یا به تبعید واداشت. بسیاری از نشریات، کتابها و ادبیات سازمانهای سیاسی یا با یورش رژیم از میان رفت و یا با پنهان کردن در زیرزمینها و پستوی خانهها به محاق رفت. پس از سرکوب سیستماتیک و گستردۀ سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷، تقریبا همه گروههای رادیکال و چپ تا سوسیال دمکرات، لیبرال و حتی همکاران رژیم مانند حزب توده و فداییان اکثریت نیز از سرکوب رژیم در امان نماندند؛ کشته، زندانی و یا مجبور به تبعید شدند. کمی بعد، دوباره اولین جرقههای مبارزۀ مردم و زحمتکشان شهری آغاز میگردد، اما این بار برخلاف گذشته این جدال، صرفاً شکلی از مقاومت و حفظ همان حداقلهاست.
نشریه پیکار دو ویژهنامه قیام در بیست بهمن ماه ۱۳۵۹، ضمیمه شماره ۹۳، یکی با عنوان: ''کارنامه جنایات دو ساله رژیم جمهوری اسلامی''٣ در ۱۶ صفحه و دیگری با عنوان: ''کارنامه مختصر مبارزات دلاورانه طبقۀ کارگر و خلقهای ایران علیه امپریالیسم و رژیم جمهوری اسلامی ایران''٤، در ده صفحه منتشر کرد. این ویژهنامۀ تحقیقی، شامل مطالعۀ اکثر نشریات، روزنامهها، گاهنامهها و بسیاری مطالب منتشره تا آن زمان بود.
تحقیق و ثبت روز به روز، هفته به هفتۀ این مبارزات، دستآوردها، شکستها، موفقیتها، اشتباهات، زمینخوردنها و بلندشدنها و مقاومت چندین باره مردم در چهل سال گذشته کاری لازم و بنیادی است. در این باره کار جامع و فراگیری که تمام این سالها و وقایع را در برداشته باشد، هنوز وجود ندارد.
در زیر فهرست برخی از رویدادها را درج میکنیم؛ البته فاجعۀ سینما رکس آبادان را نباید از قلم انداخت که در واقع در رأس این فهرست قرار میگیرد.
- ۸ اسفند ۱۳۵۷، محمود رییسی هوادار سچفخا به جرم حمله مسلحانه به یک بانک که در روز ۲۱ بهمن ماه و یک روز پیش از آغاز حکومت اسلامی، انجام گرفته بود، در رفسنجان تیرباران میشود.
- ۱۲ اسفند ۱۳۵۷، کارگر کارخانه اکبر پرویزی در پی اعتراض دسته جمعی کارگران برای دریافت حقوقشان به دست چماقداران حکومتی کشته میشود.
- ۱۴ اسفند ۱۳۵۷، اولین تظاهرات بزرگ مردمی در بندر ترکمن صورت میگیرد که با سرکوب نیروهای حکومتی روبرو میگردد، در روزهای بعد این تظاهرات ادامه یافته تا این که در ۹ فروردین ۱۳۵۸ و در اوج درگیری خونین نیروهای سرکوبگر علیه مردم ۲۵ نفر کشته و نزدیک به صد نفر زخمی مگردند.
- ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، تظاهرات باشکوه زنان به مناسبت روز جهانی زن با شرکت دهها هزار نفر در تهران برگزار میگردد. در پی این تظاهرات حجاب اجباری که فرمان خمینی بود، تا نزدیک به دو سال به عقب میافتد.
- ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، حکومت با برگزاری رفراندوم و علیرغم مخالفت برخی نیروهای سیاسی و فعال در انقلاب، رژیم جمهوری اسلامی ایران را تاسیس کرد.
- ۱۶ فروردین ۱۳۵۸ حماد شیبانی، عضو سچفخا، در فرودگاه مهرآباد توسط سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، صرفا بهخاطر خط و نشان کشیدن با کمونیستها دستگیر و چندین ماه در سلول انفرادی حبس میگردد. اغلب سازمانهای سیاسی و انقلابی از او حمایت میکنند.
- ۱۸ فروردین ۱۳۵۸، در اصفهان تظاهرات چندین هزار نفره کارگران بیکار به خون کشیده میشود، صدها نفر زخمی شده و کارگر کمونیست و هوادار سازمان پیکار، ناصر توفیقیان به ضرب گلوله پاسداران کمیته به شهادت میرسد.
- ۲۳ فروردین ۱۳۵۸، مجتبی طالقانی، فرزند آیتالله طالقانی، دستگیر و پس از جنجال بسیار یک روز بعد به همراه دو تن دیگر از بستگانش آزاد میشود.
- ۶ اردیبهشت ۱۳۵۸، محمد رضا سعادتی عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر و پس از بیش از دو سال زندان در چهارم مرداد ماه ۱۳۶۰ تیرباران میشود.
- ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸، بیش از نیم میلیون نفر در گرامیداشت روز جهانی کارگر که از جانب سازمانهای انقلابی فراخوانده شده بود در تهران شرکت میکنند.
- ۹ خرداد ۱۳۵۸ تظاهرات مردم عرب خرمشهر و آبادان به خون کشیده شد، صدها نفر کشته و زخمی میشوند. این سرکوب با شدت تا پایان تیرماه ادامه داشت.
- ۱۱ تیر ماه ۱۳۵۸، محمدتقی شهرام، کمونیست مبارز دستگیر و پس از بیش از یک سال زندان انفرادی در دوم مرداد ماه ۱۳۵۹ اعدام میشود.
- ۱۷ مرداد ۱۳۵۸، روزنامۀ آیندگان به حکم دادستانی انقلاب تعطیل و هیأت تحریریۀ آن بازداشت میشوند.
- ۲۸ مرداد ۱۳۵۸، با حکم خمینی، و حمایت بنیصدرحمله سراسری تمام نیروهای نظامی رژیم از زمین و هوا به کردستان اجرا میشود و و کشتار عام انقلابیون کرد آغاز میگردد.
- شهریور ۱۳۵۸، تیرباران دستجمعی در فرودگاه سنندج که احسن ناهید را روی برانکارد تیرباران کردند و عکسی از این صحنه در روزنامههای رژیم چاپ شد. اعدامها و کشتار جمعی در سال بعد توسط خلخالی در شهرهای کردستان ادامه یافت. قتلعام و نسلکشی روستاهای "قارنا" و "قالاتان"، اعدام ۵۹ تن ازجوانان مهاباد تنها ظرف يک شب، کوچدادن اجباری مردم روستاهای مرزی، تبعيد جمعی خانوادههای فعالين سياسی ومصادرۀ اموال آنها نمونههای دیگری از قصاوت جمهوری اسلامی ست.
- ۱۳ آبان ۱۳۵۸، سفارت آمریکا در تهران اشغال شد. به نقل از ضمیمه نشریۀ پیکار شماره ۱۴، '' شکست تاکتیک سرکوب، تضادهای اساسی موقعیت هیئت حاکمه و پیشرفت و موفقیتهای جنبش تودهای، هیئت حاکمه را ناگزیر به تغییر تاکتیک نمود.''٥
- ۲۳ بهمن ۱۳۵۸، قانون ۴۸ ساعت کار در هفته مصوبۀ شورای انقلاب به کارخانهها ابلاغ میگردد. برخلاف یکی از خواستههای مهم کارگران در دوران انقلاب مبنی بر ۴۰ ساعت کار در هفته، این مصوبه با مقاومت کارگران روبرو میشود.
- ۲۶ بهمن ۱۳۵۸، اجساد تیرباران شده ۴ رهبر محبوب خلق ترکمن در حالی که در ۱۸ بهمن ماه توسط نیروهای پاسدار دستگیر و به تهران اعزام شده بودند، در حوالی گنبد کاووس پیدا میشوند.
- اول اردیبهشت ۱۳۵۹، سرکوب و کشتار دانشجویان و بستن دانشگاهها پس از مقاومت چند روزه دانشجویان در سراسر کشور به مدت دو سال و نیم.
- ۱۱ مرداد ۱۳۵۹، خانوادههای بازماندگان سینما رکس آبادان که از سه ماه پیشتر در نزدیکی محل سینما رکس متحصن شده بودند، توسط پاسداران مورد تعرض قرار میگیرند. به دنبال این سرکوب تظاهرات بزرگی در آبادان در حمایت از این خانوادهها انجام میشود. در پی اعتراضات مردم، رژیم مجبور به برگزاری دادگاه برای مرتکبین جنایت سینما رکس میگردد، که در عمل باعث رسوا شدن بیش از پیش رژیم و نقش عوامل آن در این جنایت میگردد.
- ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، جنگ ویرانگر هشت ساله ایران و عراق رسماً شروع میشود. رژیم به بهانه جنگ دست به سرکوب هر چه بیشتر کارگران، زحمتکشان و سازمان های انقلابی میزند و هر صدای حق طلبانهای نسبت به دستآوردهای انقلاب را خفه میکند.
- اول مهر ۱۳۵۹، آوارگی میلیونها تن از زحمتکشان روستایی و شهری و مهاجرت آنها به شهرهای دیگر در اثر جنگ شروع میشود.
- ۲۱ آبان ۱۳۵۹، سه برابر شدن قیمت بنزین و گرانیهای پیامد آن، زندگی را بر مردم سختتر میکند.
- ۲۴ آبان ۱۳۵۹، چند هزار آوارۀ جنگ و کارگران جنگزده جنوب در خیابانهای تهران، دست به تظاهرات میزنند.
- ۱۷ دی ماه ۱۳۵۹، تظاهرات مشترکی از دانشجویان هوادار سازمانهای فداییان اقلیت، راه کارگر، رزمندگان و پیکار، با شرکت بیش از پنج هزار تن در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران انجام گرفت. این تظاهرات به مناسبت سالگرد بازگشایی دانشگاهها در ۲۳ دی ماه ۱۳۵۷ انجام شد.
- ۱۹ بهمن ۱۳۵۹، رفیق جهانگیر قلعهمیاندوآب از فعالین سچفخا - اقلیت، در روز ۱۷ بهمن ماه، در میتینگی که به مناسبت سالگرد حماسه ۱۹ بهمن برگزار شده بود، به همراه دهها فعال دیگر دستگیر و دو روز بعد در زندان جمهوری اسلامی و پس از شکنجه بسیار که آثارش بر بدن رفیق مشهود بود با گلولهای در سر به شهادت رسید.
- ۲۲ بهمن ۱۳۵۹، اغلب سازمانها و گروههای سیاسی جداگانه و یا با همکاری یکدیگر تظاهراتهایی در شهرهای کشور به مناسبت سالگرد انقلاب برگزار کردند. در این روز سازمانهای رزمندگان، کومله و پیکار تظاهرات مشترکی با برافراشتن پرچم سرخ به راه انداختند. این تظاهرات با تهاجم نیروهای حکومتی مواجه شد.
- ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهوری وقت در دانشگاه تهران و در سالگرد درگذشت محمد مصدق، به وجود شکنجه در زندانهای ایران اعتراف کرد. این سخنرانی و تظاهرات خشن علیه آن از طرف نیروهای مخالف جناح بنی صدر در جناح دیگری از حاکمیت، آغاز جدی تلاش برای برکناری او بود.
- ۳۱ فروردین ۱۳۶۰، در حمله با نارنجک ساچمهای به تظاهرات فراخوانده شده از سوی سازمان پیکار تعداد بسیاری زخمی شدند و ۳ رفیق پیکارگر به شهادت رسیدند. در جریان این درگیری رفیقی به نام حمید رضایی که دستان خونین خود را به همه نشان میداد مفقودالاثر شد.
- ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۰، برای اولین بار تظاهراتی مشترک بین رفقای سازمان فداییان اقلیت و سازمان پیکار به مناسبت روز جهانی کارگر در تهران برگزار شد. در همان زمان تظاهرات دیگری توسط فداییان اکثریت و حزب توده و همچنین حکومتیان در محل دیگری از تهران برگزار میشد.
- ۲۵ خرداد ۱۳۶۰، جبهۀ ملی ایران مردم را به تظاهراتی علیه لایحه قصاص فراخواند، که عملاً به دست نیروهای چپ و مجاهدین افتاد. خمینی صبح همان روز جبهۀ ملی را مرتد اعلام کرده بود. این تظاهرات بشدت سرکوب شد.
- ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، تظاهرات به دعوت سازمان مجاهدین خلق ایران با شرکت صدها هزار نفر انجام شد که بسیاری از سازمانهای چپ از جمله سچفخا - اقلیت، چریک های فدایی خلق ایران، راه کارگر، سازمان پیکار و گروههای دیگر در آن نیز شرکت کردند. این راهپیمایی بزرگ بشدت از سوی رژیم مورد حمله قرار گرفت و کشتار دستجمعی انقلابیون از همان شب آغاز شد.
- در همان شب تعدادی از افرادی که از ماهها پیش زندانی بودند، از جمله سعید سلطانپور (شاعر و کادر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران-اقلیت، علیرضا رحمان شستانی (کاندیدای سازمان پیکار در انتخابات مجلس) و محسن فاضل (عضو سازمان پیکار و سازمان الفتح) به جوخه اعدام سپرده شدند.
- در ۳۱ تیرماه ۱۳۶۰ اجساد اولین سری از اعدامیهای متعلق به سازمان پیکار به گورستانی منتقل شد که امروزه به نام گلزار خاوران شناخته میشود. ۱۵ رفیق پیکاری از بخش چاپ و توزیع نشریۀ پیکار که ده روز پیشتر دستگیر شده بودند، در این روز تیرباران و در گلزار خاوران دفن شدند. هزاران زندانی سیاسی پس از این، در این گورستان به خاک سپرده شدهاند. ناگفته نماند که تعدادی از مارکسیستهای که قبلاً اعدام شده بودند از جمله رفقا محمد تقی شهرام، محسن فاضل، علیرضا رحمانیشستان، قاسم گلشن و عزیز صفری از سازمان پیکار، سعید سلطانپور از سازمان فداییان اقلیت، بهنوش آذریان، منوچهر اویسی از چفخا (منسوب به اشرف دهقانی)، شهلا بالاخانپور از سازمان راه کارگر، محمد علی عالمزاده و طاهره آقاجانی و کودک متولد نشدهشان از گروه نبرد، به دستور محمد گیلانی حاکم شرع دادگاه انقلاب، نبش قبر گشته و مجددا در این گورستان به خاک سپرده شدند.
- ۱۲ شهریور ۱۳۶۰، اولین گردهمایی خانوادههای شهدا در گلزار خاوران انجام گرفت که بشدت توسط پاسداران سرکوب شد.
- ۲۷ آذر ماه ۱۳۶۱، دانشگاههای کشور بازگشایی شد، اما تمام دانشجویان جدید مجبور به عبور از فیلتر شدید سیاسی و امنیتی شدند. بسیاری از ادامه تحصیل باز مانند.
- مرداد ماه ۱۳۶۷، آغاز موج دوم کشتار عام انقلابیون است که با اعدام زندانیان زن و مرد از سازمان مجاهدین خلق آغاز شد و در شهریور ماه با اعدام زندانیان چپ به پایان رسید. این قتل عام را "پاکسازی زندانها" به فرمان خمینی نامیدند.
- بين دیماه سال ۱۳۶۹ تا اسفند ۱۳۷۰ چند اعتصاب مهم انجام گرفت که مهمترين آنها اعتصاب کارگران نفت بود که در نهايت منجر به افزايش دو هزار تومانی دستمزد ماهانه همۀ کارگران شد.
- ۹ خرداد ۱۳۷۱، اعتراض حاشیهنشینان "کوی طلاب" مشهد به تخریب خانههایشان به یک تظاهرات چند ده هزار نفری تبدیل شد که با شعارهایی علیه مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران همراه بود و موجب حمله به اماکن دولتی در سرتاسر شهر مشهد شد.
- ۱۵ فروردین ۱۳۷۴ رانندگان مينیبوس در اسلامشهر در اعتراض به گرانی سوخت و وضعیت موجود دست به اعتصاب زدند. فقدان وسيلۀ نقليۀ عمومی مورد اعتراض عدهای از مردم جنوب غرب تهران، در اكبرآباد و اسلام شهر قرار گرفت. به دلیل نارضایتیهای موجود از کمبود بنزین و افزایش ۳۰ درصدی کرایۀ حمل ونقل طی چند ساعت تظاهرات بزرگی با حضور ۵۰ هزار تن به پا شد که دامنۀ آن به رباطكريم، سلطانآباد و صالحآباد نيز رسید. در کلِ منطقه و به خصوص در مسیر حرکت به سمت تهران، جمعیت اقدام به تخریب ساختمانهای دولتی و زدوخورد با نیروهای بسیج و سپاه کرد و موفق به مسدود ساختن جاده تهران- ساوه شد.
- ۱۳۷۵، کارکنان وزارت نفت بار ديگر دست به اعتصاب بزرگی میزنند. در جريان اعتصاب آنها از چند شهر نمايندگان خود را انتخاب کردند. علاوه بر خواستههای رفاهی، تقاضا برای تشکلهای مستقل کارگری را نيز در آن مطرح ساختند. اين اعتصاب هر چند شديداً سرکوب شد، اماخواستۀ ایجادکردن تشکلهای مستقل کارگری یکی از دستآوردهای درخشان این اعتصاب برای کل جنبش کارگری در ایران بود.
- ۱۸ تیر ۱۳۷۸، حمله نیروهای دولتی به کوی خوابگاههای دانشگاه تهران طی روزهای چهارشنبه هجدهم تا دوشنبه بیست و سوم تیرماه ۱۳۷۸منجر به مقاومت دانشجویان و ناآرامی و درگیری بین آنها و نیروهای انتظامی و همچنین افراد موسوم به "لباس شخصی" شد. در این مقاومت دلاورانه در طی این چند روز، صدها دانشجو دستگیر و زخمی و تعدادی کشته شدند.
- ۴ بهمن ۱۳۸۲، کارگران معادن مس خاتون آباد در اعتراض به "تعدیل نیرو" و برای حفظ مشاغل خود دست به تجمع و اعتراض زدند. یک ماه قبل از آن، زلزلۀ بم خانه و کاشانۀ انبوهی از مردم را در این منطقه ویران کرده و فضای نارضایتی و اعتراض به شرایط موجود در کل منطقه حاکم بود. ۲۰۰ کارگر اخراج شدند و در طی این تظاهرات که به شدت و با تمام قوا از سوی دولت سرکوب گردید، ۴ کارگر به شهادت رسیدند.
- دی ماه ۱۳۸۳ شاهد تشکیل مجدد سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و آغاز مبارزات این تشکل، همچنین اولین اعصاب کارگران به رهبری سندیکا در دی ماه ۱۳۸۴ بود.
- ۲۶ فروردین ۱۳۸۴، مردم عرب خوزستان در اهواز نسبت به سیاستهایی که بر آنها ستم ملی اعمال میکند به مدت ۴ روز علیه حکومت دست به تظاهرات گستردهای زدند که طی آن علاوه بر صدها دستگیری و زخمیهای بسیار، ۲۸ نفر توسط نیروهای انتظامی به شهادت رسیدند.
- ۶ تیر ماه ۱۳۸۶، به دنبال طرح سهميهبندی بنزين، در شهرهای مختلف از جمله تهران و اسلامشهر، اعتراضهای مردمی شکل گرفت. تعدادی پمپ بنزين به آتش کشيده شد، بانکها و ساختمانهای دولتی مورد حمله قرار گرفت. بر اساس گزارشها چندین نفر کشته شدند ولی آمار دقیقی منتشر نشد.
- اردیبهشت ۱۳۸۷، آغاز اعتصاب ۵۰ روزه کارگران نیشکر هفت تپه و مبارزات متشکل کارگران زیر نظر سندیکای هفت تپه، که از آبان ماه همان سال تاکنون ادامه دارد.
- ۲۲ خرداد ۱۳۸۸، به بهانۀ اعتراض به تقلب در رأیگیری ریاست جمهوری دورۀ دهم و اعتراض به شرایط موجود، مردم به خیابانها آمدند. در جنبشی که به این دلیل به راه افتاد، طی این روز و هفتههای بعد صدها نفر زخمی و نزدیک به یک صد نفر کشته شده و چند هزار نفر به زندان افتادند.
- فروردین ۱۳۹۰، شورش مجدد عربهای خوزستان در سالگرد ۲۶ فروردین ۱۳۸۴، که ۱۲ نفر طی درگیریهای دو روزه کشته شدند.
- ۲۳ دی ماه ۱۳۹۰، شورش عربهای خوزستان که باز با سرکوب شدید مواجه شدند. ۵۰ نفر دستگیر و سه تن از آنها در زندان زیر شکنجه به شهادت رسیدند.
- شهریور ۱۳۹۴، شاهرخ زمانی، (فعال کارگری) در شهریور ۱۳۹۴ در حالی که پنجمین سال حبس خود را سپری میکرد، در زندان "کشته" شد.
- دی ماه ۱۳۹۳، ۱۷ کارگر اعتصابی و معترض را در معدن آقدره در آذربایجان غربی در برابر مردم شلاق زدند. جرم این کارگران اعترض به خودکشی سه کارگر، اخراج دستهجمعی ۳۵۰ کارگر معدن و شرایط نابسامان معیشتی بود. این نخستین باری نبود که چنین احکامی به اجرا در میآمد؛ احکام شلاق علیه فعالان کارگری در استان کردستان در سال های۸۷ و ۸۶ نیز بکار بسته شده بود.
- ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، فرزاد کمانگر و ۴ نفر دیگر به جرم فعالیت سیاسی اعدام شدند که مردم کردستان در اعتراض به آن یک روز اعتصاب عمومی کردند.
- دی ماه ۱۳۹۵، معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور از "افزایش ۶٩ درصدی اعتراضهای اجتماعی اعم از کارگری و صنفی خبر میداد.
- دیماه ۱۳۹۶، در بیش از ۱۰۰ شهر تظاهرات گستردهای طی چندین روز صورت گرفت. از ویژگی این تظاهرات خودجوش بودن و فقدان رهبری آن است که از اعماق جامعه و از بطن زحمتکشان برخاسته و بهطور گسترده بر حاکمیت شوریدند. در این خیزش که طی آن ده ها نفر کشته شدند بیش از ۶۰ دفتر امام در سراسر کشور مورد تخریب واقع و به آتش کشیده شد. به گفته وزیر کشور تعداد بازداشت شدگان بیش از ۵ هزار نفر بوده است.
- مرادماه ۱۳۹۷ تظاهرات مردم در پی گرانی شدید.
- این اعتراضات و فریادها که همچنان ادامه دارد، قطرهای از رودخانه پرخروش جنبش مردم علیه رژیم جمهوری اسلامی در چهل سال اخیر است. شورش و ناآرامیها در اشکال مختلفی چون تجمع، راهپیمایی، اعتصاب و تحصن در سالهای اخیر شدت و تداوم بیشتری گرفته است.
----
١ - از آخرین نوشته روزا لوکزامبورگ در ۱۴ ژانویه ۱۹۱۹ با عنوان: '' نظم در برلین برقرار است''، نگاه کنید به: https://www.marxists.org/archive/luxemburg/1919/01/14.htm
٢ - کار، شماره ۲، پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۵۷.
https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/kar-ta-ensheaab_1-60-002.pdf
٣ - http://peykar.info/PeykarArchive/Peykar/Nashriyeh/Peykar-093a.pdf
٤ - http://peykar.info/PeykarArchive/Peykar/Nashriyeh/Peykar-093b.pdf
٥ - http://peykar.info/PeykarArchive/Peykar/Nashriyeh/Peykar-034a.pdf