Peykar info
  • صفحه اول
  • فهرست مطالب
    • فلسطین
    • جنبش زاپاتیستی
    • افغانستان
    • جنبش‌های اجتماعی
    • از آرشیو برخی نیروهای دیگر
    • از پوران بازرگان و در باره او
    • یادبود تراب حق‌شناس
    • Articles in other languages
    • سایت‌های دیگر
  • مقالات
  • صفحه آزاد
  • کتاب‌ها
  • از ادبيات و هنر
  • آرشيو اسناد سازمان پیکار
  • آرشیو نشریه پيکار
  • تماس با ما
  • در باره اين سايت

سنگ_Copy.jpgایکاش بودند و می‌دیدند

(به یاد پوران بازرگان و تراب حق‌شناس)

6 مارس 2023 پرلاشز


  • شما اینجا هستید:  
  • خانه
  • Uncategorised
  • ایکاش بودند و می‌دیدند (2)

 

یادداشت‌هایی از غزه

روزنامه.jpg جمعه ۱ آگوست ۲۰۲۵

 مصاحبه‌ی روزنامه نوول رپوبلیک با زیاد مدوخ

"روزنامه جمهوری جدید"

بقای روزمره در غزه: به روایت زیاد مدوخ

از نزدیک به دو سال پیش، زندگی روزمره مردم غزه با اضطراب، بمباران‌ها و قحطی عجین شده است. در ادامه روایتی را از یک ساکن شهر غزه می‌خوانید.

زیاد مدوخ، شاعر فلسطینی، استاد زبان فرانسه و هماهنگ‌کننده مرکز صلح در دانشگاه الأقصی است. او که از طریق واتس‌آپ با روزنامه جمهوری جدید گفتگو کرده، از زندگی روزمره خود در شهر غزه می‌گوید. این استاد دانشگاه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ علیرغم تخریب خانه‌اش، غزه را ترک نکرده است. از زمان نقض آتش‌بس توسط اسرائیل در دوم مارس، زندگی او و اطرافیانش با ناامنی و ترس درهم تنیده شده است.

وضعیت امروز غزه چگونه است؟

ادامه

Torab-Biography-jeld_2.jpg

 تراب حق‌شناس از فیضیه تا پیکار...

خاطرات و نوشته‌ها  نشر اینترنتی 

از_آرمانی9.jpg
نشر اینترنتی:   https://peykarandeesh.org/index.php/livres/1503-2 

شرح‌حال بخشی از شهدای سازمان مجاهدین م.ل و سازمان پیکار

و رفقایی که بعد از بحران درونی به کومله و دیگر سازمان‌ها پیوستند

 

 دادگاه_خلقی_1934_Copy.jpg

تکفیر مؤمنان

(در پاسخ به آذرخش)

حبیب ساعی - سپتامبر 2019

lenine_cartier_Bresson.jpg

به بهانه اکتبر

حبیب ساعی

نوامبر 2017

roshanfekra.jpg

در خدمت، خيانت و افولِ تاريخىِ روشنفكران

حبیب ساعی

ژوئیه 2009

 .. ولی انقلابهای پرولتری ... مدام از خود انتقاد می کنند، پی در پی حرکت خود را متوقف می سازند و به آنچه که انجام یافته به نظر می رسد باز می گردند تا بار دیگر آن را از سر بگیرند، خصلت نیم بند و جوانب ضعف و فقر تلاشهای اولیه خود را بی رحمانه به باد استهزا می گیرند، دشمن خود را گویی فقط برای آن بر زمین می کوبند که از زمین نیروی تازه بگیرد و بار دیگر غول آسا علیه آنها قد برافرازد... مارکس، هجدهم برومر

Back to Top