از تاريخ ۲۵ دسامبر ۲۰۰۸ تا ۵ ژانويهء ۲۰۰۹
 در روز ۱۶ سپتامبر اطلاعيه‌اى از سوى ارتش زاپاتيستى آزديبخش ملى، EZLN منتشر شد كه در آن با توضيح شرايط موجود در سطح مكزيك و جهان، و توضيح علل وجود خشم طبقاتى، از تمام شورشگران در مكزيك و جهان دعوت كرد تا در «نخستين فستيوال جهانى خشم شرافتمندانه» - از تاريخ ۲۵ دسامبر ۲۰۰۸ تا ۵ ژانويهء ۲۰۰۹- شركت كنند(۱). در همين اطلاعيهء ارتش زاپاتيستى اعلام شد كه «گروه ها، جمع ها و سازمان هاى كشورى و بين المللى كه در بحث هاى فستيوال شركت مى كنند، تنها آن هائى هستند كه به اين مراسم دعوت شده باشند.»
و مى افزايند: «براى ميزگردها و كنفرانس ها، ارتش زاپاتيستى آزاديبخش ملى از سازمان هاى اجتماعى، متفكرين، رهبران پروژه هاى ضد سرمايه دارى مكزيك و جهان دعوت به عمل خواهد آورد.»

زاپاتيست‌ها، سپس، در تاريخ ۲۶ نوامبر ۲۰۰۸ نوشتند: تا به امروز شركت افراد، گروه‌ها، جمع‌ها، و سازمان‌ها به غير از مكزيك، از كشورهاى زير تأئيد شده است: «ايران، سرزمين باسك، آرژانتين، كوبا، ايتاليا، شيلى، فرانسه، انگلستان، ايالات متحده [آمريكا]، استراليا، برزيل، ونزوئلا، سوئد، بلژيك، كوستاريكا، آلمان، اسپانيا، نروژ، سوئيس، يونان.»
و افزودند كه از سوى ارتش زاپاتيستى آزاديبخش ملى نيز يك هيئت در اين فستيوال شركت خواهد داشت. (۲)
به اين ترتيب كار سازماندهى اين فستيوال رسماً آغاز شد.
از جريان ما، انديشه و پيكار، نيز براى شركت در فستيوال دعوت شده بود. ما پس از بحث و گفتگو به اين نتيجه رسيديم كه از آن‌جا كه ما خود را نمايندهء جريانات اجتماعى و سياسى در ايران نمى‌دانيم، و از آن‌جا كه به گمان ما جنبش اجتماعى به سان رنگين‌كمانى‌ست كه ديدگاه‌هاى مختلف را در بر مى‌گيرد، پس بهتر اين‌است كه ما به نوبهء خود تا آن‌جا كه امكان داشته باشد، از نيروهاى فعال در ايران كه با شناخت ما در چارچوب مبارزهء ضد سرمايه‌دارى مى‌گنجند دعوت كنيم تا مبارزات‌شان را به افراد، سازمان‌ها، گروه‌ها و نيروهاى ديگرى كه در سراسر جهان مبارزه‌اى ضدسرمايه‌دارى را به پيش‌مى‌برند بشناسانند، با آنان رابطه برقرار كنند، و مبارزات‌شان را تا آن‌جا و آن گونه كه خودشان صلاح مى‌دانند، با آنان هماهنگ كنند. اين خبر و دعوت از طريق دوستانى كه با ايران تماس داشتند به اطلاع آنان رسيد ولى ظاهراً موانعى در راه سفرشان وجود داشت. سرانجام، چند روز قبل از آغاز فستيوال، پيامى از سوى كانون مدافعان حقوق كارگر رسيد. ما اين پيام را ترجمه كرديم و در روز اول فستيوال، در بخش مربوط به مبارزات كارگران ايران كه يكى از فعالين انديشه و پيكار در آن به اختصار، مبارزات كارگران، زنان و دانشجويان ايران را تشريح كرد، قرائت كرديم كه مورد استقبال حضار قرار گرفت.(۳)
شب قبل از آغاز فستيوال، از دستگيرى آقاى محسن حكيمى با خبر شديم و تلفنى با همسر ايشان تماس گرفته شد. حاصل كار اين شد كه در روز دوم فستيوال، در ميز كردى كه در رابطه با سركوب‌هاى سيستم سرمايه دارى عليه زحمتكشان برگزار شد، صداى خانم منيژهء گازرانى پخش و به اسپانيائى ترجمه شد و قطعنامه‌اى از سوى گردانندهء ميزگرد قرائت شد كه به تصويب حضار رسيد.(۴) با برخى از فعالين خارج كشور هم تماس گرفتيم و در نتيجه، ابتدا از سوى كميتۀ همبستگى با كارگران ايران ـ هامبورگ (آلمان) يك سرى عكس با زير نويس به منظور معرفى جنبش كارگرى ايران براى ما ارسال گشت. پس از ترجمهء زيرنويس عكس‌ها، ۷ پوستر بزرگ از آن‌ها تهيه شد.
نيز از سازمان زنان ايرانى - افغانى «هشت مارس» نيز يك فيلم در رابطه با مبارزات زنان در ايران براى ما ارسال شد كه پس از ترجمه و صداگذارى در غرفهء ايران پخش گرديد و مورد توجه ديداركنندگان قرار گرفت.
همچنين از نشريهء دانشجوئى بذر نيز يك روزنامهء ديوارى كه در آن تاريخ جنبش دانشجوئى ايران را معرفى مى‌كرد به ما رسيد.
علاوه بر اينها، يكى از رفقاى راديو دمكراسى شورائى، لادن توكلى، با شركت در اين فستيوال به شيوه اى بسيار مسئولانه‌ در معرفى آن كوشيد. سه مصاحبه با بهرام قديمى و يكى با فرهاد سليمى كه روى سايت اين راديو و نيز روى سايت انديشه و پيكار هست مى تواند براى معرفى فستيوال و آشنايى با مبارزۀ زاپاتيست ها مفيد باشد.
ما در تمام اين موارد، با حفظ امانت، چندين روزنامه‌ ديوارى با نام تشكل‌هائى كه آن‌ها را تهيه كرده بودند، ارائه داديم. با اين حال جا دارد همين جا از تمام كسانى كه در تهيهء روزنامه‌هاى ديوارى، فيلم، برنامه‌هاى راديوئى، و معرفى «نخستين فستيوال جهانى خشم شرافتمندانه» يارى رساندند، سپاسگزارى كنيم.
همان گونه كه در بالا اشاره شد، سبك كار ما حاصل نقدى‌ست تئوريك كه به شيوه‌هاى خود محوربين و سكتاريستى گذشته داريم. ما مبارزهء طبقاتى و پيشبرد آن را نه امرى مختص به خود مى‌دانيم و نه آن كه خودمان را تنها جريان چپ فرض مى كنيم. درست بر همين اساس است كه طيف اشكال مبارزاتى را كه در كليت خود مى توانند همسو باشند محترم مى دانيم و. همكارى اصولى با آنان را مغتنم مى شماريم و اين از نظر ما دستاورى است كه بايد پاس داشت.

يك نگاه كلى

با اينكه هم در دعوتنامه آشكارا هدف اين فستيوال بيان شده بود، و هم در ششمين بيانيه از جنگل لاكندونا، خط و مشى زاپاتيست ها روشن بود، باز هم تصور اوليهء رفقاى ما، نوعى اكسيون در حمايت از زاپاتيستها بود. آنچه در ابتدا ماىۀ تعجب بود، اصرار زاپاتيستها در محدود نگه داشتن عمدى شركت كنندگان و دستچين كردن دعوت شدگان بود؛ بطوريكه بسيارى از احزاب و سازمانهاى بزرگ آمريكاى لاتين و اروپايى، كه معمولا در چنين جلساتى شركت فعال دارند، اصلا دعوت نشده بودند. اكسيونهاى زاپاتيستها كه معمولا دهها هزار نفر را شامل مى شود، اينبار دقت شده بود كه در حد محدودى باقى بماند و با احتساب مهمانها حدود دو هزار نفر شركت كننده حاضر بودند. سخنرانى ها به ندرت اين حالت را داشتند كه گروهى بخواهد براى تبليغ مواضع و يا مطرح كردن خود از اين همايش بعنوان تريبون استفاده نمايد.
هدف فستيوال بررسى و يافتن راه حلهاى مبارزه عليه سرمايه دارى و نئوليبراليسم "از پائين و از چپ" عنوان شده بود و اكنون پس از پايان اين فستيوال مى توان خيلى مشخص تر هدف اين فستيوال را بيان كرد:
اين فستيوال در واقع يك همايش بين المللى از تمام جريانات چپ راديكالى بود كه با هر نوع پارلمانتاريسم و كسب قدرت دولتى مرزبندى داشته و به نفى و نقد آن دسته از سازمانها و احزاب چپ اعم از رفرميستى و يا انقلابى رسيده اند كه بدنبال ايجاد و گسترش يك تشكل مركزى و قوى جهت رهبرى و هژمونى بر جنبش هاى توده اى هستند و سوسياليسم شان نوعى رهبرى اين يا آن حزب انقلابى و يا كارگرى را در يك حكومت شورايى مطرح مى كند.
اين فستيوال چپ، بخصوص چپِ راديكال آمريكاى لاتين بود براى بازيابى خود، و جمعبندى كارها و چشم اندازهاى آينده اش جهت انسجام بيشتر. چپى كه از يكسو بر يك رشته از جنبش هاى توده اى تكيه دارد و از طرف ديگر داراى مرزبندى با انواع رفرميسم است، در شرايطى كه تضاد دولتهاى "چپ و مترقى" از يك سو با اپوزيسيون راست و از سوى ديگر با آمريكا در بسيارى از كشورهاى اين قاره مسائل ديگر را تحت الشعاع خود قرار داده است، اين چپ منتقد دوران انزواى خويش را طى ميكند و در جستجوى راه حل و خروج از اين انزوا است.
در مقايسه با ديگر نقاط جهان، در آمريكاى لاتين طى ده تا پانزده سال گذشته، چپ راديكال يك رشته از جنبشهاى مهم توده اى را تجربه كرده است، جمعبندى اين جنبشها، چشم اندازها و مسائل فورى و آتى آن يكى از محورهاى اصلى كار فستيوال بود.
مساله آلترناتيو در مقابل نظام سرمايه دارى و قدرت دولتى در واقع اصلى ترين محور جلسات و سخنرانى ها را در فستيوال تشكيل مى داد. براى طيف گسترده اى از چپ، مسائل سوسياليسم، قدرت دولتى، جايگاه حزب و طبقه، شوراها و غيره كمابيش روشن است و در عرصه تئوريك طى يكصد سال، چه در دوران انترناسيونال دوم و چه پس از انقلاب اكتبر، غالب جنبه هاى آن تئوريزه شده است و در عرصه عملى از پشتوانه انقلابات پيروزمند برخى كشورها برخوردار است. براى اين طيف از چپ، حداكثر در چارچوبى انتقاداتى مطرح ميشود تا به سرنوشت كشورهاى بلوك شرق دچار نشوند.
براى چپ راديكال مساله آلترناتيو قدرت دولتى به مراتب غامض تر است، زيرا نه در عرصه تئوريك داراى يك پاراديگم خاص است و نه در عرصه عملى تجربه خاصى براى آن وجود دارد (اگرچه نمى توان بحث حول شعار «تمام قدرت به دست شوراها»، تجربهء فراكسيون كارگرى حزب بلشويك در روسيه، و برخى فعالين چپ راديكال در ارو پاى غربى را از ياد برد). يعنى اگر مساله نفى سلطه نظام سرمايه دارى به معناى به قدرت رسيدن يك حزب و يا جبهه خاص نيست و پارلمانتاريسم را از ريشه نفى مى كنيم، پس اين آلترناتيو را چگونه ميتوان تصور كرد؟ و در عمل چه نطفه هاى عينى براى آن وجود دارد؟ جنبش هاى كارگرى و اجتماعى يكى دو دهه آمريكاى لاتين در واقع نوعى از اين ديدگاه هاى جديد بوده اند و نيروهاى عمل كننده در آن بر اين اساس در اين جنبشها شركت آگاهانه داشته اند. فستيوال اين فرصت را فراهم كرد كه اين فعالين عملى و نظرى جنبش به جمعبندى اين حركت هاى توده اى و چشم انداز هاى آتى آن بپردازند. از زاپاتيستها در چياپاس گرفته تا جنبش كارگران بدون زمين برزيل، از مبارزات پيروزمندانهء زحمتكشان كوچابامبا در بوليوى در بازپس گرفتن كنترل آب، تا اشغال كارخانه و كارگاهها در آرژانتين و ده‌ها نمونه ديگر كه در فستيوال معرفى شدند. مساله قيام هاى شهرى و تجربيات و چشم اندازهاى آن نيز يكى ديگر از اين مباحث بودند.

ما در اينجا ابدا ادعاى اين را نداريم كه يك جمعبندى "عينى و بى طرف" از فستيوال ارائه مى دهيم، ما با يك ذهنيت آكنده از سؤالات فراوان، تناقضات و مسائلى كه در جنبش خودمان با آنها درگير هستيم در فستيوال شركت كرديم، مسائلى كه سالهاست سعى در پاسخگويى و جمعبندى آنها داريم و هر سخنرانى، مصاحبه، گفتگوى خصوصى با شركت كنندگان و فعالين اين جنبشها به اين ذهنيت سيال ما شكل مى داد و يا ما اين ها را با عينك ذهنيت انتقادى و جستجوگر خودمان شكل مى داديم و مشاهده ميكرديم. ارمغان اين دو هفتۀ فشرده و پر تلاطم حجم قابل توجهى از ايده ها، ديدگاه ها و راه حلها و تجربيات عملى بود. در دو روز ما اين امكان را داشتيم كه دو روستاى زاپاتيستى را از نزديك مشاهده كنيم و با مسئولين شوراى دولت خوب مصاحبه داشته باشيم. به علاوه در چند نشست خصوصى با مسئولين زاپاتيستها، و نيز اسكار اوليورا (از بوليوى) و دو تن از فعالين دومين جريان بزرگ چپ راديكال مكزيك ـ پس از زاپاتيستها ـ، يعنى ارتش انقلابى خلق شورشگر، به گفتگو پرداختيم.
ما تلاش خواهيم كرد كه مطالبى را كه در سخنرانى ها يا مصاحبه ها مطرح شده، آماده و ترجمه شود تا بتوان آن ها را در اختيار مبارزان علاقه مند قرار داد.

روند برنامه‌ها:

بخش اول:

قسمت اول فستيوال با شركت چندين صد نفر متشكل از هىأت هاى نمايندگى گروه هاى مختلف در آمريكاى لاتين و از سراسر دنيا كه با زاپاتيست ها ارتباط دارند، در يكى از محلات فقيرنشين شهر مكزيكو برگزار شد. انتخاب اين محل كه متعلق به يكى از گروه‌هاى «كارزارى ديگر» است، در رابطهء مستقيم با محتواى برنامه بود. اگرچه گرد و خاكى كه با هر نسيمى بلند مى‌شد آزاردهنده بود، با اين حال نشان‌دهندهء شرايط زندگى كسانى نيز بود كه به «كارزارى ديگر» پيوسته‌اند. در اين فضا از طرفى چادرهاى بحث و گفتگو بر پا بود، و از طرف ديگر يك چادر براى نمايش فيلم، محلى ديگر براى اجراى تئاتر، يك سِن براى اجراى برنامه‌هاى هنرى و موسيقى و دو چادر به عنوان كافه تريا، و منطقهء غرفه‌ها، كه شامل ۱۳۸ غرفه مى‌شد كه در آن هر جريان و گروهى كه علاقه‌مند بود، و از قبل جا رزرو مى‌كرد، مى‌توانست نمايشگاه داشته باشد. غرفه‌ى ۷۷ متعلق بود به «انديشه و پيكار». اين غرفه همان طور كه ذكر كرديم، با ۹ روزنامهء ديوارى به قطع A۱ تزئين شده بود. (۷ پوستر در رابطه با مبارزات كارگرى، يك پوستر از جنبش دانشجوئى و پوستر نهم، كه فعاليت‌هاى انتشاراتى انديشه و پيكار را نشان مى‌داد. دركنار آن فيلم «سازمان ۸ مارس» در مورد جنبش زنان كه بارها نمايش داده شد.) علاوه بر اينها كمك راديو دمكراسى شورائى و تهيهء مصاحبه‌هاى گوناگون چه با شركت كنندگان ايرانى و چه با ديگران (كه اميدواريم بزودى از سوى خودشان منتشر گردد) باعث هرچه پربارترشدن فعاليت ما همگى در اين فستيوال گرديد.
همان‌طور كه در تماس‌هاى قبلى با رفقا مطرح كرده بوديم، انديشه و پيكار مسئوليت ترجمه را تا آن جا كه ممكن بود به عهده گرفت. روزنامه‌هاى ديوارى، فيلم و پيام ها هميشه همراه امضاى گروهى را با خود داشت كه آن را تهيه كرده و براى ما فرستاده و خود مسئول محتواى آن بود.
نكتهء قابل ذكر ديگر، توجه نشريات و راديوهاى مستقل از آمريكاى لاتين و غيره نسبت به ايرانيان بود. مصاحبه‌هاى مختلفى در اين باره صورت گرفت كه در آن‌ها سعى ما بر اين بود كه شرايط زندگى و مبارزات زحمتكشان ايران، بدون اغراق و به شيوه‌اى قابل فهم ارائه گردد.

بخش دوم
قسمت دوم فستيوال كه در چياپاس برگزار شد.
از عصر ۳۱ دسامبر، جشن سال نو، و سالگرد قيام زاپاتيست ها در «اونتيك» (يكى از مراكز مهم و مشهور زاپاتيستى در نزديكى شهر سن كريستوبال) آغاز شد. طى اين جشن كه تا پاسى از شب ادامه داشت، زاپاتيست ها پيامى به مناسبت سالگرد قيامشان قرائت كردند و به ميهمانانى كه از سراسر مكزيك و كشورهاى ديگر به آن جا آمده بودند، خوش آمد گفتند.
از روز دوم ژانويه، كار نخستين فستيوال خشم شرافتمندانه در شهر سن كريستوبال، در دانشگاه «خاك» ادامه يافت.
اين قسمت از فستيوال شامل بحث هاى تئوريك حول زمينه هاى مختلف بود. (ليست سخنرانى ها در زير مى آيد).

پس از پايان فستيوال، ما چهار نفر ايرانى شركت كننده در آن عازم «لا رئاليداد» شديم. «لا رئاليداد» يكى ديگر از مراكز بسيار مهم جنبش زاپاتيستى است. در اين روستا نشستى داشتيم با مسئولين شوراى دولت خوب كه منطقهء جنگل و مرز (با گواتمالا) را تحت پوشش خود دارد. از «لا رئاليداد» عازم «سن خوزه» شديم تا از بيمارستان زاپاتيستى آن ديدن كنيم و از نحوهء كار در آن مطلع شويم. ديدار از سن خوزه آخرين مرحله از سفر ما بود.

گر چه يكى از دلايل شركت ما در اين نخستين فستيوال جهانى خشم شرافتمندانه، توضيح شرايط حاكم بر ايران بود، اما در كنار توضيح آن‌چه در ايران مى‌گذرد، ما بيشتر علاقه‌مند بوديم بدانيم كه در كشورهاى ديگر چه مى‌گذرد و نوع مبارزه‌اى كه به پيش مى‌برند چيست. در اين زمينه كوشيديم از موقعيت استفاده كنيم و نشست‌هاى مختلفى داشتيم با كسانى كه از كشورهاى گوناگون آمده بودند. از آن جمله بود گفت و گوئى كه با يكى از مادران ميدان مه، بانو نورا كوتينياس Nora Cortiñas، داشتيم كه از آرژانتين آمده بود.(۵) در همين راستا نشست و مصاحبه اى داشتيم با نمايندگان CGT (كنفدراسيون كارگران اسپانيا) و اسكار اليورا (دبير اول سنديكاى كارگران كارخانه اى در كوچابامبا، بوليوى و رهبر «جنگ آب» در اين شهر عليه شركت آمريكايى بچتل)، برخى فعالين چپ ايتاليائى و ... نشريهء مكزيكى سنسونتله (كه به ما در كار ويرايش برخى ترجمه ها و سوار كردن صدا روى فيلمى كه سازمان ۸ مارس ارسال كرده بود، كمك دادند).

آن چه در تمام برنامه جشم گير بود، تفاوت آن با بسيارى از سمينارها و فستيوال هاى سياسى در تعريف دشمن اصلى بود. سراسر فستيوال سرمايه دارى را در كليت آن هدف حملات خود داشت. در بسيارى از سخنرانى ها، تئورى هاى ماركس حضور داشت. نكتهء ديگر همبستگى گسترده با خلق فلسطين بود. اين بيانيه را كه يك گروه اسپانيائى، در شهر مكزيكو پيشنهاد كرده بود، فقط سه گروه امضا نكردند: يك گروه از جوانان آرژانتينى و يك گروه ديگر، به خاطر آن كه مى گفتند كه نمى توانند بدون مشورت با رفقاى خود چيزى امضا كنند، و گروه «ديگر بس است» Ya Basta از آلمان، كه نمايندهء آن، اين بيانيه را «آنتى سِميت» خواند. سرانجام، اطلاعيهء «كنگرهء ملى بومى» پايان بخش فستيوال در شهر سن كريستوبال بود و در آن شديداً حملهء دولت اسرائيل به غزه را محكوم مى كرد با تشويق فراوان حضار روبرو شد و نشان دهندهء گرايش عمومى و مسلط بر شركت كنندگان بود.


روز شمار فستيوال:
۲۶ دسامبر ۲۰۰۸
ساعت ۱۰.۰۰ افتتاح مراسم

ساعت ۱۱.۰۰. چهار چرخ سرمايه‌دارى: استثمار.
در اين بخش نمايندگان كارگران مكيلاهاى كاليفرنياى سُفلاىِ جنوبى و تمائوليپا از شرايط بى حقوقى كارگران در مناطق آزاد تجارى سخن گفتند و از سازماندهى و فعاليت‌هاى خود.
نمايندهء كنفدراسيون عمومى كارگران اسپانيا CGT از فعاليت‌ آناركوسنديكاليست‌هاى اسپانيا و شرايط كنونى آنان حرف زد. وى اذعان داشت كه ديگر مبارزات كارگرى بدون هماهنگى با كارگران مهاجر تقريباًِ غير ممكن است. CGT معتقد است كه اروپاى متحد از هماهنگى سرمايه‌داران با برنامه‌هاى نظامى پليسى شكل گرفته است و در برابر آن بايد مبارزات كارگرى در سراسر اروپا متشكل شوند.
نمايندهء كارگران بيكار سولانو، معروف به «پيكِته‌رو» در منطقهء سولانو در نزديكى بوئنوس آيرس در آرژانتين از تاريخ مبارزاتشان و از مشكلاتى كه پيش پاى يك جنبش مستقل وجود دارد سخن گفت.
در بخش بعدى فرهاد سليمى، از فعالين انديشه و پيكار، پس از آنكه علت عدم شركت مستقيم كارگران ايران در فستيوال را توضيح داد، به شكل بسيار فشرده‌اى از شرايط كارگران، زنان و دانشجويان در ايران حرف زد. آنگاه او از دستگيرى فعالين كارگرى در ايران در هفته‌هاى گذشته اطلاعاتى در اختيار حضار قرار داد. سپس پيام «كانون دفاع از حقوق كارگر» را قرائت نمود.(۶)
كارگران شركت آلمانى لاستيك سازى «اويسكادى» از چند و چون بسته شدن در كارخانه در ايالت خليسكو در مكزيك و مبارزهء تشكل مستقل كارگران و دست آخر اشغال كارخانه سخن گفت. اين كارخانه كه در حال حاضر به عنوان كئوپراتيو عمل مى‌كند، همچنان توسط خود كارگران اداره مى‌شود. وى از يارى كئوپراتيوهاى ديگر، بخصوص كئوپراتيو نوشابه‌سازى «بوئينگ» در طى مبارزاتشان سپاسگزارى كرد و روى اهميت كمك‌هاى متقابل در مبارزات كارگرى تأكيد نمود.
در آخرين بخش از برنامه، نمايندگان يك گروه از كارگران ايتاليائى با توضيح مبارزاتشان در شهر ميلان عليه طرح‌هاى نئوليبرالى و همكارى سنديكاهاى رسمى با سرمايه‌داران توضيحاتى داد. و بعد از آن چند جمع كوچك ديگر نيز از فعاليت‌هاى مشابهى در مكزيك حرف زدند.

ساعت ۱۷.۰۰. راه‌هاى ديگر: شهرى ديگر.
نمايندهء اتحاديهء ملى سازمان‌هاى مردمى چپ مستقل ‌ UNOPII (مكزيك) از تاريخ فعاليت‌هاى اين تشكل حرف زد. اتحاد كارگرى و سوسياليستى UNIOS (مكزيك) نيز به همين ترتيب. بعد چند نفر از جوانان و جمع‌هاى آنارشيستى، پانك، و رهائى‌طلب (مكزيك) در مورد مشكلاتشان در جامعه و توضيح چرائى فعاليت‌هاى خود براى مردم، و از درگيريهائى كه در شهر مكزيكو با نيروهاى انتظامى دارند سخن گفتند.

۲۷ دسامبر ۲۰۰۸
ساعت ۱۱.۰۰. چهار چرخ سرمايه‌دارى: محروميت.
فوروم باز با شركت كنگرهء ملى بومى‌ CNI (مكزيك)، مهاجرين زن و مرد لاس لوماس دِ پولِه‌و [تپه‌هاى پوئله‌و] (سيوداد خوارِز) (مكزيك)، نمايندهء كانون انجمن شهرهاى بوميان كاىٔوكا (كلمبيا) كه جزو سخنرانان بود، متأسفانه نتوانست ويزا بگيرد و به همين دليل در برنامه شر˜ت نداشت.

ساعت ۱۷.۰۰ جنبش‌هاى اجتماعى ديگر. فوروم باز با شركت CUNC- تلاكسكالا (مكزيك)، نيروى بومى چينانته‌كا (مكزيك)، جبههء خلق (مكزيك)، محلهء بلانكا نويداد در شهر نوئِولارِدو (مكزيك)، جبههء خلقى فرانسيسكو ويلا مستقل (مكزيك)، كاكتو- اوآخاكا (مكزيك).

۲۸ دسامبر ۲۰۰۸
ساعت ۱۱.۰۰. چهار چرخ سرمايه‌دارى: سركوب
. فوروم باز با شركت بانوان سينالوآ و چيهواهوا (مكزيك)، پيام زندانيان سياسى آتنكو(۷) (مكزيك)، پيام ضبط شدهء گلوريا آرِناس(۸)، زندانى سياسى (مكزيك). گلوريا آرناس در مقاله اش نشان داد كه در مبارزه نمى توان از شكنجه گريخت و نمى توان گمان كرد كه در جامعه سرمايه دارى شكنجه در كار نباشد، بلكه بايد چگونگى مقاومت در مقابل آن را آموخت. جمع همه زندانى هستيم (مكزيك)، شبكهء ملى عليه سركوب و به نفع همبستگى (مكزيك)، باربارا سامورا وكيل مدافع بسيارى از زندانيان سياسى (مكزيك). از جمله گروه هايى كه در بخش از برنامه سخنانشان را ارائه دادند، انجمن مبارزه با شكنجه و معافيت از مجازات CCTI (مكزيك) بود. نمايندهء اين انجمن، ريكاردو لووه، رابطهء شكنجه را با مبارزهء طبقاتى نشان داد.(۹)

ساعت ۱۷.۰۰. راه‌هاى ديگر: سياستى ديگر، تاريخى ديگر. ميزگرد باز با شركت جان هالوى John Hollowy، فليپه اِچه‌نيك Felipe Echenique (مكزيك)، فرانسيسكو پينِدا (مكزيك)، رائول سيبِچى(۱۰) Raul Zibechi (اروگوئه)، اوليويه بزانسو‌نوOlivier Besancenot ( فرانسه بنيانگذار حزب نوين ضدسرمايه دارى)، مونيكا بالتودانو(۱۱) (نيكاراگوئه)، سرخيو رودريگِز لاسكانو Sergio Rodriguet Lascano (مكزيك).

۲۹ دسامبر ۲۰۰۸
ساعت ۱۱.۰۰. چهار چرخ سرمايه‌دارى: تحقير
. فورومِ باز با شركت جمع آناركو پانكِ لاكوروا (مكزيك)، كنگرهء ملى بومى (مكزيك)، مجلس ملى براسهِ‌رو(۱۲) (مكزيك)، مرسدس اوليوِرا (مكزيك).

۳۱ دسامبر ۲۰۰۸
از حوالى بعد از ظهر اتوبوس ها، كاميون ها و اتومبيل هائى كه به عازم اوونتيك بودند، چهرهء جادهء باريكى را كه از سن كريستوبال به سوى بلندى هاى چياپاز مى رفت، تغيير دادند. در مقابل جادۀ ورودى اوونتيك، تا چند كيلومتر، جاى پارك كردن نبود. هوا هنوز روشن بود كه گروه هاى موسيقى كارشان را شروع كردند. حدود ساعت ۹ شب، جمعيتراه را براى ورود فرماندهان زاپاتيست به صحنه گشود و برنامه با پيام ارتش زاپاتيستى آزاديبخش ملى به مناسبت پانزدهمين سالگرد قيام مسلحانه و خوش آمد گوئى به شركت كنندگان در نخستين فستيوال جهانى خشم شرافتمندانه ادامه يافت. بعد، همان طور كه در مناطق زاپاتيستى سنت است، رقص و پايكوبى تا پاسى از شب ادامه يافت.

۲ ژانويهء ۲۰۰۹
ساعت ۱۱.۰۰: برنامه با كمى تأخير در سالن اصلى «دانشگاه خاك» آغاز شد. با ورود فرماندهان زاپاتيست، و دو كودك دختر زاپاتيست، لوپيتا و تونيتا ـ كه ظاهراً زاپاتيست ها با حضور خردسالان در فستيوال مى خواستند احترام به شخصيت و حقوق آنان را به عنوان يك اصل آموزشى براى جامعه مطرح نمايندـ. كلنل مويسس جلسه را رسماً افتتاح كرد. در اين بخش نمايندگان اتحاديهء ملى سازمان‌هاى مردمى چپ مستقل ‌ UNOPII (مكزيك) از تاريخ فعاليت‌هاى اين تشكل حرف زد. اتحاد كارگرى و سوسياليستى UNIOS (مكزيك)، كنفدراسيون عمومى كارگران اسپانيا- CGT، گروه ديگر بس است Ya Basta از ايتاليا و «عدالت براى محله» از نيويورك(۱۳) سخن گفتند.

ساعت ۱۷.۰۰: برنامهء بعد از ظهرشامل جنبش كارگران بيكار آرژانتين- سولانو، كميتهء همبستگى با خلق هاى مبارز چياپاس، كنفدراسيون دهقانان پرو، نشريهء آلِنا (يونان) بود. آخرين سخنران اين روز، معاون فرمانده شورشى، ماركوس بود كه اولين سرى از «هفت باد در تقويم و جغرافياى اعماق» را تحت عنوان «جوانىِ شريفِ خشماگين»‌ قرائت كرد.

۳ ژانويهء ۲۰۰۹
ساعت ۱۱.۰۰: شركت كنندگان اولين بخش دومين روز ميز گرد از اين قرار بودند: رائول سيبچى (اروگوئه)، اسكار اليورا(۱۴) (بوليوى)، مونيكا بالتودانو (نيكاراگوئه)، آدولفو جيلى (مكزيك) و سرانجام، معاون فرمانده شورشى، ماركوس سخنانش را با عنوان «يك آرزوى شرافتمندانهِ خشمگين» ارائه داد.

ساعت ۱۵.۰۰: ميز گرد ارتباط جمعى ديگر.

ساعت ۱۹.۰۰: پير لوئيجى سولتو ( )، خيمه پاستور (اسپانيا )، و سرخيو رودريگز لاسكانو (سردبير نشريهء ربلدييا، مكزيك) بودند. پس از آن سخنرانى آرانداتى روى Arundhati Roy (هندوستان) كه شخصاً حضور نداشت، توسط يك خانم مكزيكى قرائت شد. «رنگِ خاكِ شرافتمند و خشماگين» تيتر سخنرانى معاون فرمانده شورشى، ماركوس بود. دست آخر دو خردسال زاپاتيست، لوپيتا و تونيتا، نيز داستانى را كه خود نوشته بودند، قرائت كردند.

۴ ژانويهء ۲۰۰۹
ساعت ۱۱.۰۰: گوستاوو اِستِوا، ژوشه ايرراته (سرزمين باسك)، ژان روبر (سوئيس)، و لوئيز وييورو سخن گفتند. بعد معاون فرمانده ماركوس تحت عنوان «خشم شرافتمندانهء متشكل»، اطلاعيهء ارتش زاپاتيستى آزاديبخش ملى را در محكوميت حملهء اسرائيل به غزه قرائت كرد.(۱۵)

ساعت ۱۵.۰۰: در ميز گرد خشونت جنسيتى كه در آن از جمله بازماندگان سركوب‌هاى سن سالوادر آتنكو سخنرانى كردند. خانم فرمانده اورتنسيا، بخش پنجم از «هفت باد در تقويم و جغرافياى اعماق ـ كه با استفاده از اساطير بوميان نوشته شده ـ را تحت عنوان «يك خشم زنانه و شرافتمندانه» قرائت نمود.

ساعت ۱۹:۰۰: اين بخش برنامه با خواندن متنى از والتر ميگنولو، كه خودش نتوانسته بود بيايد، آغاز شد. بعد كارلوى آگييرِ روخاس، ميكائيل هاردت(۱۶) (آمريكا)، سيلويا ماركوس و معاون فرمانده شورشى، ماركوس (خشم شرافتمندانه اى ديگر) سخنرانى كردند.

۵ ژانويهء ۲۰۰۹
ساعت ۱۱.۰۰: در اولين قسمت از برنامه هاى آخرين روز فستيوال سازمان هاى دهقانى و بومى مكزيك سخن گفتند، بعد نامهء جنبش كارگران روستائى بدون زمين(۱۷) MST (برزيل) قرائت شد. بعد رشتهء كلام را خانم دولورس اسلِس به دست گرفت. آن گاه كارلوس مارنتس، آمِريكا ميارى پينه مال، آلبرتو گومِز، و خوان چاوز سخنرانى كردند. بخش صبحگاهى با سخنان معاون فرمانده شورشى ماركوس پايان يافت.

ساعت ۱۵.۰۰: با پيام ويدئوئى جان برگر(۱۸) John Berger، تحت عنوان نامه اى از فلسطين آغاز شد. بعد خانم پائولينا فرناندز، كارلوس گونزالس، سخنرانى كردند. آن گاه نامه اى از ماركوس رويتمن قرائت شد. پس از آن پابلو گونزالس كازانوا سخنرانى كرد. معاون فرمانده شورشى، ماركوس آخرين بخش از سخنانش را تحت عنوان «مرگى شرافتمندانه و خشماگين» قرائت كرد.
دست آخر فرمانده داويد در ساعت ۲۳:۳۲ از سوى فرماندهى كل ارتش زاپاتيستى آزاديبخش ملى رسماً پايان كار فستيوال را اعلام كرد.
در همين زمان نمايندهء «كنگرهء ملى بومى» خواستار شد تا چند دقيقه بيانيه را قرائت كند. پس از موافقت، بيانيه اى كه شديداً حملۀ دولت اسرائيل را به غزه محكوم مى كرد قرائت شد.

* * * * * * * * * * * * * * * *

پانوشت ها:

۱- براى اطلاع بيشتر نگاه كنيد به اصل اطلاعيه:
http://www.peykarandeesh.org/ezlnFarsi/EZLN-primer-festival-mundial-de-la-digna-rabia.html

۲- براى اطلاع بيشتر نگاه كنيد به اصل اطلاعيه:
http://www.peykarandeesh.org/ezlnFarsi/EZLN-primer-festival-mundial-de-la-digna-rabia-081126.html

۳- پيام كانون مدافعان حقوق كارگر: http://kanoonmodafean.blogfa.com/post-70.aspx

۴- متن اين قطعنامه همراه با مشخصات اشخاص و گروه هاىٔى كه آن را امضاء كرده اند روى سايت هاى مختلف ايرانى قابل دسترسى است:
http://www.peykarandeesh.org/safAzad/Ghatnameh-Festivale-Khashm.html

۵- در گذشته مصاحبه اى داشتيم با خانم ابه پاستور د بونافينى. نورا كورتينياس از جناحى از مادران ميدان مه است كه معروف اند به «خط بنيانگذاران». با اين حال براى آشناىٔى بيشتر با فعاليت هاى مادران ميدان مه، رك به مصاحبه دربارۀ مبارزۀ مادران ميدان مه (آرژانتين)
http://www.peykarandeesh.org/old/jonbesh/pdf/Hebe%20de%20Bonafin.pdf

۶- ن.ك. به زير نويس ۳

۷- در مورد آتنكو رجوع كنيد به: گزارش بهرام قديمى از سر˜كوب وحشيانهء سا˜كنين سن سالوادر آتنك˜و˜، ۱۴ مه ۲۰۰۶
http://www.peykarandeesh.org/ezlnFarsi/Represion-in-Atenco.html

۸- گلوريا آرناس، با نام مستعار «كلنل آىٔورورا»، و همسرش خا˜وبو سيلوا نوگالِس، «فرمانده آنتونيو»، هر دو از فرماندهان مهم ارتش انقلابى خلق شورشگر، از سال ۱۹۹۸ در زندان بسر مى برند و از درون زندان جزو نخستين ˜كسانى اند كه˜ به «˜كارزار ديگر» پيوستند. آنان بى شك˜ معروفترين و مهم ترين زندانيان سياسى مك˜زيك˜ اند. در اين باره از جمله نگاه ˜كنيد به:
مصاحبه با فرمانده سانتياگو، ارتش انقلابى خلق شورشگر، ترجمه: نادر ثانى، در پيام فداىٔى
http://www.siahkal.com/index/right%20col/Interview2-Payam70.htm
و
‮«كارزارى ديگر‮» ‮(‬گزارشى از يك اجلاس عمومى زاپاتيستى‮)‬، بهرام قديمى‮ ، مكزيك˜‮ - ‬۴‮ ‬اك˜تبر‮ ۲۰۰۵
http://www.peykarandeesh.org/ezlnFarsi/GozaresheBahram.html

۹- براى اطلاع بيشتر در مورد Colectivo Contra la Tortura y la Impunidad - CCTI نگاه كنيد به:
http://contralatortura.org
و همچنين به: شكنجه، شكنجه شده و جامعه، بحث اراىٔه شده به سمينار سراسرى دربارهء كشتار زندانيان سياسى در ايران، كلن، ۱۷ ژوىٔيهء ۲۰۰۵، فليسيتاس ترويه
http://www.peykarandeesh.org/article/FelicitasTreue-Koln.html
و: شكنجه ى جنسى و مقاومت جمعى، نمونه: مكزيك - سن سالوادر آتنكو
http://www.peykarandeesh.org/article/sexueltorture.html
فيليسيتاس ترويه: سخنرانى در مراسم يادمان هجدهمين سالگرد كشتار زندانيان سياسى در ايران، فرانكفورت - ۲ سپتامبر ۲۰۰۶
و
TORTURE, REPRESSION AND RESISTANCE، Speech on September 21. 2008 in: The 20th Anniversary of Iranian Political Prisonner's Massacre in Summer 1988, Montreal, September 19-21, 2008
http://www.peykarandeesh.org/noFarsi/torture-repression-and-resistance.html

۱۰- در بارهء راىٔول سيبچى نگاه كنيد از جمله به:
Survival and Existence in El Alto
http://www.counterpunch.org/zibechi10142005.html
و
Plan Colombia pays off for Washington
http://socialistworker.org/2008/07/18/plan-colombia-pays-off
و
Latin America Now: An Interview with Raúl Zibechi
http://www.bilaterals.org/article-print.php3?id_article=5559

۱۱- مونيكا بالتودانو از فرماندهان سندينيست بود كه پس از جنگ به انتقاد از سياست هاى دانيل اروتگا پرداخت. بالتادانو که در حال حاضر نمایندهء‌ مجلس است، به جريانى تعلق دارد كه مى خواهد سنت هاى انقلابى جبههء آزاديبخش سندينيست را احيا كند.

۱۲- براسه رو يعنى كسى كه كار يدى مى‌كند. منظور كارگران مكزيكى است كه در آمريكا كار مى كردند و بخشى از حقوق‌شان به دولت مكزيك پرداخت مى‌شد تا به عنوان بازنشستگى بدانان بازپرداخت شود. دولت مكزيك هرگز حقوق اين كارگران را كه از آمريكا به ميهنشان برگشته‌اند به آنان نداد.

۱۳- در مورد اين تشكل مردمى، از جمله نگاه كنيد به:
Movement for Justice in El Barrio
http://www.leftturn.org/?q=node/1062
و
Movement for Justice in El Barrio Proposes an International Day of Action
http://narcosphere.narconews.com/notebook/rj-maccani/2007/05/movement-justice-el-barrio-proposes-international-day-action
۱۴- براى اطلاع بيشتر از اسكار اليورا رجوع شود به سخنرانى وى در نخستين فستيوال خشم شرافتمندانه:
http://www.peykarandeesh.org/ezlnFarsi/Festival-Digna-Rabia-Oscar-Olivera.html

۱۵- ترجمه به فارسى اين متن تحت عنوان «در بارهء كشت و درو»:
http://www.peykarandeesh.org/ezlnFarsi/09.01.04-EZLN-Farsi.html

۱۶- وى همراه با تونى نگرى نويسندهء كتاب هاى «انبوه خلق»‌ و «امپراتورى» است كه به زبان فارسى نيز انتشار يافته اند.

۱۷- در مورد «جنبش كارگران روستاىٔى بدون زمين» از جمله نگاه كنيد به:
مصاحبه با المار سيسمبرا، عضو كميسيون روابط بين المللى جنبش كارگران روستاىٔى بدون زمين:
http://www.peykarandeesh.org/old/jonbesh/pdf/Elemar.pdf

۱۸- ـ جان برگر، نويسندۀ متعهد، رمان نويس، نقاش و ناقد هنرى و سناريست انگليسى ساكن فرانسه (wikipedia).