گرو هائی که موجب ناآرامی در درون الفتح شده اند.
تشکيلات خودگردان فلسطين با بحران سختی روربروست. بدنبال درگيری های
غزه، فرستادهء ويژه اومانيته با مسئولين بريگادهای ابوريش و شهدای
الاقصی ديدار کرده است.
از: پی ير باربانسه، فرستادهء مخصوص اومانيته از خان يونس، رفح (جنوب
نوار غزه)
روزنامهء اومانيته (چاپ پاريس)، سه شنبه ۲۰ ژوئيه ۲۰۰۴
ترجمهء بهروز عارفی
نوار غزه از چند هفته، بلکه از چند ماه پيش، آبستن حوادث است.شرايط
بد زندگی، خشم ناشی از سياست ويرانگر گستردهء اسرائيل و احساس محبوس
بودن که مدام تحمل ناپذيرتر می شود، با هم جمع شده است.
دراين شرايط فقر بی نهايت، تحمل وضعيت زندگی برخی افراد مرفه تشکيلات
خودگردان فلسطين بسيار سخت است. اين مقامات صاحب اتومبيل های قوی پر
زرق و برق و ويلاهای عجيب و غريب بوده و به ريش مردم می خندند. البته،
نه کليهء رهبران چنين وضعی دارند و نه همهء کارمندان فلسطينی چنين
اند اما چند وصلهء ناجور مايهء بدنامی کل تشکيلات گشته است. سازمان
های اسلام گرا ازچنين احساساتی بهره برداری می کنند. آنان در پوشش
متون مذهبی از اين حالت سرخوردگی نسبت به سازمان آزاديبخش فلسطين و
به ويژه الفتح در نوار غزه ، بهرهء سياسی می برند.
تهيه مقدمات عقب نشينی اسرائيل
اعلام عقب نشينی احتمالی اسرائيل در پايان سال ۲۰۰۵، تاريخی که در
« نقشهء راه» (تهيه شده توسط «کوارتت» يعنی ايالات متحده، اتحاديهء
اروپا، روسيه و سازمان ملل متحد) هم برای تشکيل دولت فلسطين پيش بينی
شده بود، تنش های سياسی را تندتر می سازد. با اينکه گروه های اسلام
گرا فعلا سکوت اختيارکرده اند، جناح های مختلف الفتح تلاش ميکنند از
طريق گروه های متفاوتی که از آغاز انتفاضه در دسامبر ۲۰۰۰، کمابيش
از آنان پشتيبانی کرده اند، سياست های خود را پيش ببرند. چند روزی
است که اين تنش به وضوح قابل لمس است. بدنبال گروگان گيری چهار فرانسوی
(دو زن ودومرد ) و نيز رئيس پليس فلسطين، غازی جبلی و يک افسر ديگر
توسط گروه های مسلح مختلف، وابسته به بريگادهای ابوريش و بريگادهای
شهدای جنين در نوار غزه، نيروهای امنيتی فلسطين به حال آماده باش درآمده
اند.
تشکيل بريگادهای شهدای جنين، حاصل فعاليت کميته های مقاومت مردمی است.
اگرچه اين گروگان ها خيلی زود آزاد شدند، مطالبات به قدرت خود باقی
است. يکی از مسئولين گروه محمد نشلات اظهارداشت که « انگيزه ء ما از
انجام اين عمليات، افشای فساد در تشکيلات دولتی فلسطين است که جبلی
نمادی از آن است.» سرانجام رئيس تشکيلات خود گردان فلسطين برای آرام
ساختن اذهان، جبلی را برکنار و ژنرال صائب العاجز را به رياست سرويس
های پليسی نوار غزه منصوب کرد. اما علاوه برآن، وی پسرعموی خود موسی
عرفات را نيز به رياست نيروهای امنيت ملی درآن ناحيه گماشت. گروه های
مسلح، که خواهان اصلاحات واقعی هستند ، بااين تصميم ابراز مخالفت کردند.
دوشنبه [۱۹ ژوئيه] و با يک چرخش صدوهشتاد درجه، عبدالرزاق مجايده به
مسئوليت امنيت عمومی سرزميين های ساحل غربی و نوار غزه منصوب گشت.
بدين ترتيب او بر موسی عرفات نيز که در رأس بخش امنيتی غزه ابقاء شده
بود، نظارت خواهد داشت. دليل اين تصميم دو نکتهء زيراست: پاسخ به اعتراضات
خيابانی فلسطينی ها که با قدرتمندتر شدن موسی عرفات مخالف اند و نيز
آماده کردن زمينهء خروج اسرائيل از غزه. رئيس تشکيلات خودگردان فلسطين
به مردی پرقدرت نيازمنداست که پس از تخليهء غزه قادر به انجام وظيفهء
شاق و ناخوشايند جلوگيری از وقوع هر حادثه ای باشد. شارون به طور نيمه
رسمی اعلام کرده که با بروز کوچکترين حادثه ای دوباره در غزه مستقر
خواهد شد. با وجود اين، بحران سياسی آشکار است. احمد قريع (ابوعلا)
نخست وزير استعفا داد و شورای بحران مرکب از ۷ وزير تشکيل شد که بزودی
با حضور ياسر عرفات جلسه خواهد داشت.
ملاقات با گروه های مسلح
بدين ترتيب، در روزهای آينده، غزه آرامش خود را احتمالا بازخواهديافت.
اما مسئله ء لاينحل، فعاليت گروه های مسلح است که اطلاعات صحيحی دربارهء
آنان در دست نيست و رسانه ها همواره از آن ها به عنوان « گروه های
نزديک به الفتح ياسرعرفات» ياد می کنند. در خان يونس خبرنگار اومانيته
موفق شد با سخنگوی بريگادهای ابوريش و بريگادهای شهدای الاقصی گفتگو
کند. وی از مبارزين گروه مسلحی است که در انتفاضه اول فعال بود. پس
از قراردادهای اسلو، در توافق با تشکيلات فلسطينی که پذيرفته بود که
اين گروه ها را آرام کند، اين بريگاد که درآنزمان عقاب های الفتح ناميده
ميشد، سلاح را به کناری نهاد. اما اسرائيلی ها به وعدهء خود وفا نکرده
و رهبر آنها احمد ابوريش را در ۲۸ نوامبر ۱۹۹۳ به قتل رساندند. ازآن
پس، اين گروه نام ابوريش را برخودنهاد.اين گروه تا آغاز انتفاضهء دوم
در سپتامبر ۲۰۰۰، فعاليت چندانی نداشت. اکنون، اين گروه توسط عمار
ابوسته اداره ميشود که « به دليل تعقيب اسرائيل کمتر تحرک دارد». ابو
هارون، سی ساله، در آغاز شب در پستوئی با ما ملاقات کرد. فاصلهء ما
با برج نگهبانی اسرائيلی ها کمتر از دويست متر بود و صدای رگبار مسلسل
ها ونيز نور فشفشه های نورانی در آسمان دال بر نزديکی آن ها بود. او
در زير نور شمع و دور يک سينی پر از چايی از عمليات بريگادهای ابوريش
صحبت ميکرد. او مدعی بود که آن ها نخستين گروهی بودند که عليه اسرائيلی
ها از گلولهء واقعی استفاده کردند. وی سپس، از درگيری های [بندر] «ايلات»
و همکاری شان با حماس ياد کرد. وی تأکيد ميکرد که « ما عمدتا در ناحيهء
خودمان فعاليت ميکنيم ولی اگر امکان ورود به اسرائيل داشتيم، می رويم.»
ابو هارون ميگفت که گروه شان سوءقصدهای ديگری نيز انجام داده ولی سازمانهای
اسلام گرا مسئوليت آنرا به عهده گرفته ان:. « هدف ما، مقاومت است نه
صدور اطلاعيه». اگر آنها درآغاز به الفتح نزديک بودند، درحال حاضر
خود را متعلق به « جريان اسلامی » می دانند.
او بی آن که مستقيما اعتراف نمايد، اذعان داشت که ربودن چهار فرانسوی
اشتباه بوده است. او ميگفت : « ماتروريست نيستيم» و « ما برای مردم
فرانسه احترام قائليم. ما هرگز نگفته ايم که فرانسوی ها دشمنان ما
هستند. بلکه عکس آنرا گفته ايم». او پس از چند بار اظهار تأسف ادامه
داد «دشمن درجهء اول ما اسرائيل است. اما ما ضد دزدانی که در درون
تشکيلات خودگردان فلسطينی قرار دارند نيز هستيم» مطالبات آن ها بر
سه نکته زير تکيه دارد: بازسازی خانه های ويران شده توسط اسرائيل در
رفح، برکناری مسئولين فاسد و پيگيری سياستی واقعی برای ريشه کن کردن
بيکاری، هرچند ما شاهد فعاليت اين گروه در صحنه و جنگ و گريزشان با
اسرائيلی ها بوده ايم ولی نميتوانيم بدرستی قدرت شان را ارزيابی کنيم.
ابوهارون ميگفت که هزار جنگجو دارند اما بر طبق اظهار برادر احمد ابوريش،
به نام ابوقائد، که يک سال پيش، از اين بريگاد جدا شده است، آنان دارای
۷۰۰ مرد مسلح و نزديک به هفت هزار هوادار هستند. او که در اثر تحولات
جديد گروه را ترک کرده نخواست توضيح بيشتری در اين مورد بدهد. وی در
اوت ۲۰۰۳ در فهرست فلسطينی های تحت تعقيب اسرائيل جای ويژه ای داشت.
او خود را بيش از هر زمان ديگر «سرباز مقاومت فلسطين» ميداند. با وجود
اين ، او ربودن فرانسوی ها را محکوم کرده و ميگفت « خانوادهء ابوريش
به خاطر اين اعمال عذرخواهی می کند.»
ما پادشاه را نخواهيم کشت
نمايندگان بريگادهای شهدای الاقصی در خان يونس، سياسی تر بنظر ميرسند
و بويژه مستقيما در چارچوب الفتح فعاليت مينمايند. يکی ازآنها با اسم
مستعار « ابوقاسم» هدف جنبش شان را چنين شرح ميداد: «ما گروه مسلحی
هستيم برای آزادی غزه و ساحل غربی و پايتخت ما بيت المقدس خواهد بود»
از سه روز پيش نام آنان بطور خاصی بر سر زبان هاست. آن ها با انتصاب
موسی عرفات مخالف بوده و اورا « فاسدتر از مسئول قبلی» می دانند. آنان
در به آتش کشبدن يک کلانتری وابسته به شهربانی در خان يونس ترديدی
به خود راه ندادند.
روز يکشنبه (۱۸ ژوئيه)، در حاشيه يک تظاهرات آرام در رفح، به يک پاسگاه
ديگر حمله کردند. درگيری ها بيش از شش ساعت طول کشيده بيست نفر از
جمله سه پليس زخمی شدند. سروان جهاد ابوالعُلا به ما گفت : «در ساعت
يک بامداد، آنان به ما اخطار کردند که ۵ دقيقه برای ترک محل وقت داريم،
ما نپذيرفتيم و آن ها سه بار با آر پی جی تيراندازی کردند. خوشبختانه
آسيبی وارد نيامد» ،... « نزديک ساعت سه، درگيريها قطع شد ولی حادثه
در خاطر ما ثبت شده است. به هر حال، اين حمله نشان دهندهء ارادهء بريگادهای
شهدای الاقصی است. ابو قاسم اضافه کرد: « ما ترجيح می دهيم از راه
های دموکراتيک عمل کنيم. ولی گاهی اوقات بايد سلاح به دست گرفت. تسخير
باستيل نمونهء خوبی ست. اما ما پادشاه را نخواهيم کشت. ما از عرفات
مانند مردمک چشم خود مراقبت خواهيم کرد». مخاطب ما که آشکارا سنت شکن
بود، با اطمينان در بارهء تصميمات رئيس دولت خودگردان فلسطين می گفت
: « آن ها آيهء قرآن که نيستند، چرا نتوان آن ها را تغيير داد؟». با
وجود اين، اوعقيده داشت که بايد در درون الفتح انتخابات انجام شود.
« اما، اطرافيان او مايل به تغيير هيچ چيز نيستند. زيرا از منافع شان
می ترسند». می پرسم آيا در تصميم خود راسخ هستيد؟ پاسخ داد : « ما
تا ازميان رفتن فساد مبارزه ميکنيم و يک دولت دموکراتيک ايجاد خواهيم
کرد. در اين رهگذر ، او اقداماتی را مثال زد که نخست وزير سابق ابومازن
قصد انجامش را داشت، « نه مثل ابوعلاء که اصلا کاری نکرده است.»
در حال حاضر ، مسئلهء کليدی، سمت و سوئی است که دولت آيندهء فلسطين
پيش خواهد گرفت و نيز ظرفيت آن در ادامهء حيات. اين امر بيش از جانشينی
عرفات اهميت دارد که برای هميشه مظهر ملی فلسطين باقی خواهد ماند.
البته آريل شارون هرچه در توان دارد برای جلوگيری از بحث متين و دموکراتيک
به کار خواهد بست و به همين دليل است که ياسر عرفات را در ستادفرماندهی
اش در رام الله محاصره کرده است.
|