روزنامه نگار اسرائيلی

از روزنامهء ها آرتز، اول مارس ۲۰۰۶

۲۶ مارس ۲۰۰۶
(ترجمهء تراب حق شناس ـ ۵ آوريل ۲۰۰۶)

نويسنده در اين مقاله نشان می دهد که اسرائيل چگونه درآمدهای ناچيز فلسطينی ها را بی شرمانه می دزدد و چگونه همدستی جنايتکارانهء اتحاديهء اروپا و ايالات متحده او را در اين امر ياری می دهد.
متن را ميشل گيس از عبری به فرانسه ترجمه کرده و ما آن را از روی سايت اورو فلسطين گرفته ايم: www.europalestine .com
متن انگليسی را روی سايت هاآرتز می توان يافت:
www.haaretz.com/hasen/spages/688642.html
* * * * * * * * * *
اين فلسطينی ها نيستند که بايد از تصميم اتحاديهء اروپا برای پرداخت سريع ۱۲۰ ميليون دلار ديگر به آنان ممنون باشند، آنهم پيش از آن که حکومت فلسطين به رهبری حماس تشکيل شود؛ بلکه ابن اسرائيل است که بايد خوشحال باشد که کشورهای غربی به جبران خساراتی ادامه می دهند که اقتصاد روز به روز بدتر شوندهء فلسطين در نتيجهء اشغالگری اسرائيل بدان دچار است. زيرا آنچه باعث شده که فلسطينی ها نيازمند صدقهء جهانيان باشند نه فاجعه های طبيعی، بلکه پيامد فرآيند مستعمره کردن فلسطين به دست اسرائيل است که مدام شدت بيشتری می گيرد. يکی از وجوه اين فرآيند دست اندازی به زمين های فلسطين است (چه "خصوصی" و چه عمومی که فرقی با هم ندارند) و نيز گسترش خانه سازی ها صرفاً برای يهوديان، و الحاق عملی بخش های وسيعی از سرزمين های فلسطينی به اسرائيل، به طوری که ساحل غربی برای فلسطينی ها به محدوده های بسته و محصور تبديل شده است.
وجه ديگری از اين مستعمره کردن فلسطين اعمال محدوديت های شديدی ست که اسرائيل برای نقل و انتقال و تحرک فلسطينی ها از اين محدوده به محدودهء ديگر چه در داخل ساحل غربی و چه از آنجا به غزه، بر آنان تحميل می کند.
کمکی که اروپا قولش را داده و بخشی از آن برای پرداخت حقوق کارکنان بخش دولتی فلسطينی ست به ما نشان می دهد که اروپا حتی برای اينکه اسرائيل را از غارت آشکار عايدات عوارض گمرکی فلسطين ــ يعنی ۵۰ تا ۶۵ ميليون دلار در ماه ــ ممانعت کند با دشواری رو برو ست. اين امر همچنين به ما نشان می دهد که اروپا به خوبی می داند که ايالات متحده، برخلاف فشارهايی که در آغاز انتفاضه بر اسرائيل وارد آورد تا عايدات گمرکی فلسطينی ها را بلوکه نکند؛ اين بار برای بازگرداندن اين پولِ چپاول شده هيچ فشاری بر آن وارد نمی آورد. اين پول درواقع، در بنادر و دروازه های گمرکی اسرائيل اما از نقل و انتقالات اموال متعلق به بخش خصوصی فلسطين اخذ می شود. اين پول متعلق به فلسطين است و بر طبق تمام مقررات اداری عادی، ممنوع است که اين پول ها به جای آنکه به وزارت بهداری و آموزش و پرورش فلسطين منتقل شود بهره به خزانهء اسرائيل سرازير کند. اين پول تقريباً دو سوم دريافتی هايی ست که توسط فعاليت اقتصادی فلسطينی حاصل می شود. يک سوم يعنی حدود ۳۵ ميليون دلار در ماه کل عوارضی ست که مستقيماً از فعاليت اقتصادی در ساحل غربی و نوار غزه عايد می گردد.
اگر اقدامات اسرائيل عليه اقتصاد فلسطين و عليه امکانات توسعهء آن وجود نداشت اين مبلغ می توانست بسيار بيشتر باشد و کمک و صدقه هايی را که به بودجهء جاری فلسطين پرداخت می شود به امری زائد و بيهوده بدل سازد. اين اقدامات اسرائيل چيز تازه ای نيست که به افتخار دولت حماس برقرار شده باشد. اسرائيل کشاورزی فلسطين را ويران کرده و همچنان به تخريب آن ادامه می دهد از جمله نابودی دو مزرعهء بزرگ ملی توليد سبزيجات در شرق و غرب ساحل غربی از طريق تقسيم و الحاق دوفاکتوی درهء رود اردن. اسرائيل همچنين تخريب زمين ها، جلوگيری از ورود دهقانان به زمين و باغهاشان، ممانعت از انتقال محصولات کشاورزی به بازار، صدمه به سرچشمه ها و منابع آب دهها هزار کشاورز را که به کار خود افتخار می کنند به روز سياه نشانده و سهم آنان را در تأمين درآمد ملی به چيزی اندک تقليل داده است.
در دورهء پيش از انتفاضهء کنونی، اسرائيل به اميدهايی که به توسعهء صنعتی فلسطين وجود داشت صدمات شديدی وارد آورد زيرا آن را به تدريج به سمت "مناطق صنعتی" که چسبيده به اسرائيل است کشاند. از آنجا که بخش عمدهء ساحل غربی (يعنی ۶۰ درصد سرزمين هايی که طبق قرارداد اسلو بخش c ناميده می شود و هدف اسرائيل از آن گسترش کولونی ها بود) در کنترل خود او ست ــ و کنترل يعنی اعمال نهايت محدوديت ــ، اسرائيل اجازهء ساختمان، طرح های توسعهء فلسطين، امکان انتقال مراکز صنعتی به خارج از محله های مسکونی و نيز مدرن سازی صنايع را در دست خود گرفت. روش ديگر مبتنی بود بر محدوديت انتقال از يک منطقه به منطقهء ديگر، محدوديتی که از ۱۹۹۱ اعمال شده ولی طی پنج سال گذشته بسيار تشديد گرديده، وضع را به وخامت بيشتری انداخته است. لازم نيست آدم اقتصاددان باشد تا بفهمد که توليد، استخدام کارگر، به بازار رساندن فرآورده ها و فروش آنها ديگر صرف نمی کند زيرا حمل و نقل مواد اوليه يا کالا با کاميون به جای يک ساعت ۸ ساعت طول می کشد.
روش ديگر که در تخريب امکانات بالقوهء فلسطين به کار رفته اين است که اسرائيل راه دستيابی به مؤسسات آموزش عالی را به روی جوانان فلسطينی سد می کند. اسرائيل اجازه نمی دهد که اهالی غزه يا بيت المقدس برای تحصيل به ساحل غربی که مؤسسات آموزشی بهتری دارد بروند. مسدود کردن راه ها و ايجاد مناطق بسته ای که خروج از آنها بدون اجازهء رسمی ممکن نيست، دانشجويان ساحل غربی را مجبور می کند که در نزديکی دانشگاه سکونت کنند حتی برای کسانی که فاصلهء خانه شان تا دانشگاه بيش از ۲۰ کيلومتر نيست. اين امر مخارجی اضافی به همراه دارد که بسياری از خانواده ها نمی توانند تحمل کنند. علاوه بر اين، کم شدن منابع درآمد دانشگاه ها سطح علمی و حرفه ای آنها را پايين می آورد.
کم نيستند اقتصاددانانی که می توانند رابطه بين روش های اسرائيل برای کنترل فلسطينی ها را با انحطاط اقتصادی فلسطين نشان دهند. تحقيقات فراوان نشان می دهد که بين محدوديت های شديدی که اسرائيل بر آمد و رفت ها مقرر کرده از يک طرف، و بدل شدن خلق فلسطين به ملتی که نيازمند کمک خارجی ست رابطه ای مستقيم وجود دارد و نبايد انتظار داشته باشيم که با اين وضع، اقدامات به منظور ارسال کمک از هر نوع به آنان رو به کاستی رود.
به اين دليل است که فلسطينی ها به جای خوشحالی بايد از آنچه وزرای خارجهء اتحاديهء اروپا پريروز اعلام کردند نگران باشند، زيرا اين تصميم نشان می دهد که دول اروپايی همچنان از اعمال هرگونه فشار سياسی به اسرائيل به منظور آنکه سياست استعمار فلسطين را متوقف کند خودداری می ورزند، سياستی که به نحوی روشمند در امکانات بالقوهء اقتصادی فلسطينی ها را خرابکاری می کنند. دول اروپايی با دادن پول بر عجز سياسی خود و نيز بر تصميم خويش دائر بر عدم درگيری با ايالات متحده که از سياست اسرائيل جانبداری می کند سرپوش گذاشته و همچنان سرپوش می گذارند. با استقرار حکومتی به رياست حماس بهانه و فرمول های ديگری پيدا خواهد شد تا فلسطينی ها را در توری امنيتی از کمک و صدقه در اسارت نگاه دارند. حکومت اسرائيل سروصدا راه می اندازد که "چرا به حماس کمک می شود" ولی در باطن از آن بسيار شادمان است.

* * *‌ *‌‌‌‌‌‌ * * * * * *
منتشر شده در دفترهجدهم نگاه، ماه مه ۲۰۰۶
http://www.negah1.com