مصاحبه راديو دمکراسی شورائى با بهروز عارفى
[شصت وچهار سال. از پانزده مه ۱۹۴۸ تا ۲۰۱۲، و روز فاجعه همچنان ادامه دارد. روز اعلام موجوديت اسرائيل است به زيان اكثريت قاطع اهالى عرب. از اواخر قرن ۱۹، لشكركشى استعمارى غرب سرانجام، به گفته ماكسيم رودنسون، "پديده استعمارى اسرائيل" را در قلب خاورميانه كاشت؛

لوموند ديپلماتيك هشتم مه ۲۰۱۲ -  ترجمه بهروز عارفى
لحظه اى تصور كنيد كه در كشور چين، دو هزار زندانى سياسى به مدت چند هفته دست به اعتصاب غذا زده باشند؛ يا اين كه دو هزار زندانى سياسى ديگر در روسيه اعتصاب غذا كرده باشند.

بيانيه‌ای از جنبش چپ ايران در دفاع از "مردم"
(با طومار امضاها)
اين روزها که بار ديگر بر طبل حمله‌ی نظامی به ايران کوبيده می‌شود، گروهی از مردم اسرائيل کمپينی را در مخالفت با جنگ احتمالی دولت‌ اسرائيل و آمريکا عليه ايران آغاز کرده و به واسطه‌ی آن پيام‌های دوستی و احترام خود را برای مردم ايران می‌فرستند؛

گزارش جديد سازمان دفاع بين المللى از كودكان:
كودكان فلسطينى، پا به زنجير، چشم بسته و محكوم
در بازداشتگاه هاى نظامى اسرائيل
ترجمه سهيل چايچى
سازمان دفاع بين المللى از كودكان، بخش فلسطين، يك گزارش جديد در ۲۰ مارس ۲۰۱۲ منتشر كرد: كودكان، پا به زنجير، چشم بسته و محكوم در بازداشتگاه هاى نظامى اسرائيل محبوس اند.

ترجمه: سهيل چايچى
نخستين موشك اسرائيلى با سرعت به هدفش اصابت كرد و سرزمين غزه و هر چه را در آن است به آتش كشيد.

ما امضا كنندگان زير به فراخوان «به فلسطين ۲۰۱۲ خوش آمديد» مى پيونديم. هدف از اين كارزار، آزادى كامل ديدار مدافعان حقوق بشر و حقوق ملى مردم فلسطين از فلسطين در آوريل ۲۰۱۲ است.

فیلم کارتونی ارسالی از فلسطین
عنوان اصلی: خب، منتظر چه هستیم؟ کمکش کنیم تا در را باز کند.
www.europalestine.com

فراموش نکنیم که "امید فقط یک چهره دارد: اقدام کردن".
به ابتكار انجمن "همبستگى صداها براى صلحى عادلانه در خاور ميانه ـ اورو فلسطين"، در ژوئيه ۲۰۱۱ هىأتى متشكل از شهروندان كشورهاى مختلف جهان داوطلب سفر به فلسطين شدند تا در آنجا با مردم مقاوم فلسطين آشنا و همصدا شده، به ادامهء اشغالگرى اسرائيل اعتراض كنند.
«منو بگير!»
اورى آونرى، نويسنده و صلح طلب اسرائيلى، عضو پيشين كنست و از مسئولان «گوش شالوم» (بلوك صلح)
۵ نوامبر ۲۰۱۱
ترجمه بهروز عارفى
همه اين صحنه ى مدرسه را به ياد دارند: پسر كوچكى با بزرگتر از خودش دعوا مى كند. او با صداى بلند از رفيقش مى خواهد: «منو بگير، تا دنده هاش را خرد نكردم!»