از نشانه هاى اصلى صداقت در دفاع از حقوق بشر آن است كه در اين زمينه برخورد گزينشى نداشته باشيم و چنان نباشد كه از حقوق عده اى دفاع كنيم و در برابر نقض حقوق عده اى ديگر بى تفاوت بمانيم يا آنكه فقط به نقض برخى حقوق انسانى معترض باشيم و از برابر نقض برخى ديگر خاموش بگذريم و يا آنكه يكروز فرياد حقوق بشر سر دهيم و روزى ديگر با معيارهاى ديگر به تحليل و ارزيابى حوادث و مسائل بنشينيم به گونه اى كه نقض حقوق بشر از واقعيات گريز ناپذير جهان موجود تلقى گردد. در يك كلام يا بايد هميشه و همه جا و در همه ى موارد از حقوق بشر دفاع و به نقض آن اعتراض كنيم و يا آنكه اساسا در اين باب ادعاىى نداشته باشيم وگرنه هر وجدان بيدارى حق دارد صداقت صاحب اين ادعا را منكر شود.
در صحنه ى دنياى امروز كه تحولات پرشتاب و پردامنه ى متعارض وضعيت پيچيده و بغرنجى را براى كليت جامعه ى بشرى رقم زده ، هر روز اتفاقاتى رخ مى دهد كه برگى سياه بر كتاب تاريخ مى افزايد. با آنكه دهها سال است اعلاميه ى جهانى حقوق بشر بر سينه ى هر ديوار و بلنداى هر ستون دهكده ى جهانى خودنماىى مى كند ، كمى اين سوتر يا آن سوتر بشريت در مسلخ ستم و خشونت و نفرت و تبعيض و تجاوز دست و پا مى زند و بى رحمانه قربانى مى شود و افسوس در اين ميانه اندكند كسانيكه فارغ از تعلقات رنگارنگ و تعصبات گوناگون اگر توان مقابله با همه ى موارد را ندارند دست كم به همه ى موارد اعتراض كنند يا از همه ى موارد بيزارى جويند.
اگر همه ى انسانها از آنرو كه انسانند فارغ از هر مليت ، نژاد ، رنگ ، مذهب و طبقه واجد كرامت ذاتى انسانى هستند و اگر حقوق بشر حد و مرز و شرط و تبعيض نمى شناسد پس لامحاله بايد از همه ى حقوق همه ى انسانها در همه جا و در همه ى شرايط دفاع كرد. با اين اوصاف نمى توان از حق تعيين سرنوشت مردم ايران بر حاكميت خويش سخن گفت و در عين حال نسبت به همين حق براى مردم فلسطين و يا هر قوم و ملت ديگر بى اعتنا ماند.همچنانكه نمى توان سينه چاك حق مردم فلسطين بود و اين حق را از مردم ايران دريغ كرد. نتيجه ى داورى در باب اين دوگانگى آن است كه بگوييم اين موضع متفاوت يا ناشى از غفلت است و يا از سرنفاق.
اگر سركوب بد است در همه جا و در همه شرايط بد است. سركوب تظاهرات مردم تهران در هفدهم شهريور هزار و سيصد و پنجاه و هفت با همان منطق محكوم است كه سركوب تظاهرات آرام و مسالمت آميز همان مردم در خرداد هزار و سيصد و هشتاد و هشت.
اگر رژيم سابق به جرم سركوب آن محكوم است رژيم لاحق نيز با همان معيارها به جرم سركوب اين محكوم است. اگر شكنجه قبيح است در همه ى زندانها و بازداشتگاهها مشمول اين قبح عقلى است ، چه در بازداشتگاههاى رژيم صهيونيستى در سرزمينهاى اشغالى ، چه در خيام لبنان ، چه در گوانتانامو و ابوغريب و چه در كهريزك و اوين. قبح و مذموميت اين اعمال همه از يك معيار فراگير عقلى ناشى مى شود كه فراتر است از زمان و مكان و طبقه و نژاد ومذهب . حقوق بشر وآزاديها نيز ذاتى انسان و لازمه ى كرامت انسان است . همه ى انسانها بدون استثنا.
براى دفاع از حقوق بشر و براى مبارزه با نقض اين حقوق نخستين درسى كه بايد آموخت همين نكته است. از همين رو هر مدافع راستين و بى رياى حقوق بشر بايد از حقوق مردم فلسطين با جديت و اولويت دفاع كند چرا كه ماجراى فلسطين بيش از شصت سال آزمونى بزرگ براى سنجش صداقت جامعه بشرى در دفاع از حقوق بشر بوده است.
شايد در هيچ كجاى تاريخ و جغرافيا نقض سازماندهى شده حقوق بشر بدين درازى و گستردگى صورت نگرفته است .مردم فلسطين حقوقى دارند كه با بى رمى و خشونت گستاخ در برابر چشمان ناظر اما سرد و بى تفاوت يك جهان نقض شده است .حق داشتن سرزمين، حق داشتن حاكميت ملى، حق تعيين سر نوشت جمعى و حتى حق حيات رااز اين ملت مظلوم دريغ كرده اند. تمام صفحات تاريخ شصت سال گذشته اين ملت به شرح فجايع تلخ ورق خوده است. دير ياسين، كفرقاسم،تل زعتر،صبرا،شتيلا،جنين،غزه و دهها و صدها فاجعه ديگر. آيا مى توان صادقانه و بى ريا مدافع حقوق بشر بود و بر اين همه جنايت ارادى و آگاهانه و سازماندهى شده فرياد نكشيد؟
مسئله نقض گسترده و مستمر حقوق بشر در فلسطين پيوندى نا گسستنى با مقوله بشر در ايران و هر جاى ديگر اين كره خاكى دارد.
اگر حاكمان امروز ايران در دفاع از حقوق مردم فلسطين صادق باشند بايد اول حقوق مردم ايران را ادا كنند و اگر مخالفان اين حكومت مدافع حقوق مردم ايران هستند نمى توانند بنا به ملاحظات سطحى و روز مره سياسى نسبت به قضيه فلسطين بى تفاوت باشند.
امروز بايد ديكتاتورى و جنايت و كشتار را در هر جاى دنيا به يكسان و بدون تبعيض محكوم كرد. چه در ايران رخ دهد و چه در فلسطين ، چه در عراق و چه در قلب اروپا ، چه در آمريكاى جنوبى يا هر كجاى ديگر. بشريت حد و مرز نمى شناسد و حقوق بشر نيز هيچگونه تبعيض را برنمى تابد. نمى توان از احتمال ساخت بمب اتم توسط حكومت ايران براى صلح جهانى اظهارنگرانى كرد و از كنار صدها و هزاران بمب اتم موجود در زرادخانه هاى آمريكا و انگليس وروسيه واسرائيل بى تفاوت گذشت. نمى توان از دستيابى جمهورى اسلامى به انرژى هسته اى انتقاد كرد و فاجعه ى هيروشيما و ناكازاكى رابه فراموشى سبرد. نمى توان بر هولوكاست جنگ جهانى دوم اشك ريخت و شصت سال تداوم هولوكاست را در فلسطين با چشم باز و بى احساس نظاره گر بود . همچنانكه دو سويه ى ديگر ماجرا نمى توان براى ملت مظلوم فلسطين مرثيه خواند و ملت ايران را بى رحمانه زير چكمه ى استبداد كشيد. جنايت عليه بشريت هر وقت و هرجا و به دست هر كسى رخ دهد جنايت است و مذموم. چه در آشويتس و چه در غزه. جه در بالكان و چه در روآندا. چه به دست كا.گ.ب وگشتابو و چه به دست موساد و سى آى اى يا بلك واتر. چه قتل هاى زنجيره اى دگر انديشان ايرانى باشد و چه ترور هاى زنجيره اى رهبران مقاومت فلسطين. چه سركوب سياسى منتقدان باشد و چه محكوم كردن ميليونها انسان بى گناه و رنجديده به مرگ تدريجى از سر فقر و گرسنگى. راستى هيچ با خود انديشيده ايم سهم صدها ميليون گرسنه و برهنه و بى خانمان در آسيا و آفريقا و آمريكاى جنوبى از ابتداىى ترين حقوق انسانى چيست؟
اگر بناست دستگيرى دگراندشان و منتقدان را محكوم كنيم نبايد كسى را به عمد از قلم بيندازيم و با سكوت موسمى و فراموشى مقطعى از انجام وظيفه در برابر بعضى از قربانيان سر باز زنيم . راستى چرا دگر انديشان عربستان سعودى را كه با روش هاى وحشيانه قرون وسطاىى حبس و شكنجه مى شوند از ياد برده ايم و چرا كسى سخن از ديكتاتورى بن على در تونس نمى گويد كه حتى جرات روياى خواب و بيدارى را نيز از مردم گرفته است و چرا سركوب وحشتناك يك قوم توسط ارتش يمن محكوم نمى شود؟
جامعه بشرى كليتى يكپارچه است كه نقض حقوق بشر در مورد هر يك از اعضاى اين جامعه بزرگ جنايتى است در حق بشريت. روا داشتن هر گونه مرزبندى يا تبعيض در اين باب پايه هاى نظرى انديشه حقوق بشر را ويران مى كند و در آن صورت شعار دفاع از اين حقوق تنها به مستمسكى سياسى براى زور آزماىى قدرت ها بدل مى شود.
روز قدس را مى توان و فرصتى تلقى كرد براى فرياد كشيدن بر سر همه ناقضان حقوق بشر در فلسطين و ايران وهمه جا. در روز قدس مى توان از ملت ستمديده فلسطين به نام حقوق انسانى ايشان دفاع كرد. مى توان قضيه فلسطين را بمثابه نمادى از نقض آشكار و مستمر حقوق بشر شاهدى گرفت بر ناعادلانه بودن مناسبات انسانى و اجتماعى در عصر ما. عصرى كه در آن توتاليتاريسم سركوبگر و كاپيتالسم وحشى و افسارگسيخته حق حيات شرافتمندانه را در عرصه هاى سياسى و اقتصادى از ميلياردها انسان رنج كشيده و آسيب ديده سلب كرده است.
اگر بنيانگذار جمهورى اسلامى گفت روز قدس روز اسلام است امروز اما مى توان گفت روز قدس روز انسان است ،روز بشر،روز دفاع از حقوق بشر. با اين وصف جماعتى كه در ايران با ملت خود همان كرده كه صهيونيستها در سرزمينهاى اشغالى با ملت فلسطين ميكند ديگر نخواهد توانست سرمايه اجتماعى و سياسى همدردى مردم شريف ايران را با ملت رنجديده فلسطين به خزانه اعتبار رو به استهلاك خود واريز كند.

برگرفته از:
http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=۵۷۷۴