بار دیگر فلسطین، بار دیگر غزه، بار دیگر کشتار، و بار دیگر مبارزه این خلق قهرمان...
چگونه میتوان از فلسطین گفت و تکرار مکررات نکرد؟ چگونه میتوان از این خلق حماسه آفرین و و مقاومتش سخن گفت و به دام حمایتها و موضعگیریهایی که فقط وجدان معذب را برای خواب آسوده آرام میکنند نیافتاد ؟
هرگاه به فلسطین و مبارزاتش میاندیشیم که در طی چندین دهه هرگز دست از مقاومت و ایستادگی برنداشته است درد در رگان جای خون را میگیرد .
داستان فلسطین فشردهایی است از هر آنچه سرمایهداری میتواند بر سر خلقهای جهان بیاورد: استثمار، استعمار، بردهداری، شکنجه و کشتار .وظیفه ما قطعاً این خواهد بود که مبارزات این خلق را در چهارچوب نظام سرمایهداری جهانی ارزیابی کنیم و از این طریق جایگاه و دوران مبارزاتی آن را دریابیم که خود البته کاری است کارستان؛ چرا که در حال حاضر نه تنها ما دادههای کافی و دقیقی از فلسطین نداریم، بلکه از درگیریهای درونی جناحهای دست اندرکار نیز اطلاعات روشنی در دست نیست. در چنین شرایطی دو وظیفه لاجرم در مقابل ما قرار دارند: تحریم کالاهای تولید شده در اسرائیل و حمایت از جنبش بایکوت علیه اسرائیل BDS و تبلیغ دائم آن، و نیز تلاش دائم برای انعکاس هر چه بیشتر مبارزات خلق فلسطین .
راهپیمایی بازگشت بزرگ، روز ۳۰ مارس امسال از چند منطقه واقع در غزه به طرف حصار امنیتی که غزه را از دیگر سرزمینهای فلسطین اشغالی جدا میکند، حرکت کرد. این تظاهرات مسالمتآمیز یادآور راهپیمایی تاریخی ۳۰ مارس سال ۱۹۷۶ است که اولین بار در اعتراض به تصمیم اسرائیل مبنی بر مصادره ۲۰۰۰۰ کیلومتر مربع از زمینهای فلسطین، برگزار شد. این روز سالهاست در تاریخ فلسطین حک شده؛ از یک طرف مبارزهای است علیه فراموشی اشغال و از طرف دیگر بزرگداشتیست برای ۶ تنی که آن روز جان خود را از دست دادند. اما امسال این جنبش آغاز حرکتی است عظیم با پیامدهای غیرقابل پیشبینی که آنرا "بازگشت بزرگ" نامیده اند. در اولین روز این راهپیمائی که بیش از ۳۰۰۰۰ نفر در آن حضور داشتند، ۱۵ نفر کشته و قریب به ۱۴۰۰ نفر ، به دست نیروهای امنیتی و از پیش آمادهی اسرائیل، زخمی شدند. یکی از لینکهای زیر به وضوح نشان میدهد که بسیاری از کشتهشدگان و زخمیها از پشت سر هدف تک تیراندازهای ارتش اشغالگر اسرائیل واقع شدهاند و باید افزود که بسیاری از آنان مورد اصابت گلولههای انفجاری که بعد از ورود به بدن منفجر میشوند، قرار گرفتهاند. جالب اینجاست که این مهمات بنابر قوانین و مقررات بینالمللی غیرقانونیاند و این کمترین دردسری برای "تنها دموکراسی خاورمیانه" (!) ایجاد نمیکند. گرچه این اولین بار هم نیست که اسرائیل سلاحهای گوناگون خود را در فلسطین اشغالی امتحان میکند.
نکته دیگر اینکه بیاعتباری روز افزون مقامات رسمی فلسطین، چه در ساحل غربی و چه در غزه و به خصوص عدم توانایی این دو در تشکیل یک دولت "آشتی ملی"، باعث میشود که جنبشهای از این دست هر چه سریعتر وسعت یابند. در عین حال میتوان نکات مهمی را در بطن این جنبش مشاهده کرد. قبل از هر چیز، این جنبش پیام روشنی است که خلق فلسطین به دولتهای اسرائیل و آمریکا فرستاد مبنی بر اینکه تمامی اقدامات این دو دولت از سرکوب و شکنجه گرفته تا انتقال سفارت، هیچکدام مانع ادامه جنبش این خلق نخواهد شد و آمریکا باید بداند که هیچ حقانیتی در این زمینه ندارد و انتقال سفارت هیچ چیز را عوض نخواهد کرد. نکته قابل توجه دیگر پیام و شاید بتوان گفت هشداری است از طرف خلق فلسطین به مقامات رسمی فلسطین تا آنها را مجبور به پیشرفت در راه وحدت ملی کند. این جنبش میتواند بدین معنا نیز باشد که خلق فلسطین با تکیه به تجربیات خویش دریافته است که توانایی مبارزه مسلحانه مستقیم با اسرائیل را ندارد و کوچکترین توهمی نیز به مذاکرات صلح وجود ندارد، از این رو نسل جوان فلسطین در جستجوی شیوههای جدیدی از مبارزه است. باشد که صرفاً به آرزوی موفقیت برای ایشان بسنده نکنیم و در حد امکان در انعکاس مبارزه آنها کوشا باشیم.
سامان احمدزاده
۱۲ آوریل ۲۰۱۸
- - - - - - - - - - - - - - - -
آخرین تصاویریست که یاسر مرتجا خبرنگار ۳۰ ساله فلسطینی قبل از کشته شدن توسط سربازان ارتش اشغالگر اسرائیل:
https://www.youtube.com/watch?time_continue=12&v=-Z_en9hTLSA
در زیر فیلمی را می بینید که سربازان اسرائیل از عملیات خود گرفتهاند. تکتیراندازی که یک فلسطینی بیسلاح را نشان میگیرد پس از اصابت گلوله و کشته شدن آن شخص با خوشحالی فریاد میزند: چه ویدئویی. مادر قحبه، چه ویدئویی! این همان شخصیست که رهبران اسراییل خواهان اعطاء جایزه به او هستند!
https://www.youtube.com/watch?time_continue=7&v=EjTkJIPKj80