ادبيات و هنر
- توضیحات
- نوشته شده توسط محمود درویش
- دسته: ادبيات و هنر
ترجمه تراب حق شناس
علف، هوای خشک، خار و کاکتوس روی ریل.
آنجا شکلِ اشیاء در پوچی بی شکلی، سایۀ خویش را می جوَد...
آنچه آنجا ست عدم است، بسته به بند... و به نقیض اش محصور
دو کبوتر صحرایی بال گشوده اند
بر فراز سایه بان اتاقکی متروک در ایستگاه.
- توضیحات
- نوشته شده توسط حسن حسام
- دسته: ادبيات و هنر
میدان ها و خیابان ها را می پوشانند
شاخه در شاخه
سبز در سبز
باغ در باغ
غرقه در رؤیا
شاداسر،
- توضیحات
- نوشته شده توسط کارلوس لاتوف
- دسته: ادبيات و هنر
طرح از کارلوس لاتوف کاربکاتوریست برزیلی
Blue-bra woman responds to military- توضیحات
- نوشته شده توسط Super User
- دسته: ادبيات و هنر
بیداری طبقهء کارگر
لاکانای (بی سر و پا)
ترجمهء تراب حق شناس
http://www.asar.name/1984/09/persianstat10122874-0-1871-dans-la.html
ترانه ای از ژان فرا، خوانندهء فرانسوی (1930 ـ 2010)
ترجمهء تراب حق شناس
http://www.asar.name/1984/06/1930-2010-jai-souvent-pense-cest-loin.html
- توضیحات
- نوشته شده توسط سرتوك
- دسته: ادبيات و هنر
- توضیحات
- نوشته شده توسط امیر سلیمان
- دسته: ادبيات و هنر
- توضیحات
- نوشته شده توسط اتو رنه کاستیلو
- دسته: ادبيات و هنر
- توضیحات
- نوشته شده توسط محمود درویش
- دسته: ادبيات و هنر
- توضیحات
- نوشته شده توسط مصاحبه با شمس لنگرودى
- دسته: ادبيات و هنر
زیر مجموعه ها
یادداشتهایی از غزه
از زیاد مدوخ در غزه ۱۳ دسامبر ۲۰۲۴
وضعیت نوار غزه در این پایان سال ۲۰۲۴ چگونه است:
اوضاعی اسفبار و فاجعهبار در منطقهای ویرانشده
نومیدی و وحشت مطلق بر همه جا و همه چیز حکم میراند
کشتهها، مجروحان و تخریب گسترده
و تلاش برای بقا در چادرهای مندرس و پارهپاره، در شرایطی غیرانسانی
و شهرهایی که به میدانهای ویرانه بدل شدهاند.
اما در غزه، از زیر این آوارها، پرتوهایی از زندگی هم میدرخشد:
اراده، عزم، شجاعت، صبر، لبخند کودکان در جستجوی شادیهای فراموششده،
همه اینها در شعلههای امید میدمند و مسیری بهسوی آزادی و عدالت میگشایند.
تو امید را در دلهای محتضر زنده میکنی
رنگینکمانی که در فلک بال میگشاید.
در عمق چشمهای گداخته، به مرواریدهایی میمانند
که بر زمینهای خشک روان میشوند
متورم میشوند و به جویبارها تبدیل میگردند!
تنفس، بردباری، سخاوتی بینظیر، مقاومتی استوار و امیدهایی درخشان.
.. ولی انقلابهای پرولتری ... مدام از خود انتقاد می کنند، پی در پی حرکت خود را متوقف می سازند و به آنچه که انجام یافته به نظر می رسد باز می گردند تا بار دیگر آن را از سر بگیرند، خصلت نیم بند و جوانب ضعف و فقر تلاشهای اولیه خود را بی رحمانه به باد استهزا می گیرند، دشمن خود را گویی فقط برای آن بر زمین می کوبند که از زمین نیروی تازه بگیرد و بار دیگر غول آسا علیه آنها قد برافرازد... مارکس، هجدهم برومر