Peykar info
  • صفحه اول
  • فهرست مطالب
    • فلسطین
    • جنبش زاپاتیستی
    • افغانستان
    • جنبش‌های اجتماعی
    • از آرشیو برخی نیروهای دیگر
    • از پوران بازرگان و در باره او
    • یادبود تراب حق‌شناس
    • Articles in other languages
    • سایت‌های دیگر
  • مقالات
  • صفحه آزاد
  • کتاب‌ها
  • از ادبيات و هنر
  • آرشيو اسناد سازمان پیکار
  • آرشیو نشریه پيکار
  • تماس با ما
  • در باره اين سايت

از ادبيات و هنر

فیلترها
لیست مطالب در مجموعه ادبيات و هنر
عنوان تاریخ ایجاد نویسنده
کتاب قفس شرقی 25 آبان 1391 نوشته شده توسط خاور
اولین نگهبان شب 21 آبان 1391 نوشته شده توسط علی رادبوی
سه شعر و ترانه 13 آبان 1391 نوشته شده توسط Super User
چند شعر از محمود درویش، بی دائو و شیموس هینی 25 شهریور 1391 نوشته شده توسط Super User
بازهم به خيابان ها گام خواهم نهاد 21 شهریور 1391 نوشته شده توسط پابلو ميلانِز
کردها فقط خلن، آبادانی ها بد جنسن! 19 شهریور 1391 نوشته شده توسط مژگان نويدى
از محمود درویش شاعر بزرگ فلسطین روی سایت اندیشه و پیکار 31 مرداد 1391 نوشته شده توسط Super User
گراس، يك گاليلۀ ديگر؟ 27 فروردين 1391 نوشته شده توسط هايده ترابى
گراميداشت سعيد سلطانپور به مناسبت سى امين سالگرد اعدام او 27 فروردين 1391 نوشته شده توسط عزت گوشه گير
موسم گيلاس ها 29 اسفند 1390 نوشته شده توسط ژان باتيست كلمان

صفحه3 از8

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8

  • شما اینجا هستید:  
  • خانه
  • از ادبيات و هنر

 

یادداشت‌هایی از غزه

دمپایی1.jpeg  از زیاد مدوخ در غزه-۱۸ ژوئن ۲۰۲۵ 

"یادداشت ترجمه:
درست در شرایطی که هزاران نفر برای متوقف کردن قتل‌عام غزه به سمت مرزهای جنوبی آن روانه بودند و روزنه‌ی امیدی برای جلوگیری از تداوم نسل‌کشی فلسطینیان ایجاد می‌شد، اسرائیل و همدستانش آتش جنگ منطقه‌ای دیگری را افروختند. جنگی که میان دو دولت ارتجاعی زحمتکشان را قربانی اهداف خود می‌کند."

شعری از زیاد مدوخ

در آستانه‌ی تاریخ، زمان توقف می‌کند

و به اشک‌های کودکی غمگین گوش می‌دهد

که ناتوان از تحمل این همه مصیبت،

از توان گریه‌اش فراتر می‌رود،

از اعماق ویرانه‌ها فریاد می‌زند

این زخمی است که هرگز آرام نمی‌گیرد 

پرسه‌زنان، در جستجو میان ترکش‌ها و مرگ،

گرسنه، به هوای نانی که آن‌سوی مرز در انتظار است

و گویی از دهان گلوله‌ها شیر می‌چکد

نبضش باز بر دیوار خاموش می‌نویسد

سرود خشمش را

بسان تنهٔ درخت زیتونی که

در برابر تیشه‌ای که عزلتش را می‌جوید، استوار است

اشک آسمان همیشه دیر می‌رسد.

ادامه

 .. ولی انقلابهای پرولتری ... مدام از خود انتقاد می کنند، پی در پی حرکت خود را متوقف می سازند و به آنچه که انجام یافته به نظر می رسد باز می گردند تا بار دیگر آن را از سر بگیرند، خصلت نیم بند و جوانب ضعف و فقر تلاشهای اولیه خود را بی رحمانه به باد استهزا می گیرند، دشمن خود را گویی فقط برای آن بر زمین می کوبند که از زمین نیروی تازه بگیرد و بار دیگر غول آسا علیه آنها قد برافرازد... مارکس، هجدهم برومر

Back to Top