دولت اسرائيل، دلگرم از حمايت بی قيد و شرط رئيس جمهوری آمريکا که سياست اش در خاور ميانه در نوعی فرار به جلو نظامی و امپراتوری خلاصه می شود، وارد مرحلهء تازه ای از نقشهء خود گرديده که هدف آن درهم شکستنِ مقاومت فلسطين و نابود کردنِ هرگونه فرآيند صلح است و سرانجام آن تشکيل اسرائيل بزرگ؛ اسرائيلی که دربرگيرندهء نسبت کمابيش مهمی از اعرابِ دست نشانده و فرمانبر و بانتوستان های فلسطينی باشد. دولت اسرائيل آشکارا حقوق بين المللی و افکار ملت های همسايه را به چالش گرفته است، و با اين باور که نيرويی جاودانه در اختيار دارد، در پراکندنِ تخم کينه و گستردنِ ويرانی و تحقير هيچ ترديدی به خود راه نمی دهد. حال آن که در برابرش، تنها نيرويی که وجود دارد تشکيلات خودمختار فلسطين است که تمام قدرت را خود از او سلب کرده و به عبارت ديگر جامعه ای که آن را به فقر مبتلا کرده، اموالش را غصب نموده و آن را تک تک و اتميزه کرده است، اما از آنجا که اين جامعه هنوز زنده است باران ضربات را هرچه بيشتر بر او می بارد و او را به انجام عملياتی که از نوميدی بر می خيزد می کشاند.
در چنين وضعی از اپوزيسيون دمکرات آمريکا که کانديدای رياست جمهوری اش، در اوج گزافه گويی های انتخاباتی، صريحاً پشتيبانی خود را از سياست دولت بوش اعلام می دارد، چه انتظاری می توان داشت؟ بيم آن می رود که هيچ. ظاهراً از چپ اسرائيل هم که - به استثنای گروه های کوچک شجاع - سياست مستعمراتی اسرائيل رادنباله روی و تأييد کرده است نمی توان هيچ انتظاری داشت.
از دولت های عرب هم شايد نتوان چندان انتظاری داشت، چرا که بيش از هر زمان ديگر، از يک سو بين افکار عمومی ملت های خود که از آن وحشت دارند و تضادهای ملی و ايدئولوژيک و منافع ديپلماتيک و مالی که می خواهند برای خود تدارک ببينند، و از سوی ديگر، وابستگی شان به حمايت آمريکا دست و پا می زنند. در عوض، می توان روی شبکه های تروريستی حساب کرد که به منظور بهره برداری از موقعيت وبه وخامت کشاندنِ آن هرچه از دستشان بر می آيد می کنند.
شک نيست که ملل متحد قدرتی ندارد جز قدرت دولت هايی که عضو آن هستند و اغلب آنان هنوز تصميم ندارند وتوی آمريکا در شورای امنيت را همچون مانعی از پيش پا بردارند و دست کم اجرای قطعنامه های خود را محترم بشمارند. با وجود اين، واقعيت اين است که ملل متحد پس از پذيرش حملهء آمريکا به عراق که بدون اجازهء بين المللی صورت گرفت و عدم تقارن مطلق و سياست يک بام و دو هوايی که در اجرای تصميمات شان وجود دارد، هيچ مفری برای خود باقی نگذارده اند. اگر ملل متحد مجدداً حق فلسطينی ها را در تعيين سرنوشت خويش تأکيد نکند و بالاخره پس از انتظار طولانی، قتل های هدفمند، کشيدن ديوار و الحاق عملی ساحل غربی به اسرائيل را به نحوی مؤثر محکوم نکند و بر ضرورت خروج کامل اسرائيل از سرزمين های اشغالی و بر اجرای طرح حمايت از مردم فلسطين پای نفشارد، هرگونه فرصتی برای اعادهء حيثيت به اين نهادِ بين المللی به احتمال قريب به يقين از دست خواهد رفت.
ملت های اروپايی همچنان تاوان غفلت زدگی و شانه خالی کردن خود از بار مسؤوليت و وجدان را می پردازند. آن ها پس از آنکه به درجات متفاوت، در نابودی يهوديان در جريان جنگ دوم جهانی شرکت ورزيدند و مستعمره کردن فلسطين را »ناديده انگاشتند«، امروز - به رغم ادعای به رسميت شناختنِ حق موجوديت و حاکميت خلق فلسطين - خود را آماده می کنند که اين خلق را قربانی کنند، چون به درستی نمی توانند بين يهود ستيزی و انتقاد از سياست اسرائيل فرق بگذارند، چون نمی خواهند روابط خود را با جهان عرب و اسلام بازسازی کنند و فضائی اروپا ـ مديترانه ای بر پايه های عدالت و برابری بنا کنند، چون قادر نيستند در برابرِ هژمونی نظامی و باجگيری اقتصادی ايالات متحده مقاومت کنند. چون در چارچوب اتحاديهء اروپا جويای چيزی جز منافع صنفی و بوروکراتيک خود نيستند و برای ابداع سياستی جهانی که در خدمت حق و عدالت باشد نمی کوشند.
باری، فاجعه بسيار نزديک است. خلق لگدمال شدهء فلسطين بهای آن را پرداخته و خواهد پرداخت. عواقب سوء اين امر به گونه ای پايان ناپذير در عرصهء روابط بين المللی و امنيت همگانی و وجدان بشری احساس می گردد. اما اين را نمی شود ناشی از نبودِ هشدارها و دلايل و شواهد و اعلام خطرها دانست. ما به نوبهء خود ازاين خسته نخواهيم شد که هشدار دهيم و قبل از هرچيز از دولت فرانسه که صاحب قدرت است و خود را کشوری مديترانه ای می داند و عضو شورای امنيت است می خواهيم که هرچه در امکان دارد به کار گيرد و مانع از آن شود که جنايت به هدف خود برسد.
از لوموند ۲۸ آوريل ۲۰۰۴، ترجمه برای انديشه و پيکار
----------------------------
* اتی ين باليبار(Etienne Balibar)، فيلسوف و استاد دانشگاه و صاحب تأليفات فراوان در مسائل تئوريک مارکسيستی و عموماً چپ. برخی مقالات او را روی اين سايت می يابيد.
خانم مادلن روبريو (Madeleine Rebérioux)، مورخ و رئيس انجمن »ديگر از حد گذشته است!« (Trop c’est trop) که برای پشتيبانی از حقوق مردم فلسطين تأسيس شده است.
فلسطین
آيا دست روی دست خواهيم گذارد تا فلسطين را نابود کنند؟
- توضیحات
- نوشته شده توسط اتی ين باليبار و مادلن روبريو*
- دسته: فلسطین