می گویند: “ کسی که یک روز مبارزه کند، البته انسان خوبی است، کسی که یک ماه مبارزه میکند، عالی است، کسی که سه سال مبارزه کند بسیار کمیاب است، اما کسانی که تمام عمر در حال مبارزه اند، اینها را نمیتوان نادیده انگاشت!“
علیرغم تمام نکات مثبت و منفی هر مبارزی و هر رهبری، کم هستند تعداد کسانیکه در تمام عمر در بدترین شرایط تاریخی ناامید نشده و افتان و خیزان بسوی آرمانهای انسانی حرکت کرده اند! شمع وجودشان را روشنی بخش شبهای تاریک و راه های ناهموار رهروان جهانی بهتر و انسانی تر کرده اند!  تراب یکی از این افراد بود…
برماست که در تداوم آرمانهای انسانی آنها بکوشیم و از نکات مثبت و منفی زندگی این مبارزان خستگی ناپذیر بیاموزیم. احترام گذاشتن به حقیقت بهترین شیوه احترام گذاشتن به مبارزان واقعی است!
چنین انسانهایی از میان ما نمی روند… آنها بعد از مرگ فیزیکی شان، تبدیل به ستاره قطبی درخشانی می شوند و بر جاده های آرزوهای ما نور می پاشند تا بشریت را در شبهای تاریک و طوفانی اقیانوسها به ساحل نجات راهنمایی کنند.
تا زمانیکه انسانهایی برای ساختن دنیایی بهتر مبارزه میکنند و در برخورد به مشکلات از تجربه و توان مبارزاتی و تئوریک چنین افرادی الهام، و انرژی مباراتی می گیرند، آنها در مبارزه علیه بی عدالتی ها و تلاش برای رهایی و آزادی انسان در کنار ما و همراه ما هستند!…
(احمد شاملو)
زیباترین انسانهایی که دیدم… چشم رنگی ها نبودند! قد بلندها… لب برجسته ها!  مو بلوندها… هیچ کدام… زیباترین نیستند! مدلهای برندهای معروف… زیباترین نیستند! آنهایی که شبیه به ستارگان سینمای جهان اند… زیباترین نیستند! زیباترین ها… فقط… شبیه به حرفهایشان هستند… و چقدر دوست داشتنی اند… انسانهایی که… شبیه به حرفهایشان هستند!  آنهایی که بوی انسانیت… از ده متریشان… به مشامت می رسد! آنهایی که چایت… کنارشان سرد میشود… و… آرامششان در وجودت… رخنه میکند! اگر در زندگیتان… یک زیباترین دارید… قدرش را بدانید… آنها بسیار… اندک اند! بعضی ها چهره شان خیلی معمولیست امّـــــــــــا…….. آنچه در قسمت چپ سینه شان می تپد دل نیست، اقیــــانــــوس محبّـــت است. بعضیها تُنِ صدایشان خیلی معمولیست ، امّــــــــــا ….. سخن که میگویند، در جادوی کلامشان غرق میشوی بعضیها قد و قامتشان معمولیست امّــــــــــا……. حضورشان طپش قلب می آورد بعضیها خیلی معمولی هستند امّـــــــــا …….. همین معمولی بودنشان ، از آنها جذابیتی منحصر به فرد میسازد.  از شعر عاشقي از فلسطين محمود درويش با ترجمه تراب حق‌شناس، از صفحه حسن مرتضوی
„ترانه‌هامان ترانه مي‌رويانند و تو در ذهن چون نخلي هستي كه هيچ طوفان و هيزم‌شكني در هم‌اش نشكست و گيسوانش به چنگ ددان بيابان … و جنگل نيفتاد و اين منم كه تبعيدي‌ام در پشت ديوار و دروازه…“   از صفحه پروین اشرفی
بی آنکه نامش را ببرم (ژرژ موستاکی) ترجمه تراب حق شناس دلم میخواست بی آنکه نامش را ببرم از او با شما سخن بگویم به سان محبوبی دلارام، بی وفا دختری شاد و سرخوش که از خواب برمیخیزد در پگاه تابناک فرداهای شاد همو که تازیانه اش میزنند تعقیبش میکنند و به دامش می اندازند همو که قیام میکند رنج می برد و دست به اعتصاب میزند همو که به زندانش می افکنند به او خیانت می کنند، او را ترک می کنند همو که به ما شوق به زندگی می بخشد که شوق رفتن به دنبالش را می بخشد تا به آخر، تا به آخر دلم میخواست بی آنکه نامش را ببرم از او ستایش کنم گل زیبای ماه مه، یا میوه وحشی رعنایی به قامت سرو پابرجا که آزادانه میخرامد هرجا که دلخواهش باشد همو که تازیانه اش میزنند تعقیبش می کنند و به دامش می اندازند همو که قیام می کند رنج می برد و دست به اعتصاب میزند همو که به زندانش می افکنند به او خیانت می کنند، او را ترک می کنند همو که به ما شوق به زندگی می بخشد که شوق رفتن به دنبالش را می بخشد تا به آخر، تا به آخر دلم میخواست بی آنکه نامش را ببرم از او با شما سخن بگویم محبوب یا نامحبوب ، او وفادار است و اگر میخواهد که معرفی اش کنم نامش انقلاب مداوم است همو که تازیانه اش میزنند تعقیبش میکنند و به دامش می اندازند همو که قیام می کند رنج میبرد و دست به اعتصاب میزند همو که به زندانش می افکنند به او خیانت می کنند، او را ترک می کنند همو که به ما شوق به زندگی می بخشد که شوق رفتن به دنبالش را می بخشد تا به آخر، تا به آخر همو که تازیانه اش می زنند تعقیبش میکنند و به دامش می اندازند همو که قیام می کند رنج می برد و دست به اعتصاب میزند همو که به زندانش می افکنند و به او خیانت می کنند، او را ترک می کنند همو که به ما شوق به زندگی می بخشد که شوق رفتن به دنبالش را میکشد تا به آخر، تا به آخر
کارل مارکس و بازگشت او اثر هوارد زین مورخ بزرگ آمریکایی ترجمه ای از تراب حق شناس و حبیب ساعی http://www.peykarandeesh.org/files/pdf/book/Marx-In-Soho.pdf
„اگر انسان در جسم خود فانی است، در عمل تاریخی خود، باقی است.“ کارل مارکس
احمد پوری (هلند) 26 – 01 – 2016