تجربه اشغال کارخانه در یونان
مختصری درباره کارخانه ویومه. Α.Ε. VΙΟME
کارخانه "ویومه"، متعلق به خانواده فیلیپو١، در منطقه صنعتی/ تجاری شرق سالونیک٢ واقع شده است با ۱۳۶ هکتار مساحت.
این کارخانه، وابسته به شرکت فیلکِرام جانسون، در سال ۱۹۸۲ با هدف تولید مصالح ساختمانی تأسیس شد و با ۷۰ کارگر در بخش تولید و مدیریت، حدود ۱۵۰ تن در هر هشت ساعت تولید داشته و این مقدار تا سال ۲۰۰۹ بیشتر هم شد.
بهغیر از ارتباط مستقیم با شرکت مادر یعنی فیلکرام٣، ویومه مشارکت بسیاری با تولیدکنندگان داخلی و همچنین خارجی (دوکِمیکال اَند تیتان٤ و دیگر صنایع شیمیایی) داشت و محصولات خود را بیشتر به صورت عمده، به فروش میرساند. تا سال ۲۰۰۹، صادرات محصولات به کشورهای اروپایی، امارات متحده عربی و عربستان سعودی سودهای کلانی نصیب شرکت میکرد تا جایی که سود شرکت به ۱۳۸% رسیده بود.
سندیکای کارگران ویومه در سال ۲۰۰۶ با ۲۱ نفر عضو تأسیس شد. تعداد اعضای آن در عرض یک سال به ۳۶ نفر رسید. پیشنهادِ عضویت و همکاری به ۲۵ کارگر دیگر از مجموع ۷۰ کارگر که بیشتر از قسمت مدیریت در بخشهای اداری مشغول به کار بودند داده شد، ولی آنها هم از ترس اخراج و یا برای حفظ منافع خود عضو سندیکا نشدند. برخی از ۴۲ عضو سندیکا،عضو گروههای سیاسی مختلف بودند یا وابستگی حزبی داشتند، ولی خود سندیکا هیچگونه پیوند مستقیمی با احزاب نداشت.
بحث تصادفات کاری در ساعات کاری و خطرات موجود در محل کار، یکی از مهمترین مباحت و موضوع فکری کارگران ویومه بود، مخصوصاً فعالیتهایی که باید حتماً با لیفتراک (کلارک) صورت میگرفت. نکته قابل ذکر دیگر در مورد کارخانه ویومه، تفاوت قابل ملاحظه حقوق یک کارگرِ مهاجرِ آلبانیایی با دیگر کارگران یونانی بود. او بعدها یونان را ترک کرد.
در ژوئیه ۲۰۱۱ مالک کارخانه، به بهانه ورشکستگی کارخانه را ترک کرد و هیچگونه حقوق بیکاری به کارگران تعلق نگرفت، با این استدلال که کارگران اخراج نشده بودند. تنها حمایتی که از آنها شد، مقدار کمی کمک مالی از طرف کلکتیو سندیکایی صنعت شیمیایی و نیز کمک ناچیزی از طرف حزب کمونیست یونان بود. کارگران در مراجعه به مرکز حمایت از کارگران سالونیک و شرح وضیعتشان، با وعدههای پوچ روبهرو میشوند، به ناچار به کلیسا روی میآورند؛ کمک کلیسا تنها مقدار اندکی مواد غذایی بود که آن هم بعد از مدت کوتاهی پایان یافت؛ به این خاطر که اصرار کلیسا مبنی بر اخذ تمامی مشخصات کارگران اعم از نام، وضعیت خانواده و غیره، از طرف کارگران با مخالفت مواجه شد.
- مبارزه سندیکا با مالکِ ویومه
برخوردهای سندیکا با مالک کارخانه، بر عدم سوددهی کارخانه و وضعیت بد مالی آن، مزید شد و مالک ترجیح داد که به بهانه وضع بد مالی کارخانه را که از اواخر سال ۲۰۰۹ به صورت حادی درآمده بود به حال خود رها کند؛ مشکلات کارگران با صاحب کارخانه عبارت بود از: پایین آوردن حقوقها، دیرکرد در پرداخت حقوقها و... . زمانی که حقوق کارگران ماهها عقب افتاد، یعنی از ماه می ۲۰۱۱، اولین حرکت سندیکای ویومه برای گرفتن حق کارگران رجوع به حسابداری کارخانه و تعیین وقت معین برای پرداخت حقوقها بود، که مورد موافقت کارفرمایان قرار گرفت.
مالک کارخانه قولهای بسیاری به کارگران داد، ولی هیچکدام از آنها به واقعیت تبدیل نشد. اولین عکسالعمل کارگران در قبال این بد قولیها، اول اعتصابهای ساعتی و روزانه بود. از روز ۱۲ سپتامبر پس از جلسه سندیکا، کارگران کارخانه تصمیم گرفتند به اعتصاب کامل دست بزنند. این اعتصاب مورد موافقت اکثریت کارگران بود و فقط سه یا چهار نفر با اعتصاب مخالفت کردند که با هماهنگی کارفرمایان، با دریافت مقداری خسارت بازخرید شدند.
- ادامه مبارزه بعد از بیرون رفتن صاحب کارخانه
مبارزات سندیکای کارگران کارخانه ویومه دارای وجوه مختلفی است: همبستگی کارگران و مبارزات دسته جمعی، تظاهراتهای اعتراضی مختلف، جلسههای مکرر با وزارت کار، جلسه در سطح کشوری، کنسرت و گردهماییهای متعدد برای پخش خبرِ وضعیت مبارزه در کارخانه و همچنین تهیه کمک مالی برای مخارج لازم کارگران و ادامه مبارزه و غیره.
تعدادی از کارگران و اعضای سابق به دلایل مختلف بهخصوص بهدلیل مالی، سندیکا و کارخانه خودگردان را ترک کردند. در کل، رابطه بین سندیکای ویومه و کارگران فعلی کارخانه (بیشتر کارگران عضو سندیکا هستند) بسیار خوب است و هدف و اشتراک نظر آنها در تصمیمگیریها، رأیگیریها و مبارزات علیه کارفرمایان قبلی مشهود است. در واقع، همه کارگران برای یک هدف و آرمان مشترک میجنگند. یکی از شعارهای مهم کارگران کارخانه خودگردان ویومه "همه کارگران سهامداراند و همه سهامداران کارگراند" است.
حامیان سندیکای ویومه میتوانند طبق اساسنامه سندیکا در جلسات آن شرکت کنند، نظرات خود را ارائه دهند، در رأیگیریها حضور به عمل بیاورند، به کارگران مشورت بدهند و مهمتر از همه، از تمامی تغییرات در سندیکا، کارخانه، روش کار و غیره مطلع شوند. حضور همه کارگران در جلسات کارخانه اجباری است تا تصمیمها با نظر تمامی کارگران اتخاذ شود.
مقدار تولیدات کارخانه ویومه ثابت نیست؛ زیرا تولید محصولات بستگی به قیمت مواد اولیه دارد و در یونان مواد اولیه قیمت ثابتی ندارد، بهطور مثال روغن زیتون از سال گذشته %۸۰ گران شده است. ویومه مواد اولیه خود را بیشتر از آتن، میتیلینی و سالونیک تهیه میکند. کارگران محصولات تولید شده را برای فروش به مراکز اجتماعی، شبکههای همبستگی و تمامی جبهههای مقاومت عرضه میکنند. به علت گرانی مجوز و سختی و گاهی غیرممکن بودن رقابت با شرکتهای بزرگ، ویومه هنوز نتوانسته وارد بازار شود و محصولات خود را به مراکز خرید ارائه کند. هرچند که هدف این نیست که کارخانه به تولیدکننده انبوه تبدیل و وارد بازار جهانی شود، کارگران هنوز به راهحلی برای مشکل فروش محصولات خود نرسیدهاند.
حقوق کارگران که همگی بالای ۳۰ سال سن دارند، به صورت مساوی از سود فروش محصولات، بدون توجه به نوع کار (تولید، نگهبانی و پخش) پرداخت میشود. از این مقدار پول %۶۰ حقوق کارگران، ۲% به صندوق همبستگی (با رضایت همه کارگران) %۸ پسانداز و %۳۰ برای باز خرید مواد اولیه صرف میشود. با در نظر گرفتن موارد بالا، تا به امروز حقوق ماهانه کارگران ویومه در بهترین حالت باز کمتر از حداقل دستمزد بوده است.
سندیکای ویومه در کنار مبارزات خود، از دیگر مبارزات کارگری حمایت کرده و صدایشان همیشه در مبارزات کارگری به گوش میرسد.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
برگرفته از: پایاننامه دانشگاهی پاندیری نفلی - میرتو Pandiri Nefeli-Mirto، در رشته علوم سیاسی۲۰۱۵
* * * * * * * * * *
مصاحبه با ماکیس آناقنوستو
Makis Anagnostou
یکی از کارگرانِ کارخانه خودگردان ویومه در یونان
بنیامین الوندی
۰۴/۰۵/۲۰۱۸
سؤال: ویومه برای شما به چه معنی است؟
ماکیس آناقنوستو: ویومه برای ما به معنای زندگی است، درجه بالایی از زندگی. جزیی از خانواده شده و بخش عظیمی از زندگی شخصی و اجتماعی ماست. همه جا و هر لحظه احساس میکنیم که ویومهایم. البته بسیار سخت است چیز دیگری باشیم وقتی این نوع از زندگی را انتخاب کردهایم.
سؤال: این وضع به چه نحوی شروع شد و چگونه به اینجا رسیدید؟
ماکیس آناقنوستو: داستان مفصلی دارد. زمانیکه بحران اقتصادی در یونان شروع شد، بسیاری از کارخانهها رو به تعطیلی رفت و کارخانه ویومه هم همینطور. شرکتِ مادر این کارخانه (فیلکِرام جانسون) ورشکست شد و این تأثیر مستقیمی بر کارخانه ما گذاشت. باوجودی که ویومه هنوز ورشکست نشده بود، فهمیدیم مالکان کارخانه در فکر اخراج کارگران هستند. تا متوجه ماجرا شدیم، در اولین قدم دست به اعتصاب زدیم که یکسال طول کشید و در این مدت با حقوق بیکاری روزگار میگذراندیم. در یونان قانونی هست: وقتی صاحبکار حقوق کارگر را پرداخت نمیکند، کارگر حق دارد اعتصاب کرده و از دولت کمک مالی دریافت کند، ولی در زمان اعتصاب باید در کارخانه حضور داشته باشد. این قانون به نفع ما بود، زیرا با حضور در محلّ کار میتوانستیم از خروج یا فروش ماشینآلات جلوگیری کنیم و از اوضاع و تغییر و تحولات مطلع باشیم. قدم بعدی رجوع به دادگاه بود؛ قانون دیگری وجود دارد که با کمک دادگاه میتوان مالک کارخانه را از فروش ماشینآلات منع کرد. با کلی تلاش روزانه موفق شدیم ماشینآلات کارخانه را حفظ کنیم.
از قبل در ویومه سندیکایی داشتیم و در آنجا تمامی تصمیمات به صورت دموکراتیک گرفته میشد. سؤال اصلی برای ما «ماندن و جنگیدن یا ترک کارخانه» بود. رأیگیری کردیم که ۹۷% به ماندن و راهاندازی دوباره کارخانه رأی دادند، این اتفاقنظر اشتیاق ما را برای جنگیدن چند برابر کرد. همپیمان شدیم تا کارخانه را زنده نگه داریم و از آن روز برای پیشبرد این امر در تکاپو و تلاش هستیم. البته در طول این چند سال مخالفتهایی از سوی برخی کارگران بروز کرد؛ مالک کارخانه چند کارگر را خریده بود تا میان کارگران اختلاف بیاندازند، ولی موفقیتی به دست نیاورد. دو ماه دیگر هفتمین سالگرد این مبارزه و پنجمین سال خودگردانی کارخانه است.
سؤال: قبل از ورشکستگی، چند کارگر در کارخانه کار میکرد و چه تعداد در سندیکا عضو بودند؟
ماکیس آناقنوستو: ویومه در کل ۷۰ کارگر داشت. از این تعداد حدود ۳۶ نفر عضو سندیکا بودند که بعداً ۴۲ نفر شدیم. در همان زمان بود که با حضور ۴۰ نفر رأیگیری کردیم ۳۹ نفر به ادامه مبارزه و باز نگه داشتن کارخانه رأی مثبت دادند.
سؤال: آیا کارگران عضو سندیکا با مسائل سیاسی و مبارزات کارگری آشنا و درگیر بودند؟
ماکیس آناقنوستو: همانطور که در جامعه تعداد افراد درگیر سیاست کم است و از همه تیپ و ایدهای وجود دارد، در کارخانه ما هم همین روال برقرار بود. کارخانه ما کوچکشدۀ جامعه بیرون است. اینجا هم تعدادی بودند که برای مبارزه ارزشی قائل نبودند، ولی وقتی مشکلات زیاد میشود و به نان شب محتاج میشوی، آنوقت است که فکرهای زیادی به سرت میزند. تنها راهی که وجود دارد متحد شدن با همدردهاست یعنی تنها روشی که میتوانیم جلوی ستم بایستیم و کمر راست کنیم. هر روز میبینیم که سیستم سرمایهداری چگونه کارگران را استثمار میکند و وقتی به مشکلی برمیخورد، اولین کار اخراج همین کارگران است.
سؤال: لطفاً کمی در مورد نوع و روش تولید توضیح دهید.
ماکیس آناقنوستو: نوع تولید کاملاً تغییر کرده. همانطور که میدانید، کارخانه ویومه مصالح ساختمانی تولید میکرد. یکی از اولین تأثیرات بحران، سقوط بیش از حد ساختوساز بود که با اطمینان میتوانم بگویم به صفر رسید. طی گفتوگوهای بسیار به این نتیجه رسیدیم که با ادامه تولید به صورت سابق هیچ درآمدی نخواهیم داشت؛ برای تأمین مخارج اولیه زندگی باید چیز دیگری تولید کنیم. پس تغییر تولید در دستور کار قرار گرفت. در کارخانه خطهای تولید مواد شوینده وجود داشت. بهدلیل وجود بحران اقتصادی و ناتوانی بسیاری از خانوادهها از خرید مواد شوینده که گران شده بود، تصمیم گرفتیم این مواد را با قیمتهای بسیار ارزانتر تولید کنیم. پیشنهادهای زیادی برای شکل ظاهر و چگونگی کالاهای تولیدی شد. با برخی تحقیقات، طرز و روش تولید مواد شوینده طبیعی را پیدا کردیم. در حال حاضر، مواد شوینده طبیعی و ارزانی در اختیار مردم میگذاریم و در این ۲ سال اخیر مواد شوینده اکولوژیک هم به فرآوردههای ما اضافه شده که نسبت به دیگر تولیداتمان کمی گرانتر است. بهدلیل نیمهقانونی بودن وضعمان و وجود نظام سرمایهداری و انحصاری بودن بازار در اتحادیه اروپا، فروش بالایی نداریم. اگر توانسته بودیم این سدها را از سر راه برداریم، فروش بیشتر و درآمد بالاتری نسبت به حال میداشتیم و تعداد کارگر بیشتری استخدام میکردیم. حقوق کارگران ویومه در حال حاضر حدود ۴۰۰ یا ۵۰۰ یورو است. البته دوست نداریم سودی بیش از حد داشته باشیم. تصمیم گرفتهایم که حداکثر سه برابر حداقلدستمزد برایمان کافی است، چون نمیخواهیم با کسب درآمد بالا، به کارگران دیگر از بالا نگاه کنیم. با در نظر گرفتن شرایط یونان، سه برابر حداقلدستمزد، کاملاً کفاف زندگی را میدهد؛ شاید بیش از حد هم باشد که با اضافهاش میتوانیم به جامعه کمک کنیم.
سؤال: آیا فکر میکنید این هدف میتواند به واقعیت تبدیل شود؟ امکان این کار وجود دارد؟
ماکیس آناقنوستو: هیچ هدفی دست نیافتنی نیست. اگر تلاش کنیم و یکدل باشیم، میتوانیم دنیا را نیز تغییر دهیم. در حال حاضر، باید تولید را بالا ببریم. برای این کار ماشینآلات وجود دارند. البته هدف اصلی ما ایجاد شغل برای دیگران است. نباید به سود و پول بیشتر فکر کنیم. هر روز باید افراد بیشتری را به این سمت بکشیم. از این طریق هم افراد بیشتری شغل خواهند داشت و هم میتوانیم با نیروی بیشتری در جامعه برای حل مشکلاتمان مبارزه کنیم.
سؤال: کارخانه خودگردان ویومه در حال حاضر چند کارگر دارد؟
ماکیس آناقنوستو: ۲۴ کارگر، ۱ زن، ۲۲ مرد و ۱ ترانس و کارگری دیگر که فعلاً بهطور آزمایشی کار میکند؛ ۳ ماه، زمان آزمایش کارگران جدید است. دراین مدت مانند دیگران کار میکنند، در جلسات میتوانند پیشنهادات خود را مطرح کنند و در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند، ولی تا پایان این ۳ ماه بهعنوان کارگر ویومه به حساب نمیآیند. همه این افراد هر روز در کارخانه فعالیت نمیکنند. از اول توافق کرده بودیم که حضور روزانه در کارخانه اجباری نیست، ولی کسانی که هر روز در کارخانه کار نمیکنند، در تصمیمگیریها هم نمیتواند شرکت فعال داشته باشند. ۱۸ کارگر با احتساب همکارانمان در آتن، مشارکت روزانه دارند.
سؤال: در مورد حضور زنان در کارخانه و مبارزهشان بگویید.
ماکیس آناقنوستو: قبل از ورشکستگی، تمام کارگران کارخانه مرد بودند. از کارمندان دفاتر شرکت که زن هم بینشان بود به جای کمک به کارگران، بیشتر سعی میکردند مبارزات را متوقف کنند. اکثر این افراد جایگاه بالایی در شرکت داشتند و از آشنایان صاحبکار یا از معرفی شدهها بودند، برای همین طرف کارفرما را گرفتند.
سؤال: عکسالعمل کارفرما در مقابل این اتفاقات چه بود؟
ماکیس آناقنوستو: اوایل فکر میکرد به آسانی میتوانند سندیکا را نابود کنند، تلاشهای بسیاری از طریق کارمندان برای فروپاشی سندیکا انجام داد، ولی همانطور که میبینید، ما هنوز اینجا هستیم و او شکست خورده است. او حتی دست به دامن دادگاه و دولت شد ولی کاری از پیش نبرد. البته بگویم که او بهدلیل جرمهای بسیاری که مرتکب شده بود، به نفعش نبود زیاد هم از طریق دادگاه اقدام کند. در واقع، تنها راهی که برای انهدام ما وجود دارد مسأله زمین است. مالک زمین کارخانه، شرکت فیلکِرام جانسون است که تلاش میکند با فروش زمین کارخانه به ما ضربه بزند. ما برای همه چیز آماده هستیم، هم ما و هم همه کسانی که از اول از ما در مبارزه حمایت کردند. زمانی بود که مشکلات مالی فراوانی داشتیم و این افراد، در کنار حمایتهای سیاسی و اجتماعی، حتی مواد غذایی هم برایمان میآوردند. بسیاری از آنها صدای ما در شهرها و کشورهای دیگر بودند. تابستان سال گذشته وقتی برای گزارش مبارزهمان و آشنا شدن با مبارزه دیگران به آرژانتین سفر کردیم، در آنجا گویی با ما آشنا بودند، آنها در مورد ویومه اطلاعات زیادی داشتند.
سؤال: این مبارزه به چه کسانی تعلق دارد؟
ماکیس آناقنوستو: این مبارزه فقط متعلق به کارگران کارخانه خودگردان ویومه نیست، بلکه متعلق به کلّ جامعه است. تلاش میکنیم کلّ جامعه را درگیر کنیم. هدف ما مالکیت کارخانه نیست، بلکه ترویج مبارزه و سازماندهی است.
سؤال: تا چه حد در بیرون از کارخانه فعال هستید؟
ماکیس آناقنوستو: تمام تلاش خود را میکنیم تا در جامعه بیشترین حضور را داشته باشیم، هر چند مشکلاتی هم هست: افرادی بیشتر دوندگی میکنند و افرادی کمتر. یکی از موضوعهای اصلی هر جلسه یافتن راه حلیاست و همزمان سعی میکنیم هیچ فرصتی را برای آشنا کردن مردم با ویومه از دست ندهیم. تلاش میکنیم با مبارزات دیگر در سطح جامعه تا حد توان رابطه داشته باشیم، زیرا ما نیز بخشی از این جامعه هستیم و باید در دیگر مبارزات کارگری شرکت کنیم. منطق ما این است که فقط اتحاد میتواند رمز پیروزی یک مبارزه باشد. مبارزات کارگری و اجتماعی تابع یک اصل است و آن آزادی از شر استثمار است. جامعه متعلق به کارگران است و کارگران در این جامعه زندگی میکنند. از دیدگاه مارکسیستی هم اگر نگاه کنیم، کارگران چگونه میتواند قدرت را در دست بگیرند وقتی درگیر سیاست نشده باشند و از مشکلات جامعه آگاه نباشند؟ برای ما، مبارزات کارگری و اجتماعی یک چیز است و باید با تمام نیرو فعالیت کنیم و نگذاریم مبارزه چهره افسردهای به خود بگیرد. هدف باید یک چیز باشد و همگان در این راه باید متحد حرکت بکنند.
سؤال: کارهای روزانه را چگونه سازماندهی میکنید؟ چه قوانینی دارید؟ آیا طبق قوانین معمول هشت ساعت کار میکنید؟
ماکیس آناقنوستو: تقریباً هشت ساعت و گاهی بیشتر، ولی نه به اجبار. قهوه صبحگاهی را در کنار یکدیگر میخوریم که تقریباً یک تا یک ساعتونیم طول میکشد. البته در این زمان با برگزاری یک جلسه کوچک مسائل روز را هم هماهنگ میکنیم. زمان استراحت طولانیای داریم. بعضی اوقات پایان زمانکار با صرف شراب یا عرق همراه میشود. باید کمی هم خوشگذرانی کنیم! ساعت کاری معمولاً ۵ یا ۶ ساعت در روز میشود. اصلیترین قانون ما، حضور در مجامع عمومی است. همه چیز در مجامع عمومی تصمیمگیری میشود، از شکل کار تا روش همکاری و غیره. مهمترین رکن حضور در یک مبارزه، مطلع بودن از وضعیت روزانه است.
سؤال: آیا کارگرانی هم بودند که روند کار کارخانه را با مشکل روبرو کنند؟
ماکیس آناقنوستو: بله، بودند و کارخانه را ترک کردند. شنیدهایم که بسیار هم پشیمان شدهاند. تقریباً ۴ سال پیش چند کارگر که با آنها صمیمی هم بودیم از صاحب کارخانه خط گرفته بودند و تلاش میکردند اختلاف و مشکلاتی در کارکرد کارخانه بهوجود بیاورند. در حیلهشان موفق نشدند و با این کارشان دوستی چندین ساله را نیز از دست دادیم. صاحب کارخانه دست از متلاشی کردن ما بر نمیدارد. به هر روشی متوسل میشود تا در کار کارخانه اختلال بهوجود بیاورد.
سؤال: چگونه یک نفر از جمع کارگران بیرون میرود؟ آیا در جلسه با تصمیم جمعی کسی را اخراج میکنید؟
ماکیس آناقنوستو: احتمالاً همان شخص مزبور این تصمیم را میگیرد. [میخندد!] وقتی در جمعی یک یا چند نفر حرفی برای گفتن ندارند، احساس خفگی میکنند و خودشان به این نتیجه میرسند که حضورشان بیفایده است و باید از این جمع جدا شوند. تقریباً بیشتر جداییها از این مبارزه به این شکل صورت گرفته. به هیچ کس درِ خروجی را نشان ندادیم. در واقع، از سوی خود آنها مخالفت با بعضی قوانین مطرح گشت و سپس اعلام کردند که با این شرایط نمیتوانند در این جبهه فعالیت کنند. باوجوداین تعدادمان هر روز رو به افزایش است، چه در داخل چه در بیرون.
وقتی چند مخالف وجود دارد، نمیتوانیم تا ابد جلسه برگزار کنیم و از همین رو موضوع را به رأی میگذاریم و تصمیم اکثریت را که معمولاً در مورد مسائل اجرایی است، به اجرا درمیآوریم. بیشتر اوقات در تصمیمها ۹۵% یک صدا هستند و مخالفتهای درونی وجود ندارد.
سؤال: رابطه شما با مبارزات مختلفی که بیرون از ویومه شکل میگیرد، چگونه است؟
ماکیس آناقنوستو: روشهای مختلفی برای همبستگی با مبارزات بیرون از ویومه داریم. یکی از معمولترین کارها، برپایی جشن و جمعآوری پول برای کمک به مبارزات دیگر است. گاهی خارج از ساعاتکاری، جشنهایی را برنامهریزی میکنیم که تمام سود حاصل از آن صرف مبارزه مربوطه میشود. برای مثال، روز اول ماه مه با دعوت از ۲ گروه موسیقی، جشن بزرگی ترتیب دادیم تا بتوانیم به رفیقی در مخارج دادگاهاش کمک کنیم. بااینگونه فعالیتها، با یک تیر دو نشان میزنیم: در کنار جمعآوری پول برای کمک و تهیه مخارج مبارزاتی آینده، فرصتی است برای مطلع ساختن جامعه از وجود چنین بیعدالتیها و امید به جذب آنها برای همبستگی و نیرومندتر کردن جبهه مبارزاتی.
سؤال: چندی پیش الکسیس چیپراس (نخست وزیر کنونی یونان، از حزب سیریزا) به کارخانه ویومه آمده بود. میتوانید در مورد این موضوع توضیحاتی بدهید؟ دولت با شما چه رفتاری دارد؟
ماکیس آناقنوستو: اول این را بگویم که قبل از دیدار با الکسیس چیپراس، افرادی در چگونگی رفتار با سیاستمداران به ما توصیههای مهمی کردند که بسیار مؤثر واقع شد. حرفهای الکسیس چیپراس تفاوتی با حرفهای سیاسیون و دولتمردان قبلی نداشت. از شروع مبارزات کارگران ویومه، ۶ دولت مختلف در حکومت بوده. با همه این دولتها بحث و جدل داشتهایم، ولی حرف جدید یا متفاوتی نشنیدیم. آنها تلاش میکنند از خود چهره مثبتی در رابطه با کار و کارخانه نشان بدهند. نمیتوانند بگویند که حق ندارید کار کنید. به دنبال یک رابطه خوب با کارگران هستند تا شرایط را بهتر اداره کنند و نمیخواهند این رابطه را یک دفعه از بین ببرند. این سیاست را هم، دولتهای راست و هم چپ دارند؛ طی این چند ساله در قبال مبارزه ویومه سیاست همهشان یکی بوده. یادم میاید، در یکی از دیدارهایی که با وزیر کار، در دوره حکومت دموکراسی نوین که حزب راستگرای میانه است، داشتیم او با رفتاری حلیهگرایانه به جای حل مشکلات ما در پی راهی برای از بین بردن این مبارزه بود. دولتها چون با حیله و شگردهای معمول نمیتوانند به راحتی مبارزه ما را متلاشی کنند، دست به سرکوب میزنند. در مذاکرات مکرری که با دولتها داشتهایم، اولین شرطمان برای حضور قطع هر چه سریعتر سرکوب بوده است. خوشبختانه مبارزات ویومه گسترش پیدا کرده و از دست دادگاه و دادستان کاری عیله ما برنمیآید. این دولت است که قدرت سرکوب ویومه و متحدانش را دارد، اما تا به امروز توانستهایم که این سرکوبها را خنثی کنیم.
سؤال: آیا حزبی وجود دارد که علناً با مبارزات شما موافق باشد و از شما حمایت کند؟
ماکیس آناقنوستو: درون همه حزبها افرادی هستند که بهصورت غیرعلنی از ویومه حمایت میکنند، ولی بیشتر گروههای غیرحزبی هستند که با تمام قوا در کنار ویومه ایستادهاند و از این مبارزه حمایت میکنند.
سؤال: رابطه شما با کارخانهها و گروههای دیگر چگونه است؟
ماکیس آناقنوستو: با کارخانههای بسیاری در سرتاسر دنیا از طرق مختلفی رابطه برقرار کردهایم. برای مثال، چندی پیش کارگران کارخانه فورد در آلمان به ما کمک کردند که اولین کامیون ویومه را تهیه کنیم. در یونان برخی کارخانهها، برای تهیه مواد شوینده خود به ویومه سفارش میدهند و نکته مهمی را اضافی کنم که همیشه طرف صحبت ما کارگراناند. هدف ویومه فروش کلی و انبوه در بازارهای بیرون نیست، بلکه مبارزه با این دیکتاتوری است. مسیر این هدف، کمی شرایط فروش را برای ویومه سخت میکند، ولی خوشبختانه راههای دیگری برای فروش پیدا کردهایم. اتحادیهها و گروههای مختلف سفارشهای بزرگی میدهند و از این طریق میتوانیم زندگی کنیم. برای مثال یک گروه سیاسی از اسپانیا سفارش بزرگی برای ما فرستاده است. همچنین از کشورهایی مانند فرانسه و غیره، گروههای سیاسی و اجتماعی و افرادی که حول جمعی متشکل شدهاند تا بههر نحوی با سیستم مبارزه کنند، از ما خرید میکنند و چرخ کارخانه ویومه را بدینگونه میچرخانند.
معتقدیم که باید ویومههای بیشتری شکل بگیرند. باید کارگران و کارخانههای بیشتری به منطق تولید آزاد و خارج از سیستم استثمار سرمایهداری برسند. همانگونه که کارگران کارخانههای خودگردان آرژانتین توانستهاند قسمت بزرگی از تولید را در اختیار خود بگیرند. در تاریخ موردهای زیادی هست که کارگران خود تولید را در دست گرفتهاند، ولی موضوع مهم این است که قدم بعدی یعنی رهایی از وابستگی به این سیستم چگونه برداشته میشود؟
ما کارگران ویومه معتقدیم که در کنار تولید، باید ساختارهای دیگر جامعه را نیز که زیر کنترل دولت است، در دست خود بگیریم. وقتی بتوانیم از دولت استقلال پیدا کنیم و نیاز خود را خودمان برطرف کنیم، آن وقت یک قدم به نابودی سیستم سرمایهداری و دولت نزدیکتر شدهایم. با همین تفکر، با تلاش فراوان یک درمانگاه کارگری داخل کارخانه ویومه درست کردهایم که استفاده از آن برای عموم نیز آزاد است. با گروهی از پزشکان آشنا شدیم که با آنها اهداف مشترکی داشتیم و از همان زمان جرقه ایده ساخت یک درمانگاه کارگری زده شد. این درمانگاه فقط به دنبال درمان بیماری نیست، بلکه چگونه سالم ماندن را در دستور کار خود دارد. در حال حاضر، این پزشکان بهطور داوطلبانه کار میکنند، ولی در تلاشیم تا راهی پیدا کنیم که آنها نیز حقوقی دریافت کنند.
* * * * * * * * * *
دیداری از کارخانه اشغالشده ویومه در یونان
۲۷ اوت ۲۰۱۸
سالونیک، یونان
گزارش برای اندیشه و پیکار
طی سفری در تابستان ۲۰۱۸ به شهر سالونیک، دومین شهر بزرگ یونان، این امکان برای ما مهیا شد تا با کارخانه اشغال شده ویومه آشنا شویم. ضمن بازدید از تمام قسمتهای کارخانه یکی از کارگران آنجا از پروسۀ اشغال، وضعیت کارخانه و مشکلات و امتیازات کنونیشان برایمان صحبت کرد، متن پیش رو چکیدهای از صحبتهای اوست:
شرکت فیلکرام که کمپانی مادر محسوب میشد اواخر ۲۰۱۰- اوایل ۲۰۱۱ اعلام ورشکستگی کرد و هیچ مسئولیتی در قبال کارخانه و کارگرانِ ویومه به عهده نگرفت. مدیران کارخانه ویومه از کارگران میخواهند برای پشتیبانی از کارخانه از گرفتن دستمزد خود صرف نظر کنند. بعد از چند ماه کارگران دست به اعتصاب میزنند و مالک و مدیریت، کارخانه را رها کرده و اعلام ورشکستگی میکنند و از پرداخت حقوقِ کارگران هم سر باز میزنند. سندیکای کارخانه (ما کارگران) بعد از اعتصاب، تصمیم به اشغال محل میگیریم و همزمان به دادگاه توضیح دادیم که صاحب کارخانه دیگر حقوقی پرداخت نمیکند و ما هم برای او کار نمیکنیم؛ یعنی هیچ قراردادی بین ما وجود ندارد. در طی این روزها مالک از ورود ما به کارخانه جلوگیری میکرد. ما برای پسگرفتن حقوقهای معوقه، حفاظت از ماشینهای تولیدی و یا اینکه توسط مدیریت به بیرون منتقل یا دزدیده نشوند، کارخانه را به اشغال خود درآوردیم. پروسۀ اشغال که چند ماه طول کشید، همراه با اعتصاب و درگیری بود. گفتوگو با مدیریت کارخانه، دولت و احزاب سیاسی هم هیچ نتیجهای نداشت.
در گردهمایی عمومی که تابستان ۲۰۱۲ با کل کارگران داشتیم، تصمیم گرفتیم خودمان کارخانه را باز کرده و به تولید بپردازیم، یعنی کارخانه را در دستان خود بگیریم. سندیکا، برای بازگشایی کارخانه از فعالان سیاسی و اُرگانهای همبستگی در شهر سالونیک درخواست حمایت کرد. بعد از بحثوجدلهای بسیار برسر توانایی و تجارب خودمان برای راهاندازی کارخانه و یک گردهمایی با فعالان و گروهای همبستگی در دسامبر ۲۰۱۲، مصمم به آغاز کار شدیم و در فوریه ۲۰۱۳ تولید بهراهافتاد. اولین مشکل و سؤال این بود که چه کالایی تولید کنیم؟ چسب کاشی و دیگر موادِ صنایع ساختمانی که قبلاً تولید میشد، با توجه به ظرفیت ماشینهای تولید، تهیه مواد اولیهاش گران و پُردردسر بود و بعد هم باید محصول را به مشتریان سابق میفروختیم که برایمان امکان نداشت. سعی کردیم کالاهایی برای تولید پیدا کنیم که با ظرفیت و توانایی ماشینهای موجود در کارخانه هماهنگی داشته و هم مشتریان و بازار دیگری برای فروش داشته باشد. صابون، شامپو، مواد شوینده و تمیزکنندۀ منازل چیزهایی بود که با امکانات ما و تجاربمان مناسب به نظر میرسید. با مشورتی که با ارگان همبستگی داشتیم قرار شد در تهیه کالاها کلاً از مواد سنگین شیمیایی که برای محیط زیست و انسانها مضر است استفاده نکنیم؛ مواد طبیعی امثال سرکه و روغن زیتون و غیره را در پروسه تولید جایگزین کردیم.
در اوایل برای پیش برد کارها از تجارب دیگر سندیکاها بهره میگرفتیم. تصمیمها در جمعهای کارگری سندیکا به صورت دمکراتیک و رادیکال گرفته میشود؛ این دمکراتیسم را در خط تولید هم مراعات میکنیم. بعد از مدتی یک تعاونی کارگری تشکیل دادیم تا بتوانیم برای تولید و فروش کالاها مجوز قانونی بگیریم، زیرا سندیکا از نظر قانونی چنین جایگاهی برای تولید و فروش کالا ندارد. این کار از نظر تشریفات و قوانین برای بازگشایی کارخانه مهم بود تا کارگران بتوانند برای تولید و فروش کالا از طریق این تعاونی درخواست ارائه بدهند. در واقع پیشنهاد تشکیل تعاونی از طرف فعالین سیاسی آمد و دولت هم خواهان آن بود. تعاونی بهصورت رسمی در سال ۲۰۱۴ تشکیل شد. موضوع این بود که چگونه میتوان در داخل کارخانه به شکل قانونی مستقر شد. قرار نبود ما صاحب کارخانه شویم، ما میخواستیم کارخانه بهعنوان یک دارایی اجتماعی شناخته شود که خط تولید در آن جریان دارد. نیاز داشتیم کارخانه به همان شکل سابق باقی بماند و برای این امر مبارزه کردیم و به آن شکل رسمی دادیم.
این را بگویم که کمپانی مادر، بدهی بزرگی نه تنها به کارگران بلکه همچنین به دولت (بابت مالیات و تأمینات اجتماعی) دارد. برای این موارد دادگاه تشکیل شده. امکان این هست که کارخانه را ورشکست اعلام کنند و طبق قوانین ورشکستگی، دولت بیاید و بخشی از کارخانه را بگیرد. به همین دلیل، ما سعی کردیم کل کارخانه بهعنوان دارایی اجتماعی تلقی شود و کارگران با پرداخت مالیات و مخارجِ تأمینات اجتماعی، قانونی و رسمی باشند. در حال حاضر، کمپانی مادر سعی دارد زمینِ کارخانه را کلاً بفروشد، آنها حتی ارزانتر از قیمت اولیه، به نصف قیمت پیشنهادی اولیه راضی شدهاند. امکان دارد فردی این زمین را بخرد، البته نه بهعنوان کارخانه بلکه به عنوان یک تکه زمین. در واقعیت امر ما کارگران حقی نسبت به این محل و زمین نداریم. ما از بودن در اینجا دفاع میکنیم. موضوع فروش و خرید کارخانه هر چند فعلاً مسأله عاجلی نیست، ولی ما شب و روز از اینجا نگهبانی و دفاع میکنیم. رؤسا و مالک کارخانه سعی در بیرون کردن ما دارند که هنوز موفق نشدهاند و این بهدلیل مقاومت و پافشاریست که ما پیگیرانه دنبال کردهایم و همچنین ارتباط ما با گروهها و فعالین اجتماعی، یک توازن قوا به وجود آورده که به ما امکان میدهد که در مقابل دادگاه و دولت ایستادگی کنیم.
در مورد برنامهریزی برای یافتن بازار و فروش کالاهای تولیدی بگویم که در ابتدا هیچ ایدهای از بازار فروش نداشتیم، هنوز هم در حال ساختن آن هستیم. اوایل تولیدات را در فستیوالهای مردمی و فرهنگی به فروش میرساندیم، همچنین از طریق شبکههای اجتماعی که در شهرهای یونان و اروپا و در بازارهای محلی شکل دادهایم، تولیدات مستقیم به دست مصرف کننده میرسد؛ سال ۲۰۱۶ فروشگاه اینترنتی درست کردیم، کم کم مراکز اجتماعی و فروشگاههای ارگانیک شروع به خرید از ما کردند که این خودش یک نوع همبستگی سیاسیست، زیرا با توجه به اجازهنامه و غیره، تولیدات ما کاملاً هم قانونی نیست. اکنون نیمی از درآمدمان از خارج میآید. البته همه اینها در شروع از طریق ارتباطات سیاسی شکل گرفت که احزاب و گروهای چپ و کمونیست از ما پشتیبانی کردند. مشکل اساسی دسترسی به مردم و کسانی است که برای همبستگی حاضر به خرید هستند، اگر میتوانستیم به این مردم دسترسی داشته باشیم میلیونها یورو برای ویومه تهیه میشد!
از دو سال قبل یک خط تولید جدید "محصولات زیست محیطی" به راه انداختهایم، یعنی تولید محصولاتی که صد در صد برای محیط و انسان بیضرر است. اما همه مواد اولیه طبیعی نیستند و برای تهیه برخی مواد مجبوریم از شرکتهای بزرگ شیمیایی خریداری کنیم. میدانید که سیستم، سرمایهداری است و کسانی که پول دارند پیش پرداخت میکنند و شرکتهای بزرگ هم معامله با آنها را ترجیح میدهند. ما به هر طریقی که بود توانستیم از این شرکتهای بزرگ مواد اولیه را تهیه کنیم. مشکل اساسی ما با کارخانههای بزرگِ ساختوساز در داخل یونان است، آنها با ما مشکل سیاسی دارند: اینکه چرا باید با فروششان به امثال ما از کارگرانِ سندیکایی و تعاونیها و کارخانۀ آنها حمایت کنند!
ما در مجمع عمومی تصمیم گرفتهایم که مسؤلیت کارها چرخشی باشد و با صحبت و توضیح است که تصمیمی گرفته میشود، ولی به این معنی نیست که همه، هر کاری میکنند. مسأله تجربه، توانایی، دانش و محدویتها در زمینهکاریست. باوجوداین به طرق مختلف سعی میکنیم همه در جاهای مختلفِ چرخۀ تولید و فروش شرکت داشته باشند. مثلاً برای فروش در همین شهر سالونیک تعاونی فروش داریم و همه دخیل هستیم، فقط در آتن است که سه نفر مسئول فروش هستند، حتی از آنها نیز خواستهایم برای یکی دو ماهی بیایند در کار و تولید کارخانه شرکت داشته باشند تا آگاهی بهتری از شیوه کار و تولید پیدا کنند. مهمترین مسأله برای ما آگاه بودن و دانستن کارگران از همه امور کارخانه است؛ هر فرد برای دیگران توضیح میدهد که چه کاری انجام داده و چگونه. در مورد مسئلۀ دانستنِ اینکه در کارخانه چه اتفاقی رخ میدهد، معمولاً بین کسانی که در مدیریت کارخانه دخیل هستند و کسانی که در خط تولیدی کار میکنند سدی وجود دارد. ما باید این سد را بشکنیم، زیرا همه مهم هستند و همه باید از کل پروسه مطلع باشند. برای مثال تمام کسانی که مثل من تمام وقت در بخش مدیریت مشغول هستند در قسمت تولید و غیره هم باید شرکت داشته باشند. البته تا آنجا که بتوانیم این مهم را پیش میبریم ولی گاهی فرصت نمیشود: تلفنهای بسیاری که باید جواب داد و کارهای دفتری... ولی ما سعی خود را در چرخشی بودن کارها به خرج میدهیم. کارگرانی که فقط در خط تولید هستند در مدیریت هم شرکت میکنند، در آنجا صورتحسابها و فاکتورها را مینویسند و به حساب و کتابها و غیره رسیدگی میکنند.
در باره تهیه دستمزد بگویم که بهجز فروش کالاهای تولید شده، از فستیوالها و دیگر برنامههای جانبی نیز به دست میآید و برای هر ساعتکاری همه دستمزدِ یکسانی دریافت میکنیم. تفاوتی ندارد که در چه بخشی به کار مشغولیم. کارگرانی هم که به نوبت برای محافظت از کارخانه در بعدازظهر و شب نگهبانی میدهند، دستمزدی برابر با دیگران دریافت میکنند.
از آنجا که میزان ساعات کاری همه یکسان نیست، هر کس آزاد است کاری جانبی پیدا کند که در گذران امورات زندگیاش کمکی باشد. ما در تلاش هستیم تا گام به گام درآمدمان را بهتر کنیم. البته در شرایط فعلی ساعتکاری ما زیاد است، با درنظر گرفتن یک شیفت نگهبانی که گفتم بین خودمان تقسیم کردهایم، میشود حدود ۴۸ ساعت در هفته. اما این ۴۸ ساعت کار، قابل مقایسه با ساعات کاری در یک کارخانه زیر سیستم سرمایهداری نیست؛ به فرض ساعت استراحت فیکسی نداریم، یا در گردهماییها هر چند ساعت که لازم باشد به بحث و تصمیمگیری ادامه میدهیم...
برای تعیین قیمت کالاهای تولید شده، یک روش و فرمولی داریم که در تولید محصولات به مقدار کم یا زیاد متفاوت است. البته همه این موارد در مجمع عمومی بحث و تصمیمگیری میشود، البته مسلماً مخارجی مثل، بستهبندی، برق و آب، حمل و نقل، خرید مواد اولیه و مزد خودمان که بخش خیلی کوچکی را تشکیل میدهد، در این قیمتگذاری تأثیر دارد.
برای اینکه بتوانیم در این "سیستم" کالاهای خود را بفروشیم، گفتم، یک تعاونی همبستگی اجتماعی تشکیل دادهایم. یک قانون برای اینگونه موارد وجود دارد که ما از آن استفاده میکنیم؛ زمانیکه فروش داریم، حقوق پرداخت میکنیم، مالیات و حق بیمه و بازنشستگی و غیره میدهیم، آخر سال هم به نسبت سودی که کردهایم مالیاتش را میپردازیم، درست مثل یک شرکت معمولی هستیم؛ یعنی بهعنوان یک شرکت میتوانیم کالا تولید کنیم، بفروشیم و مالیات بپردازیم. واضح است که مشکلاتی هم داریم زیرا کارخانهای را اشغال کردهایم و برای حفظ آن مبارزه میکنیم، با صاحب و مدیران سابق درگیری داریم... کالاهای اینجا محصولاتی از همبستگی است!
همچنین اضافه کنم، کارگرانی که سابقاً در ویومه کار میکردند (الان با ما نیستند) هنوز به دنبال دریافت حقوق معوقه و مزایاشان از کارخانه سابق هستند، بهدلیل مسائل سیاسی و مبارزه و درگیریای که با رؤسای سابق داریم، آنها در تعاونی استخدام نیستند؛ در مقابل اعضای جدیدی را که وارد تعاونی شدهاند، بهعنوان کارگر اعلام کردهایم و بیمه و بازنشستگیشان را پرداخت میکنیم. هدف ما در نهایت همان است که همه حقوقِ قانونی داشته باشند، حق بیمه و بازنشستگی و غیره پرداخت شود و همه برابر باشیم! هرچند سطح حقوقمان پایین است و خب راضی نیستیم، ولی در کارخانه جو دیگری حاکم است و در کل خوشحالیم. از میزان حداقل دستمزد، کمتر میگیریم اما از حقوق بیکاری بالاتر است و هر ماه پرداختی داریم. بنا به قانون تعاونیها میتوان حقوقی دریافت نکرد، غیرقانونی هم نیست. ما از شرایط فعلی خود رضایت داریم، زیرا در مقایسه با شرایط یونان که حدود یک میلیون بیکار داریم که هیچ چیز دریافت نمیکنند و حدود یکونیم میلیون دیگر که در کارهای نیمه وقت مشغولند و در بهترین حالت حداقلْ دستمزد دریافت میکنند که آنهم گاهی تا ۱۴ ماه پراخت نمیشود؛ ما حداقل در وضعیت بهتری به سر میبریم و هر ماه حقوقها واریز میشود، باوجودیکه در مبارزه روزانه بهسر میبریم و با مسائل عدیدهای درگیریم که چندان ساده نیست: گرفتن پروانه تولید برای برخی کالاها، گردهماییهای ممتد و بحث و تصمیمگیری در مورد تمام امور که با جدل، اختلافنظر و غیره همراه است و وقتی تصمیم میگیری در قبال آن و دیگران مسئول هستی.
روند زندگی ما در کل از اولین روزهای اشغال عوض شد؛ از زمانی که رفتیم تا برای این مبارزه طولانی و اشغال کارخانه تصمیم بگیریم. ما به حمایت از طرف خانوادهها نیز نیاز داشتیم. در این کارخانه کارگر زن نداشتیم، زنانی که آمدند درواقع برای پشتیبانی از خانوادهشان بود. بعضی از همسران حتی در جاهای دیگر کار پیدا کردهاند تا کمک خرجی برای خانواده باشد. ما سعی کردهایم تا محیط دمکراتیکی در خانوادهها داشته باشیم. حتی تمام تلاشمان را کردیم که این مسأله را برای کسانی که بهدلیل سُنن به این نوع روابط دموکراتیک عادت نداشتند، جا بیاندازیم؛ اینها متأثر از حرکتهای عمومی اجتماعیاند. وقتی در یک کارخانه اشغالی کار میکنیم و تعاونی داریم و آن هم یک تعاونی رادیکال، هر روز تجارب متنوعی از فعالیتهای اجتماعی کسب میکنیم و با ایدههای جدیدی روبهرو میشویم که اهمیت دارند و این برای ما یک شانس است.
در این کارخانه یک دفتر بهداری کوچک برای کارگران درست کردهایم و این خود نسبت به آنچه همبستگی اجتماعی ارائه میدهد یک قدم به جلوست. در کلینیک یک دکتر عمومی، یک روانشناس و یک پرستار با تجربه داریم که به صورت داوطلب هفتهای یک بار طبق قرار قبلی به مشکلات و مداوای کارگران رسیدگی میکنند؛ مشکلات فقط جسمی و روانی نیست، بلکه وضعیت اجتماعی، وضعیت کاری و محیط زندگی هم مورد نظر است و افراد به دنبال دلایلِ مشکلات و حل آن میروند. اگر نیاز باشد که فرد خاصی برای کمک به کارهای کلینیک بیاید، مسلماً مزد او را پرداخت میکنیم. ایده ایجاد کلینیک در اینجا از آشنایی با برخی دکترها و تجربه کلینیکهای اجتماعی که در اطراف و اکناف هستند آمد. در اوایلِ شروع بحران، افراد بسیاری بدون بیمههای اجتماعی رها شده بودند، حتی کسانی که به مراکز بهداشت عمومی دسترسی داشتند برای خرید دارو دچار مشکل میشدند. بهتدریج جنبش مردمی با کمک کارکنان بیمارستانها و کلینکها که برای کمک به مردم اضافهکاری میکردند، کلینیکهای اجتماعی بهوجود آوردند. کارگران ویومه هم تشکلهای اجتماعی و کلینک خود را درست کردند. در دیگر کشورها امثال ایتالیا و فرانسه هم تجربه به همین نوع بوده؛ وقتی کارگران کارخانهای را اشغال میکنند بدون مزایا و تأمینات اجتماعی میمانند. مدیران و صاحبان شرکتها فقط به دنبال سود بیشتر هستند. تنها راه برای حفظ خودمان و سازنده بودن این است که خودمان کارها را پیش ببریم. هیچکس از بازارهای مالی از ما حمایت و نگهداری نخواهد کرد. آینده ما در واقع مبارزه هر روزه برای زنده ماندن است. ما میدانیم که در سیستم سرمایهداری، ابتکار عمل برای خودگردانی، یا جزئی از جامعه موجود میشود یا مورد سرکوب قرار میگیرد. همیشه میتوان یک چیز بزرگتری ساخت. ما فقط برای حل مشکلات در داخل ویومه نیست که مبارزه میکنیم، ما خود را نیز بخشی از جنبش سراسری برادری برای خودگردانی در خارج از کشور هم میدانیم. همان جامعه خودگردان که نه تنها برای تولید و پخش کالا، بلکه برای یک زندگی انسانی تلاش میکند. میبینیم که این مسأله هر روز ارزش بیشتری پیدا میکند، زیرا شاهدیم که در همین جوامع انسانی بهداشت و درمان و آموزش... که خدمات عمومی بودند، به کالا تبدیل شدهاند.
همانطور که میدانید، ویومه تنها کارخانه اشغالی در یونان است. برای اشغالِ کارخانههای دیگر ابتکار عملهایی صورت گرفته ولی به نظرم بورکراسیِ داخل اتحادیهها مشکل اساسی است که جلوی حرکت کارگران را میگیرد. اشغال باید از میان خود کارگران و تشکلات خودگردانشان بجوشد نه از طریق نمایندگان، البته زمانی که کارگرانی فقط اقدام برای اشغالِ محل کارشان نمودند سریع سرکوب شدند. جنبشهایی در داخل یونان وجود دارد که مسلماً از ویومه تأثیر گرفتهاند، به فرض یک تعاونی در دفتر روزنامهای که شاید بزرگترین در یونان باشد از درون یک مبارزه بیرون آمد. هرچند آنها از نظر سیاسی با ما تفاوت دارند. مدیریت، دفتر روزنامه را بست ولی کارکنان با نام دیگری و در ساختمان دیگری به صورت تعاونی روزنامه را راه انداختند. مورد دیگر رادیو تلویزیون ملی بود که در سال ۲۰۱۵ از طرف دولت تعطیل شد. کارکنان متأثر از مبارزات ویومه ساختمان آن را در سالونیک اشغال کردند و برنامههای این ایستگاه محلی همچنان به روی آنتن میرود. کارکنان آنجا هم از طریق خود مدیریتی کارها را اداره میکنند و از ارگانهای دولتی تقاضای حقوق نکردهاند. در سالونیک و شهرهای دیگر یونان کتابفروشی، کافهتریا و مکانهای دیگری هستند که به صورت تعاونی و خودگردان، بدون رئیس اداره میشوند. ما از طریق شبکههای تعاونی با بیشتر آنها در تماس نزدیک هستیم. یکی از کارهای ما در ویومه، کمک به ایجاد و گسترش این شبکههاست ولی نفوذ بوروکراسی در تشکلها و احزاب بسیار قوی است از جمله در حزب کمونیست یونان.
از طرفی انتخابات ریاست جمهوری در یونان نزدیک است، ولی دولت، دولت است و سیستم یک سیستم سرمایهداری، و ما کارگر هستیم. البته ما با دولت مذاکره میکنیم، به عنوان کارگرانی که با بورژوازی برای مسائل صنفی چک و چانه میزند. با وزیر کار بارها و بارها قرار داشتهایم ولی فقط یک بار توانستیم آن هم با وزیر کار دولتِ سریزا دیداری داشته باشیم. چیزی که به ما صلابت میبخشد توازن قوایی است که در داخل جنبش بهوجود آوردهایم، برای همین مهم نیست چه کسی در دولت است. عموماً بعد از هر انتخاباتی دولت ضعیفتر میشود، اما این هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد، داشتن یک دولت ضعیف فقط مذاکره را آسانتر میکند. مسأله اصلی برای جامعه یونان اتفاقاتی ست که الان رخ میدهد. بعد از رفراندم سال ۲۰۱۵ میتوان گفت جامعه مقداری به سمت چپ رفت، کمی رادیکالتر شد. اما الان بهخصوص با پیش آمدن مسائل ناسیونالیستی سر مقدونیه و غیره به راست چرخیدهایم و این موضوعی مهم و اصلی است.
در مورد روابط خارجی بگویم که در شش نشستِ تعاونیهای کارگران جهان شرکت کردهایم و در سال ۲۰۱۶ هم در نشست اروپا. در این نشستها با کارگرانی که کارخانهها را اشغال کرده بودند از تجارب و تواناییهای خود و از اینکه چگونه عمل کرده و کارها را پیش میبریم صحبت کردیم. البته فقط ردوبدل کردن ایدهها نبود، بلکه مسأله تصمیمگیری هم بود. همه این کارها فقط از طریق یک شبکه همبستگی میتواند اتفاق بیافتد.
در پایان از ناسازگاری یا تضاد درونی در ویومه بگویم که مهترین تضاد بر سر تشکیل تعاونی و اهداف آن بود. برخی از کارگران که در همان اوایل در اشغال کارخانه شرکت کردند، فقط به دنبال این بودند که حقوق معوقهشان را از مدیر بگیرند و برخوردی لیبرالی به مسائل داشتند، ولی ما نمیخواستیم محض مسأله حقوق، تعاونی تشکیل بدهیم و مبارزه کنیم. ما حرکتی رادیکال را شروع کرده بودیم و آنها انتظارش را نداشتند که تا این حد جلو برویم. درگیریهای روزانه هم هست، مثلاً اینکه چگونه باید کارها را سازماندهی کرد و چه کسی باید چه کاری بکند و غیره. تضاد مهم دیگر کشمکش درونی افراد با خود است، به فرض کسی را بهعنوان مسئول یا همان مدیر انتخاب میکنند، ولی او نمیخواهد با دیگران تفاوتی داشته باشد، در پی برابری و همکاری در یک سطح است. بههرحال باید با خود کنار آمد.
{در پایان بعد از تشکر پرسیدیم که از ما و دیگر بازدیدکنندگان چه انتظاری دارید؟ چه کاری از دست ما برای کمک به شما برمیآید؟ و این رفیق کارگر پاسخ داد:}
هدف ما از بودن در اینجا همبستگی است و شما این همبستگی برای مبارزه را مشاهده میکنید. شما میتوانید به ما کمک کنید، نه بهعنوان خیریه بلکه با خرید تولیدات و یا با ترتیب دادن ارتباط ما با دیگر شبکههای همبستگی در کشور خودتان، با نوشتن مقالات در بارۀ ویومه یا با حمایت از شیوهای که محصولاتمان را توزیع میکنیم. از این طرق است که همبستگی به درون کارخانه ویومه میآید.
----
١ - Fillipou
٢ - Thessaloniki
٣ - Philkeram-johnson
٤ -Dow Chemical & Tita