چاپ
دسته: فلسطین

مروان برغوثی، نماینده مجلس، عضوکمیته مرکزی الفتح از زندان هادریم، سلول ۲۸،اسرائیل
گاردین، ۱۱ اکتبر ۲۰۱۵
«هیچ خلقی بر روی زمین، نمی پذیرد که با ستم همزیستی کند.  انسان ها بنا بر ماهیت شان شیفتهء آزادی اند و برای آزادی مبارزه کرده در راه آزادی جانفشانی می کنند. اما آزادی خلق فلسطین بسیار به تاخیر افتاده است.»

_برغوثی_در_زندان.jpgتشدید درگیری،  نه با مرگ دو کولون (مهاجر یهودی) اسرائیلی، بلکه از مدت ها پیش شروع شده و سال هاست که ادامه دارد. هر روز فلسطینی‌ها کشته، زخمی و دستگیر می‌شوند. هر روز مستعمره سازی گسترش بیشتری می‌یابد، محاصره خلق ما همچنان در غزه ادامه دارد، خفقان و تحقیر دوام می‌یابند. در این شرایط که عده‌ای امیدوارند که در اثر پیامدهای بالقوه چرخه‌ی جدیدی از خشونت، ما از پا درآئیم، من همان طوری که درسال ۲۰۰۰ گفته بودم، اعتقاد دارم که باید به ریشهء این خشونت پرداخت: یعنی انکار آزادی برای فلسطینی‌ها.
گروهی از افراد معتقدند که دلیل عدم عقد پیمان صلح، نبود اراده رئیس فقید یاسر عرفات یا بی لیاقتی رئیس محمود عباس است، در حالی که هر دو آماده و قادر به امضای چنین پیمانی بودند. دشواری واقعی  این بود که اسرائیل به جای صلح، اشغال را برگزید و از مذاکرات به مثابهء سرپوشی جهت تشدید طرح استعماری استفاده کرد. همه حکومت‌های جهان به این حقیقت ابتدائی واقفند ولی باز هم شماری از آنان مدعی هستند که بازگشت مجدد به نسخه‌های فرسوده به ما امکان خواهد داد تا به آزادی و صلح برسیم. تکرار مطالب بی نتیجه گذشته، به طور دائمی و مداوم ادامه داشته و انتظار کسب نتیجهء متفاوت، دیوانگی است.  بدون تعهد روشن اسرائیل برای عقب نشینی کامل از سرزمین‌هائی که اسرائیل در سال ۱۹۶۷ اشغال کرده، از جمله در بیت المقدس و پایان دادن به سیاست مستعمره سازی، شناسائی حق مسلم  خلق فلسطین، از جمله حق تعیین سرنوشت و حق بازگشت و آزادی همهء زندانیان فلسطینی، مذاکره امکان پذیر نیست. ما نمی‌توانیم با اشغال اسرائیل همزیستی کنیم و در برابر آن تسلیم نخواهیم شد.
از ما خواستند صبور باشیم و ما با ارائه فرصت به «دیگری» برای امضای پیمان صلح، از جمله از سال ۲۰۰۵ تا کنون شکیبائی کردیم. شاید یادآوری این نکته به جهانیان مفید باشد که خلع ید از ما، تبعید و انتقال اجباری و ستمی که تحمل می‌کنیم، نزدیک به هفتاد سال طول کشیده است و از زمان تاسیس سازمان ملل متحد، ما تنها موضوعی هستیم که همچنان در برنامه روز قرار داریم. به ما توصیه کردند که با استفاده از روش‌های مسالمت‌آمیز و در چارچوب دیپلماتیک و سیاسی، پشتیبانی جامعه بین‌المللی را برای پایان دادن به اشغال کسب خواهیم کرد. با وجود این، همچون سال ۱۹۹۹ در پایان دورهء انتقالی، جامعه بین‌المللی موفق نشد حتی یک تصمیم معنی دار بگیرد و یا اقدام مشخصی برای اجرای حقوق بین‌الملل و مصوبه‌های سازمان ملل به عمل آورد و به مصونیت اسرائیل از مجازات برای مثال از طریق بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و مجازات پایان داده، و از همان روش‌هائی الهام بگیرد که جهان را از شر رژیم آپارتاید خلاص کرد.
در فقدان مداخله بین‌المللی برای پایان دادن به اشغال و در نبود اقدام جدی از سوی دولت‌ها برای پایان دادن به معافیت اسرائیل از مجازات و در فقدان  چشم‌انداز حفاظت بین‌‌المللی برای خلق فلسطین تحت اشغال، و در حالی که مستعمره سازی‌ها و پیامدهای گوناگون آن نظیر حملات خشونت بار کولون‌های اسرائیلی شدت یافته، از ما می‌خواهند چه کنیم؟ دست روی دست بگذاریم تا خانواده فلسطینی دیگری را به آتش بکشند، تا جوان فلسطینی دیگری را بکشند، تا یک شهرک دیگر ساخته شود، تا خانه فلسطینی دیگری را ویران کنند، تا کودک فلسطینی دیگری را دستگیر کنند، تا کولون‌ها دست به حملهء جدیدی بزنند، تا یک تجاوز دیگر علیه خلق ما در غزه صورت گیرد؟ همه جهان می‌دانند که بیت المقدس مشعلی است که می‌تواند الهام بخش صلح باشد یا جنگ را شعله ور کند. پس ، در شرایطی که حملات اسرائیل علیه خلق فلسطین در این شهر و اماکن مقدس مسلمانان و مسیحیان از جمله حرم الشریف بی وقفه ادامه دارد، چرا جهان بی تفاوت است؟ عملیات و جنایت‌های اسرائیلی‌ها  نه فقط راه حل دو دولت  را با مرزهای ۱۹۶۷ از بین می برد بلکه به حقوق بین‌المللی  نیز تجاوز می‌کند. با این تهدید روبرو هستیم که این اقدامات کشمکش سیاسی قابل حلی را به یک مناقشهء مذهبی ابدی تغییر دهد که نتیجهء آن بی ثباتی بیشتر در منطقه‌ای ست که بلواهای بی سابقه‌ای را تجربه می‌کند.
هیچ خلقی بر روی زمین، نمی‌پذیرد که با ستم همزیستی کند. انسان ها بنا بر ماهیت شان شیفتهء آزادی اند و برای آزادی مبارزه می‌کنند و در راه آزادی جانفشانی می‌کنند. آزادی خلق فلسطین بسیار به تاخیر افتاده است. در دوران انتفاضهء نخست، حکومت اسرائیل سیاست «خرد کردن استخوان‌ها، برای درهم شکستن اراده مردم» را به اجرا در آورد، اما، نسل  بعد از نسل، خلق فلسطین نشان داده که ارادهء او شکست ناپذیرست و نباید آن را امتحان کرد.
این نسل تازه فلسطینی‌ها منتظر گفتارهای مصالحه برای تجسم وحدت ملی  که حزب‌های سیاسی در تامین آن شکسنت خورده‌اند، نشده و پا را فرا تر از تفرقه‌های سیاسی و تجزیهء جغرافیائی گذاشته است. این نسل برای اجرای حقوق، و حتی وظیفهء خود برای مقاومت در برابر اشغال منتظر دستور کار نشده است. این نسل، این کار را بدون اسلحه انجام می‌دهد در حالی که با یکی از بزرگترین قدرت های نظامی در جهان روبروست. و باوجود این، ما مطمئن هستیم که  سرانجام، آزادی و کرامت چیره شده و ما پیروز خواهیم شد. پرچم فلسطین که با غرور در سازمان ملل برافراشته‌ایم، روزی به نشانهء استقلال ما، بر فراز دیوارهای شهر قدیمی بیت‌المقدس به اهتزاز در خواهد آمد.
چهل سال پیش، برای کسب استقلال به مبارزهء فلسطین پیوستم و برای نخستین بار در ۱۵ سالگی به زندان افتادم. این‌ها، مرا از پشتیبانی از صلحی متکی بر حقوق بین‌المللی و قطع نامه‌های سازمان ملل متحد بازنداشته است. اما، شاهد بودم که اسرائیل به طور منظم، و هر سال بیش از پیش، این چشم انداز را نابود می‌کند. من بیست سال از زندگی خود را در سیاهچال‌های اسرائیل گذرانده‌ام و از جمله سیزده سال گذشته را و این سال‌ها اعتقاد مرا به  این حقیقت تغییرناپذیر ​مستحکم‌تر کرده است: آخرین روز اشغال، مترادف با نخستین روز صلح خواهد بود. آن که خواهان صلح است|، باید عمل کند، برای شتاب دادن به صلح، اکنون باید دست به عمل زد.


http://www.theguardian.com/commentisfree/2015/oct/11/israel-occupation-palestinian-territory-peace-diplomacy