جنبشهای اجتماعی
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
نسلکشی به سبک غربی
مقالهای از کریس هجز
ترجمه اندیشه و پیکار
اول فوریه ۲۰۲۵
نسلکشی در غزه نشاندهنده ظهور دنیایی دیستوپیایی است که در آنْ خشونتِ صنعتیشده شمالِ جهانی، تبدیل به ابزار حفظ ذخایر و ثروتِ رو به کاهشِ غرب شده است.
غزه اکنون به ویرانهای از ۵۰ میلیون تُن آوار و خرابه تبدیل شده است. موشها و سگها در میان خرابهها و گودالهای فاضلاب به دنبال غذا میگردند. بوی تعفن و آلودگیِ اجسادِ در حال پوسیدن از لابلای تَلهای بتُن خردشده فضا را فراگرفته است. هیچکجا آب آشامیدنی درست و حسابی وجود ندارد. غذای خیلی کمی پیدا میشود. کمبود شدید خدمات پزشکی مشهود است و تقریباً هیچ سرپناه قابلسکونتی باقی نمانده است. مضاف بر همه چیز، فلسطینیها با خطر مرگ دیگری هم روبهرو هستند؛ خطر مرگ ناشی از مهمات منفجرنشده که پس از بیش از ۱۵ ماه بمباران هوایی، حملات توپخانهای، موشکباران و انفجارهای ناشی از گلولههای تانک در همه جا پنهان هستند و همچنین انواع مواد سمی که گودالهای فاضلاب را به خود آغشته کردهاند.
بیماری هپاتیت A که ناشی از نوشیدن آب آلوده است، به شدت شیوع یافته و همینطور انواع بیماریهای تنفسی، گال، سوءتغذیه، گرسنگی و حالت تهوع و استفراغ که عمدتاً ناشی از خوردن غذای فاسد است. افراد آسیبپذیر از جمله نوزادان و سالمندان همراه با بیماران، همه با حکم مرگ مواجه هستند. حدود ۱٫۹ میلیون نفر آواره شدهاند که معادل ۹۰ درصد جمعیت است. آنها در چادرهای موقت، در میان تکههای بتُن یا بدون سرپناه زندگی میکنند. بسیاری از آنها اجباراً بیش از ده بار نقل مکان کردهاند. ۹۰ درصد خانهها تخریب شده یا آسیب دیدهاند. بلوکهای آپارتمانی، مدارس، بیمارستانها، نانواییها، مساجد، دانشگاهها - اسرائیل دانشگاه الاسراء در شهر غزه را با یک تخریب کنترلشده منفجر کرد - گورستانها، مغازهها و دفاتر اداری نابود شدهاند. بر اساس گزارش اکتبر ۲۰۲۴ سازمان بینالمللی کار، نرخ بیکاری به ۸۰ درصد رسیده و تولید ناخالص داخلی تقریباً ۸۵ درصد کاهش یافته است،
ممنوعیت اسرائیل برای فعالیت اونروا (سازمان امداد و کار سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی در خاور نزدیک) موجب میشود که فلسطینیها در غزه هرگز به کمکهای بشردوستانه اولیه، غذای کافی و خدمات دسترسی نیابند. بنابر تخمین این سازمان فقط پاکسازی غزه از آوارها ۱۵ سال طول میکشد؛
برنامه توسعه سازمان ملل به نوبه خود تخمین میزند که بازسازی غزه بین ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و در صورت تأمین بودجه، تا سال ۲۰۴۰ طول خواهد کشید. این، در صورت تحقق، پس از جنگ جهانی دوم عظیمترین تلاشی خواهد بود که برای بازسازیِ جایی انجام گرفته است.
این اسرائیل است که با میلیاردها دلار سلاح که از آمریکا، آلمان، ایتالیا و بریتانیا تأمین شده، چنین جهنمی آفریده و مصمم است آن را حفظ کند. غزه تحت محاصره باقی خواهد ماند. پس از یک موج اولیه از تحویل کمکها در آغاز آتشبس، اسرائیل دوباره کمکهای ارسالی با کامیون را به شدت کاهش داده است. زیرساختهای غزه بازسازی نخواهد شد. خدمات اولیه از جمله تصفیهخانههای آب، نیروگاههای برق و خطوط فاضلاب تعمیر نخواهند شد. جادهها، پلها و مزارعِ تخریبشده بازسازی نخواهند شد. فلسطینیهای مستأصل را مجبور میکنند بین زندگی غارنشینی، چادر و اردو زدن میان تکههای ناهموار بتُن و مرگ ناشی از بیماری، قحطی، بمبها و گلولهها، یا تبعید دائمی به جایی دیگر، یکی را انتخاب کنند. این تنها انتخابی است که اسرائیل در برابر فلسطینیها قرار میدهد.
اسرائیل معتقد است - و احتمالاً به خوبی میداند که چه میگوید - که در نهایت، زندگی در این نوار ساحلی آنقدر طاقتفرسا و دشوار خواهد شد که یک خروج دستهجمعی اجتنابناپذیر خواهد بود، بهویژه زمانی که اسرائیل به هر بهانهای به نقض آتشبس و از سرگیری حملات مسلحانه متوسل شود. از هماکنون میبینیم که حتی با وجود آتشبس، اسرائیل اجازه ورود خبرنگاران خارجی به غزه را نداده است، ممنوعیتی که برای کاهش پوشش رسانهای از رنج و مرگ هولناک طراحی شده است.
از هماکنون مرحله دوم نسلکشی اسرائیل و گسترش "اسرائیل بزرگ" در حال تدارک است؛ این طرح شامل تصرف بخشهای بیشتری از سوریه در بلندیهای جولان (و همچنین درخواستهایی برای گسترش تا دمشق)، الحاق جنوب لبنان، غزه و کرانه باختری است. سازمانهای اسرائیلی از جمله سازمان راست افراطی ناهالا، مرتب کنفرانسهایی برای تبلیغ و تدارک استعمار یهودی غزه پس از پاکسازی قومی فلسطینیها برگزار میکنند؛ آنها میخواهند مستعمرات مختص یهودیان را که به مدت ۳۸ سال در غزه وجود داشتند و در سال ۲۰۰۵ برچیده شدند، دوباره مستقر سازند.
واشنگتن و متحدانش در اروپا هیچکاری برای متوقف کردن کشتاری که بهصورت زنده و آنلاین پخش شد انجام ندادند. آنها امروز هم هیچکاری برای جلوگیری از نابودی فلسطینیها در غزه بر اثر گرسنگی و بیماری و در نهایت کاهش جمعیت آنها انجام نخواهند داد. آنها شریکِ این نسلکشی هستند و تا زمانی که نسلکشی به نتیجه شوم خود برسد، شریک آن باقی خواهند ماند.
اما نسلکشی در غزه تنها آغاز کار است. جهان زیر فشار بحران زیستمحیطی در حال فروپاشی است، بحرانی که مهاجرتهای دستهجمعی، دولتهای ورشکسته و آتشسوزیهای فاجعهبار، طوفانها، سیلها و خشکسالیها را به دنبال دارد. با ازهمپاشیدن ثبات جهانی، ماشین ترسناکِ خشونتِ صنعتیای که فلسطینیها را نابود میکند، در همهجا حاضر خواهد بود. این حملات، همانطور که در غزه انجام شد و میشود، به نام پیشرفت تمدن غربی و "فضایلِ" مورد ادعای غرب انجام میگیرد و هدفش سرکوب آرزوهای مردمی است که عمدتاً فقرای رنگینپوست محسوب شده و بهعنوان "حیوانات انسانی" مورد تحقیر قرار میگیرند.
نابودی غزه توسط اسرائیل ناقوس مرگ نظم جهانی را که در قوانین و مقررات بینالمللی بیان میشد به صدا درآورد؛ هرچند این نظم در گذشته بارها توسط آمریکا در جنگهای امپریالیستی با ویتنام، عراق و افغانستان نقض شده بود اما حداقل نوعی دیدگاه آرمانشهری (اتوپیایی) در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته میشد. آمریکا و متحدان غربیاش نه تنها تأمینکننده سلاح برای تداوم نسلکشی هستند بلکه خواسته اکثر کشورها برای پایبندی به قوانین بشردوستانه را نیز پایمال میکنند.
پیامی که این سیاست به همه ارسال میکند روشن است: برای ما دیگر نه شما ارزشی دارید و نه قواعدی که فکر میکردید محافظ شما هستند. اگر سعی کنید از مایی که همه چیز داریم چیزی را دریغ کنید، همهتان را خواهیم کُشت.
پهپادهای نظامی، هلیکوپترهای جنگی، دیوارها و موانع، چکپوینتها، سیمهای خاردار، برجهای دیدهبانی، مراکز بازداشت، اخراجها، خشونت و شکنجه، ممنوعیت صدور ویزا، زندگی زیر نظام آپارتاید که به معنی "غیرقانونی" بودن است، از دست دادن حقوق فردی و نظارت الکترونیکی بر مهاجران مستأصل در مرز مکزیک یا کسانی که سعی دارند وارد اروپا شوند… همه اینها که از مدتها پیش برای فلسطینیها چیزهای آشنایی هستند، امروزه به همان مقدار برای همگان نیز آشنا جلوه خواهند کرد.
اسرائیل، همانطور که رونن برگمن در کتاب "قبل از همهْ برخیز و بکُش" اشاره میکند، "بیشتر از هر کشور دیگری در جهانِ غرب ترور کرده است"؛ اسرائیل از نسلکشی نازیها برای تقدیس قربانی نشاندادن موروثی خود و توجیه دولت استعمار استیطانی که برقرار کرده، توجیه آپارتاید، کمپینهای قتلعام و نسخه صهیونیستی "فضای حیاتی" نازیها (Lebensraum) استفاده میکند.
پریمو لوی، که از آشویتس جان سالم به در برد، بههمیندلیل هولوکاست را "منبع پایانناپذیر شَرّ" توصیف میکرد که "به شکل نفرت در بازماندگان ادامه مییابد و به هزاران شیوه، برخلاف خواست همه، بهصورت تشنهی انتقام بودن، فروپاشی اخلاقی، نفی، فرسودگی و تسلیم ظاهر میشود".
نسلکشی و قتلعامهای دستهجمعی تنها مختص آلمان فاشیست نیست. آدولف هیتلر همانطور که اِمِه سزِر در "گفتاری درباره استعمار" مینویسد، «تنها به این دلیل استثنایی جلوه کرد که ناظر بر "تحقیر سفیدپوستان" بود». اما نازیها، همانطور که او مینویسد، تنها "رویهی استعمارگرانهای را اعمال کردند که تا آن زمان منحصراً در برخورد با عربهای الجزایر، کارگران هندی و سیاهپوستان آفریقا بهکار گرفته میشد".
کشتار ارتش آلمان در هررو و ناماکوا[1] یا نسلکشی ارمنیها، قحطی بنگال در سال ۱۹۴۳ - که وینستون چرچیل، نخستوزیر وقت بریتانیا، مرگ سه میلیون هندو در قحطی را با گفتن این که آنها "مردمی وحشی با دینی وحشی" هستند بیاهمیت جلوه داد - و همچنین پرتاب بمبهای اتمی بر روی اهداف غیرنظامی هیروشیما و ناگازاکی، گواه چیزی اساسی درباره "تمدن غربی" است. همانطور که هانا آرنت هشدار میداد، "یهودستیزی نمیتوانست به تنهایی منجر به هولوکاست شود. در این کار به توانِ نسلکشی که یک بالقوگی ذاتی دولت بوروکراتیک مدرن است نیاز داشت".
لنگستون هیوز[2] شاعر سیاهپوست آمریکایی میگفت، "سیاهان نیازی ندارند که به آنها گفته شود فاشیسم در عمل چیست. ما این را خوب میدانیم. نظریههای آن درباره برتری شمالیها و اختناق اقتصادیْ مدتها است که برای ما واقعیت دارد".
غرب بر جهان تسلط دارد نه بهدلیل فضیلتهای برتر، بلکه بهایندلیل که از کارآمدترین قاتلهای روی این سیاره برخوردار است.
میلیونها نفر قربانیِ پروژههای امپریالیستی نژادپرستانه در کشورهایی مانند مکزیک، چین، هند، کنگو، کنیا و ویتنام دیگر گوششان نسبت به ادعاهای بیهوده یهودیان مبنی بر اینکه قربانی بودن آنها منحصر به فرد است بدهکار نیست. سیاهپوستان، رنگینپوستان و بومیان آمریکا نیز در همین وضعیت هستند. آنها نیز هولوکاستهایی را تجربه کردهاند اما این هولوکاستها به دست مرتکبینِ غربی آنها کماهمیت جلوه داده شده یا بهکُل نادیده گرفته شدهاند.
پانکاج نیشرا، نویسنده و روزنامه نگار هندی در کتاب خود "جهان پس از غزه" مینویسد:
"این وقایعی که زیر چشم ما رخ دادند، فرض اساسی هر دو نحلهی مذهبی و روشنگری سکولار را زیر سؤال میبرند: اینکه هر دو معتقدند انسانها ذاتاً 'اخلاقی' هستند؛ امروزه شکی در ما روییده و از درونْ ما را میخورد و هر روز همهگیرتر میشود؛ افرادِ هرچه بیشتری شاهد مرگ و نقصعضو و… هستند و میبینند که با چه سنگدلی، بیتفاوتی، بُزدلی و سانسوری سر و کار دارند . آنها با شوک متوجه میشوند که هر چیزی ممکن است روی دهد و یادآوری جنایات گذشته هیچ تضمینی برای عدمتکرار آنها در زمان حال نیست و اینکه پایههای حقوق بینالملل و اخلاق هیچگونه امنیتی فراهم نمیکند".
قتلعامی که در هولوکاست شاهد بودیم به امپریالیسم غربی هم تعلق دارد. آنها از همان بیماری برتریطلبی سفیدپوستان تغذیه میشوند که باور دارد دنیای بهتر بر پایه به انقیاد کشیدن و ریشهکن کردن نژادهای "پستتر" ساخته میشود.
اسرائیل تجسم اِتنوناسیونالیسمی (قومیتگراییملی) است که راست افراطی در آمریکا و اروپا آرزوی ایجاد آن را برای خود در سر میپروراند؛ دولتی که کثرتگرایی سیاسی و فرهنگی و همچنین هنجارهای حقوقی، دیپلماتیک و اخلاقی را مردود بشمارد. این پیشافاشیستها که شامل ملیگرایان مسیحی هم میشوند، اسرائیل را تحسین میکنند زیرا به کلیه قوانین بشردوستانه پشت کرده تا بتواند نیروی مُهلک و قتّال خود را چشمبسته جهت "پاکسازیِ" جامعه از کسانی بهکار اندازد که آلودگیهای انسانی تلقیشان میکند.
اسرائیل و متحدان غربی آن، همانطور که جیمز بالدوین خاطرنشان کرده بود: «به سمت "احتمالی وحشتناک" پیش میروند؛ جایی که در آنْ ملتهای مسلط که سعی دارند آنچه از اسیران خود دزدیدهاند را حفظ کنند دیگر قادر نخواهند بود در آینه به چهره خود بنگرند؛ آنگاه آشوبی در سراسر جهان به پا خواهند کرد که اگر به پایان زندگی روی این سیاره منجر نشود، جنگی نژادی را به همراه خواهد آورد که جهان هرگز مانند آن را به خود ندیده است».
آنچه کمبود آن بهشدت احساس میشود نوعی شناخت نیست - زیرا خیانت و حیلهگری ما [غرب] و اسرائیل دیگر بخشی از کارنامهی تاریخیمان محسوب میشود - بلکه شجاعتی است که برای نامیدن ظلمت و پلیدیمان و رویگردانی از آنها لازم است. این نابینایی عمدی و فراموشی تاریخی، این امتناع از پاسخگویی در برابر حاکمیت قانون، این باور که ما همیشه حق داریم از خشونتِ صنعتی برای اِعمال اراده خود استفاده کنیم، نشاندهنده آغاز و نه پایانِ کمپینهای قتلعام دستهجمعیِ لشکرهای فزاینده فقرا و آسیبپذیران جهان توسط شمال جهانی است.
[1]در ابتدای قرن بیستم، بین سالهای ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸، ۸۰ درصد جمعیت قوم ناما در نامیبی توسط سربازان آلمانی قتلعام شدند. (حاشیه مترجم فارسی)
[2] شاعر، داستان و نمایشنامهنویس سیاهپوست آمریکایی. او در جنبش مدنی و بهخصوص بهدلیل اهمیتش در «رنسانس هارلم» مشهور است. (حاشیه مترجم فارسی)
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
اشعار و متون کوتاهی که میخوانید گزیدهای است از نوشتههای مردم نوار غزه که در طی حملات اخیر در شبکههای اجتماعیشان منتشر شده است.
منال مقداد
شاعر و مهندس. مادر ریتا، راسل و آسر.
دو متن کوتاه زیر از صفحهی فیسبوک منال مقداد گرفته شده است. تاریخ قطعه اول ۴ نوامبر ۲۰۲۳ است. قطعه دوم در سال ۲۰۱۴ و در خلال حمله اسرائیل به غزه در ماههای ژوئن و ژوئیه نوشته شده است.
۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۸:۵۶ شب
در این ساعت تاریک
در بطن این جنگ
زمان گذرا نمیگذرد.
پیش روی خود قصهای نمییابم
تا برای فرزندانم روایت کنم.
و به حرمت جدا ساختن گذشته از آینده،
در قفا نیز داستانی نیست.
«روزی روزگاری بود» اکنون گورستانی است.
اما باید برایشان قصهای بگویم
پس اینگونه آغاز خواهم کرد:
«روزی روزگاری خواهد آمد...».
کمی امید،
که بتواند گهواره و خوابشان را تاب دهد
اندکی به دور ازترکیب افسانه و اساطیر.
قصهای پرداخته از سراب
قصهای پر از دروغ.
این صادقانهترین کارممکن است،
حال که جنگ هنوز ما را نبلعیده،
با دهان آتشینش استفراغ میکند.
یک به اضافه یک میشود پنج
و پنج تن بودند
آنها که در انتظار زمستان
زیتون و روغن و زعتر اندوختند.
و هربار که میان حرفهایم میپرند،
میگویم: «روزی روزگاری خواهد آمد...».
ژوئن-ژوئیه ۲۰۱۴
آنگونه که شما تصور میکنید نیست. آخر آنچه تجربه میکنیم هیچ ربطی به احساسات بیهودهای از قبیل شجاعت، غرور و شرافت ندارد. آن شب از همه سختتر بود، اما اینبار گریه نکردم.
صبح، پس از نخستین بمباران هواپیماهای صهیونیستها، همهی توانم را به خرج دادم تا وسایلم را جمع کنم: مدارک شناسایی، مدرک تحصیلی دانشگاه و مدرسه، گواهینامهها، هدیهها، آنچه از نامههای عمویم (که هنوز در یکی از زندانهای اسرائیل اسیر است) بهجا مانده بود، تلفن همراه و لپ تاپ...
اما نگاهم بر دومین کتابخانهام خیره ماند؛ اولی را در جنگ قبلی از دست داده بودم. با کتابها چه کنم؟ سنگیناند و اگر مجبور شوم بدوم، حملشان سخت است. پس تصمیم گرفتم فقط آنهایی را با خود ببرم که نویسندگانشان با دستخط خود به من تقدیم کرده بودند.
ناگهان از دست خودم عصبانی شدم؛ ازاین حسهای دردآور و کشنده که آدم را میسوزاند. مرا باش که نگران اسباب و وسایلم هستم... اما اگر پیش از اینکه دستم به وسایلم برسد مرگ دستش به من برسد چه؟ مرگ غافلگیرم خواهد کرد، بی آنکه خبرم کند، و من با اوخواهم رفت، بیخاطره، بدون مدارک و کتابهایم، بدون عزیزان و دوستان، هدایا و رویاهایم... تنها خواهم رفت و سبک.
بعدالتحریر برای دوستانی که کتابی از من نزدشان به امانت است: اگر مُردم، کتابها را برای خودتان نگهدارید. مال شما.
بعدالتحریر برای پسرعمویم: اگر کتابهای کتابخانهام سالم ماند، مال توست.
محمود عمر
روزنامهنگار و بلاگنویس، متولد اردوگاه پناهندگان فلسطینی درجبلیه، در شمال شهرغزه. نخستین رمان او با عنوان «سینما غزه» در سال ۲۰۱۵ در شهر حیفا در فلسطین منتشر شد.
قطعه زیر در ماه مارس ۲۰۱۴ در بلاگ او«خاطرات یک پناهنده» منتشر و سپس ترجمه اسپانیایی آن به ویرایش بنیامین گارسیا و شادی روحانا در یک کتاب دوزبانه (عربی-اسپانیایی) با عنوان «از بلاگستان: متونی از مکزیک و فلسطین» در سال ۲۰۱۵ در مکزیکوسیتی به چاپ رسید.
نامهای از غزه، سال ۲۰۵۴
میدانی؟ همه چیز عوض شده است. ما هم تغییر کردهایم و مشکلاتمان دیگر ارتباط چندانی با مسائل مربوط به قدرت و سیاستهای سلطهجویانه ندارد. امروز مشکلات ما از آن نوعی است که با نوری ملایم، یک روانشناس و یک مبل راحت حل و فصل میشود.
آیا دلیلش این است که به سن ۶۳ سالگی رسیدهایم؟ سن وفات پیامبر همین بود، نه؟ یادت هست سر کلاسهای درس دینی برایمان میگفتند که در روزهای آخر زندگی پیامبر وقتی اصحاب آب بر پیشانیش میریختند، بخار میشد؟ چه تصویر شگفتی، نه؟ آیا خیابانهای شهر ما، بهلحاظ تاریخی (امروزه دیگر کسی از این قید زمان استفاده نمیکند) امتداد پیشانی داغ پیغمبر نیست؟ یادت هست چقدر موشک رویش ریختند و همگی دود شد و به هوا رفت؟
چند روز پیش با دوست مشترکمان حسن بودم (همان حسنی که دوست داشت هنگام خودارضائی به عکس زیپی لیونی، وزیر امورخارجه وقت اسرائیل نگاه کند. او را یادت هست؟). داشتیم با ماشینش از جادهی العریش میگذشتیم تا برویم یک جایی ماهی بخوریم. از من پرسید: «دلت برای صدای بمباران تنگ نشده؟». پاسخ دادم: «چرا، متاسفانه». اینکه جوانهای امروز مثل ما نیستند شاید موجب دلگرمی باشد؛ آنها با چیزهای معمولی مشغولند: تصویب ازدواج همجنسگرایان، کنسرت یک گروه موسیقی که نامش را نمیتوانم تلفظ کنم، فستیوالها، نمایشگاهها واز این دست مسائل. چه میشود کرد؟ نگاهشان میکنم که چطور گلهای وارد بار میشوند. به بحثهای پرهیاهویشان گوش میسپارم و آن وقت متوجه تفاوت کیفیای که بین ما وجود دارد میشوم. فکرش را بکن: یک روز که داشتند برسر میزان کارآیی وزیر جدید کشور بحث میکردند، نزدیک بود میز بار را بشکنند. دیوانهها!
آری رفیق، همه چیز عوض شده، جز صدای دریا. این نامه را درحالی برایت مینویسم که صدای دریا از پنجرهی بار به گوشم میرسد، صدایی پرمهر، درهم تنیده مثل یک فرش. یک جمله برایت مینویسم و بعد به دریا نگاه میکنم. گاهی گم میشوم، اما حافظهام را میگیرم و میچلانم، همانطور که مادربزرگم دستمالی را که با آن زمین را پاک کرده بود میچلاند. میکوشم تصاویری را که دیگر وجود ندارد بازسازی کنم. مثلا آن صبح پنج دهه پیش را به یاد میآورم، وقتی ساعت پنج صبح با پسر عموهایم آمدی تا شنا کنیم. دریا همچون آینهای، خویش را در برابر ما گسترد. آب پاک بود، مثل خود ما. افراد دیگری هم بر ساحل بودند: یک گروه از کادرهای حماس. حماس را یادت هست؟
ببین، نمیخواهم احساساتی برخورد کنم، اما آدم نمیداند نور وجودش قرار است کی خاموش شود و بدن چه موقع تصمیم خواهد گرفت که وقت خواب ابدی فرا رسیده. هرگز قولهای توخالی به تو ندادهام. آری، همه چیز عوض شده و ما، من و تو و همهی ما، در کشوری که به زندگی معمولی خود بازگشته به مجسمههایی متحرک بدل شدهایم و حالا آخر هفتهها سرفرصت موهایمان را شانه میزنیم تا به سینما برویم. اما سوگند میخورم، سوگند به عشقمان، به کُنافه[1]ی نابلس وبه موشک زمین به هوا، که رنگ دریا عوض نشده است.
این آبی پهناور همان است که بود. دریا شهیدان را به خاطر دارد، نام و چهرهشان را. دریا میداند چقدر گریستیم، چگونه رفتیم، چه ترانهها خواندیم و چهبسا روابط عاشقانه که در اثر مسائل ژئوپولیتیک یا در مبارزه از هم گسست؟. حالا که حرف از عشق شد: بگو ببینم اوضاعت چطور است؟ کجایی لعنتی؟ بیا واز ماجراجوییهای عاشقانهات برایم بگو. بیا تا بر ساحل دریایمان که عوض نشده بنشینیم. پرواز بعدی را سوار شو و بیا. من به بهترین آبجو مهمانت میکنم.
طه محمدعلی
(۱۹۳۱-۲۰۱۱)
او در روستای صفوریه در الجلیل به دنیا آمد، روستایی که در سال ۱۹۴۸ توسط ارتش اسرائیل ویران شد. او تا زمان درگذشتش بهعنوان یک پناهنده در شهر ناصره زندگی میکرد و در مغازهی کوچکش در جوار کلیسای آنونسیاسیون سوغاتی و اقلام مذهبی میفروخت.
انتقام
گاهی دلم میخواهد در نبردی رودررو
با مردی مواجه شوم
که پدرم را کشت،
خانهمان را ویران کرد
و مرا به آوارگی در این تنگنا واداشت.
اگر او مرا بکشد،
سرانجام به آرامش میرسم.
اما اگر من او را بکشم،
از او انتقام گرفتهام.
اما بعد به دل میگویم:
اگر هنگام رویارویی با او
بفهمم مادری دارد
که در انتظار اوست،
یا پدری
که هر وقت پسرش
در بازگشت به خانه یک ربع دیر کند
دست راستش را
به سمت چپ سینهاش
آنجا که قلبش هست
میبرد،
آن وقت چه؟
اگر چنین باشد،
حتی اگر بتوانمش کشت،
میگذارم زنده بماند.
و بعد میاندیشم:
و نیز مرا توان کشتن او نخواهد بود،
چنانچه در آن لحظه دریابم
که برادران و خواهرانی دارد
که بیدریغ
دوستش میدارند
و دلتنگ اویند؛
همسر یا فرزندانی
که وقتی به خانه بازمیگردد
به استقبالش میروند،
وقتی برایشان هدیه میبرد
شادمان میشوند
و غیابش را تاب نمیآورند؛
دوستان و آشنایان،
همسایگان و خویشاوندان،
همبندان، همدردان یا همکلاسیهایی
که همیشه حالش را میپرسند
و سلامش میرسانند.
اما اگر باخبر شوم
که تنها زندگی میکند،
همچون شاخهی افکندهی درختی،
بی پدر و مادر
بی برادر و خواهر
بی همسر و فرزند
بی دوست و همسایه و خویشاوند
بی آشنا و رفیق
بی همبند، همکلاسی یا همدردی،
آنگاه
احتضار مرگ
و شقاوت نیستی را
به تنهایی اندوهناکش
نخواهم افزود.
بیتفاوتیام
کفایت خواهد کرد.
و چنانچه درخیابان به او بر بخورم
تنها نادیده خواهمش گرفت:
به یقین میدانم که این
خود انتقام است.
[1] نوعی دسر سنتی خاورمیانهای که در دوران امپراتوری عثمانی نیز رایج بود.
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
غزه یا تدفین حقوق بینالملل
(بخش دوم مقاله غزه)
«آی شمایی که میدانید
میدانستید که گرسنگی در چشمها میدرخشد و تشنگی کِدرشان میکند
آی شمایی که میدانید
میدانستید که میتوان مادر مرده خود را دید
و بدون اشک ماند
آی شمایی که میدانید
میدانستید که صبح میتوان مرگ خود را خواست
و شبهنگام از هراس به خود لرزید
آی شمایی که میدانید
میدانستید که یک روز درازتر از یک سال است
که یک دقیقه بیش از یک زندگی
آی شمایی که میدانید
آیا میدانستید که پاها شکنندهتر از چشمانند
که اعصاب محکمتر از استخوانها
که قلب سفتتر از فولاد
آیا میدانستید که سنگهای راه گریه نمیکنند
که فقط یک نام برای وحشت وجود دارد
یک نام برای اضطراب
آیا میدانستید رنج را حدی نیست
و فاجعه را مرزی
این را میدانستید
شمایی که میدانید»
«آشویتس و پس از آن: هیچیک از ما باز نخواهد گشت»
اثر شارلوت دلبو[1]
- حرفهایی که در گلو مانده و خفقانآورند و درست مثل یک ایدئولوژی منسوخشده اندیشه را قفل میکنند
این نوشته قبل از هر چیز بیان خشم ماست، خشم ما البته از دشمن، از وقاحت دشمن، از سنگدلیاش، اما درعینحال خشم ماست از ناتوانی خود، از درماندگیمان، و اگر دست به قلم میبریم فقط به آن جهت است که معتقدیم مبارزه طبقات تئوریساز است و بیان حقایق آن میتواند به تغییر واقعیت منجر شود.
در این لحظات که آنها را چیزی جز درماندگی نمیتوان نامید نوشتن این سطور بسیار دشوار است. بهطور ناگزیری از خود میپرسی از این جملهپردازیها چه سودْ زمانی که هزاران کودک زیر آوار خانههایشان دفن میشوند؟ آیا درک بهتر یک فاجعه آنرا قابلپذیرشتر میکند؟ آیا زخمی را مرهمی؟ یا هیزمی است که بر حریقی میافکنیم؟
این قلمپردازیها طبعاً هرگز نباید مانع از آن شود که هر کاری که در توان داریم برای قطع این سلاخی، برای متوقف کردن این جنایات انجام دهیم. اما دریغ که فریادمان به جایی نمیرسد؛ در این بیرون معرکه، همدردی و همبستگی حداقل و متاسفانه حداکثر کاری است که از دستمان ساخته است. اما این «به جایی نرسیدن» هم نباید باعث شود کوچکترین تردیدی در فریادمان رخنه کند و درعینحال نباید موجب شود که از تلاش جمعی برای درک واقعی آنچه میگذرد باز بمانیم چراکه دانستن آنچه میگذرد و حضور واقعی این تحلیل چهبسا بتواند بر آنچه میگذرد موثر افتد. هرگز از یاد نبریم که "ایدهها زمانی که تودهگیر شوند به نیرویی مادی تبدیل میگردند."
درعینحال این احساس درماندگی و پُردوام بودن آن، مثل یک لکهٔ خون بر دیگر جدارههای ذهنمان نفوذ میکند و باعث میشود به تمایز واقعی میان این درماندگی و درماندگی دیگری که زحمتکشان غزه به آن گرفتارند دست یابیم. درماندگی ما درماندگی روشنفکرانیست بهستوهآمده که برای ارضا و خاموش کردن این خشم باید گزینشی انجام دهند. سوال کذایی «چه باید کرد؟» در برابرشان میدرخشد و همهٔ هموغم آنان را جذب میکند؛ چرا که آنها بهواسطه موقعیتشان، موقعیت اجتماعی و طبقاتیشان، از تجملِ گزینش برخوردارند. آنها میتوانند در میان انواع کُنشهایی که در مقابلشان است یکی را برگزینند و با محقق کردن آنْ وجدان برافروخته خود را تا حدی آرام کنند؛ «خوب است اعلامیه بدهیم یا تظاهرات کنیم؟»، «کجا تظاهرات کنیم؟ سفارت اسرائیل یا آمریکا؟»، «طرفداران حماس را بپذیریم یا نه؟»، « چطور با عربهایی که پرچم جمهوری اسلامی را حمل میکنند برخورد کنیم؟»، «میتینگ برگزار کنیم؟»، «از چه کسی دعوت کنیم؟»، …
جنبش دانشجویی در آمریکا، فرانسه و دیگر کشورها - که خوشبختانه بخش عظیمی از آن را جوانان یهودی تشکیل میدهند - علیرغم سرکوب و سانسور شدید اعمالشده توسط دولتهایی که همدست اسرائیل در قتلعام غزه محسوب میشوند - هرچهبیشتر قدرت میگیرد اما اینهمه در برابر واقعیت وحشتناکِ در جریان بسیار ناکافی جلوه میکند. اینها همه انواع و اقسام فعالیتهایی هستند که مسلماً ضرورند اما آنچنان در شرایط فعلی مبارزه طبقات در غزه «حداقلی» هستند که دیگر حتی وجدانمان را کمی آرام نمیکند و احساس خفقان و درماندگی، گلویمان را میفشارد؛ اما برای زحمتکشان غزه که زیر بمبها قرار دارند و برای یک تکه نان باید خود را به آبوآتش بزنند، این درماندگی از نوع دیگری است. این درماندگی معلول مناسبات سرمایهداری و نوکِ تیز این مناسبات در یک موقعیت خاص بحرانِ جهانیشدگی آن است که تمام اصول و قواعدی را که خودْ طی بیش از ۱۰۰ سال عَلَم کرده و خلقالله را از خلال دولت-ملتها، دموکراسی، حقوق بشر و حقوق بینالملل وادار به رعایت این اصول کرده و از خلال آنها نظم جهنمی خود را در لفافه رعایت حقوق انسانی به همه تحمیل کرده بود، زیر پا گذارده و دیگر خود را مُقیّد به آنها نمیبیند. سرمایه در جستجوی نظمی جدید که مؤید وضعیت جدید جهانی باشد خود را رها شده از این «بندها» میبیند و دیگر آشکارا از هیچ قتل و جنایتی رویگردان نیست. درماندگی ما از آنجاست که میبینیم تمام آنچه تا امروز آراممان میکرد و بهنحوی امکان میداد که به واسطه جایگاه اجتماعی و طبقاتیمان، علیرغم داد و فریاد علیه رابطه کار و سرمایه و تضاد جنسیتی و تمام ناعدالتیهای آنها، بر وجه بازتولید این رابطه اتکا کرده و در ضخامت اجتماعی تولیدشده زندگی کنیم؛ اما این درماندگی امروز آنچنان خود را در شکل بیهودگی آشکار میکند که تداوم آن جانکاه است. این بیهودگی را در این شکل حاد تجربه میکنیم زیرا در حالت غزه تغییر شرایط ضرورتی مطلق است و فریادهای ما لال و ناتوان. وضعیت امروز تمایز میان در غزه بودن و در غزه نبودن را نهتنها در وجه جغرافیایی-اقلیمی آن نشان میدهد بلکه در وجه طبقاتی آن نیز؛ و از اینجا دوباره به وجه بازتولیدی رابطه اساسی کار و سرمایه میرسیم و کسانی که تکیهزده بر رانت سیاسی منتج از آن، سودش را میبرند. آنها هستند که انتخاب میکنند، آنها هستند که گزینش دارند و بر اساس همین موقعیت به مذاکره و عدممذاکره (فعلاً) با اسرائیل مینشینند. همین خط ارتباطی، یعنی بازتولید نظام است که به حدوحدود ملی مبارزه پرولتاریای فلسطینی شکل داده و او را در موقعیت خطیر و تراژیکی قرار میدهد: مردن زیر بمبهای اسرائیلی یا در جدال با کاسبکاران مسئله ملی.[2] درعینحال در این گزینشِ ناممکن، زمانی که دولتهای غربی، خود، تمام اصول، مرام و حقوق دموکراتیک بینالملل را به خاک میسپارند، ما شاهد ورشکستگی افق سیاست بورژوایی به معنای کامل کلمه میشویم. این درسی است برای همه، که به بهای بینهایت سنگینی برای زحمتکشان فلسطینی تمام میشود و ادغام همین درس در مبارزات آتی زحمتکشانِ جهانْ چهبسا افقهای تازهای بگشاید.
باری، در این شرایطی که از همهجهت به بنبست میماند، نباید از پیشرفتن بازماند.
امروز که بیش از دویست روز از آغاز قتلعام غزه میگذرد، دیگر بر همه روشن است که مسئله بالاتر از کنار زدن و به حاشیه راندن یک جمعیت زائدشده فلسطینی است. خشونتی که اسرائیل به بهانه انتقام گرفتن از حماس از خود نشان میدهد و اصرار دیوانهوار و افسارگسیختهاش در این عرصه، بیش از هر چیز نشانگر آن است که نهتنها باید فلسطینیان را از غزه بیرون راند یا به قتل رساند بلکه در خاک منطقه غزه گنجی نهفته است که اسرائیل قصد دارد تمامیت آن را غصب کند. شانتاژ وقیحانه اسرائیل در ارتباط با رساندن غذا و دارو به اهالی گرسنه و تشنه در برابر آزادی گروگانها نشان میدهد که قصد دارد کل خاک غزه را ببلعد و در این راه از هیچ جنایتی رویگردان نیست. بار دیگر سروکله رانت ارضی و نفتی ، این بار بهطور مستقیم و در خاک خود فلسطین پیدا شده و این جنگافروزی هزینهایست که اسرائیل حاضر است با کمال میل برای دستیابی به آن بپردازد. دیگر مسئله صرفاً کنار زدن جمعیتی مزاحم و حقطلب نیست که ساکن یک منطقه است، بلکه مالخودکردن سرزمینی است که ناگهان در آن گنج پیدا شده است. ازهماکنون آقای جارد کوشنر، داماد ترامپ، از برج عاج خود سَرَکی به بیرون کشیده و به همراهی شرکتهای معاملات ملکی در حال فروختن زمینهای غزه برای ویلاسازی مجلل در کنار دریا هستند (البته فقط به یهودیان اسرائیلی-آمریکایی!) و معاملات پشتپرده حول گازِ کنارهٔ غزه در جریان است. ایشان طی مصاحبهای در دانشگاه هاروارد میفرمایند که «باید کار را تمام کرد و فلسطینیان را به صحرای نِگِوْ راند»[3] تا بشود از این منطقهْ سود سرشاری به دست آورد.
آری، اسرائیل با قدم گذاردن بر اجساد فلسطینیان به جستجوی طلا میرود.
درعینحال فراموش نکنیم که تمرکز افکار عمومی نسبت به غزه به اسرائیل اجازه داده است در کناره باختری شهرکهای استعماری و غیرقانونی خود را با شدتی روزافزون گسترش دهد. دولتی که وقیحانه حکم دادگاه لاهه در ارتباط با نسلکشی را به سُخره میگیرد از سلبمالکیت غیرقانونی چه هراسی میتواند داشته باشد؟! کولونهای هرچهبیشترمسلحشده که از حمایت کامل ارتش برخوردارند در این مناطق با بدترین نوع تحقیرها، خشونتها و جنایات با اهالی رفتار کرده و دنیا کاملاً نسبت به این مسئله بیتوجه میماند. همانطور که خانم مژگان نوی در مصاحبه خود با اندیشه و پیکار[4] میگوید ۱۶ منطقه فلسطینی تا روز ۷ آوریل، توسط کولونها غصب شده و این جریان ادامه دارد.
اِگْزودوسی دیگر
بنابر نوشتهٔ ژروزالمپُست، بایدن با اتکا به پیشنهاد نتانیاهو اعلام کرد که قصد دارند بندری موقت در غزه بسازند[5]. ظاهر قضیه این است که به پناهندگان فلسطینی کمکرسانی شود. دولت آمریکا درست همزمان با ارسال سلاح، پول و مستشار نظامی به اسرائیل برای قتلعام فلسطینیان، برای آنکه همدستیاش در جنایات اسرائیل در غزه کمرنگ شود، جلوی تلویزیونها و رسانههای آمادهبهخدمت، به یک عملیات آذوقهرسانی هوایی دست زد. در جریان این عملیات مضحک، بستههای آذوقه بر سر بچههای بیچاره و گرسنه غزه فرود آمد و چند تن از آنها را به هلاکت رساند. برخی از جوانانی که به دنبال بستههای بهدریاافتاده بودند هم، جانشان را در این راه از دست دادند. هماکنون اجازه ساختن یک بندر موقت در کناره غزه توسط اسرائیل داده شده است اما کیست که نداند هدف این بندر موقتْ شانتاژ وقیحانه غذا در مقابل اخراج است؛ اخراج فلسطینیان و پاکسازی قومی از طریق کشتیهای آمریکایی. کشتی اگزودوس هزاران یهودی را در سال ۱۹۴۷ به فلسطین وارد کرده بود؛ این به برگشت همان کشتی میماند با این فرق که محمولهٔ آن این بار فلسطینیان هستند. به این ترتیب حلقهای که ۷۷ سال پیش با مهاجرت یهودیان باز شده بود با اخراج فلسطینیان از همان راه بسته میشود. آیا بزودی شاهد یک فیلم هالیوودی با شرکت یک پُل نیومن آمریکایی در نقش یک مبارز فلسطینی خواهیم بود؟
*******
واژه اخبار، واژه جنگ، واژهها و ارقام…
- اخبار، واژه ژِنِریک وحشتناکی است که انگار مثل یک دستگاه پِرِس، واقعیتها را در هم لهولورده میکند تا محصول یکقدشده و بیضخامت آن، به آسانی در گلوی خلقالله سُر خورده و پایین رود. دیگر میان نرخ رشد فلان کشور، زلزلهای در بهمانجا، گربهای که زیر ماشین گرفتهشد، دخترکی که ناپدید گشت، آبوهوای فردا و قتلعامی درحالوقوع تمایزی نیست. در این فرایند راحتالحلقومسازیِ رسانهایْ واژهها و ارقام نقش رمزآمیزی دارند. صحبت از 'جنگ' غزه میشود بدون آنکه دو دولت و دو ارتش با یکدیگر در جنگ باشند؛ چه جنگی در جریان است، زمانیکه یک ارتش بینهایت مجهز به جان مشتی مردم بیپناه افتاده است؟ از 'قربانیان' که کشته میشوند صحبت میشود گویی که یک زلزله یا یک فاجعه طبیعی روی داده است؛ اینها قربانی نیستند، بلکه همه مقتولین قتلعامی تمام عیار، محصول مناسبات سرمایهداری هستند که هر لحظه در حال وقوع است.
از طرف دیگر استفاده از این واژه جنگ به صهیونیستها امکان میدهد که هر کشتاری را توجیه کنند. میشنویم که «بله، در جنگ تلفات غیرنظامی بسیاری پیش میآید و این بسیار غمانگیز است»؛ اما در اینجا جنگی در کار نیست که تلفات جانبی در کار باشد در اینجا تلفات جانبی هدف این تهاجم است.
از همان ماه اول آغاز تهاجم به غزه همه رسانههای غربی به کار گرفته شدند تا فلسطینیان را «داخلآدم» حساب نکرده و منکر انسان بودنشان شوند؛ مدیریت روزنامهٔ «معتبری» مثل نیویورک تایمز، اول هر ماه برای خبرنگاران خود که 'جنگ غزه' را پوشش میدهند، فهرستی از لغات ضالّه تنظیم میکند که باید از آنها پرهیز نمود! واژههایی مثل 'کشتار'، 'قتلعام'، 'پاکسازی قومی'، … و حتی 'سرزمینهای اشغالی'![6]
وقتی کسی که به قتل میرسد به یک رقم تبدیل شود[7] یا وقتی که ارقام 'قربانیانِ' یک 'واقعه' به دادهای تاریخی تعبیر میشود؛ انگار ارقام مضمون خود را، موحش بودن خود را، با اتکا به استدلال لرزانِ «مکرر بودن» پنهان میسازند. «مگر استعمار بریتانیا در استرالیا همین کار را نکرد؟»، «مگر اروپاییها و سپس خود آمریکاییها خدمت بومیان نرسیدند؟» … مکرر بودنی که هیچ توجیهی برای تکرار معاصر و آتی آن فراهم نمیکند. اینکه بدانیم بومیان آمریکا چطور قتل عام شدند، اینکه بدانیم در استرالیا ۵ میلیون و نیم بومی این کشور نسلکشی شدهاند، اینکه بدانیم در کنیا چند میلیون بومی به خاک افتادند یا در آفریقای جنوبی چه بر سر بومیان آوردند … چگونه میتواند قتلعامی که زیر چشممان اتفاق میافتد و بهطور مستقیم شاهد آن هستیم را توجیه کند؟ حتی اگر تصور کنیم در سنجش قساوت انسان تغییری روی نداده، یعنی امروز همانقدر قسیالقلب هستیم که صد سال پیش بودیم، آیا شرایط تاریخیِ بهوقوعپیوستن آن فجایع را میتوان با شرایط امروز مقایسه کرد؟ شاید به دلیل کارکرد نداشتن این استدلال است که رهبران اسرائیل انسان بودن فلسطینیان را منکرند یعنی موضوع سنجش خود را اساساً تغییر دادهاند. آیا کسی از نابودی دایناسورها به مثابه قتلعام صحبت میکند؟
بیحسی ما به ارقام از طریق رسانهها تقویت میشود. وقتی ۳۵ هزار کشته یک طرف افتادهاند، ۵۰۰ کشته کناره باختری دیگر چه اهمیتی دارد؟ یا فردا که تعداد قربانیان به ۳۰۰ هزار نفر رسید، برای جامعه بینالمللی و اذهان خلق الله چه فرقی میکند؟ رسانههای غربی تمام این اجساد را زیر بلدوزرهای خود صاف میکنند.
اما از آن طرف، تمام داد و قال رسانهها بر سر صدواندی گروگان اسرائیلی گوش دنیا را کر میکند در شرایطی که ششهزار گروگان فلسطینی در زندانهای اسرائیل میپوسند.
در وضعیتی هستیم که واژهها لال و گنگ میشوند، زمانی که در واقعیت، در آنچه زندگی میکنیم، تعریف واژهها لبریز میشود، سرمیرود و فرو میافتد. آنچه همه 'مسکن' خود تعریف میکنیم، یعنی ساختمان، آپارتمان، خانه … برای آوارگان فلسطینی میشود اردوگاه و سپس پناهگاه و در شرایط فعلی چادری یا تکه پلاستیکی در کُنجی مخروبه در تلی از آوار … 'خانه'ات دیگر در یک گوشه مخروبه است که در آن، بر زمین نشستهای با دو زانوی در بغل گرفته و در انتظار باران یا بمباران. از 'وسایل خانگی' فقط یک لَگن پلاستیکی داری که اگر روزی، روزگاری به محلِ پخش غذا رسیدی، از این موهبت الهی کمی خوردنی به تو هم برسد البته اگر توانستی از زیر ازدحام و فشار و لگدهای دیگران و دست آخر گلولههای اسرائیلی و خودِ محمولههایی که بر سرت فرود میآیند جان سالم به در ببری. 'غذا'، 'صبحانه'، 'ناهار' و 'شام' میشود این آب زیپویی که در آن چند تکه سیبزمینی میلولند و باید به هزار دریوزهگری به کف آوری؛ 'آشامیدنی' میشود این آبِ بارانِ مُلوثی که از روی زمین به پیاله جمع میکنی؛ وقتی یک لقمه نان را پنج شش بچه کوچک تکهتکه کرده و هر کدام با متانت به اندازه یک بند انگشت نان برمیدارد، آن هم پس از آنکه از پدر اجازه گرفته باشد؛ وقتی 'لباس' میشود تکجامهای که ماههاست به تن داری؛ وقتی از 'خانواده' چیزی باقی نمانده مگر یادِ پدر، در کفن پیچیدهشده در گوری دستهجمعی، 'خویشاوند' شد دستی که کسی احیاناً به سویت دراز کرده است؛ 'گرما' فقط حرارت درونی بدن … واژههای این واقعیتها وجود ندارند زیرا کسی تاکنون چنین فجایعی را نزیسته بوده است.
هر کدام از این تقلیلها واژه 'زندگی' را مَحوْتر میکند؛ انگار واژهها به نوعی بیماری کمخونی گرفتار شده باشند که رفتهرفته رنگپریده و تقلیلیافته میشوند، انگار که جانشان از جسمشان نَشت میکند و تحلیل میرود.
خلق فلسطین در حال تدوین واژهنامه زندگی در عدم است؛ تعریفی از دوزخ که در همین جا، حیوحاضر تجربه میکند. تعریفی از زندگی که مفهوم زندگی از آن فرار میکند.
وقتی زیر قلم دوستمان زیاد مدوخ که با شجاعت در غزه مانده است میخوانیم «شش ماه گذشت»، او از ماههای تقویمی صحبت نمیکند؛ این شش ماه به ابدیتی میماند که در جهنم گذشته باشد، به درازای بالقوهگی عمر هر کدام از ۱۵ هزار کودکی که به خاک سپرده شدهاند؛ حیرت زیاد مدوخ از سرعت گذشت زمان نیست که بالعکس از امکان چنین شمارش بیمعنایی است!
وقتی هر دقیقه زنده ماندن به معجزه بماند، زمان قطرهقطره و لحظهبهلحظه میگذرد؛ وقتی چند ساختمان را با یک بمب از روی زمین محو میکنند، تعداد قربانیان را نه به 'نفر' بلکه به خانواده و خانوار رقم میزنند.
زمانی که واژهها و ارقام لال میشوند، بیش از هر اخبار یا عدد و رقمی، شاید برخی جزئیات، صحنهها یا وقایع بهظاهر پیشپاافتاده واقعاً گویای آنچه میگذرد باشند:
مثلاً وقتی صحبتهای دکتر سیما جیلانی را میشنویم:
- دکتر متخصص اطفال خانم سیما جیلانی دو هفته اوایل ماه فوریه را در چهارچوب یک سازمان بشردوستانه داوطلبانه از آمریکا به غزه رفته و در بیمارستان الاقصی به درمان کودکان پرداخته است[8]. او روزهای باورنکردنی فعالیت خود را در اورژانس شرح میدهد. او تعریف میکند که روزی جوان ۲۳ سالهای را به اورژانس آوردند که پایش فقط با پوستی به بالای لگن خاصره وصل بود؛ نیمه جلیقهای بر تنش باقی بود که نام اونروا بر آن نقش داشت؛ دکتر گفت تنها التیامی که میتوانستم برای او فراهم کنم، این بود که با دستمالی مرطوب لبهای خشکش را کمی تَر کنم. او بدون مرفین، در همانجا، در حالی که دست دکتر را در دست داشت بدرود حیات گفت. چند ساعت بعد یک پای تنها، بله یک پا، با پوتین و جوراب به بیمارستان رسیده بود. آیا این دو، آن جوان و این پای تکافتاده نسبتی با هم داشتند؟
بچههایی که با جراحات عمیق به اورژانس میرسند و پزشکان توان آرامکردن آنها را بهدلیل عدم وجود مُسکن یا داروی بیهوشیِ موضعی ندارند؛ دکترهای متخصص اطفال بَلَدند که چگونه حواس بچهها را در این گونه موارد پَرت کنند تا مثلاً زخم را بخیه بزنند؛ اما دکتر جیلانی میگفت که در اینجا استفاده از هیچکدام از این ترفندها ممکن نیست؛ نمیتوانی از او بپرسی «بهترین دوستت کیست؟» - او مرده است؛ «اسم عروسکت چیست؟ » - زیر آوار خانه مانده؛ «مادرت کجاست؟» - بچه یتیم است؛ «چه غذایی دوست داری؟» - آخرین باری که او غذایی خورده یادش نیست؛ … دکتر میگوید هیچ گوشهای از زندگی این بچه چیز دلپذیری وجود ندارد که احیاناً بتوان با ارجاع به آن حواسش را پرت کرد و با این یادآوری آسیبی شدیدتر از خودِ درد به او وارد نیاورد!
یا باز وقتی میشنویم:
- والدین غزهْ بر اعضای بدن بچههایشان نام آنها را مینویسند تا شاید کسی که آنها را در پارچهای که قرار است کفنشان باشد میپیچد و به قبری دستهجمعی میسپارد بداند که این اعضای از هم جدا شده احیاناً متعلق به یک نفر هستند و بتواند این پازل انسانی را حل کند. این تَشتُت در جسمهای کوچک انسانی، اگر نکیر و منکری وجود میداشت بساطشان را به کل مختل میکرد. آنها دیگر نمیدانند در برابر این همه جانهای قطعهقطعهشده از چه کسی باید سوالهای تقدیری را پرسید؛ این کس دیگر موجودیتی نداشته و حتی دمودستگاه الهی توان بازشناسی او را ندارد. این کودک فلسطینی نه در این دنیا شناسنامهای داشت و نه در دیگری!
آیا بهراستی میتوان مردمی را که در چنین شرایطی به حال خود رها شدهاند مورد سرزنش قرار داد که چرا به عدالت الهی و نمایندگان قلابی آن امید بستهاند؟
یا وقتی میبینیم:
-دخترکی معصوم را که لای خرابههای خانهاش به دنبال دست ترحمی پرسه میزند یا آن دیگری که با متانت در حلقه برادران و خواهرانش حول پدر نشسته و برای 'نوشیدن' یک جرعه آب که سهم اوست از او اجازه میگیرد.
از ترازنامه کشتار ارتش اسرائیل در غزه چه باید گفت تا دهشت بیانتهای آن تکانمان دهد؟ تا بر وجدان ما همان نرود که رسانههای غربی تجویز میکنند و درماندهْ شاهد فروافتادن «اخبار» غزه از صدر صفحه اول و غرقشدن تدریجی آن زیر آگهیهای وفات در صفحات پایانی روزنامه باشیم. از آبرفتن سرمقالهها به یک پیام تلگرافی تکخطه که آمار «قربانیان» نوار غزه از ۳۰ هزار نفر گذشت، از جمله بیش از دههزار کودک؛ چندین هزار قربانی زیر آوار و نزدیک به صد هزار مجروح …اینکه بگوییم هر روز نزدیک به ۲۵۰ نفر که اکثرشان بچه و سالمند هستند 'کشته میشوند'، به قتل میرسند، چه چیز به درکمان میافزاید؟ درک ما از شرایط مدتهاست که به تَه نشسته است و غمِ غزه جانمان را میکاهد؛ هر بار به خود میگوییم بالاتر از سیاهی مگر رنگی هست؟ ولی نبوغ وحشیانه و خشونتبار اسرائیل هر لحظه نشان میدهد که بالاتراز سیاهی قوس و قزحی از ظلمات به پاست، بله بالاتر از سیاهی هم رنگی هست و خلق فلسطین این ظلمات را پله به پله زندگی کرده و در تکتک سلولهای بدنش احساس میکند.
دیگر به تکرار هزارباره فجایع هزار بار شنیدهشده ارتش اسرائیل نمیپردازیم هرچند نبوغی که اسرائیل در تعالی خشونت بهکار میبرد شگفتانگیز است و اگر نوبلی برای اعمال توحش وجود میداشت یقیناً به نتانیاهو و موجودات زیر دست او تعلق میگرفت. اگر آیشمن یا رودولف هِس هنوز زنده بودند، جلوی نتانیاهو یا بنگویر لُنگ میانداختند، آنقدر که اینان با ظرافت و تداوم چاقو را در زخم میچرخانند. راستی چقدر میتوان مُرد؟ این خشونت مکرر و مداوم که هر وجب از خاک غزه را دوباره و دوباره بمباران میکند، افسانه دفاع از خود و مبارزه با حماس را به لطیفهای بیمزه تبدیل کرده است. دیگر روشن است که هدف، غیرقابل سکونت کردن این منطقه است تا بشود بر زمین صدبار سترونشده آن یک مجتمع بزرگ گازی یا یک شهرک ویلایی کنار دریا کاشت.
این چنین است که دنیا بچههای فلسطینی را به آغوش (خیلی خیلی) گرم موشکهای نقطهزن و عطوفت پهپادهای هدایتشده از دور خود سپرده است.
برای اپراتور این پهپاد که در تلآویو نشسته، چهبسا این خشونت مخملین معنایی عینی ندارد، او این خشونت را مستقیماً نگاه نمیکند؛ چند لکه کوچک روی مانیتور، چند دکمه که فشار میدهد و از بالا با دوربینهای ماهوارهای این لکهها را پاک میکند و ... این بازیِ غرقِ در خونیست که هیچ لکهای بر دستهای او نمیگذارد و میتواند با همان دستهایی که دهها کودک را در ساعات اداری به قتل رسانده، شبهنگام، وقتی به خانه بازگشت با دخترک ۵ سالهاش بازی کند. البته که او خود را بیگناه میداند زیرا فقط از دستورات مافوق تبعیت کرده است؛ مافوق نیز خود را بیگناه میداند چرا که از مقامات بالاتر و مقامات بالاتر… که در نهایت به نتانیاهو، امالک، تورات و سیاست خارجی دولت آمریکا و غرب … و همینطور به بالا تا برسیم به خدایی که دیگر دست هیچ قانونی به او نمیرسد.
و همه این وحشیگری زیر لحاف مخملین فنآوری بینالمللی پنهان است.
دادگاه لاهه و انتقام اسرائیل از اونروا (آژانس امدادرسانی و فعالیت برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک)
درست در همان روزی که دادگاه لاهه اسرائیل را موظف کرد که کمکرسانی به اهالی غزه را تسهیل بخشد و قاعدتاً این تصمیم دادگاه میبایست در رسانههای غربی انعکاس زیادی پیدا میکرد، شاهد آن بودیم که روزنامه نیویورکتایمز خبر مربوط به تجاوزات ۷ اکتبر را دوباره عَلم کرد[9]؛ بلافاصله پس از آن، روزنامهای مثل تایمز آغاز به سمپاشی علیه اونروا نمود یعنی علیه شریان حیاتیای که از ۱۹۴۸ تاکنون پناهندگان فلسطینی را به زندگی وصل میکند.
ناگهان موضوع اصلی از قتلعام در حال وقوع در غزه منحرف شده و مسئله محوری بررسی اتهام شرکت عناصری از اونروا در حمله ۷ اکتبر شد که بر اساس اتهامات بیپایه اسرائیل شکل گرفته بود. بنابر ادعای یک خانم خبرنگار( که پس از بررسی رسانههای مستقل معلوم شد در واقع سخنگوی ارتش اسرائیل است) گویا ۱۲ نفر از کارکنان اونروا از میان کل ۱۳۰۰۰ نفر به نحوی با حماس در ارتباط بوده و در عملیات ۷ اکتبر شرکتی مستقیم یا غیر مستقیم داشته اند. برای نشریات غربی و همینطور برای دولتهای غربی تحقیق و بررسی این اتهام هیچ گونه اهمیتی نداشت. آنها که در مورد جنایات ارتش اسرائیل، حتی زمانی که بهطور زنده در ویدیوها ضبط شده، ماهها کمیسیون بررسی و تحقیق تشکیل میدهند و دست آخر آنها را به فراموشی میسپارند؛ مثال بارز دیگری از این چشمبستن بر جنایات اسرائیل به موشک بستن اعضای کمیته آمریکایی غذارسانی و قتل ۷ نفر از آنها بود که زیر چشم دنیا و مستقیم صورت گرفت؛ این بار هم تحقیقات در این باب تا ابد طول میکشد و هیچ صحبتی از مسئولیت اسرائیل نمیشود ، اقدام علیه آن که هیچ!!!
باری، جامعه بینالملل اخبار جعلی مربوط به اونروا را چشم بسته پذیرفت؛ حتی این نکته که این اتهام از جمله از جانب همان خبرنگاری مطرح گشته بود که در تمام دروغ پردازیهای ۷ اکتبر دستداشت برای آنها اهمیتی که نداشت هیچ، ظاهرا آن را تایید هم میکرد.
دولت انگلستان بلافاصله در همراهی با آمریکا و چند دولت اروپایی دیگر کمکهای خود را به اونروا قطع کردند. این نقشه خیلی قدیمی اسرائیل در نابود کردن اونروا بود که این بار بهبهانه هفت اکتبر به اجرا در میآمد و در واقع انتقامی بود که اسرائیل از سازمان ملل و دادگاه لاهه میگرفت. ترامپ در زمان ریاست جمهوری خود این طرح انحلال اونروا را مطرح کرده بود و امروز زیر دولت بایدن عملاً همه دولتهای غربی دستبهدستهم بر قتل عام غزه صحه میگذارند. دیگر امروز صحبت از چند ده هزار قربانی بمبارانها نیست بلکه چند صد هزار نفر که از گرسنگی تلف خواهند شد. حتی اگر امروز مرز رفح باز شود و کامیونها به درون غزه وارد شوند از میان رفتن اونراو و نهادهای توزیعی آن باعث میشود که نتوان به سرعت جلوی مرگومیر فلسطینیان در اثر گرسنگی و بیدارویی را گرفت.
چهره اهالی غزه از هماکنون تکیده، لاغر و نحیف میشود درست مثل عکسهایی که از یهودیان در زمان فرار نازیها و باز شدن اردوگاهها گرفته شد. مرگ هر لحظه در انتظار فلسطینیان در غزه و بهخصوص فرزندان آنهاست که در زندانی گیر افتادهاند که زندانبان کوچکترین رحمی به آنان ندارد.
بلافاصله پس از انتشار خبر مربوط به اونروا در رسانههای غربی، دوباره خبر تونلهای زیر غزه مطرح شد؛ نیویورک تایمز صحبت از بیش از ۴۰۰ مایل [۶۴۳ کیلومتر] تونل نمود، یعنی سه برابر مترو پاریس !! این امر با توجه به کل مساحت غزه، خندهآور است؛ چطور ممکن است که در مساحتی ۳۶۵ کیلومتر مربعی بتوان بیش از ۶۰۰ کیلومتر تونل تعبیه کرد؟ اگر عرض هر تونل را ۲ متر هم تصور کنیم و تونلها هیچ فاصلهای با هم نداشته باشند، باز هم این امر نیاز به بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر مربع دارد یعنی بیش از سه برابر مساحت کنونی کل نوار غزه!! آنها مدعی هستند که زیر خاک غزه شبکه مترویی به بزرگی شبکه مترو نیویورک وجود دارد! با این حساب صد البته لازم است اسرائیل برای از میان بردن این تونلها صد بار خاک غزه را زیر و رو کند!!! نیویورک تایمز ۱۶ ژانویه ۲۰۲۴ از قول ارتش اسرائیل صحبت از ساختمانی ۷ طبقه در زیرزمین میکند! به راستی که باید به معماران غزه نوبل آرشیتکتور داد!
البته این گفته از جانب کسانی که مدعی بودند حماس چهل نوزاد را به قتل رسانده و مثل لباس از بند آویزان کرده است یا که صحبت از |در تنور سوزاندن نوزادان| کرده بودند، یا تجاوز وسیع به دختران و زنان یهود امر غریبی نیست؛ این صرفاً درک آنان را از فهم و شعور مخاطبانشان نشان میدهد.
شیوه خبررسانی رسانههای رسمی در غرب (در شرق به خود این دردسرها را نمیدهند و «اخبار ناجور» را از بیخ سانسور کرده و خدمت پخشکننده آن میرسند!) بهنحوی است که منجر به نوعی فرسایش احساس همدردی و نوعپرستی میگردد؛ این شیوه باعث همسنگشدن، همتراز شدن وقایع میشود بهطوریکه ممکن است همسایهات سر مادرش را جلوی در خانه گوشتاگوش ببرد و تو از کنارش در کمال ادب، سلام و احوالپرسی کُنان بگذری! «روز بخیر! چه صبح خوبی!»
این چنین بود که درست در روزی که دولتهای غربی کمک خود را به نهاد دفاع از فلسطینیان در سازمان ملل قطع میکردند به جای پرداختن به این امر حیاتی تمام خزعبلات دستگاه تبلیغی ارتش اسرائیل را از نو بیرون کشیدند تا این خبر وحشتناک که به معنی قطع شدن رگ حیات مردم فلسطین است زیر آوار دروغهای روزمرهشان مدفون شود.
در فردای جنگ دوم جهانی، آغاز جنگ سرد و بحبوحهٔ جنبشهای ملیخواهانه در منطقه، غرب برای جلوگیری از نفوذ شوروی در خاورمیانه و برای آنکه کشورهای عربی را که زیر فشار هجوم پناهندگان فلسطینی بودند به بغل شوروی نفرستد، اونروا را بهوجود آورد. اما امروز در بحرانی که سرمایهداری بینالمللی با آن مواجه است، این «تعادل» نهتنها بکل بهمخورده بلکه اصلاً از میان رفته است. این موازنه جدید بینالمللی و چرخش به راست غرب است که به اسرائیل اجازه میدهد که اینطور بیشرمانه و با وقاحت حقوق بینالملل که هیچ، سادهترین حقوق انسانی را لگدمال کند.
این فرایندْ خود، اگر نگوییم مضحک بودن، حداقل بیفایده بودن جامعه بینالملل و نهادهای آن را برای زحمتکشانی که همواره زیر فشار استثمار لِهولورده میشوند بهخوبی نشان میدهد و وادارمان میسازد که به فاصلهای آگاه شویم که از ریشه میان حقوق و واقعیت روابط تولیدی وجود دارد زیرا که روابط تولیدی باید از خلال نهادهای روبنایی بگذرد تا در حقوق بیان گردد. حقوق خصوصی و مدنی هم بدون یک تضمین اجرایی، یعنی اجبار قانون که در حقوق جزایی مطرح میشود معنایی ندارد. تضمینکننده این حقوق هم دولتها هستند که خود منافع طبقه حاکم را پاسمیدارند.این دولتها هستند که انحصار اعمال خشونت را در اختیار دارند و اساساً از مناسباتی دفاع میکنند که در حقوق، بر اساس روابط مالکیت تکامل پیدا کرده و جاری شده است. پس در نهایت این روابط تولیدی هستند که تعیینکننده بهشمار میآیند، اما این روابط تولیدی برای طی کردن سطوح روبنا، برای گوشتوپوست پیداکردن باید از مدارج ایدئولوژی و در نتیجه دستگاههای ایدئولوژیک دولتی و همچنین رسانهای بگذرند تا مشروعیت اجتماعی کسب کنند؛ پس دستآخر همیشه شریان حیات حقوق، بودونبودشان در اختیار دولتهاست.
از کشف قاره آمریکا در پایان قرن پانزدهم تا نیمه قرن بیستم عصر استعمار است که کشورهای اروپای غربی حاکمیت خود را در سطح جهان گسترش میدهند؛ اسپانیا و پرتغال در قرن شانزدهم، هلند در قرن هفدهم، انگلستان و فرانسه در قرن نوزده و ایالات متحده در قرن بیستم.
این حاکمیت از خلال فتوحات نظامی و عموماً به بهانه اشاعه مسیحیت یا «ارزشهای متمدنانه غرب» انجام میگرفت، اما اساساً با هدف تطمیع اقتصادی و سود جستن از معادن و منابع طبیعی، محصولات و دست آخر نیروی کار مستعمرات بود که تحت عنوان تجارت سیاهپوستان بهطور مثلثی میان سه قاره انجام میگرفت.
تا معاهده وستفالی در ۱۶۴۸، درگیری بین قدرتهای اروپایی عمدتاً در اشکال مذهبی برگزار میشد. جنگهای سیساله یا هشتاد ساله که در وستفالی به صلح منتهی گشتند از آن جمله بودهاند.
رابطهای که از زمان تشکیل دولتهای متمرکز در اروپا بهوجود آمده بود و پیمان وستفالی مناسباتشان را تنظیم میکرد، زیر فشار تغییر و تحولات رشد سرمایه و درگیری آن با مناسبات کهن، مبارزات اجتماعی و انقلابها شکل خاص رابطه دولت-ملتها را به جوامع تحمیل کرد. با رشد سرمایهداری در اروپا که مبنای عصر روشنگری و انقلاب فرانسه به این طرف شد همه قدرتهای بزرگ حاکمیت خود را با استناد به حقوق بشر و بیانیه آن و همینطور تمدن غرب و دموکراسی به مثابه یک سیستم سیاسی سازمان میدهند.
مجموعه مدون قواعد و اصولی که در پهنه یک کشور مبنای دولت میشوند با برخورداری از انحصار در اعمال خشونت، پیکره حقوقی آن دولت را پایه میریزد. این حقوق نتیجه تنظیم مناسبات طبقاتی درونی یک کشور است و نفس وجود آن، وجود دیگر دولتهای مستقل را مفروض دارد چرا که وجود یک دولت بهمعنای وجود سیستمی از دول است.
با به وجود آمدن دولتهای مدرن در قرن ۱۷ و ۱۸، وارد مرحله تعیینکنندهای برای حقوق بینالملل میشویم. دوران روشنگری موجب هماهنگ شدن و عقلانی شدن این حقوق است. این فیلسوف بزرگ انگلیسی جرمی بنتام بود که در پایان قرن ۱۸ نام حقوق بینالملل را اولین بار بر این مجموعه قواعد و پیمانها گذارد؛
اما تاریخ تحولات دو قرن و نیم اخیر نشان داده است که چقدر این بشر و همینطور تمدنی که ساخته و زاده اوست قابل تفسیر و تابع منافع قدرتهای حاکم است.
در نتیجه درست همانطور که حقوق در عرصه داخلی بیان نوعی تعادل قوا بهنفع طبقه حاکم داخلی است، حقوق بینالملل هم این توازنقوا را در سطح جهانی بهنفع قدرتهای مسلط جهانی تعریف میکند. به همین دلیل نباید آنچه را دولتها در ارتباط با ارزشها و ایدئولوژیهای خود میگویند باور کرد و همواره باید به انگیزههای سیاسی و در نهایت اقتصادی این رفتار در مناسبات اجتماعی دست یافت. به هیچ وجه نباید تصور کرد که دولتها از سر دلسوزی و یا انساندوستی دست به کاری میزنند.
مثلاً آن چیزی که در بیانیه ۱۴ مادهای ویلسون در مورد حقوق خلقها آمده و در دل ستمدیدگان امید و آرزوی رهایی را به ارمغان آورد صرفاً برای جلوگیری از نفوذ روزافزون شوروی کمونیستی بود و همینطور بازتقسیم جهان میان متفقین پیروز.
جالب است که یادآوری کنیم که بیانیه ۱۴ مادهای ویلسون معروف به معاهده صلح که در اساس توافق ورسای پس از جنگ جهانی اول قرار گرفت و همینطور مبانی اساسنامه جامعه ملل (۱۹۱۹) را فراهم آورد و اصولی مثل دموکراسی، آزادی مبادلات و آزادی تجارت دریایی بینالملل و … حق تعیین سرنوشت خلقها را در خود داشت، شامل ممالک مستعمره نمیشد و برعکس، مناطق نفوذ قدرتهای بزرگ را دوباره تعیین میکرد. در این بیانیه از این خلقها به عنوان «مردمی که هنوز توانایی اداره خود را ندارند» نام برده میشود و به همین دلیل حاکمیت قدرتهای بزرگ پیروز در جنگ جهانی کماکان محفوظ میماند؛ این بیانیه را سنای آمریکا تصویب نکرد و در نتیجه خود این کشور به عضویت جامعه ملل در نیامد.
استعمارزدایی و استقلال سیاسی کشورهای مستعمره تحول مهمی بود که در فاصله دو جنگ - و برای بسیاری از مستعمرات پیشینْ پس از جنگ جهانی دوم - و به یمن مبارزات رهاییبخش خود این کشورها محقق گشت.
در تشکیل سازمان ملل (۱۹۴۸) حق تعیین سرنوشت خلقها، دوباره درِ باغِ سبزی بود که «بر اساس برابری حقوقی خلقها در تعیین سرنوشت خویش» به مستعمرات نشان داده شد اما در مصوبات، در جریان جنگ و پس از آن صحبتی از آن نشد. در کنفرانسهای بینالمتفقین، (یالتا، تهران، پوتسدام) قدرتهای بزرگ مستعمرات را داخلآدم حساب نکرده و مناطق نفوذ خود را تعریف و تقسیم کردند. در عینحال برای حفظ بازوی خشونتی که ملزومه هر نوع حقوقی است ناتو یا پیمان آتلانتیک شمالی به نام حفظ امنیت جهانی بهوجود آمد. (۱۹۴۹)
باری، آنچه حقوق بینالملل انجام میدهد در واقع نظاممند کردن توازن قوای بینالمللی در یک مرحله تاریخی، زیر سیطره قدرت مسلط است. مرحله تاریخیای که خود نتیجه مناسبات اقتصادی حاکم در سطح کشورها و در سطح جهانی است. اما این مناسبات هرگز لخت و عور عمل نمیکنند و نیاز دارند که خود را در هالهای از ایدئولوژی، مذهب، اخلاق و فلسفه بپیچند. این وظیفه دولتهاست که این مضامین را -یا بهتر بگوییم درک طبقه حاکم خود از این مضامین را- با اتکا به دستگاههای ایدئولوژیک دولتی و خشونت انحصاریای که در دست دارند - ابتدا در سطح یک کشور و سپس در عرصه حقوق بینالملل رایج ساخته و آنرا تضمین سازند.
هر تغییری در عرصه حقوق بینالملل دهها سال و بیشتر طول میکشد تا ثبت شده و بهصورتی جهانشمول اجرای آن برای همه دولتها واجب شمرده شود. بماند که آنهم تابع افتوخیزهای داخلی و خارجی میان طبقات اجتماعی و در سطحی بالاتر دولتهاست. مثال اسرائیل در زیر پا گذاردن دهها قطعنامه سازمان ملل بهترین گواه این مدعاست.
برای یک تحول مهم در عرصه حقوق بینالملل مثل الغای بردهداری که اولین مصوبات آن به اوایل قرن نوزده بازمیگردد، دهها سال زمان لازم بود و هنوز هم بین طرفینِ برخوردْ اجماع قطعی پیدا نشده است. هستند جریاناتی که با استفاده از ظرافتهای حقوقی تلاش دارند پراتیکهای مشخصی را که میتوان در عرصه مناسبات بردهداری تلقی کرد منکر بوده و به این پراتیکها تحت عناوین دیگر و با اتکا به اصول و پرنسیپهای دیگری، مثل حق مالکیت یا قانون کار ادامه میدهند؛ مثلاً جامعه ملل در تمایز حقوقیای که میان بردهداری، عبودیت و کار اجباری قائل شد، سومی را در سال ۱۹۲۰ تحت عنوان "قانونگذاری مربوط به کار در ارتباط با خلقهای عقبافتاده" از تعريف عام بردهداری خارج کرده و آنرا به سازمان جهانی کار ارجاع داد تا بشود تا ابد بر سرش چکوچانه زد. حتی اگر در ذهن سادهنگرمان زمانی را تصور کنیم که بردهداری بهکل ملغا شده است هم، این امر مانع از رواج انواع و اقسام پراتیکهایی که کمیسیون ویژهای در سازمان ملل آنها را «اشکال معاصر بردهداری» مینامد و منطقا به این مبحث تعلق دارند، نمیشود. خرید و فروش موجودات انسانی، قاچاق بچهها و زنان، قاچاق مهاجرین، کار اجباری، کار بچهها، وضعیت کارگران مهاجر، خرید و فروش اعضای بدن، شبکههای فحشای بینالمللی، پورنوگرافی بچهها و … همه در اشکال مختلف قانونی (قراردادهای مبتنی بر مالکیت و آزادی فردی) یا فراقانونی، در خلأ هرگونه پبگیری جدی برقرار میمانند زیرا همه این شبکهها در نهایت به افراد پرنفوذ و جاافتادهای در سیستم اتکا دارند.
در واقع این مضامین مبارزه طبقاتی هستند که به عرصه حقوق وارد میشوند و بنابر نیازهایی که روابط تولیدی کشورها در هر مقطع به آن میرسند تنظیم میگردند.
باری، اگر در حکم نسلکشی اسرائیل در دادگاه لاهه تردیدی وجود میداشت این اقدام اسرائیل و قدرتهای بزرگ در متوقف کردن کمکهای مالی خود به اونروا آن را بهکل برطرف کرد و آشکارا نشان داد که اسرائیل قصد دارد صدها هزار فلسطینی را از میان بردارد. اونروا تنها خط حیات پناهندگان فلسطینی است، مهمترین نهاد سازمان ملل در زمینه دفاع از پناهندگان فلسطینی که مسئولیت سلامت، سکنا، آموزش و خورد و خوراک آنها را به عهده دارد و تا هماکنون از ۱۳۰۰ کارمندی که در غزه مشغول هستند، بیش از ۱۳۰ نفر بدست اسرائیل کشته شدهاند. قطع کمک به این نهاد یعنی حکم مرگ بیش از یک و نیم میلیون نفر را صادر کردن! آیا نام چنین سیاستی قتلعام نیست ؟! آن هم در شرایطی که کمکهای اونروا نه فقط برای پناهندگان فلسطینی غزه یعنی کسانی که در شرایط "عادی" محتاج کمک هستند بلکه برای همه ساکنین غزه ضروری است چرا که دیگر بهواسطه محاصره اسرائیلْ هیچ غذا، آب یا دارویی هم وجود ندارد. در نتیجه همه اهالی هستند که محتاج این کمکها بوده و اونروا برایشان مجرای حیاتی بقا محسوب میشود.
انقلاب ایدئولوژیک اسرائیل
بارها از خودمان پرسیدهایم که چطور ممکن است مردمی که خودْ وحشت مطلق هولوکاست یعنی اوج شقاوت بشری را تجربه کردهْ بتواند با خلق دیگری چنین کند؟
گابور ماته روانشناس یهودیتبار ساکن کانادا که از دیرباز مدافع خلق فلسطین بوده است در یک مصاحبهْ[10] اعجاب خود را در برابر عملکرد دولت اسرائیل نشان داده و میگوید که یهودیان اسرائیل «در تلاش فرار از کابوس خود، این کابوس را بر سر خلق دیگری میآورند.»
شعاری که از جنگ جهانی دوم به بعد از جانب یهودیانِ همه عالم و همینطور دیگران شنیده میشد شعار «دیگر نه هرگز» بود. منظور این بود که چنین قتلعام و وحشیگری دیگر هرگز نباید بر نوع بشر رواداشته شود؛ اما برخورد اسرائیل با فلسطینیان از ۱۹۴۸ و بهخصوص در جریان وقایع اخیر غزه نشان میدهد که چگونه برای یهودیان منظور از «دیگر نه هرگز» تغییر کرده و مضمونی منحصر به خود پیدا کرده است، به عبارت دیگر سطح شمول آن دیگر نه بشریت بهطورعام بلکه یهودیان بهعنوان «خلق منتخب» است. اگر تا به امروز میگفتیم «دیگر نه هرگز» منظور این بود که دیگر هرگز نباید اجازه داد که چنین قساوتی بر خلقی اِعمال شود؛ اما اسرائیل و حامیان او امروز، آن را این چنین میشنوند: «دیگر نه هرگز برای ما و آنهم به هر قیمتی». امروز این گزاره برعکس شده است، آنچه امروز غزه را ممکن میسازد این است که درست به این دلیل که خلق یهود چنین خشونتی را تجربه کرده، خود را مُحق میبیند چنین سرنوشتی را بر دیگران تحمیل سازد. این نوعی انقلاب ایدئولوژیک در میان یهودیان است که صهیونیسم از دیرباز آن را بهطرز وسیعی تبلیغ نموده و مضمون آن این است که فقط ما، خلق منتخب همیشه حق داریم به هر قیمتی از خود دفاع کنیم.
نتیجه این انقلاب ایدئولوژیک از جمله اینست که جوانان اسرائیلی طوری تربیت شده باشند که امروز در ارتش یا در مستعمرهنشینها نقش قاتلین بچهها را بازی کرده، بر اجساد آنان جشن و پایکوبی کنند یا جلوی رسیدنِ کامیونهای مواد غذایی و درمانی به رفح را بگیرند!
- در زمان استعمارهای اسطیتانیِ دیگری که طی تاریخ روی داده است، نه جامعه بینالملل درستوحسابی وجود داشت، نه جامعه ملل، نه سازمان ملل، نه حقوق بینالملل، نه رسانههای فراگیر و نه شبکههای اجتماعی … و ممکن بود یک قتلعام، دهها سال و حتی بیشتر از چشم همگان پنهان بماند و یا حتی در لابلای رسوبهای تاریخی دفن شود. میخوانیم که «چنین شد» بدون آنکه بدانیم این «شدن» با چه فجایعی همراه بوده است؛ دردها، رنجها، مقاومتها، فداکاریها، دستگیریها، سرکوبها و قتلعامهایی که بهوقوع پیوستهاند. زمانی که در جریان نکبه اولْ ساکنین دهکده دریاسین را قتل عام میکردند، حتی دهکده مجاور از واقعه با خبر نشد که به کمک آنان بشتابد؛ اما امروز که یک حادثهْ بلافاصله در تمام جهان انعکاس مییابد، چطور میتوان شاهد قتلعامی مثل غزه بود؟ یعنی بهراستی دستگاه تبلیغاتی آژانس یهود و رسانههای غربی، دولتهای غربیِ همدستِ اسرائیل توانستهاند آنچه «وجدان جامعه بینالملل» تعریف میشود را تا این حد کدر سازند که دهشتبارترین جنایات را نهتنها نادیده بگیرد بلکه مورد پشتیبانی فعال قرار دهد و جامعه جهانی بر آنها چشم بندد؟! یا شاید آنچه به ما تحت عنوان «وجدان جهانی»، «حقوق انسانی» قبولانده شده، که همه میراث انقلاب فرانسه و اعلامیه کذایی حقوق بشر هستند، هیچ چیز طبیعی، فراتاریخی و جهانشمولی ندارند و دیگر در بحران جهانیشدگی امروزْ اعتبار - بخوان کارکرد - خود را برای سرمایه از دست دادهاند؟
بررسی تغییرات ساختاری جهانیشدگی و نظم نوین بوش که با به خاکوخون کشیدن خاورمیانه قرار بود جهانی شدن خوشبخت را از طریق نظمنویناش برای بقیه جهان به ارمغان بیاورد، نظمی که در تکاملش منجر به بحران ۲۰۰۸ شد و امروز بهوضوح شاهد اختلال کارکردی آن هستیم فرصت دیگری میطلبد.
آنچه حوادث و وقایع نشان میدهد یعنی قتلعام غزه و همدستی دولتها در آن بیانگر آن است که اسرائیل امروز نقش یک جادهصافکن را برای حقوق بینالملل و وجدان بینالمللی ایفا میکند. اسرائیل در جهت قاعدهزدایی و بیقاعده کردن حقوق بینالملل و از آن بالاتر وجدان بینالملل، فراتر از منافع فوری خود چهبسا امروز نقش مهمی در توازن قوای آتی جهان سرمایهداری ایفا میکند. سرمایه در فائق آمدن خود بر بحرانی که در سطح جهانی با آن روبروست ظاهراً کمر به از میان بردن قوانینی بسته است که در چارچوب منافع خود در قرن گذشته وضع کرده بود. آزادی و برابری حقوقی که در زمان شکوفایی سرمایهداری، مبنای دولت قانون، حقوق بشر و غیره بود امروز دیگر به کار او نمیآید و نیاز دارد که تمام این قوانین را که پس از جنگ اول جهانی و تشکیل جامعه ملل طی بیش از ۱۰۰ سال در وجدان بینالمللی و در حقوق بینالملل ثبت شده بودند از میان بردارد. اما این کار به سهولت قابل انجام نیست. در غرب که این قوانین حقوقی و مدنی بهمرورِ تکامل سرمایهداری و در کشمکش میان طبقات در مبارزات اجتماعی وضع شده و بر اساس رابطه ایجابی میان دو طبقه اصلی جامعه تار و پود اجتماعی خاص خود را بهوجود آورده است، این کار باید بهتدریج و بنابر مقتضیات توازنقوا انجام گیرد. این اقدام در اروپا پس از بازسازی سالهای ۸۰ قدمبهقدم، قانون به قانون و لایحه به لایحه انجام میشود یعنی ثبت کردن تغییراتی که دولت و طبقه سرمایهدار در عینیت مناسبات وارد کرده و در شکل قوانینی که مضمون اصلیشان قاعدهزدایی و از میان بردن تمام حفاظتهای اجتماعی قدیم است به تثبیت میرساند. این فرایند را کموبیش در همه کشورهای غربی شاهد بوده و هستیم که چطور باز به اسم آزادی فردی و از سر راه برداشتن قوانین دستوپاگیر و سادهسازی اداری و مالیاتی و … شاخصهای مهم روابط تولیدی را تغییر میدهند. از شکستن قانون کار، وارد کردن «انعطافپذیری» در آن و قیمهقیمه کردن کارگران بر اساس معیارهای فنی ، جنسیتی، ملیتی یا نژادیشدگی گرفته تا حقوق مربوط به بیکاری، بازنشستگی …؛ از یکطرف سیاستهای ریاضت اقتصادی و صرفهجویی در امور تامین اجتماعی، آموزش و پرورش، درمان و بهداشت … را داریم و از آنطرف دستودلبازیهایی که به نفع سرمایه در عرصه مالیاتی یا انواع کمکهای بلاعوض و اعتبارات داده میشود. هر کدام از کشورهای اروپایی خود را کاندیدای بهشت مالیاتی کرده و تمام تلاشش جذب سرمایههای خارجی است. مجموعه این تغییرات ساختاری - بهخصوص از ۲۰۰۸ به بعد که جایگاه تضاد اجتماعی را به بازتولید و معیشت اکثریت جامعه کشاند و به رقابتهای درونی زحمتکشان دامن زد - بهموازات تبلیغات گسترده رسانهای که غالباً به مشتی میلیاردر تعلق داشته و تابع منافع آنان عمل میکند بهلحاظ سیاسی این جوامع را هرچهبیشتر به سوی احزاب محافظهکار دستراستی و حتی شووینیست متمایل میسازد. این امر در آمریکا همراه با بهقدرت رسیدن ترامپ و گفتار آشکارا نژادپرستانه او بارز گشت؛ گفتاری که کماکان و علیرغم شکست انتخاباتی ۲۰۲۱ نفوذ خود را همچنان حفظ کرده است. یکی از رهبران جریان راست افراطی و «وطنپرست» آمریکا (تی پارتی)، مایک مِکلِر، صریحا خواستار «تغییر در قانون اساسی [این کشور] و از میان بردن ۱۱۵ سال ترقیخواهی» گشته است. [11] او خواهان از میان رفتن تامین اجتماعی، بیمههای درمانی، حفاظتهای موجود در حقوق مدنی … است که در حالت پیروزی ترامپ و جمهوریخواهان در انتخابات آتی خطر چنین چرخشی بسیار جدی است.
در ارتباط با کشورهای خاورمیانه عربی یعنی در مناطقی که روابط روبنایی بورژوایی، دموکراسی فردی و آزادیهای اجتماعی بهنحوی ریشهدار وجود ندارد و عموماً از بالا و مهندسیشده در این کشورها جاافتاده، که از جوامع مدنی اصیلی برخوردار نیستند، میتوان سیاست قدرتهای بزرگ را بر انواع دولتهای استبدادی نشاند و طبقه حاکمه آنها را که بههرحال در شراکت و تعاون اقتصادی با سرمایه جهانی هستند به سهولت با خود همراه کرد. پیمانهای دو جانبه صلح برخی از این کشورها با اسرائیل و همینطور فرجام تلخ بهار عربی نمونههایی از این وضعیت بهدست میدهند.
اسرائیل که هرگز خواهان بهرسمیت شناخته شدن حقوحقوق فلسطینیان نبوده، از دیرباز مترصد موقعیتی بود که بتواند سرزمینهای اشغالی را غصب کرده و طرح الحاق کامل فلسطین را محقق سازد. او مدتهاست به این «گردش به راست» عمومی در امریکا و اروپا آگاه است و در جهت تقویت آن هر کاری میکند. در این جهت، وارد پیمانهای دوستی و همکاری با کشورهای گوناگون، حتی دور از ذهن و معروف به راست افراطی و ضدیهودی مثل دولت مجارستان شده بود. نتانیاهو از سال ۲۰۱۷ تلاش کرد که این نوع مناسبات را بر اساس سیاستهای نژادپرستانه «ضد مهاجرین» و «تروریسم» با گروه موسوم به «ویشگارد» متشکل از کشورهای لهستان، مجارستان، جمهوری چک و اسلواکی گسترش دهد. پیمان ابراهیم هم که در زمان دولت ترامپ و پس از او بایدن، میرفت که عملی شود، هدفش باز، به حاشیه راندن قطعی فلسطینیان از هرگونه راهحلی در ارتباط با صلح خاورمیانه بود.
در کشور تئوکراتیکی مثل اسرائیل که قوانین دموکراتیک و حقوق بشریِ دستوپاگیر را در برخورد به غیر یهودیان در مقابل خود ندارد میبینیم که این موج بیاعتنایی به حقوحقوق و تارومار کردن حقوق بینالملل، این شکل جنایت آمیز را به خود گرفته است. اما این هر دو از یک جنساند، چه با رعایت کمال ادب و نزاکت بهشیوه غربی باشد و چه با توسل به اجبار و زور آشکار به سبک اسرائیلی.
آری، در مُخیّله سرمایهْ اسلوب قُلدری حکم نهایی شده است؛ از ترامپ گرفته تا دیگر کشورهای اروپایی غربی و شرقی یا هر جای دیگری؛ آنها استبداد، دیکتاتوری، خشونت و جنایت را قاعده حکمرانی کردهاند.
تا زمانی که ایدهآل سرمایه یعنی نظم جهانی دیگری بر اساس حقوق بینالملل تغییریافتهای که تمام تمایزات مورد نیاز سرمایه امروز را در خود ثبت کند به وجود نیاید ما شاهد این نوع بیپروایی و رها دانستن خود از اجرای حقوق بینالملل خواهیم بود. این امر باعث میشود که نوعی بهکارگیری ترجیحی حقوق بینالملل مطرح باشد که این حالت یک بام و دو هوا را در مورد غزه مثلاً نسبت به اوکراین فراهم میکند. بهعنوان مثال حقوق بینالملل حکم میکند که هیچ بیمارستان یا تجهیزات درمانی نباید در جنگ مورد حمله قرار گیرد. زمانی که روسیه یک بیمارستان اوکراین را مورد حمله قرار داد، همه دنیا صدایشان درآمد و کمیته پزشکان آمریکایی بهشدت اعتراض کرده و حقوق بینالملل و همینطور حقوق جنگ را به روسیه یادآوری کرد. اما امروز دهها بیمارستان در غزه بمباران شده و به کل از میان رفته است کجاست آن حقوق بین الملل؟ این مثال از بهکارگیری ترجیحی حقوق بینالملل را در بسیاری موارد دیگر میبینیم.
بحران فعلی در صفبندی عمومی حاکمیت سرمایه و نظم جهانی آمریکایی که محصول شکسته شدن نظم قدیم بوده ومنجربه عدمتعادل مقطعی فعلی گشته، وضعیتی است که جنگ اوکراین را ممکن ساخته و به نتانیاهو اجازه داده که به جنگ غزه رفته و طرح الحاقی خود را پیشبرد.
باری، تمام زحمتکشانی که امروز در غزه بر زمین میافتند، این لحظه تاریخی «تمدن بشری» را که بیتمدنی محض است شهادت میدهند تا در خاطر همگان بماند که سرمایه برای حفظ قدرت خود میتواند تا کجا 'پیش' رود. آنها با خون خود اوج قساوت سرمایه را ثبت میکنند، نشان میدهند که چقدر گفتار شکلگرفته در قرن بیستم در زمینه آزادیهای فردی و جمعی، حقوق بشر، حق خودمختاری خلقها و حق تعیین سرنوشتشان همهْ دروغین و نمود یک دوره مشخص از مبارزه طبقاتی و پیروزی یک طبقه مشخص در این مبارزه بوده است؛ گواهی میدهند که برعکس گفتار معمول، هیچ چیز جهانشمول و ابدیای در این مضامین وجود ندارد و بهمجردآنکه نیاز پایمال کردن این حقوق یا محدود کردن عرصه شمول آنها برای سرمایه ضروری شود، زحمتکشان در مقابل آن هیچ ارزشی ندارند. دموکراتها و دادخواهان تمام دنیا میتوانند تا ابد دادخواهی کنند و زیر پرچم دموکراسی سینه بزنند اما آیا خود میدانند که این فقط وجدانشان را کمی آسودهتر میکند تا در ضخامت سیستم به زندگی استرلیزه خود ادامه دهند؟
هرگز فراموش نکنیم که هیچ حقیقتی مگر مبارزه طبقات وجود ندارد.
ادامه دارد
حبیب ساعی
۲ مه ۲۰۲۴
*******
[1] شارلوت دلبو (۱۹۸۵-۱۹۱۸﴾ شاعر کمونیست فرانسوی یهودیتبار. عضو "گروه پولیتزر" در جنبش مقاومت. از بازماندگان آشویتس و راونسبروک. پس از جنگ، شارلوت دلبو برای سازمان ملل متحد کار میکرد. سپس، از سال ۱۹۶۰ در مرکز ملی تحقیقات علمی (C.N.R.S)، همکار فیلسوف مارکسیست هانری لوفور بود. شارلوت به سال ۱۹۸۵ در پاریس درگذشت.
[2] به قول رفیق فقیدمان برنارد لیون که در همان ۲۰۰۹ از «گیر افتادن پرولتاریای فلسطین در یک میدان تیر» سخن میگفت و اینکه « این پرولتاریا هیچ انتخابی ندارد مگر مردن زیر گلولههای اسرائیل یا در نبرد با حماس». یادش گرامی.
[3]مصاحبه در دانشگاه هاروارد با جارد کوشنر ۱۵ فوریه ۲۰۲۴. پخش شده در یوتیوب ۸ مارس ۲۰۲۴.
Middle East Dialogues - A Conversation with Jared Kushner
MIDDLE EAST INITIATIVE
https://youtube.com/@middleeastinitiative6154?si=spH4sAvJwfhpOD_R
[4] سایت اندیشه و پیکار - ۵ آوریل ۲۰۲۴ دقیقه ۴۳ به بعد.
https://www.youtube.com/watch?v=VwH097LcZpg
[5] نگاه کنید به
https://m.jpost.com/international/article-791239
[6] نگاه کنید به:
https://theintercept.com/2024/04/15/nyt-israel-gaza-genocide-palestine-coverage/
[7] شاعر غزوی که همراه بخش مهمی از خانوادهاش در دسامبر گذشته هدف موشکهای نقطهزن ارتش اسرائیل قرار گرفته و کشته شد، در این باب اثری منتشر ساخته بنام «ما عدد و رقم نیستیم».
[8] نگاه کنید به:
https://youtu.be/UMgzjm_zxc4?si=9a5LIEEG8Hhk3-wl
[9] امروز دیگر بر همه کسانی که اخبار فلسطین را تعقیب میکنند روشن است که حقیقت حمله حماس و دیگر جریانات مسلح به کیبوتصهای شمال غزه چه بوده و روایت دستگاه تبلیغاتی ارتش اسرائیل و آژانس یهود در عرصه جهانی چقدر با این حقیقت فاصله داشته است. گیدئون لوی روزنامه نگار عضو هیئت تحریریه هاآرتص در مقالهای منتشر شده در ۸ ژانویه ۲۰۲۴ خواستار حسابرسی و تحقیق در مورد وقایع ۷ اکتبر شده است؛ نگاه کنید به
(!The IDF Must Investigate the Kibbutz Be'eri Tank Fire Incident – Democracy Now)
https://www.democracynow.org/2024/1/17/israel_october_7_investigations
در این مصاحبه با کانال 'دموکراسی اکنون' او صریحا میپرسد که «چطور ممکن است ارتش اسرائیل و دستگاه امنیتی آن که از رنگ لباس زیر فلسطینیان خبر دارند، روز هفتم اکتبر اصلاً در آن منطقه وجود نداشتهاند؟».
بنابر شواهدی که هرچه بیشتر آشکار میشود زمانی که ارتش به آنجا میرسد با تانکها و هلیکوپترهای آپاچ به بمباران کیبوتص بِئِری و کشتنِ هم افراد مسلح فلسطینی میپردازد و هم چندین اسرائیلی که دربند آنها بودهاند را از پا در میآورد. این نوع برخورد ارتش اسرائیل که خود را مجاز میداند «خودیها» را هم هدف قرار دهد، قبلاً در جنگ لبنان (در ۱۹۸۶) بهکار بسته شده و به 'رهنمود هانیبال' معروف است. بنابر گفته بَرَک هیرام، رئیسگُردان ارتش اسرائیل به نیویورکتایمز، او به درجهداری که تانکها را به سمت کیبوتص هدایت میکرده دستور داده که «وارد منطقه شوید، حتی به قیمت تلفات غیرنظامی».
https://www.timesofisrael.com/liveblog_entry/idf-officer-recounts-ordering-tank-fire-on-beeri-home-during-hostage-standoff-on-oct-7/
به همین دلیل بود که ابتدا تعداد قربانیان اسرائیلی ۱۴۰۰ نفر و سپس ۱۲۰۰ نفر اعلام شد. بررسی پزشکی قانونی نشان داده بود که حدود ۲۰۰ نفر از آنها فلسطینی بودهاند. این اجساد بهقدری سوخته بودند که شناساییشان در ابتدا ناممکن بوده است. دست آخر ظاهراً حدود ۶۵۰ غیرنظامی کشته شدهاند.
دیگر دروغهای موهن و مستهجن ارتش در مورد تجاوز سیستماتیک به زنان، سربریدن نوزادان، به بند آویزان کردن جسد چهل کودک یا پاره کردن شکم یک زن حامله و دریدن نطفه در مقابل چشمانش… یعنی همه تبلیغاتی که از زبان نتانیاهو، بایدن، بلینکن و شرکاء شنیده شد. توسط خبرنگاران مستقل که با دقت و حوصله گزارشهای خودِ مقامات اسرائیلی را بررسی کردهاند افشا شد. ما فقط خوانندگان کنجکاو را به این تحقیقات ارجاع میدهیم.
ماکس برومنتالد و جرمی اسکاهیل (سایت اینترسپت) دو خبرنگار مستقل که با سه ماه فاصله زمانی نسبت به یکدیگر وقایع ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را بر اساس مجموعه اسناد بدستآمده و از جمله نهادهای اجتماعی اسرائیل بررسی کردهاند پرده از دروغپردازیهای وقیحانه دستگاه تبلیغاتی ارتش «اخلاقی» اسرائیل برداشتند. نگاه کنید به:
https://www.democracynow.org/2024/2/7/israel_propaganda_gaza
https://theintercept.com/2024/03/04/nyt-october-7-sexual-violence-kibbutz-beeri/
[10] در همین مصاحبه، گابور ماته در توضیح چگونگی کشف واقعیت صهیونیسم و تشکیل دولت اسرائیل به اثر مهم سیمها فلاپان Simha Flapan ، مورخ یهودی بنام 'تولد اسرائیل: اسطورهها و واقعیات' اشاره میکند که در سال ۱۹۷۵ نگاشته شده و در واقع راه را برای 'مورخین جدید اسرائیل' که اواخر سالهای ۱۹۸۰ مطرح شدند میگشاید. نگاه کنید به:
https://youtu.be/azxtxKyHntA?si=FtLQqyYi8pz8PHu4
[11] نگاه کنید به:
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
علیه خاموشی (۲)
ترجمه: شکوفه محمدی
۷۶ سال از آغاز نکبه میگذرد و با وجود نسلکشی، بمبارانها و دیگر تلاشهای سرکوبگرانه، صدای آزادیخواهی خلق فلسطین هرگز خاموش نگشته است.
اشعار و متون کوتاهی که میخوانید گزیدهای است از نوشتههای مردم نوار غزه که در طی حملات اخیر در شبکههای اجتماعیشان منتشر شده است.
شادی روحانا، مترجم فلسطینی، چندی پیش مجموعهای از این متون را به زبان اسپانیایی ترجمه و در کتابی با عنوان «علیه خاموشی» منتشر کرده است. ترجمه فارسی آن که اینجا ارائه میشود به کمک این کتاب از زبان اسپانیایی و در مقایسه با متن عربی انجام شده است.
حسام معروف - ۱۹۸۱
شاعر، رماننویس و ویراستار اهل غزه. کتابهای منتشر شده او عبارتند از دو دفتر شعر به نامهای «مرگی با عطر شیشه» (قاهره، ۲۰۱۵) و «آرایشگری که به مشتریان مردهاش وفادار ماند» (بیروت، ۲۰۲۲)، و رمانی با عنوان «اسکنهی رام» (رامالله، ۲۰۲۰). او در سال ۲۰۱۵ برندهی جایزهی «محمود درویش» به شعر و نثر شد. در طول جنگ و کشتار کنونی مجبور شد به شهر رفح در جنوب نوارغزه نقل مکان کند و هنوز از همانجا مینویسد. متون زیر را از صفحهی فیسبوک او اتخاذ کردهایم.
۱۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت۳۰ :۶ صبح
غزه نگران سر و وضع و ظاهرش نیست، این قلب سرشار از خاکسترش است که نگرانش میکند. این تکه خاکی که دریا آبش میدهد، طعم نمک دارد، نمکی لذیذ، طعمی گزنده که قدرت سخن گفتن را از انسان میستاند. برای غزه سبکی است وصفناپذیر: به تصویرکشیدنش ممکن نیست نه میتوانی به تصویرش بکشی و نه میتوانی حذفش کنی. و ناتوانی دشمن نیز ناشی از همین است: این فضای کوچک او را میبلعد، گویی بهسان گربهای که ترسش را. غزه برای عکس گرفتن بدترین جای دنیاست، اما برای دلتنگی یادها، زیباترینِ مکانها. غزه گریه نمیکند، بر اشکهایش روان است. غزه فریاد نمیکشد: خوب میداند که این انفجارهای مهیب علائم حیاتیاش هستند. غزه که با گِل منعطف خدا قالب زده شده، نه ایستایی را برمیتابد و نه زندگی بدون ایثار را. ساکنان غزه میدانند که این مکان همچون فرزندیست که باید از آن مراقبت کرد و هرآنکه ترکش کند، عقیم و سترون میشود.
۱۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱ صبح
این جنگ که از دریدن ما یک زمان باز نمیایستد،
جنگیست برای اثبات سلطهی تمدن.
جنگی بس سهمگین،
که برلانهی مورچهها رژه میرود،
زیر پا لهشان میکند
تا راه باز کند برای ظالمان.
آی آدمها! خودِ ماییم آن مورچهگان، پراکنده و از هم گسیخته.
نه راه زندهماندن را میدانیم ونه منقرض میشویم.
تنها میتوانیم برموشکها دهان بگشاییم.
ماییم عقبماندگان که از سرزمین باروت میآییم.
نه میدانیم آفتاب چگونه طلوع میکند و نه جنگ چگونه غروب.
صداهایمان را به فریاد بدل کردهایم
تنها اینگونه تاکید میکنیم که هنوز نمردهایم.
ارقامی هستیم رنگپریده که کسی زحمت حذف یا تاییدمان را به خود نمیدهد.
از نوشتن پشت سرما دست بردارید، ما نیز به زودی میمیریم.
۲۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۶ صبح
بگذار پرده برافتد! غزه را در کفنی بزرگ بپیچید، و به آرامی به زندگیهای بیارزشتان ادامه دهید.
عثمان حسین - ۱۹۶۳
شاعر متولد رفح، در جنوب نوارغزه. او انجمن فرهنگ و هنر عشتار را بنیان نهاد و مدیر مجلهی ادبی آن بود. از میان آثار منتشر شدهاش میتوان دفاتر شعر «رفح: الفبا، فاصله و حافظه» (همراه با خالد جمعه، ۱۹۹۲) و «نگهبان قربانی» (۲۰۲۳) را نام برد. متون زیر برگرفته از صفحهی فیسبوک اوست.
۲۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱:۴۱ عصر
جنگ بر صندلیاش نشسته بود
بر پاهای خویش ایستاد، خجل، در روزهای نخست.
چهره و نفسهای بریدهاش را پنهان کرد.
نخستین مُرده شاید نام و شمارهای داشت.
شاید طبلها،
رنگ کفشی را که بهپا داشت یادآور شدند.
چه بیداربخت بود این اولین نفر:
و حتی بر او "شهید" نام نهادند!
اما اکنون ما ارقامی ناشناسیم،
بینام و بیهیچ حکایتی.
جنگ همچون فتنهای پلید به پا خاست.
دروغ بود ادعایش:
هرگز نخوابیده بود.
۲۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲:۴۱ عصر
شصت سالی بود که تنها چند بار بهطور اتفاقی و به مدت تنها چند سال از رفح بیرون رفته بودم. هم چهرهی آرامش را میشناسم و هم هیاهویش را. بیسروصدا در او گام برمیداشتم، آنگونه که بایستهی هر لحظه بود. اما امروز فقط هر از گاهی سری به شهر میزنم، آخر از او بیرون رانده شدهام. طوری به درونش راه میجویم که انگار نمیشناسمش. در دو خیابان اصلی و برخی خیابانهای فرعیاش قدم میزنم. این خیابانها، با وجود فقیرانه بودنشان، جانپناه دو میلیون نفر از آوارگان اردوگاهها و شهرهایی هستند که سیارهی غزه را تشکیل میدهد. این تعداد پرشمار گمشدگان که در دو خیابان اصلی و چند خیابان فرعی پخش شدهاند، از نخستین ساعات روز سوی یکدیگر به حرکت درمیآیند و سه چهارراه را پر میکنند: الاودا، الشرقي و النیامة. هرچه بیشتر از روز میگذرد، تعدادشان بیشتر میشود، تا جایی که لحظهای فرا میرسد که تنها میتوانی حول محور بدن خودت حرکت کنی. در گوشهوکنار شهر و سر چهارراهها فروشندگانی میایستند، با محصولات اندکشان که عبارتند از قوطیهای کنسرو مخصوص شرایط جنگ و بلایای طبیعی. رفح بر آوارگان آغوش میگشاید و بازوانش پیوسته درازتر میشود.
۲۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۹:۵۹ شب
خشمم سر به آسمان میکشد،
و کاهلی ابرها را میروبد
و نور رهایی را از چشم افق میگیرد.
دیدم شبی درخشان،
چشم دوخته بر خورشیدی دور دست
مرگی بهتزدهی قربانیانش
و شکوهی تهی از عصارهی خویش.
خالد جمعه - ۱۹۶۵
شاعر و داستان نویس متولد رفح، در جنوب نوارغزه. خانوادهاش اهل روستای حتا بودند که در ژوئیه سال ۱۹۴۵ توسط نیروهای اسرائیلی نابود شد. او در حال حاضر ساکن رامالله در کرانهی باختری رود اردن است. متون زیر برگرفته از صفحهی فیسبوک اوست.
۲۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۱ صبح
۱۴۰ سده است که رویا میبینیم. همیشه میخواستیم خلقی باشیم که در کنارهی کشتزار نقش شقایق بزند؛ خلقی معمولی که هم اشتباه کند و هم کارهای درست انجام دهد، هم بسازد و هم خراب کند؛ مردمی که دربارهی آداب و رسوم ازدواج یا درسهای نهفته در داستانهای عامیانه با یکدیگر بحث میکنند.
۱۴۰ سده است که خواستهایم؛ اما روزگار نیز خواستههای خودش را داشت. شهرهایمان را بیدروازه ساختیم. میدانهای ما مسافران غریب را پناه داد تا از سرما و بیرحمی تنهایی در امان بمانند. زبانمان را به ایشان آموختیم و با آنها در غم و شادیشان شریک شدیم، تا ایشان نیز در تار و پود شب جایی از آن خویش داشته باشند. اما آنها آتشمان را ربودند تا در کنار کشتزار مراسم عروسی برپا کنند؛ ترانهمان را ربودند و گفتند: «این شب از آن ماست! این روزها و قصهها هرگز از آن شما نبوده است».
۱۴۰ سده است که نقشهای میهنمان را نخبهنخ گلدوزی میکنیم: غزالی در کنار درخت زیتون؛ بوتهای خار که کوهستان را در آغوش میکشد، پرندهای که تاریخ را از آشیان کهن خود به نظاره نشسته است. آنگاه که گندممان را میکاشتیم و نیمی از آن را برای بالهای وحشی مخلوقات پروردگار به جا میگذاشتیم، هیچکس اشتیاق درونی و بیرونیاش را در جستجوی خدا با کسی قسمت نمیکرد. حتی بتپرستان نیز بتها را دم در معابدمان میگذاشتند و بعد وارد میشدند تا خدایی را که گُل و گندم نصیبمان کرده بود بپرستند.
۱۴۰ سده است سنگها را اهلی کردهایم تا ناممان را بر زبان برانند، تا دوستمان بدارند. صیقلشان دادهایم و آنها ما را جلا دادهاند. همگان به آهنگ این سنگها رقصیدهاند: هپروها، فرزیان، کنعانیان، هیتیها، هوریها، موأبیان، عمالیقیان، یبوستیان، فلیسطیها، آرامیها، مدینیان، گیرگاشیها، رفایم، فِنیقیها، هخامنشیان، ایدوماها، يطوريون. چنان رقصیدند که تاریخ پشت قدمهایشان از نفس افتاد و نشست تا خستگی درکند.
۱۴۰ سده است که روحمان را تراش میدهیم، تا از غزالها حفاظت کنیم، تا گنجشکها را دانه دهیم؛ تا درخت آواز سردهد و ابرها جایی داشته باشند برای پایین آمدن تا جالیزها. ما، نویسندگان این متن، هنوز تکتک حروفی را که شنهای این جهان بزرگ گفتهاند، نگه داشتهایم. طوفانها میآیند و میروند، بلاها نیز؛ ولی ما میمانیم و هر آنچه از آن ماست نیز: صمیمیت، روغن زیتون، قصههای زنان، عرقهای مردان، بعبع گوسفندان، نقش و نگارهای گلدوزی، گریههایی برای شیر و لالایی، حنای عروسی بر دستها؛ و تمام آن چیزهایی که در برابر بیرون رانده شدن از چرخهی تاریخ، از زیبایی بیکران و رنگ تکرارنشدنی کوه و شن مقاومت میکند.
**********
علیه خاموشی (۱)
نورالدین حجاج
۱۹۹۶-۲۰۲۳
نمایشنامه نویس، رمان نویس و معلم. در ۳۱ ژانویه سال ۱۹۹۶ به دنیا آمد. در رشته کارشناسی ریاضی از دانشگاه الازهر در غزه فارغ التحصیل شد. دو رمان به نامهای «دو غریبه» (مصر، ۲۰۱۸) و «بالهای بیپرواز» (اردن، ۲۰۲۱) منتشر کرد. او در روز ۳ دسامبر سال ۲۰۲۳ در زیر بمباران ارتش اسرائیل در آپارتمانش واقع در محله الشجاعیه در شرق شهرغزه جان باخت.
متون زیر از صفحه توییتر او(@noorhajaj40) اتخاذ شده است.
۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۴:۲۲ عصر
نام من نورالدین حجاج است. نویسندهای فلسطینی هستم. ۲۷ سال و یک دنیا رؤیا دارم. من یک رقم نیستم و مخالف آنم که در اخبار به مرگم اشارهای گذرا شود، بیآنکه بگویند تا چه اندازه عاشق زندگی، خوشبختی، آزادی، خندهی بچهها، دریا، قهوه، نوشتن، فیروز و تمام چیزهای شاد بودهام. یکی از آرزوهایم این است که کتابها و نوشتههایم به تمام دنیا سفر کنند؛ قلمم پَر در بیاورد تا که مُهرهای ورودی که در گذرنامهام نخواهند زد و ویزاهایی که برایم صادر نخواهند کرد نتواند جلویش را بگیرد. یکی دیگر از رویاهایم این است که کودکی داشته باشم شبیه خودم تا در آغوش بگیرمش و پیش از خواب برایش قصه بگویم. اما بزرگترین رویایم این است که در کشورم در صلح زندگی کنیم، پیش از طلوع آفتاب خنده بچهها روزمان را روشن کند، هرجا بمبی افتاده گل سرخی بکاریم، بر هر دیوار ریخته آزادی را نقش بزنیم و اینکه جنگ راحتمان بگذارد تا بتوانیم برای آخرین و تنها بار زندگی کنیم.
۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۷:۳۴ عصر
بیرون رفتم تا در شهر، یا در آنچه از آن برجا مانده، گشتی بزنم. دیدم که چگونه از تمام رنگها تنها یکی باقی مانده است. چطور ممکن است رنگ خاکستری اینگونه بر تمام رنگهای دیگری که میشناسیم چیره شود، مگر آنکه تُنها ماده منفجره، اشباعش کرده باشد؟
روی ویرانهها طوری گام برداشتم که انگار میدان مین باشد، نگران از زیر پا له کردن نقش خاطرات کودکان. سیمهای برق را لمس کردم، این طنابهای دار را که شاهدان ویرانی بودهاند.
کوههایی از اجساد دیدم، روان به سوی تنها و آخرین جای امن روی زمین. حال دیگر این خیل عزاداران نیست که شهیدان را بر دوش خویش تا سرای آخرت بدرقه میکند: تنها همراه ایشان خانوادههایشان هستند، شهید همچون خود آنها.
۷ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۳:۳۵ عصر
حالا وضع غزه مثل رمان "کوری" ژوزه ساراماگو شده است. تنها فرقش این است که به جای کوری، بیماری دیگری به نام اشغالگری به همه جا سرایت کرده. اما شباهتها بسیار است: قحطی، بیماری، شرایط ناسالم، بلایا، فقدان انواع محصولات، ترس، ویرانی. آنچه تصور میکردیم دیگر واقعیت پیدا کرده است. از این همه پلیدی تنها میتوان انتظار چیزی بدتر را داشت.
هبة أبو ندى
۱۹۹۱-۲۰۲۳
شاعر، داستانسرا و رماننویس. به تاریخ ۲۴ ژوئن ۱۹۹۱ در خانوادهای از پناهندگان به دنیا آمد که اصالتاً اهل روستای بیت جیري بودند؛ دهی فلسطینی که در نکبه سال ۱۹۴۸ توسط ارتش اسرائیل تخریب گشت. نخستین رمان او «اکسیژن برای مردگان نیست» در سال ۲۰۱۷ در عمارات متحده عربی منتشر شد. وی طی بمباران روز ۲۰ اکتبر سال ۲۰۲۳ در شهر خان یونس در جنوب نوار غزه همراه با خانوادهاش کشته شد.
متون زیر را از صفحه فیسبوک او اتخاذ کردهایم.
۷ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۶:۴۵ صبح
وقتی برای خواب آماده میشدم، به کارهای معمولم فکر میکردم (امتحان دانشگاهم، لباسی که دیده بودم و میخواستم برای خودم بخرم و تقاضای کار جدیدی که نگرانم میکرد). اما ناگهان، صدای زنگِ ساعت به آلارم تغییر کرد، تمام امتحانات کنسل شد و باروت بود که از همهجا میبارید و جزیرهی ما سرخ شد. رادیو را روشن و تلگرامم را چک کردم. در ذهنم تمام برنامههایم را از نو ریختم. همان لحظهای بود که همه در غزه میشناسیم: لحظهی زیر و رو شدن همه چیز.
۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۴ بعد از ظهر
- این دستههای دوازدهتایی موشک از کجا شلیک میشود؟
- از قلب ما. هر دوجین موشک از خشم کسی در غزه زاییده میشود.
۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۸:۵۶ شب
۱.
در نمازهای پنجگانهام،
با استخاره
حفاظتت میکنم.
پیش از آنکه ژنرال فرمان را صادر کند
و دستورش به یورشی مرگآورد بدل شود،
دژی برپا میکنم
برای هر محله، برای هر منار.
قول میدهم از تو حفاظت کنم
با لبخند کودکان
که میتواند مسیر موشک را
پیش از انفجار تغییر دهد.
۲.
آنگاه که بچهها
همچون جوجه در آشیان
در آغوش یکدیگر خفتهاند
حفاظتت میکنم.
آنها راهی شهر خواب نیستند:
این مرگ است که شبانه
به سوی خانهی تاریکش میراندشان.
اشک مادرانشان فردا
همچون کبوتری پدیدار میشود
تا بر فراز هر گور به پرواز درآید.
۳.
محافظت میکنم از پدری
که پس از هر بمباران
ستون را که کج شده محکم میکند
و همچنان که در چشمان مرگ مینگرد
میگوید:
«رحم کن! صبر داشته باش!
دیرتر بیا، کمی دیرتر!».
«کودکانم عشق به زندگی را به من آموختهاند
مرگی درخور نصیبشان کن،
مرگی زیبا چونان وجودشان».
۴.
تو را حفاظت میکنم،
مبادا که در فشار حصر
در شکم نهنگ
به زخمی جانکاه بمیری.
در شمال،
در آستانهی هر بمباران
خیابانها تسبیح میگردانند
تا برای مساجد و خانههایمان دعا کنند.
و در جنوب،
خیابانهایی دیگر
دست به قنوت برمیدارند.
۵.
من، خود حفاظتت خواهم کرد،
در پناه سورهی حمد
که زخم و رنج را دور نگه میدارد،
تا فسفر طعم نارنج بگیرد
و دود، رنگ ابر.
از تو حفاظت میکنم، قول میدهم!
بدان،
که آنگاه که گردوخاک فرو نشیند
دلدادگان مُرده
لبخند خواهند زد.
۱۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۸:۴۷ شب
داریم آن بالاها شهری جدید میسازیم، شهری که پزشکانش نه بیماری دارند و نه به قطع خونریزی مشغولند. شهری که معلمانش از تنگی جا رنج نمیبرند و بر سر شاگردانشان فریاد نمیزنند. آنجا خانوادههایی هستند که درد و غمی ندارند، خبرنگارانی که از بهشت گزارش میدهند و شاعرانی که از عشق ابدی میسرایند. همگی اهل غزهاند. در آسمان، غزهی نوینی در حال شکلگیری است، غزهای که در محاصره نیست.
مریم حجازي
۱۹۹۵-۲۰۲۳
مریم روز ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ کشته شد. طبق گفته یکی از دوستانش عاشق آزادی و سفر بود. قطعهای که اینجا میآوریم به تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۳ در صفحه فیسبوک موسسه مطالعات زنان دانشگاه بيرزيت منتشر شد و سپس در دوسیه «سلام بر غزه» در شماره ۱۳۷ مجله مطالعات فلسطین (زمستان ۲۰۲۳)، متعلق به موسسه مطالعات فلسطین به چاپ رسید.
در کشور من، زنان داستانهایشان را به طرف تلویزیون میبافند
خبرنگار سرخی گونهها و زنگ صدایشان را میدزدد
و میگوید: «برایتان آبنبات آوردهام! کدامتان آدامس میخواهد؟»
داستانهای ما آبنباتی هستند که مردم
میمکند و روی سنگفرش و کوچهها تف میکنند،
قصهای برای خواب.
(اوت ۲۰۲۳)
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
ایلان پاپه عزیز
اجازه دهید ابتدا از شما بابت پذیرش پاسخگویی به سوالاتمان تشکر کنیم. برای ما که از مدتها پیش کار شما را دنبال کردهایم، باعث افتخار است که بتوانیم با شما صحبت کنیم. و از آنجایی که برای خواننده فارسی زبان نیازی به معرفی شما نیست، با اولین سوال شروع میکنیم:
سوال: چند دهه است که گفتهاید نکبه 1948 هرگز متوقف نشده و کماکان ادامه دارد. با این حال، به نظر میرسد که اسرائیل این بار تصمیم گرفته است که «درهای جهنم» را در سراسر فلسطین – بهطور خاص در غزه – باز کند و بهقول خودشان «کار را تمام کند». به نظر شما امروز چه عواملی به اسرائیل اجازه میدهد تا به چنین سطحی از خشونت متوسل شود؟ آیا تغییرات ساختاری در داخل کشور یا در سطح بینالمللی رخ داده که باعث میشود اسرائیل به چنین نسلکشیای تداوم بخشد؟
ایلان پاپه: گرچه بدون شک این از بدترین مظاهر وحشیگری اسرائیل و غیرانسانی جلوه دادن فلسطینها است. اما یک تغییر ساختاری نیست. این درواقع فصل جدید و وحشتناکی در نکبهی جاری است. همه عناصر حملات مهم قبلی علیه فلسطینیها در اینجا حضور دارد: انتخاب مستمسک (حمله حماس)، تبدیل انتقام به تلاش برای پاکسازی قومی و نسلکشی و آن را در جهت ایجاد انگیزهای بیشتر برای تصاحب هرچه بیشتر خاک فلسطین قرار دادنْ آن هم با تعداد هرچه کمتری از فلسطینیها یعنی تا آنجا که ممکن است در این جهت پیش رفتن؛ اسرائیل تاکنون در مقابل سرزنش لفظی جهان غرب مقاومت کرده و به کارش ادامه میدهد، بماند که سرزنش غرب هم چون صادقانه نیست، تاثیری ندارد. پاکسازی قومی، تحمیل گرسنگی و نسلکشی بهخودیخود هدف نیستند، بلکه ابزارهایی در جهت یهودیسازی کامل فلسطینِ تاریخی محسوب میشوند.
سوال: به نظر شما استراتژی نتانیاهو و دولتش در این تجاوز نسلکشی چیست؟ آیا کشف ذخایر گاز طبیعی در سواحل غزه در دهه 1990 نقشی در وضعیت فعلی داشته است؟
ایلان پاپه: خود نتانیاهو استراتژی خاصی ندارد - او باید تصمیم بگیرد که کدام استراتژی پیشنهادی دولت اضطراری که پس از 7 اکتبر ایجاد شد را دنبال کند. از یک سو استراتژی احزاب دست راستِ متعصبتر را داریم که در ائتلاف با او بهسرمیبرند. استراتژی آنها الحاق نوارغزه به اسرائیل از طریق ایجاد مستعمرات در شمال آن و وادار کردن فلسطینیها به ترک سرزمینشان به سمت جنوب است که با خطر نسلکشی و پاکسازی قومی همراه است. از سوی دیگر، جناح «پراگماتیک» دولت، مایل به تحمیل ساختار کرانه باختری بر نوارغزه است که به معنای الحاق بخش کوچکی از آن و تحمیل رژیمی است که با نیروی اشغالگر همکاری کند. بهسختی میتوان فهمید که نتانیاهو طرف چه کسی را خواهد گرفت، بستگی زیادی به این دارد که او فکر کند چه کسی میتواند موقعیت و منصب سیاسی او را تضمین کرده و از محاکمههای بیشتر در برابر دادگاه دورش کند.
سوال: بنی موریس مدعی است که اخراج فلسطینیها هرگز سیاست محوری صهیونیستها نبوده است. نظر شما در این مورد چیست؟
ایلان پاپه: این موضع مثل کتاب خودش عجیب است. توجه به دوری سرآغازِ بهوجود آمدن مشکل پناهندگان فلسطینی غلط بودن موضع او را بدون شک ثابت میکند. من فکر میکنم او به دلایل ایدئولوژیک گرفتار نوعی هراس گشته است و نتایج درستی را از شواهدی که به زحمت، در طول زمان جمعآوری کرده است به کار نمیگیرد.
سوال: آیا میتوانید درباره تاریخچه «مورخین جدید» بیشتر توضیح دهید؟
ایلان پاپه: مورخین جدید گروه کوچکی از مورخین حرفهای اسرائیلی بودند که از جمله شامل آوی شالیم، بنی موریس و من هم میشد.
ما تحقیقاتی را در مورد وقایع سال 1948 بر اساس اسنادی که به تازگی از طبقهبندی محرمانه خارج شده بودند و طبق مقررات بایگانی در مکانهایی مانند سازمان ملل، بریتانیا و اسرائیل نگهداری میشوند، انجام دادیم.
بر اساس این مطالب جدید، در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990، ما مقالات و کتابهایی منتشر کردیم که بسیاری از افسانههای اسرائیل را که با جنگ 1948 مرتبط هستند، رد میکند. مهمترین آنها سه اسطوره بود. اولی این بود که برخلاف روایت اسرائیل، این جنگ بین یک داوود اسرائیلی و یک جالوت عرب نبود. از نظر نظامی، توازن قوا اندکی به نفع نیروهای صهیونیستی و بعداً اسرائیلی بود. این نیز تحت تأثیر توافق ضمنی اسرائیل و اردن در مورد الحاق کرانه باختری به اردن در ازای مشارکت بسیار محدود اردن در جنگ بود. ارتش اردن در آن زمان با تجربهترین ارتش جهان عرب محسوب میشد.
دومین افسانهای که مورد نقد قرار گرفته و از بینرفت این بود که فلسطینیها آنجا را ترک کردند، به خاطر آنکه رهبرانشان و رهبران عرب از آنها چنین چیزی خواسته بودند که آنجا را ترک کنند تا راه برای تهاجم عربها باز شود.
اسناد محرمانهای که از طبقه بندی خارج شده، نشان میدهد که یک طرح جامع سیستماتیک اسرائیل برای پاکسازی قومی فلسطینیها در کار بوده و تعداد زیادی قتلعام به منظور تسریع اخراج انجام شده است.
سرانجام، مورخین جدید این افسانه را که گویا اسرائیل دست بهسوی جهان عرب و فلسطینیها برای صلح دراز کرده و این صلح از جانب آنها مورد انصراف قرار گرفته را رد کردند. اسناد نشاندهنده تمایل اعراب و فلسطینیها برای مذاکره در چارچوب کنفرانس صلحی است که سازمان ملل در آوریل 1949 تشکیل داد و اسرائیل طرف ناسازگار آن بود.
سوال: وضعیت افکار عمومی در اسرائیل بسیار نگران بهنظر میرسد. برخی از نظرسنجیهای انجام شده در این کشور حاکی از حمایت گسترده اسرائیلیها از اقدامات جنگی دولتشان است. برای شکل دادن به این افکار عمومی از چه ابزارهایی استفاده میشود؟ آیا میتوانید ما را در این مورد روشن کنید؟
ایلان پاپه: این نتیجهٔ تلقین است که حتی از دوران پیش از دولت فعلی نیز نهادینه شده و وجود داشته است. شما نمیتوانید بدون متقاعد کردن جامعه خود، از طریق آموزش، اجتماعی کردن ارتش، رسانهها، دانشگاهها و گفتمان سیاسی، از حمایت کامل جامعه برای یک پروژه استعماری شهرکسازی مانند اسرائیل و بعداً یک دولت آپارتاید اطمینان حاصل کنید. این اولین ضرورت است. دومین و سومین نتیجه موفقیت نهایی: غیرانسانی وانمود کردن فلسطینیها و پذیرش این که هر اقدامی علیه آنها دفاع ازخود و ناشی از عدم انسانیت آنهاست و نه ما.
سوال: آیا احتمال خروج شهرکنشینان از کرانه باختری را میبینید؟
ایلان پاپه: نه، تحت هیچ شرایطی، مگر اینکه رژیم دیگری در اسرائیل جایگزین شود.
سوال: قبل از 7 اکتبر، ما شاهد ظهور یک جنبش اعتراضی بیسابقه در اسرائیل بودیم. اما با این وجود، در جریان اعتراضات هرگز مسئله فلسطین بهطور کامل مورد توجه قرار نگرفت. میتوانید دلایل چنین امری را شرح دهید؟
ایلان پاپه: این حرکت اعتراضیِ اردوگاه سکولار و لیبرال صهیونیستی علیه تسلط اردوگاه مذهبی و ملیگرا بود که در انتخابات 2022 پیروز شد. اولین اقدام اردوگاه پیروز، تغییر ساختار قانون اساسی اسرائیل و سیاسی کردن آن بود. این نشان داد که پایهی مشترک بسیار کوچکی برای این دو اردوگاه برای جنگ علیه فلسطینیان وجود دارد؛ و این همان چیزی است که مدتی پس از حمله حماس رخ داد، اما اکنون تظاهرات شش ماه بعد، بازگشته است.
سوال: در هفتههای اخیر، شاهد بروز موج جدیدی از اعتراضات بهویژه توسط خانوادههای گروگانها بودهایم. این جنبش، علیرغم درگیر شدن اقلیتی در اسرائیل، در حال افزایش است. آیا فکر میکنید که مسئله فلسطین اکنون به یک موضوع کلیدی در جامعه اسرائیل تبدیل شده است؟
ایلان پاپه: خیر! هیچ ارتباطی بین اعتراض خانوادهها و مسئله فلسطین وجود ندارد. اینها کسانی هستند که میگویند ابتدا گروگانها را آزاد کنید و سپس میتوانید به جنگ ادامه داده و غزه را مجازات کنید.
سوال: در حین مطالعه تاریخ صهیونیسم، با اشاراتی به کنفرانس امپراتوری بریتانیا در 1907 و بهویژه «گزارش کمبل بنرمن» برخورد کردیم. اما یافتن متن اصلی غیرممکن است. می توانید در مورد این گزارش برای ما توضیح دهید؟
ایلان پاپه: متاسفم. جزئیات بیشتری ندارم، کاش میتوانستم در این مورد کمک کنم.
سوال: ما متقاعد شدهایم که طرح صهیونیستی شامل استعمار از طریق شهرکسازی و در نتیجه پاکسازی قومی است. با این حال، برخی مدعی هستند که به چپ صهیونیستی تعلق دارند. پس سوال ما این است: آیا میتوان هم چپ بود و هم صهیونیست؟
ایلان پاپه: به نظر من، خیر. شما نمیتوانید یک استعمارگر چپ یا یک پاککننده قومی مترقی یا یک اشغالگر روشنضمیر باشید. این را باید از منظر اشغالشدگان و مستعمرات دید. آنها احساس میکنند که این چکمههای صهیونیستها و اسرائیلیها است که بر روی واقعیت هستی آنها قرار گرفته و فرقی نمیکند که کسی که چکمه میپوشد، سرمایه مارکس، عهد عتیق یا کتاب متفکران لیبرال را در دست داشته باشد. صهیونیسم یک ایدئولوژی است که فلسطینیها و حق آنها را بر فلسطین به رسمیت نمیشناسد، بنابراین فرقی نمیکند که راست باشد یا چپ.
سوال: بارها از «آغاز پایان پروژه صهیونیستی» صحبت کردهاید. آیا میتوانید برخی از نمودهای این فرایند را به ما ارائه دهید؟
ایلان پاپه: چندین نشانه وجود دارد. یکی انفجار جامعه یهودی اسرائیل است، هیچ دیواری وجود ندارد که دو اردوگاه در اسرائیل را جدا از یک دشمن مشترک و جنگ، کنارِ هم نگه دارد؛ یک اردوگاه را میتوان دولت اسرائیل نامید - یهودیان سکولار - و دیگری را دولت اسرائیل-یهودی - کشوری که احتمالاً میخواهد پیروز شود و اسرائیل را به یک کشور مذهبیتر و نژادپرستانه تبدیل کند که از حمایت اندکی در جهان برخوردار بوده و در نتیجه منجر به فرار نخبگان مالی از اسرائیل شود؛ این فرار سرمایهها و زبدگان از قبل هم شروع شده است. اقتصاد و ارتش دیگر شکستناپذیر بهنظر نمیرسند و دولت در ارائه خدمات اولیه کوتاهی میکند. جوامع یهودی در جهان، روز به روز کمتر صهیونیست میشوند و نسل جوان آن، هرچه بیشتر از فلسطینیها حمایت میکند.
بالاخره یک نسل جدید فلسطینی بهوجود آمده که با یک چشمانداز روشن متحد شده و ممکن است جنبش آزادیبخش فلسطین را به دوره مؤثرتری هدایت کند. همه این شاخصها با هم شروعکننده یک روند طولانی فروپاشی هستند که به بلوغ رسیدن آنْ سالها طول میکشد، و دوره بسیار خطرناکی است که در آن یک رژیم برای هستی خود میجنگد (مانند آخرین روزهای آپارتاید در آفریقای جنوبی)؛ اما بهنظرم این فرایندی است غیرقابل اجتناب.
سوال: همانطور که میتوانید تصور کنید بهعنوان ایرانیهایی که تجربهی خاصی از حکومت اسلام سیاسی دارند، مسئله حماس و برنامههای سیاسی آن مورد توجه ما است. نظر شما درباره این سازمان و برنامههای آن چیست؟
ایلان پاپه: من فکر میکنم حماس در آینده بخشی از سیاست فلسطین خواهد بود، خواه بتواند بخشی از آیندهٔ نوارغزه باشد یا خیر؛ اما در آیندهای دورتر فکر نمیکنم الفتح یا حماس علاقهای به نسل جوان داشته باشند و چه بسا شاهد به وجود آمدن تشکیلات جدیدی باشیم.
سوال: به نظر شما هدف واقعی حماس از هفت اکتبر چه بود؟
ایلان پاپه: فکر میکنم آنها میخواستند به دیوارهای یک زندان نفوذ کرده و زندانیان را آزاد کنند. آنها تعجب کردند که اشغال یک پایگاه نظامی و تصرف تانکها و شکست دادن سربازها چقدر آسان است؛ بنابراین فکر میکنم تمام آنچه اتفاق افتاد براساس یک عمل برنامهریزی نشده؛ آنها میخواستند این بنبستِ مسئله فلسطین را - که از زمان جنگ در اوکراین به حاشیه رانده شده - بشکنند. باید خطر اشغال و تصرف مسجدالاقصی از جانب یهودیان و همینطور ادامه تحقیر مردم در کرانه باختری را هم افزود.
سوال: در مورد راهحلهای مختلفی که برای این درگیری پیشنهاد شده چه فکر میکنید؟ یک یا دو دولت؟ یا یک دولت کنفدرال؟
ایلان پاپه: من فکر میکنم راهحل دو دولت مدت زیادی است که مُرده. اکنون شما حدود هفتصد هزار شهرک نشین یهودی در کرانه باختری دارید و همین امر این راهحل را غیرعملی میکند.از منظر اخلاقی هم راهحل مناسبی نیست چرا که تنها به 22 درصد فلسطین و به کمتر از نیمی از مردم فلسطین مربوط میشود. همچنین باید توجه داشت که هرگونه راه حلی باید حق بازگشت برای پناهندگان فلسطینی را تضمین کند؛ مهمتر از آن، باید مهمترین ارزش گمشده فلسطین از زمان ورود صهیونیستها یعنی برابری تضمین شود. برای این کار حداقل به یک نظام سیاسی نیاز دارید که حکم به برابری داده و همچنین مسئولیت جبران خلعید گذشته را بپذیرد یعنی از طریق بازگرداندن مردم اخراج شده، پرداخت غرامت برای آنچه از دست رفته و این همه در چارچوب نظامی که عدالتی پایدار را تضمین سازد.
همه اینها فقط در یک کشور دموکراتیک - از رودخانه اردن تا دریا - قابل حفاظت است.
ایلان پاپه عزیز، از شما بسیار سپاسگزاریم که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، وقتی که در این دوران سخت برای مردم فلسطین و برای همه مردم ستمدیده در سراسر جهان ارزشمند است.
جمع اندیشه و پیکار - آوریل 2024
مصاحبه ایلان پاپه به انگلیسی: https://peykarandeesh.org/index.php/rubriques/11-articles-in-english/1544-2024-04-23-19-48-52
مصاحبه ایلان پاپه به آلمانی: https://peykarandeesh.org/index.php/rubriques/11-articles-in-english/1545-2024-04-23-20-37-28
مصاحبه ایلان پاپه به فرانسه: https://peykarandeesh.org/index.php/rubriques/11-articles-in-english/1546-entretien-en-france
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
غزه را فراموش نکنیم!
در شرایطی که ساکنین غزه زیر بمبارانهای لاینقطع و وحشتناک اسرائیل بیش از ۱۰۰ هزار نفر کشته و زخمی دادهاند و این امر در اذهان عمومی و به یمن افشاگریهای جریانات فلسطینی و یهودی و دیگر خلقها که در تضاد با دولتهایشان به دفاع از فلسطین علیه این قتلعام پرداختهاند، در اقصی نقاط دنیا به حدی افشا شد که حتی رهبران دولتهایی مثل آمریکا و فرانسه را به تِتِهپِتِه انداخته، بهطوری که دیگر نمیدانستند چگونه میتوان از سیاستهای جنایتکارانه اسرائیل دفاع کرد[1]، درست چند روز پیش از آنکه قطعنامهای به سازمان ملل ارائه گشته که بنابه مفاد آن فلسطین به عنوان یک دولت تمامعیار به رسمیت شناخته شود، دوست قلابی خلق فلسطین و دشمن قلابی امپریالیسم یعنی ایران بنابر مصالح سیاست داخلی خود - یعنی ارضاء حزباللهیهای خودی و منحرف کردن اعتراضات داخلی و همچنین پاسداری از «عمق استراتژیکاش» - وارد معرکه شد و با نمایش یک «حمله موشکی»، ادوات هوایی خود را نرمنرم و خرامان به سوی اسرائیل روانه ساخت؛ اما این «حمله» آنچنان با فیسوافاده همراه بود که همه طرفین داستان از قبل از آن اطلاع داشته و آماده، منتظر موشکها و پهبادها نشسته بودند. ایران هم، برای آنکه مبادا مقاصد سوئی به او نسبت داده شود، هنوز آخرین ترقه به زمین نرسیده، در سازمانملل اعلام نمود که پروندهی پاسخ به حملهی اسرائیل در دمشق و کشته شدن چند درجهدار سپاه پاسداران، از نظر ایران مختومه است.
این کار ایرانْ نه تنها مسئلهی بهرسمیتشناختهشدن فلسطین در سازمان ملل را کاملا تحتالشعاع قرار داد و در کنار فشارهایی که آمریکا از جانب خود به همه کشورها وارد میآورد[2] باعث شد که این پیشنهاد فلسطین در سازمان ملل رد شود، اما مهمتر از آن موجبات وحدت ارتش اسرائیل با مردم خود را فراهم کرد که یک بار دیگر در مقابل یک دشمن خارجی، اتحاد ملی خود را در جهت سرکوب خلق فلسطین پیدا کردند.
مسئله غزه تحتالشعاع خبر این موشکپرانی دوطرفه قرار گرفت تا اسرائیل بتواند با خیال راحت «کار را تمام کند». بلافاصله پس از حمله ایران، چک سفیدی به کولونهای کناره باختری داده شد تا با وحشیگری و قساوت هرچه بیشتری به اشغال و غصب خانهها و زمینهای فلسطینی بپردازند.
درعینحال پاسخ نظامی هماهنگی که طرفداران غربی و عربی اسرائیل در جهت خنثی کردن این حمله دادند، نشان داد که شکل و شمایل دخالت نظامی- پلیسی آمریکا در منطقه و شبکهای که پس از جنگ خلیج و پایان جنگ سرد ایجاد کرده چه ابعادی دارد.
در حمله موشکی اخیر ایران به سمت اسرائیل آشکار شد که ارتش آمریکا شبکهای وسیع در خاورمیانه ایجاد کرده که در واقع دخالتهای «خارجی» او را بهنوعی به عملیات پلیسی «داخلی» تبدیل میکند. مگر نه اینکه در این «نظم جهانی» برای آمریکا دیگر داخل و خارجی مطرح نیست و همه عملیات او در منطقه، عملیات پلیسی برای «حفظ امنیت و آرامش» است!
برای خنثی کردن «حمله» هوایی ایران، آمریکا گذشته از همکاری نزدیک انگلستان (و در نتیجه بحرین) و فرانسه، از مقرهای نظامی خود در عراق، کویت، امارات عربی، قطر، عربستان سعودی، اردن و همینطور پایگاههای مخفی خود در اسرائیل سود برده و موشکهای زمین به هوای پاتریوت و همینطور هواپیماهای شکاری خود را از این پایگاهها به هوا فرستاد تا گنبد آهنین اسرائیل را تقویت سازند.[3]
باری، اجازه ندهیم که دعواهای دیپلماتیک دولتها، قتلعام غزه، یعنی قتلعامی درحالوقوع را از دیدهها پنهان سازد؛ اجازه ندهیم که قاتلان در خفا بچههای فلسطینی را سر ببرند یا آنها را از گرسنگی و بیدارویی به مرگی حتمی حواله دهند.
ح.س
۱۹ آوریل ۲۰۲۴
*****
[1] نماینده آمریکا در شورای امنیت مجبور شد که به آتشبس رای ممتنع دهد و نماینده فرانسه اجباراً رای مثبت داد.
[2] بنابر افشاگری سایت انترسپت از تلگرام دیپلماتیک ۱۲ آوریل ۲۰۲۴ وزارت امور خارجه آمریکا. نگاه کنید به:
https://theintercept.com/2024/04/17/united-nations-biden-palestine-statehood/
[3] نگاه کنید به: https://theintercept.com/2024/04/14/israel-iran-regional-war/
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
سخنرانی مژگان نوی،انگلیسی
https://www.youtube.com/watch?v=hKEazZPgBR4
The war on Gaza and Israeli 05.04.2024
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
مصاحبه با مژگان نوی
جنگ اسرائیل علیه غزه
https://www.youtube.com/watch?app=desktop&v=U9wnwsoYIH8
۵ آوریل ۲۰۲۴
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
یادداشتهایی از غزه
دوستی در غزه (زیاد مدوخ) گهگاه یادداشتهایی به بیرون میفرستد که ما ترجمه آنها را پس از کسب اجازه، به مرور ارائه میکنیم:
از زیاد مدوخ از غزه - ۲۰ ژوئیه ۲۰۲۵
غزه از گرسنگی میمیرد
فلسطینیهای غزه از گرسنگی میمیرند
دیگر در غزه، مرگ هیچ نیازی به گلوله ندارد
یا به بمب و موشک
گرسنگی این کار را به انجام میرساند، آرام و بیشک
مرگ دیگر با صدای انفجار همراه نیست
بلکه با صدای شکمهای خالی
فریاد گرسنگی کودکان
مردمی که در قحطی فرومیروند.
بدنهای لاغر، پوستی بر استخوان،
فریادی از اعماق رنج،
مادرانی که شیرشان خشک شده
خونی که فریاد میزند و وجدانی که میسوزد،
این پیامی است از قلب جهنم.
ما نه تنها از گلولهی تکتیراندازها میمیریم،
بَل از تأخیر یک کیسه آرد،
کمی شیر و
جعبهای دارو.
ما میمیریم چون نان به کالایی تجملی تبدیل شده،
و آب آشامیدنی به افسانهی حوریان بهشتی
در برابر چشمها و گوشهای جهانیان
که وضعیت اسفبار ما را زنده و مستقیم شاهدند.
مواردی از فرسودگی ناشی از گرسنگی...
بدنهایی به نازکی کاغذ،
که دیگر نای راهرفتن ندارند
استخوانهایی که از کمبود غذا
از بدن کودکان بیرونزدهاند
.
مردم این شهرِ محاصرهشده دو بار میمیرند:
هم از بمباران و هم از قحطی.
گرسنگی همه چیز را از ما میرُباید
صبر و کرامت ما
به شکافی شکننده در زندگی روزمره تبدیل شده.
مردمْ اینجا گریه نمیکنند،
زیرا گریستنْ خودْ نیرو میخواهد.
هر تکهنانی که نمیرسد
گلولهای است شلیکشده بر دلِ کودکی،
هر جعبه دارویی که نمیرسد
امضایی است نقشبسته بر یک گواهی فوت
بی هیچ مراسم، بی هیچ تسلیتی.
حتی توان سکوت ما نیز تبخیر شده است
جمعیتی تمامکمال گوشبهراه صدای نانی است که نمیرسد
در محرومیتی مطلق
از کالاهای مفقود و قیمتهای سرسامآور،
سوداگران جنگ
بر رنج کودکان تکیه زده، ثروتمند شدهاند.
گرسنگی انقلابی است که
هنوز آغاز نشده،
گرسنگی در غزه جنایتی اخلاقی است
نقشبسته بر پیشانیِ جهان.
آیا جهان صدای
قحطی و رنج را میشنود؟
و فریاد شکمهای خالی را؟
تا کِی مرگِ تدریجی
در انتظار مردم غزه خواهد نشست؟
تا کِی صبر و استقامت ما،
تا کِی عقل میتواند بر پستیها غالب باشد؟
بالاخره کِی وجدان بشری به حرکت درمیآید؟
این امری اساسی است که به ناامیدی درنغلتیم
اما
آیا حق نداریم از بشریت ناامید شویم؟
*******
از زیاد مدوخ از غزه - ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۵
کمی شادی برای کودکانِ در هراس و زخمدیده
چند لحظه آرامش، بهدور از بمبها
لبخندهای خودجوش کودکانی که در منطقهای ویران شده از همه چیز محروماند
لبخندهایشان، همان امید است.
کودکان غزه میخوانند و میرقصند
حتی در این چادرهای پارهپاره، پس از ویرانی مدارس و حیاطهایی که در آنها بازی میکردند
باز لبخندی بر لبان این فرشتههای کوچک نقش میبندد با وجود وضعیت اسفباری که از سر گذراندهاند،
آیا اینان حق ندارند دقایقی شادی را در میان این جهنم تجربه کنند؟!
زندگی ادامه دارد، حتی در میان این تهاجم بیوقفه
زندگی از همه چیز قویتر است
**فیلمهای تهیهشده توسط کانال فرانسویزبان: (غزه، زندگی)
[https://youtu.be/QRf4zkQ5_ts?si=RpyvaIBaM9q7NCzn] (https://youtu.be/QRf4zkQ5_ts?si=RpyvaIBaM9q7NCzn)
[https://youtu.be/Z0mWZVkFlQA?si=FTt6n5gfAHpPItfe] (https://youtu.be/Z0mWZVkFlQA?si=FTt6n5gfAHpPItfe)
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۵
روزگاری بود که زیاد [مدوخ] اینچنین بود
زمانی که غزه، غزه بود
و زیاد، زیاد بود
روزگاری که در آن رویاها ممکن بود
و امید، حقیقی
لبخند واقعیت بود
و اشکها، دور از چشم
اراده، مسیری بود به نیکی
خوشبینی، به فراوانی
عشق، سرود زیبایی
آرامش، نشان دانایی
یأس فقط گذرِ اندوه بود
غموغصه، سفری محال
بدبختی، حیرتانگیز بود
کرامت، نغمهای خوشگوار
پشتکار، چالشی بود
شجاعت، امری روزمره
همبستگی، فرهنگی دیرینه
صبوری، رازگشاییْ تکاندهنده
آزادی، مطالبه بود
افتخار، صدای مردم
تابآوری، اصل بود
زندگی، حقی مسلم
امید ما به فردا، لایزال…
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۳ ژوئیه ۲۰۲۵
سلام بچهها
سلام بر شما ای فرشتگان کوچک
سلام بر معصومیتتان
سلام بر زندگی
کودکانی وحشتزده اما شاد و خندان
کودکانی زیر تهاجم اما استوار و پُرجان
کودکانی مضطرب اما بُردبار و خویشتندار
کودکانی محروم اما امیدوار
کودکانی ناتوان اما همیشه در انتظار
کودکانی غمگین اما سرشار از زندگی
کودکانی هراسناک اما مملو از سربلندی
کودکانی دردمند اما مشتاقِ یادگرفتن
که هیچ چیز
مانعی نیست برای حاضر شدن
در محل آموختن
حتی زیرِ حملات دشمن
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵
برخی از جوانانی که زبان فرانسه یاد میگیرند موقعیتی پیدا کردند تا در اواخر ژوئن ۲۰۲۵، در اوج حملات، در میان کودکان غزه کمی هدیه و اسباببازی پخش کنند.
آنها تلاش دارند در این تهاجم وحشتناک، کمی شادی برای کودکان غزه به ارمغان آورند.
علیرغم بمبارانهای شدید، در اواخر ژوئن ۲۰۲۵، در یک مرکز آموزشی، بخشی از کودکان غزه را گردآورده و هدایای کوچک خود را توزیع کردند.
باید به این جوانان غزه آفرین گفت که در محلههای ویرانشده، در بحبوحه این تهاجم، این فعالیتهای متنوع را برای کودکان ترتیب میدهند. این ابتکار کوچک نشاندهنده تعهدی است که جوانان نسبت به جامعه احساس کرده و دائماً تلاش دارند روحیه همبستگی را میان ساکنان، بهویژه در این دوره خاص از حملات وحشتناک گسترش دهند.
خودِ این جوانان از اینکه توانستند برای این کودکان شجاع که با ضربههای روحی وصفناپذیری طرف هستند کمی قوتقلب باشند و کاری کنند که کمی لبخند بر لبانشان بنشیند، بسیار خوشحال بودند.
کودکان نیز از دیدن جوانانی که در این دوران هولناک و ویژه به یاری آنها آمدهاند، بسیار خشنود شدند.
این جوانان پُرانگیزه، علیرغم وحشت مطلقی که حکم میراند، تلاش میکنند ذرهای شادی به این کودکان آسیبدیده که در منطقهای محصور، از همه چیز محروماند، برسانند.
غزه، شهر ویرانشده
غزه، شهر سوخته
اما غزه، که با لبخند کودکانمان و اراده جوانانمان زنده است.
میتوانید ویدئویی از این توزیع را که توسط کانال فرانسویزبان یوتیوب «غزه زندگی» منتشر شده است نگاه کنید:
Youtube : Gaza la vie
*******
"یادداشت ترجمه:
درست در شرایطی که هزاران نفر برای متوقف کردن قتلعام غزه به سمت مرزهای جنوبی آن روانه بودند و روزنهی امیدی برای جلوگیری از تداوم نسلکشی فلسطینیان ایجاد میشد، اسرائیل و همدستانش آتش جنگ منطقهای دیگری را افروختند. جنگی که میان دو دولت ارتجاعی زحمتکشان را قربانی اهداف خود میکند."
شعری از زیاد مدوخ
۱۸ ژوئن ۲۰۲۵
در آستانهی تاریخ، زمان توقف میکند
و به اشکهای کودکی غمگین گوش میدهد
که ناتوان از تحمل این همه مصیبت،
از توان گریهاش فراتر میرود،
از اعماق ویرانهها فریاد میزند
این زخمی است که هرگز آرام نمیگیرد
پرسهزنان، در جستجو میان ترکشها و مرگ،
گرسنه، به هوای نانی که آنسوی مرز در انتظار است
و گویی از دهان گلولهها شیر میچکد
نبضش باز بر دیوار خاموش مینویسد
سرود خشمش را
بسان تنهٔ درخت زیتونی که
در برابر تیشهای که عزلتش را میجوید، استوار است
اشک آسمان همیشه دیر میرسد.
این صدای زخم است
و فریاد حقیقت
دلی خونچکان
که از سکوت وجدانها فرسوده میشود
در حافظهٔ ظُلمات
چشمانی خشک در انتظار بارانند
پژواک خندهاش اسیر
در زوایای رویاهای معلق.
در چشمانش روشناییِ وعدهٔ آزادی
نسیمی از صلح
اعتماد به نوعی از زندهبودن
آوازهای روحی سبکبال
نور زندگی در برابر ظلمت
رقص گلها بر ضربان سپیدهدم
آهنگِ شیرین این هیجان بزرگ.
وطن با عطر آغاز میشود
با بوی نانِ مادر
با سایهٔ درخت لیمو
که همچنان در برابر وحشیگریها ایستاده است.
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۱۰ ژوئن ۲۰۲۵
سلام بر تو اِی غزه
سلام بر تو ای فلسطین
سلام بر شما همراهانِ همبسته
سلام بر تو ای جهان
سلام بر تو ای انسانیت
سلام بر درخت زیتون
سلام بر کشتزارها
سلام بر کرامت
سلام بر دوستی و رفاقت
سلام بر عدالت
سلام بر آزادی
سلام بر صلح
سلام بر امید
سلام بر تو اِی زندگی
*******
غزه - جایی که فریاد گرسنگی کودکان، بلندتر از صدای بمبهاست
و دولتها وجدان بشری را در گلوگاه مردمِ خود خفه کردهاند
متنی از زیاد مدوخ
اول ژوئن ۲۰۲۵
کدام کسی درد این کودک گرسنه را تسکین میبخشد؟
کدام کسی اشکهای سنگین او را از گونه میزداید؟
کدام یک اندوه عمیقاش را اندکی سبکتر میکند؟
کدامین کس خشم عظیم او را کمی فرو مینشاند؟
کدام فرشته عاقبتْ فغان او را داد میرساند؟
آنگاه که در غزهٔ ویرانه غریوِ گرسنگی
از صدای انفجار بمبها رساتر است
آنگاه که جنایتی تازه جنایت دیگر را میپوشاند …
و همدستانی خرسند که در برابر فاجعه کف میزنند
بهدنبال تکهای نان بهعبث در جستجوییم
در این شهر محاصرهشده
چه کسی پاسخی دارد به پرسشهای برحق این کودکان معصوم:
«تا کِی باید رنج کشید؟»
«چه کسی فریاد شکمِ خالی ما را خواهد شنید؟»
«کِی دوباره لبخند فلسطینیمان را بازمییابیم؟»
«کِی، بالاخره کِیْ خوشبختی بهجای فاجعه خواهد رسید؟»
«پس انسانیت کجاست؟»
آی انسانیت،
چه ننگی، پاکناشدنی که بر دامن توست!
*******
غزه، سرزمين مقاومت و شكوهِ مقاومت
جايی كه هر گل سرخ، پايداری را فرياد میزند
سرودهی زیاد مدوخ
۲۹ مه ۲۰۲۵
ستمديدهام، اما برپا
تحت اشغالم، اما رها
گرسنهام، اما پُرحُجبوحیا
ما ضعيف و زبون نيستيم
این تهاجم است که استخوانهایمان را درهم میشکند
بند و محاصره است که دلهایمان را مدام میجَوَد
اما باز در عمق وجودمان
رويای آزادی کماکان پَر میکشد
خون، بانگ فغانمان را غرق نمیکند
از آن بیش، آبياریاش میکند
غزه از درد، خون میگِريد
من اما از آنانم كه گلهای سرخ میكارند
در باغهای موطن
از آنان كه درد را با اميد تاخت میزنند
و با کلامیْ لبخند را بازمیگردانند
در قلب ويرانهها
زندگی خاموش نمیشود
که دوباره زبانه میکشد.
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۲۲ مه ۲۰۲۵
آفرین به این جوانان فرانسویزبان غزه که برای حمایت روانی از کودکان در این پایانِ ماه مه ۲۰۲۵ فعالیتهای شاد و تفریحی سازماندهی میکنند.
این جوانان پرانگیزه، در میان این تجاوز وحشتناک، شادی را به کودکان هدیه میدهند.
غزهی ویران شده، غزهی درهمکوبیده،
غزهی مورد تجاوز قرار گرفته،
اما غزهای که با لبخند کودکان و اراده جوانانمان میدرخشد.
ویدئویی از این فعالیت را در آدرس زیر مییابید:
https://youtu.be/Vq8UuqYzqlg?si=hst6myGh3oCK2Z1P
*******
در غزه، خوشههای گندم سر به آسمان میسایند
و ریشههای زیتون سیمهای خاردار را به تمسخر میگیرند
سرودهی زیاد مدوخ
۲۰ مه ۲۰۲۵
گندمزارهای ما خمیده نمیشوند
حتی در حصار سیمهای خاردار
از قلب محاصره برمیخیزند
بر دوش برزگری پُروقار
که با افتخار خوشهها را درو میکند
زیر این آسمان پُرملال
عرق جبینَش زمین را روشن کرده
عشق بیپایانش به درختان زیتون
تسلیبخشِ قلبی است غرقه در خون
و صبر و متانتش اشکی خاموش را میزداید از لبهی پلکها
شرافت روحش، استقامتش و نیروی شگفتانگیزش
درمانی است بر همه دردها
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۱۲ مه ۲۰۲۵
کاش پرندهای بودم سپیدفام
با بالهایی گستردهْ
بر فرازِ تپههای غزه
شاخهای زیتون بچینم
و فرمان سکوت را بشکنم
تو را از همهٔ اضطرابها رها سازم
بار غمت را بر دوش گیرم
اشکهای ثقیل چشمانت را بِزُدایم
و معصومیت کودکیات را از ورطهٔ ویرانهها برهانم
ایکاش شمعی بودم در دل این تاریکیها
ایکاش در کنارت بودم، نظارهگر ستارهها
تا تو هم، مثل دیگر بچهها، در آغوش رویاها …
********
از زیاد مدوخ در غزه- ۷ مه ۲۰۲۵
ما گلهای سرخ را دوست میداریم
و گندمزارها را بسی بیشتر
در کنار عطر دلنشین گلها
پاکی خوشههای زرینفام
غزه که نغمهای غمگین مینوازد
بر سازی دلتنگ
از خاکسترش دوباره جان میگیرد
به زندگی معنا میبخشد
و بوسهای مینهد بر جبین فلسطین
غزه، نماد انسانیتیست امید بر پُشت
غزه نَه نقطهای بر نقشه، که ضربان قلبی پنهان است تَپنده در روح
غزه عطرِ خاک است پس از باران ...
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۲۳ آوریل ۲۰۲۵
غرش بمبها همچنان طنینانداز است
در بزرگترین گورستان روباز جهان
صدایی طنینانداز که وجدان بشریت را کر کرده است
به کسی نگویید چه چیز اینسان شما را میآزارد
فریاد اعتراض خود را در برابر این کشتار بلند نکنید
چراکه فقط سکوت گویای چنین رنجیست
سرافراشته گام بردارید
فرزندانتان را از نابودی و بلای بمبارانها حفظ کنید
کودکانِ ازهمگسیخته، کودکانِ نابودشده
اما کودکانی که همچنان میخندند
آنها را در آغوش بگیرید، حتی با بازوان شکستهتان
به ریشههایتان چنگ بزنید
در میان صخرههای کوهستان و گیاهانِ وحشی
سایه و گرمای خورشید را مثل زنبورها از گُل بستانید
بیدار بمانید
حتی در شبهای تاریک و مملو از خستگی و رنج
شما که زیر بارانِ دردها و فجایع
خانه، پناهگاه و تکیهگاهتان را از دست دادهاید
اما نه هرگز امید را
گریه نکنید
هرچند درد جانکاه است
به راهتان ادامه دهید
حتی وقتی خون از زخمهایتان میچکد
و رد سرخ خود را بر لباس سفید پاکیزهتان مینشاند
دو فرزند خود را همچون بالهایتان حمل کنید
از میان ویرانهها و فغان بگذرید
شما بانوی عزت و دیوار صبرید
تا نفسی هست، زانو به زمین نخواهید سود
در میان واژهها به دنبال خاطرهای زیبا بگردید
شما عطرِ نانِ تازه در سپیدهدم زمستان را یادآورید
پاس دارید
کرامت مردمی ستمدیده را
هر ذرهی امید را برای آیندهای بهتر حفاظت کنید
روغن زیتون غزه همیشه طعم آزادی خواهد داشت
غزه همچنان ایستاده است
و درختهای زیتونش ریشه در خاک مقاومت دواندهاند!
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۲۲ آوریل ۲۰۲۵
اقبال آن را داشتم که با برخی دیگر از ساکنین محلات غزه، در یک ابتکار شهروندی شرکت کنم؛ همگی به جمعآوری زبالهها و تمیز کردن خیابانها و جلوی خانهها پرداختیم.
من مشتاق فعالیتهای داوطلبانه و اقدامات همبستگی هستم و این را یک وظیفه انسانی میدانم.
کارمندان خدمات شهری به دنبال این تجاوز وحشتناک و محاصره ناعادلانه، دیگر هیچگونه امکانات لازم برای انجام وظایف خود را ندارند و به شدت تحت فشار هستند. تمام خودروها و تجهیزات کارشان در بمبارانها نابود شدهاند و نیروی انسانیشان کفایت چنین وظیفه عظیمی را نمیکند.
با وجود این، در گوشه و کنار غزه، در میان ویرانیها همبستگی میدرخشد.
باید به این ساکنان شجاع و داوطلب آفرین گفت!
غزه هرگز تسلیم نمیشود!
*******
خوشبختانه باخبر شدیم که دوستمان زیاد مدوخ که علیرغم جنگ و بمباران در نوار غزه مانده تا بتواند وقایع روزمره را به بیرون گزارش دهد، سالم است و موفق شده گزارش زیر را به بیرون بفرستد.
غزه را فراموش نکنیم!
از زیاد مدوخ- در غزه ۱۷ آپریل ۲۰۲۵
پس از نقض آتشبس در ۲ مارس، ارتش اسرائیل ۴۰۰ هزار نفر را دوباره مجبور به تخلیه و آواره کرده است.
از این تعداد، ۳۰۰ هزار نفر اجباراً در خیابانها، میان چادرهای پارهپاره، در میان ویرانهها، کنار گورستانها و تلهای زباله زندگی میکنند.
از آغاز دوباره تجاوز، دیگر هیچ چادر یا کانِکسی به غزه وارد نشده است.
از ۷ اکتبر ۲۰۲۴ تاکنون، ۱.۴ میلیون غزهای (۶۰درصد جمعیت غیرنظامی) به زور آواره شدهاند. این پنجمین یا ششمین باریست که برخی از آنها در اجبار تخلیه قرار دارند.
وضعیتی غیرانسانی
ارتش اشغالگر که تا قبل از این به آوارگان ۲۴ ساعت برای تخلیه مهلت میداد، اکنون تنها ۶ ساعت به آنها فرصت میدهد. مردم از طریق اینترنت (وقتی آنتنی در دسترس باشد!) یا با برگههای تبلیغاتیِ پرتابشده از هواپیما مطلع میشوند که بمباران در راه است و همین موجب وحشت عمومی میشود. آنها با این فرصتِ کم فقط وقت دارند که یک کیسه کوچک، چادر و تشکشان را جمع و فرار کرده و هر چیز دیگری را که با زحمت به دست آوردهاند، همانجا رها کنند. مردان، زنان، سالمندان و کودکان مجبورند پیاده در خیابانهای ویرانشده، از یک محله به محلهای دیگر بروند که در آنجا هم هیچ تضمینی برای امنیتشان وجود ندارد.
هیچ خودرو، کامیون یا وسیله نقلیهای در غزه باقی نمانده است؛ اگر هم پیدا شود، سوختی در کار نیست. مردم مجبورند ۵ تا ۱۰ کیلومتر در جادههای خراب پیادهروی کنند بدون آنکه توانسته باشند کوچکترین مایحتاج خود را همراه بردارند.
بسیاری از اهالی دیگر پولی در بساط ندارند، چون در دوران آتشبس به خانههای ویران خود بازگشته و پساندازشان را برای تعمیر خانه یا خرید پنل خورشیدی خرج کردهاند.
رَفَح، بزرگترین شهر جنوب غزه، اکنون تقریباً خالی از سکنه است. ۱۳۰ هزار نفری که در آنجا سکونت داشتند، مجبور به فرار به خانیونس شدهاند. حالا در شمال نوار، این شهر غزه است که باید میزبان ۱.۴ میلیون نفر بشود، از جمله ۳۰۰ هزار آوارهای که از بیتحانون، جبالیا و بیتلاهیا رسیدهاند.
از ۲ مارس، با بستهشدن تمام گذرگاهها و توقف کمکهای بشردوستانه، این وضعیت غیرانسانی تشدید شده است. هیچ مکانی برای اسکان دادن آوارگان وجود ندارد. آنها مجبورند ۲۰ تا ۲۵ نفر در یک چادر، بدون کمکهای اولیه زندگی کنند.
در بین اهالی خشم و اندوه موج میزند. دستورات تخلیه پیوسته افزایش مییابد؛ اما همه میدانند که در غزه هیچ جای امنی وجود ندارد.
بدون کمک، بدون امکان، مردم به حال خود رها شدهاند.
چادرها و کانکسهایی که وعدهدادهشده بود، پشت مرزهای مسدود گیر کردهاند. در زمستان، در چادرها سرما غیرقابلتحمل بود؛ با آمدن تابستان گرما کشنده خواهد بود.
کامیونهای آبرسانی اغلب به این دلیل که راه یا گذرگاه سالمی باقی نمانده دیگر کار نمیکنند؛ همه راهها به ضرب بمبارانها و تانکهای صهیونیستی خراب و ناهموار و در نتیجه غیرقابلعبور شدهاند. همه چیز نابود شده و حفر چاه آب هم، اگر نه ناممکن بلکه بسیار دشوار است.
در این وضعیت، هیچ دولت، اتوریته، نهاد بینالمللی یا محلی برای کمک به آوارگان وجود ندارد.
سازمانهای بینالمللی که پیشتر کمک میکردند، دیگر به غزه وارد نمیشوند.
در سکوت همدستانهی جامعه جهانی، ۲.۴ میلیون غزهای در شرایطی فاجعهبار و غیرانسانی به بقای خود ادامه میدهند.
*******
متاسفانه مدتی است از دوستمان زیاد مدوخ (در غزه) بیخبر هستیم. از طرق مختلف سعی کردیم با او تماس برقرار بکنیم که بینتیجه بوده و در نگرانی بسرمیبریم.
بهجای نوشتهای از او که هر چند وقت یک بار به دستمان میرسید، در زیر متن کوتاهی از الیویا زمور (مسئول CAP JPO) را میآوریم که به وضیت فعلی غزه و موضع اخیر دولت فرانسه اختصاص دارد:
دوستان عزیز
روز چهارشنبه بار دیگر شاهد کشتار وحشیانه رژیم صهیونیستی در غزه بودیم؛ با بیش از ۳۰ کشته، دهها زخمی و اجساد بسیاری زیر آوارها در محله شجاعیه نزدیک شهر غزه.
اینهمه در روزی اتفاق افتاد که بمبارانی در کار نبود! تعداد قربانیان، از گرسنگی، تشنگی و عدم امکان درمان به دلیل کمبود دارو و تجهیزات پزشکی هر لحظه بیشتر میشوند. هر روز صدها کودک در غزه کشته یا زخمی میشوند.
امانوئل مکرون به العریش مصر سفر کرد، اما صدها کامیون کمکهای بشردوستانه از دوم مارس در مرز مصر بلوکه شدهاند!
اینکه فرانسه اعلام کرده احتمالاً در ژوئن دولت فلسطین را به رسمیت میشناسد امر خوبی است، اما چرا نه همین امروز؟ آیا باید صبر کنیم تا اسرائیل "کارش را تمام کند" و چند هزار یا حتی دهها هزار فلسطینی دیگر را در غزه قتلعام کند و زمینهای بیشتری در کرانه باختری را ضمیمه کند؟
این دولت فلسطین کجا خواهد بود؟ در حالی که امروز فلسطین به تکهپارههایی پراکنده تبدیل شده است. آیا فرانسه خروج ۹۰۰ هزار شهرکنشین صهیونیست را از کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی مطالبه خواهد کرد؟
و تازه چرا این تصمیم را مشروط کردهاند به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عربستان سعودی؟ این به فرانسه چه ربطی دارد؟ آیا مکرون رهبر ارکستر عادیسازی روابط رژیمهای عربی با اسرائیل شده است؟
بماند که سوال این است: عربستان سعودی باید اسرائیل را در چه مرزهایی به رسمیت بشناسد؟ خود اسرائیل حتی مرزهای خود را هم به رسمیت نمیشناسد!
ما به اقدام فوری نیاز داریم، نه وعدههای توخالی!
آزادی برای فلسطین از رودخانه تا دریا.
*******
از زیاد مدوخ –۷ آوریل ۲۰۲۵
رنج مطلق در غزه
پس از ۱۸ ماه تجاوز وحشیانه و دو ماه آتشبس شکننده، ارتش اسرائیل توافقهای مربوط به آتشبس را نقض کرده و بمبارانها در سراسر نوار غزه از سر گرفته شد. از دوم مارس، تمام گذرگاههایی که کمکهای بشردوستانه از آنها وارد میشد، بسته شدهاند.
مردم غزه وحشتزده، ترسیده و خستهاند. کمبودِ همه چیز بیداد میکند.
آنچه بیش از هر چیز تهدیدکننده است بحران و قحطیِ آب آشامیدنی است.
پیش از تجاوز، ۱۲۳۰ چاه آب وجود داشت که با سوخت و پَنِلهای خورشیدی کار میکرد. نیروی اشغالگر ۹۰۰ چاه را ویران کرد و امروز تنها ۲۴۰ چاه وجود دارد که آنهاهم به دلیل کمبود سوخت و پنل خورشیدی فقط با ۳۰درصد ظرفیت کار میکنند.
کامیونهای حمل منبع آب محلههای نابودشده و ویرانه را طی میکنند. به هر خانواده برای سه روز، ۲۰ لیتر آب تعلق میگیرد. قیمت هر گالن آب (۴ لیتر): ۴ یورو شده که بسیار گران است، اما مردم چارهای جز خریدن آن ندارند. آب آشامیدنی بسیار نادر است و کیفیت آن هم متاسفانه چندان خوب نیست.
آب لولهکشی هم در این وضعیت، به دلیل تخریب شبکهها کمیاب شده است. این امر زندگی خانوادهها را خیلی دشوار کرده و مردم گاهی باید ۵۰۰ متر پیاده بروند تا ۲-۳ گالن آب به دست بیاورند. گاهی شاهد هستیم که مردم در صفهای چند ۱۰ نفره یا چند صد نفره در خیابان ایستادهاند تا کمی آب به کف بیاورند؛ شرایط وحشتناکی است.
دومین عامل بزرگ قحطی به غذا مربوط میشود:
از دوم مارس، نیروی اشغالگر همه راههای ورودی به غزه را بسته است و هیچ نوع مواد غذایی وارد غزه نمیشود. در بازارها هیچ مواد غذایی پیدا نمیشود و اگر هم پیدا شود قیمتش سرسامآور خواهد بود. مردم به یک وعده غذای ساده در روز بسنده میکنند که عمدتاً به کمی برنج، ماکارونی یا کنسرو خلاصه میشود. باید به این بسنده کرد به خاطر اینکه این تنها چیزی است که در بازارها میتوان یافت؛ بازارهایی که در آنها دیگر هیچ نوع میوه، سبزیجات، مرغ، گوشت یا ماهی پیدا نمیشود.
سومین عامل قحطی، کمبود دارو و مواد بهداشتی و درمانی است که به آن باید فروپاشی کامل سیستم درمانی را افزود.
امروزه در غزه ۳۰ بیمارستان کاملاً از کار افتادهاند. در شمال غزه تنها چند کلینیک و مرکز پزشکی فعالاند که در آنها چند پزشک داوطلب کار میکنند؛ این تعداد پزشک به نسبت هزاران بیمار و مجروح کاملاً ناکافیست.
مضافاً بر این، دارو کمیاب است و وقتی پیدا شود اغلب تاریخ مصرفش گذشته. آزمایشگاه و داروخانهای هم دیگر در کار نیست. هزاران مریض و مجروح چارهای جز انتظار ندارند؛ انتظار برای آنکه شاید روزی درمان شوند.
چهارمین عامل بحران کمبود گاز و انرژی است:
از آغاز تهاجم مقادیر بسیار کمی گاز به غزه میرسید. در دوران آتشبس همین مقدار ناچیز کماکان وارد میشد اما از دوم مارس جریان آن کاملاً قطع شده است، در نتیجه مردم مجبورند با هیزم آشپزی کنند و به همین دلیل هیزم نایاب شده و قیمت آن سر به فلک کشیده. هر کیلو هیزم امروز ۶ یورو قیمت دارد؛ برای غذا درست کردن، یک خانواده به ۴ کیلو هیزم نیاز دارد؛ تصورش را بکنید یعنی ۲۴ یورو هزینه پخت یک وعدهی ساده غذا برنج یا ماکارونی.
قحطی هیزم باعث شده که دیگر کسی حتی جرات نکند یک چای یا قهوه بنوشد! اینها به کالاهایی لوکس تبدیل شدهاند.
و دست آخر با قطعی برق روبهروهستیم:
تنها نیروگاه برقی که آنهم با ۳۰درصد ظرفیت کار میکرد، در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۳ کاملاً نابود شد. از این تاریخ به بعد برق توسط ژنراتورها (وابسته به سوخت) و پنلهای خورشیدی تولید میشد که این آخری هم در زمستان سرد و ابری کاملاً بیفایده بود.
قطعی برق عوارض جانبی دیگری هم دارد مثلاً اینکه کارخانههای آبشیرینکن که به اهالی اجازه میداد آب آشامیدنی داشته باشند بدون برق کار نمیکند؛ شبکه ارتباطات نیز بدون برق کاملاً فلج شده است.
از دوم آوریل به این طرف، تمام نانواییها به دلیل کمبود آرد و سوخت تعطیل شدهاند. اهالی مجبورند خودشان در خانه نان بپزند اما با افزایش قیمت یک کیسه آرد که از ۲۰۰ یورو تجاوز میکند و همینطور کمبود هیزم این کارِ بسیار دشواریست.
خلاصه اینکه در غزه همه چیز کم داریم. غزهایها با ترس دائمی، ناامنی و احساس درماندگی زندگی میکنند. بمبارانهای شبانهروزی، آوارگی اجباری، گرسنگی و بحران بیسابقه انسانی، تحمل این شرایط را غیرممکن کرده است.
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۲۵ مارس ۲۰۲۵
سهشنبه ۱۸ مارس ۲۰۲۵، سحرگاهان، وقتی اهالی غزه در خواب بودند، نیروهای اشغالگر با بمباران گسترده، آتشبسِ شکنندهای که بارها نقضشده را بهطور کامل شکستند و ۴۲۵ فلسطینی از جمله ۱۷۵ کودک و ۹۵ زن را به هلاکت رساندند.
وضعیت برای ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار فلسطینیِ وحشتزده ساکن غزه همچنان فاجعهبار و تراژیک است؛ پس از دو ماه که از اجرای توافق آتشبس میگذرد به نظر نمیرسد چیزی تغییر کرده باشد و کماکان در انتظار یک راهحل سیاسی هستیم.
نیروهای اشغالگر هنوز بهطور کامل از بسیاری از مناطق، بهویژه مرکز و جنوب نوار غزه خارج نشدهاند. آنها گاهی حملات و بمبارانهایی انجام دادهاند که منجر به کشته و زخمی شدن افراد گشته است. گذرگاهها بیش از سه هفته است که کاملاً بستهاند و به دستور نظامی اشغالگران هیچ چیز وارد خاک غزه نمیشود.
از آب آشامیدنی و گاز خبری نیست و مردم مجبورند با هیزم آشپزی کنند، اما هیزم هم دیگر تقریباً یافت نمیشود. در بازارها چیزی پیدا نمیشود و اگر هم بشود قیمتها به شدت افزایش یافتهاند. زندگی روزمره برای مردم غزه همچنان فاجعهبار است.
در این نوشته تلاش میکنم بیشتر درباره کودکان غزه صحبت کنم که مانند بقیه مردم، هر روز در عذاباند. آنها هم مثل زنان و جوانان، زندگی خود را به نسبت قبل از ۷ اکتبر به شدت تغییر یافته میبینند.
آنها به شدت آسیب دیدهاند و تحت تأثیر آنچه دیده و تجربه کردهاند، دچار شوک شده و هر روز رنج میکشند.
در زیر به برخی آمارها که به آنها مربوط میشود اشاره میکنم:
- حدود ۱۷۶۰۰ کودک فلسطینیِ زیر ۱۴ سال از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون کشته شدهاند؛
- ۳۶۰۰۰ کودک یک یا هر دوِ والدین خود را از دست دادهاند؛ در غزه، دیگر مرکزی برای نگهداری از کودکان بیسرپرست وجود ندارد، در نتیجه نقش اساسی بر دوش خانوادهها افتاده است. سرپرستی از این کودکان به عمهها، عموها، پدربزرگها، مادربزرگها یا بستگان دیگر سپرده میشود.
- در حال حاضر، ۴۰۰۰۰ کودک از سوءتغذیه رنج میکشند. زمستان بسیار سرد است و خانهها در و پنجره درست و حسابی و یا وسیله گرمایشی ندارند. برای آوارگانی که در چادرها بهسرمیبرند، وضعیت بهمراتب بدتر است. ۱۴ کودک بین ژانویه تا مارس ۲۰۲۵ فقط بر اثر سرما جان باختند.
- ۱۲۰۰۰ کودک بیمار نیاز فوری به درمان در خارج از کشور دارند. متأسفانه بسیاری از کودکان به دلیل فروپاشی سیستم بهداشتی جان خود را از دست میدهند.
- از بین ۱۷۶۰۰ کودک کشتهشده در طول ۱۷ ماه تجاوز خونین، ۲۵۰ نوزاد و ۹۰۰ کودک زیر یک سال سن داشتاند.
از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، کودکان - مانند تمام مردم غزه - در اضطراب، ترس و نگرانی زندگی کردهاند. آنها سختترین ضربات را متحمل شدهاند؛ در طول تجاوز، هر روز و هر لحظه رنج کشیدهاند و سپس با جابجاییهای اجباری، شرایط سخت غیرانسانی را در مراکز اسکان یا زیر چادرهای پارهپاره زیر سرما و باران تجربه کردهاند.
کودکان مرگ والدین خود یا اعضایی از خانواده یا دوستان را که در مقابل آنها جان دادهاند به چشم دیدهاند؛ آنها شاهد ورود تانکها و نابودی کامل خانهها، محلهها، مدارس و مراکز تفریحی بوده که موجب آسیبهای عمیقی در آنها گشته است.
بین اکتبر ۲۰۲۳ تا اکتبر ۲۰۲۴، هیچ کلاس درسی برگزار نشد و یک سال تحصیلی از دست رفت. به جای مدرسه یا بازی، بچهها مجبور بودند برای خانوادههای خود آب بیاورند، در بازار غذا پیدا کنند، هیزم جمع کنند یا تلفنها را در مکانهای دارای پنل خورشیدی شارژ کنند. این تغییرات باعث شد آنها سریعتر بالغ شده و مسئولیتپذیرتر شوند.
شاید بتوان سه عامل را برشمرد که به کودکان کمک کرده تا در این شرایط وحشتناک مقاومت کنند:
۱. خانواده: کودکان نقش مهم زنان (مادران و خواهران) را در غیاب پدران یا برادران کشتهشده، زخمی یا زندانی شده، درک کردهاند.
۲. مدرسه: با بازگشایی ۳۷ مرکز آموزشی جدید در ماه گذشته، ۸۵درصد دانشآموزان ثبتنام کردهاند.
۳. انجمنهای مدنی: این انجمنها با ارائه خدمات به زنان، جوانان و کودکان، تا هماکنون نقشی حیاتی ایفا کردهاند.
این وضعیت ویژه تغییرات مثبتی در رفتار کودکان بوجود آورده:
- کاهش خشونت علیرغم وجود آسیبها و ضربات روحی؛
- افزایش نظم و مسئولیتپذیری نزد آنان؛
- کم شدن تمرکزی که قبلاً در گفتگوها حول مرگ و ویرانی وجود داشت؛
- در نقاشیهای اخیر بچهها، امید، صلح، درختان زیتون و دریا جای تانکها و هواپیماهای جنگی را گرفته است؛
- استفاده از رنگهای روشن و درخشان به جای رنگهای سیاه و تیره.
این تغییرات نشان میدهد که حمایت خانواده، مدرسه و انجمنها مؤثر واقع شده و بسیاری از کودکان بر آسیبهای روانی خود رفتهرفته غلبه میکنند. اگرچه راهی طولانی در پیش است، اما همین نشانههای امیدوارکننده حاکی از مقاومت بینظیر کودکان غزه است.
زیاد مدوخ - مارس ۲۰۲۵
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۱۹ مارس ۲۰۲۵
[بیش از ۴۰۰ فلسطینی، عمدتاً بچهها و زنان و سالمندان، طی چند روز اخیر زیر بمبهای ارتش اسرائیل جان سپردند].
پاسخ مردم غیرنظامی غزه به ازسرگیری بمبارانهای شدید بر منطقهای ویران و مخروبه؛
مردمی وحشتزده و گرسنه اما مصمم:
اینجا سرزمین ماست، ما نخواهیم رفت.
اینجا فلسطین ماست، اینجا آینده ماست.
در چشمان این خلق پیروزی عدالت موج میزند؛
علیرغم وحشت مطلق،
امید همچنان زنده است.
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۱۵ مارس ۲۰۲۵
ادامه تحصیل و آموزش در غزه ویرانشده، حتی اگر قرار باشد در چادرهای پارهپاره و مراکز آموزشیای انجام گیرد که بارها مورد هدف قرار گرفته و دوباره برپا میشوند یک چالش بزرگ است.
این خودْ شکلی از مقاومت خشونتپرهیز برای خانوادههای فلسطینی است که فرزندان خود را تشویق میکنند تا به مدارس و مراکز آموزشی بروند و درس و مشقشان را ادامه دهند.
همانطور که قبلاً بارها گفتهایم، آموزش و پرورش یک امر حیاتی برای آینده فلسطین و نشاندهنده اراده و عزم ملتی باکرامت است.
نور امیدی است که معلمان غزه علیرغم شرایط دشوار حکمفرما در این منطقهی ویرانشده مصممانه آن را زنده نگه میدارند.
آنها با وجود کمبود امکانات، کلاسهایی برای دانشآموزان غزه برگزار میکنند.
آموزش و پرورش در غزه جایگاه ویژهای دارد.
آموزش و پرورش یک امید است.
راهی است به سوی صلح و عدالت.
*******
از زیاد مدوخ - ۸ مارس ۲۰۲۵ در فلسطین
در تقدیر از تعهد، کرامت و شجاعت زنان فلسطینی
چطور ممکن است در این روز جهانی حقوق زنان، که هر ساله در ۸ مارس در سراسر کره ارض گرامی داشته میشود، به زنان فلسطینی و شجاعتی که از خود نشان میدهند فکر نکرد؟ این زنان مقاوم و قهرمان که در تمام جبهههای مبارزه در برابر نیروهای اشغالگر بیوقفه برای حقوق پایمالشدهشان مبارزه میکنند، علیه ستم میجنگند و برای برابری و آزادی تلاش میکنند.
آنان یک بار دیگر در طول ۱۵ ماه تجاوز وحشیانه علیه غیرنظامیان نوار غزه شجاعت و عزم خود را نشان دادند. در طول این تهاجم تلخ، ما از زنان صبر و اراده آموختیم… فهمیدیم که عمق پایداریشان تا کجاست و چطور میتوانند بدون آنکه خَمی به ابرو بیاورند یا شِکوه و شکایتی داشته باشند تحت این فشار طاقتفرسا زندگی کنند.
بله، زنان ما به خاطر ویژگیهای انسانی و حرفهای ارزشمندشان، اراده، پایداری، ازخودگذشتگی و تلاش بیوقفهشان در کار شناخته میشوند؛ آنها مظهر وابستگی ناگسستنی به سرزمین و وطنشان هستند، نماد صبر و کرامت و همچنین مشارکت کاملشان در تربیت نسل جدیدی از جوانان مصمم و پُر از اعتماد بهخود.
این قهرمانان عصر مدرن، که هرگز تسلیم نشدند، علیرغم محاصره ظالمانهای که بیش از یک دهه است تحمل میکنند، با وجود حملات ویرانگر و نابودکننده رژیم آپارتاید و سرکوب بیرحمانه سربازان و شهرکنشینان اسرائیلی، مادرانی فوقالعاده نیز هستند. آنها ترس را به سُخره گرفتند و از کودکان خود در برابر گلولهها و بمبهای نیروهای اشغالگر محافظت کردند.
در این روز جهانی، ما از زنان در شرایطی غیرقابلتحمل یاد میکنیم، شرایطی که با تشدید اقدامات غیرانسانی و وحشیانهای مشخص میگردد که نیروی اشغالگر در تمامی سرزمین فلسطینی اعمال میکند. زنان فلسطین ستونهای خانواده، جامعه و ملت را میسازند؛ آنها با از خودگذشتگی نادری که از خود نشان میدهند، مظهر مقاومتاند و آن را در همه جا بهشکل نمادین آشکار میکنند؛ از یک مکان پر از رنج به مکانی دیگر، از یک اردوگاه پناهندگان به یک چکپوینت، از یک شهر محاصرهشده به یک شهر اشغالشده و از یک زندان بسته به یک زندان سر باز.
زنانْ آغاز مبارزه ما، عنوان اراده ما، منبع دانش ما، الگوی مقاومت ما، آواز امید ما و درمان زخمهای ما هستند. آنها ثروت سرزمین ما، روشنایی حافظه ما، فرشته تاریخ ما و نماد صلح ما، معنای هویت ما و خاک اجداد ما هستند. آنها آینده فلسطین بزرگ ما، سرزمین صلح، امید و عدالت را تجسم میبخشند.
زنان فلسطینی سزاوار تمام بزرگداشت و احترام ما هستند. آنها بسیار فراتر از یک روز تعطیلی که دولت فلسطین از دوازده سال پیش به مناسبت روز زنان تعیین کرده است سزاوار قوانینی هستند که جایگاه آنان را در کشور ما به رسمیت شناخته و بهبود بخشد. آنها سزاوار تحسین ما هستند. ما شجاعت آنها را در شرایطی بسیار دشوار، اضطراری و مصیبتبار قدر شناخته و میستاییم؛ شرایطی که ویژگیاش تشدید اشغال و شهرکسازی در سرزمینهای فلسطینی، افزایش حملات خونین اسرائیل، بهویژه در نوار غزه در ماههای اخیر و همچنین پروژههای منطقهای و بینالمللی است که هدف آنها نابودی آرمان فلسطین و هر چه وخیمتر کردن وضعیت انسانی در این زندان سر باز است.
سال ۲۰۲۴ بنابر خوشبینترین آمار با مرگ مستقیم حداقل ۷۵۰۰ زن و دختر فلسطینی در پردهای از تاریکی و مصیبت فرو رفتند. بنابر همین آمار حداقل ۷۴۷۵ نفر از آنها در اثر بمبارانهای اسرائیل در نوار غزه جان باختند و ۲۵ نفر توسط ارتش اشغالگر اسرائیل و شهرکنشینان در کرانه باختری اشغالی به قتل رسیدند. به این اعداد تکاندهنده، بازداشت غیرقابلتحمل چندین زن در زندانهای اسرائیل را نیز باید افزود، از جمله نوجوانان، مادران خانوادهها و دانشجویان جوان.
امروز زنان ما هر کجا که باشند - در کرانه باختری، در نوار غزه، در سرزمینهای اشغال شده در ۱۹۴۸ یا در تبعید - بیش از هر زمان دیگری در زندگی و مبارزهشان مصمم هستند و مانند تمامی مردم ما، به فردایی بهتر، فردایی سرشار از آزادی و صلح، فردایی عادلانه امید بستهاند. آنها ۸ مارس امسال را در اشک، درد، رنج و اندوه جشن میگیرند. آنها غم کشتهشدگان را در دل دارند، غم مجروحان، زندانیان و تمامی مردمی که هر روز سرنوشتی وحشتناک را تحمل میکنند.
زن فلسطینی که مبارزه خود را بیوقفه با کرامت و شجاعتی استثنایی پیش میبرد، هم مادر یک جوان کشتهشده است هم همسر یک زندانی و هم مادربزرگِ جوانانی ناامید. او همیشه آماده است تا از همسرش حمایت کند، به یاری کودکانش بشتابد، نور امید را در دل خانواده و اطرافیان زنده نگه دارد و در توسعه جامعهای که در بحرانیترین وضعیت خود است مشارکت کند. او در زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نقش پررنگی دارد؛ او نقشی اساسی در خانواده، روستاها، شهرها، اردوگاههای پناهندگان، محلهها، انجمنها، تعاونیهای خانوادگی و کشاورزی ایفا میکند. زنان در همه جا عنصری کلیدی از انسجام جامعه فلسطینی محسوب میشوند.
آمار در این زمینه گویاتر از هر چیز است: ۷۳درصد از افرادی که در دانشگاههای فلسطین تحصیل میکنند زنان هستند و نرخ تحصیل دختران فلسطینی از ۹۴درصد فراتر رفته است. زنان غزه در طول این تجاوز، با اراده اصول همبستگی خانوادگی و اجتماعی را تثبیت کردند.
فلسطین به همه زنانی که همبستگی خود را با آرمان عادلانه ما در سراسر جهان ابراز کردهاند ادای احترام میکند و به شجاعت، قدرت بسیج و اقدامات متنوع آنها در حمایت از فلسطینیها درود میفرستد.
زنده باد زنان فلسطینی، زنده باد همبستگی زنان با آرمان فلسطین. مبارزه برای فلسطینی آزاد همچنان ادامه دارد!
*******
از زیاد مدوخ در غزه
۲۸ فوریه ۲۰۲۵
در این پایان فوریه ۲۰۲۵ فعالیتها و حمایتهای روانی از کودکان غزه که با بازی و سرگرمی انجام میشود، در یک مرکز آموزشی از سر گرفته شده است.
باید واقعاً به این جوانان فرانسهزبان غزه که این فعالیتها را سازماندهی میکنند آفرین گفت. آنها کودکان را از محلهها و خانههای ویرانشده جمع کرده و علیرغم این آتشبس شکننده، جهت سرگرمی و حمایت روانیشان تلاش میکنند.
این جوانان پرانگیزه، علیرغم وحشت مطلق، سعی میکنند به این بچههایی که اغلب در نتیجه ترس و هراس دچار آسیبهای روانی شدید شدهاند، کمک کنند تا شاید دوباره لبخند به چهرههایشان بازگردد.
در منطقهای که هدف خشنترین تهاجمات واقع شده و همه به حال خود رها شدهاند، این کار اندکی شادی برای کودکان فراهم میکند که از همه چیز محروماند.
از غزهی ویرانشده
از غزهی نابودشده
اما غزهای که به یمن لبخند کودکان و اراده جوانانمان همچنان زنده است.
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۲۱ فوریه ۲۰۲۵
پس از یک ماه آتشبس در غزه، شاهد بازگشت آرام زندگی هستیم؛ اما احساس امید به آینده با نگرانی و بیاطمینانی درآمیخته است.
در این میان نقش جدیدی که جوانان در جامعه مدنی فلسطین بهعهده دارند بارز میشود.
آتشبس از یک ماه پیش عملی شده است اما وضعیت برای ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار فلسطینی غزه که اغلب به حال خود رها شده و از شدت خستگی تحلیل میروند همچنان فاجعهبار است.
این آتشبسی شکننده است و هر روز توسط نیروی اشغالگر نقض میشود.
در فاصله ۱۹ ژانویه تا ۱۹ فوریه، ۱۱ فلسطینی در رفح در جنوب، و در شهر غزه به قتل رسیدهاند؛ چندین خودرو مورد بمباران قرار گرفتهاند؛ متأسفانه هیچ ناظر بینالمللی یا میانجیای هم در محل نیست که بر رعایت توافقها نظارت داشته باشد.
این وضعیت است که احساس عدماطمینان مردم را برمیانگیزد؛ آنها نمیدانند مراحل بعدی آتشبس چگونه پیش خواهد رفت و از آن مهمتر پس از آن چه روی خواهد داد. آیا نیروی اشغالگر اجازه ورود مصالح ساختمانی برای تعمیر خانهها و چاههای آب آشامیدنی برای بازسازی خطوط برق و گاز و غیره را خواهد داد؟
اما در کنار این سئوالات و تردیدها احساس امید نیز وجود دارد.
اینجا سرزمین ماست، ما از این جا نخواهیم رفت.
بازگشت وسیع ۹۰۰ هزار فلسطینی که اجباراً به سمت جنوب غزه فرار کرده بودند، پاسخی روشن به ادعاهای ترامپ داد که میخواهد غزه را تخلیه کرده و آن را به ریویرا تبدیل سازد. هیچکس در اینجا این اظهارات را جدی نمیگیرد، فلسطینیها به سرزمینشان وابستهاند.
گفتم که از زمان آغاز آتشبس وضعیت به آرامی در حال بهبود است. افرادی که بخشی از خانههایشان تخریب شده، هنوز در شروع تعمیرات تردید دارند زیرا از خطر از سر گرفته شدن بمبارانها میترسند. آنها در اثر جابجاییهایی که تجربه کردهاند فرسوده شده و با این حال مصمم هستند به هر قیمت شده بمانند و حتی در چادر و در میان ویرانههای محله مخروبهشان ساکن شوند.
هر روز فقط ۹۰ تا ۱۰۰ کامیون به شمال نوار غزه وارد میشود. بر اساس توافقهای آتشبس، میبایست ۳۰۰ کامیون وارد میشد. در طول ۱۵ ماهی که تجاوز ادامه داشت، این تعداد بهطور متوسط به ۶ تا ۹ کامیون تقلیل یافته بود.
در زمینه غذا بهبودهایی وجود دارد اما میوه، گوشت و سبزیجات هنوز کمیاب است. قیمتها همچنان بسیار بالا است، اگرچه این اواخر کمی کاهش یافته؛ یک کیلو شکر امروز ۴ یورو قیمت دارد. از سوی دیگر کمبود دارو همچنان بارز است و هنوز آب آشامیدنی، برق و گاز در دسترس نیست.
نیروی اشغالگر کماکان از ورود چادرها و کاروانهایی که در توافقهای آتشبس وعده داده شده بود، جلوگیری میکند.
ماه گذشته، درباره نقش جدیدی که زنان در جامعه فلسطین ایفا میکنند، چند خطی نوشته بودم؛ نقشی که همه عرصههای اقتصادی، اجتماعی، روانی و خانوادگی را در بر میگرفت.
امروز میخواهم کمی درباره جایگاهی که جوانان به دست آوردهاند، بنویسم.
بیتردید شاهد پدیدهای جدید در میان جوانان غزه هستیم. پیش از این، زمانی که آنها تحت محاصره زندگی میکردند، بنابر آمارْ نرخ بیکاریشان ۷۳درصد بود و هیچ چشماندازی برای آینده نداشتند. تنها آرزویی که ممکن بود داشته باشند این بود که غزه را ترک کنند.
در طول ۱۵ ماه تجاوز، این جوانان شاهد بودند که زنان چطور در همه چیز مشارکت دارند و این امر تحسین آنها را برمیانگیخت.
این موضوع باعث ایجاد نوعی آگاهی در میان آنها شد. به نظر میرسد جوانان دیگر نمیخواهند به پدر، خانواده یا نزدیکان خود وابسته باشند. امروز بسیار دیده میشود که خود ابتکارعمل به خرج میدهند و شروع به کار میکنند، حتی در زمینهی فعالیتهایی که الزاماً مرتبط با تحصیلات و آموختههایشان نیست.
آنها در انجمنها مشغول شدهاند، در کلینیکها داوطلب میشوند، در مغازهها یا رستورانهایی که بازگشایی شده بهعنوان فروشنده یا آشپز کار میکنند، یا انجمنهای کوچکی درست کرده و به جارو کردن خیابانها یا دیگر کارهای اضطراری میپردازند. به جای اینکه بیکار بنشینند، خودشان پروژههای کوچکی با امکانات محدود راه میاندازند، مثلاً در خیابان ساندویچ، نوشیدنی یا شکلات میفروشند.
نقش آنها در جامعه مدنی روز به روز پررنگتر میشود.
امروز، جوانان دیگر نمیخواهند غزه را ترک کنند. آنها میخواهند بمانند، حتی در چادر، حتی بر روی ویرانههای خانههای مخروبهشان.
این پاسخ آنها به ترامپ است.
عنصر بسیار مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد، اهمیت آموزش است. فلسطینیها فهمیدهاند که آموزش یک چالش، نشانهای از امید و شکلی از مقاومت مسالمتآمیز است.
در طول این تهاجم وحشتناک، علیرغم بمبارانها و خطرات، کلاسها در چادرها برگزار میشد و در بسیاری موارد مراکز آموزشی و مدارس به مراکز اسکان تبدیل شده بودند.
امروز، ۴۵ مدرسه یا مرکز آموزشی (در سطح ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان) را افرادی که به آنها پناه آورده بودند، تخلیه میکنند تا امکان تعمیر ساختمانهای مدرسه فراهم شود و درس و مدرسه در محیط مناسبی برگزار شود. مردمی که ساکن آنها بودند به آنچه از خانههایشان باقی مانده یا به چادرها بازمیگردند.
در طی یک ماه، بیش از ۳۷ مرکز آموزشی جدید در سراسر نوار غزه، در کنار ویرانهها و خرابهها بازگشایی شدهاند.
میتوان گفت که امروز ۸۵درصد از دانشآموزان ثبتنام کرده، کلاسهای خود را از سر گرفتهاند و فقط منتظرند مدرسهشان بازسازی شود تا دوباره به آن بازگردند.
تا جایی که به دانشگاهها مربوط میشود (۱۳ دانشگاه بزرگ کاملاً تخریب شده و ۲۵ دانشگاه، کالج و دانشکده دیگر مورد هدف قرار گرفته و بخشی از آنها تخریب شده)، کلاسهای آنلاین با حمایت همکاران در کرانه باختری و اساتید بینالمللی برگزار میشود.
درست است که هنوز مشکلات برق و اتصال به اینترنت وجود دارد، اما ۷۳درصد از دانشجویان غزه اکنون به صورت مجازی در کلاسها شرکت میکنند و امتحانات خود را میدهند.
در فلسطین، تمایل زیادی از سوی خانوادهها وجود دارد که کودکانِ خود را به مدرسه بفرستند و جوانان را تشویق میکنند تا به دانشگاه بروند، با وجود این که ممکن است تا ۳-۴ سال بعد از تحصیلات کار تخصصی پیدا نکرده و با بیکاری مواجه شوند. آموزش و تحصیلات در نظر آنها فینفسه از ارزش بالایی برخوردار است.
فلسطینیها همیشه به سرزمینشان وابسته بودهاند، اما با شرایط وحشتناکی که در ۱۶ ماه گذشته تجربه کردهاند و به ویژه پس از بازگشت ۹۰۰ هزار فلسطینی از جنوب نوار غزه، این وابستگی بیشتر هم شده است.
همه نسبت به روزهای قبل از ۷ اکتبر احساس نوعی دلتنگی و نوستالژی دارند، حتی اگر غزه در آن زمان تحت محاصره بود. با این حال، رستورانها، مغازهها… وجود داشتند، جشنها، عروسیها، جشن تولدها… برگزار میشد. زندگی سخت بود (زندگی در قفس) اما بههرحال زندگی جریان داشت.
در طول ۱۶ ماه گذشته، تنها هدفْ زنده ماندن بود.
امروز، هیچ چیز درست و حسابی کار نمیکند، اما زندگی به آرامی در حال بازگشت است.
واژه "زندگی"، مانند واژهی "امید"، در همه جای فلسطین استفاده میشود: برای نام مغازهها، داروخانهها، انجمنها و غیره.
فلسطینیهای غزه عاشق زندگی هستند، به شرط آنکه در غزه باشد نه جای دیگر، آنطور که دولتها و رهبران همدستشان پیشنهاد میکنند.
پس از ۴۷۰ روز رنج و مصیبت، طی همین یک ماه آتشبس، ساکنان غزه کارهای بسیاری انجام دادهاند، هر چند هنوز محتاطانه.
علیرغم خطرات و حضور نیروی دریایی اسرائیل، آنها به دریا برمیگردند تا شنا کنند؛ مغازهها، رستورانها و کافههای خود را اگر کاملاً تخریب نشده باشند دوباره باز میکنند و فعالیت را از سر میگیرند.
فلسطینیها چیزی از اراده، پایداری، عزم و شجاعت کم ندارند.
تنها چیزی که کم دارند، امکانات است؛ بازگشایی تمام گذرگاهها (امروز فقط یکی از هفت گذرگاه باز است)، ورود مصالح ساختمانی، مواد غذایی و دارو.
جامعه مدنی خود را سازماندهی میکند، زنان و جوانان نقش فعالی در آن دارند، به جرأت میتوان گفت زندگی از سر گرفته شده است.
به محض بازگشایی تمام گذرگاهها، زمانی که محاصره برداشته شده و هر روز ۱۰۰۰ کامیون به این منطقه وارد شود، زمانی که بشود مصالح بازسازی را که امروز ممنوع کردهاند وارد غزه کرد فلسطینیها شهر خود را بازسازی خواهند کرد.
در غزه بالقوهگی فراوان است: دریا، ساحل، آب و هوا، اما مهمتر از همه، نیروی کار، مهندسان، پزشکان و یک جامعه مدنیِ بااراده و شجاع.
وقتی میبینم که در یک ماه چه کارهایی انجام شده، فکر میکنم که در چند سال آینده، با حمایت کشورهای دوست و همبستگی تمامی همپیمانان، فلسطینیها قادر خواهند بود غزه را زیباتر از قبل بازسازی کنند.
*******
از زیاد مدوخ در غزه
۱۱ فوریه ۲۰۲۵
کودکان غزه علیرغم رنجی که بهطور روزمره در این منطقه ویرانشده میکشند،
از هر فرصتی استفاده کرده و شادی را نقاشی میکنند.
این کودکانی که از همه چیز محروم هستند،
سعی میکنند عشق خود به زندگی را در نقاشیهای پُراحساسشان بیان کنند.
آنها از این راه دلبستگی خود به سرزمین و وطنشان، فلسطین را نشان میدهند.
باید بهراستی به این کودکان شجاع و مصمم آفرین گفت.
غزهی ویرانه
غزهی زندان
غزهی مورد تجاوز قرار گرفته
اما غزهی درخشان
غزهی عزت
و غزهای که اراده کودکان ماست، سرشار از امید به آینده.
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۸ فوریه ۲۰۲۵
یک فلسطینی اهل غزه پس از آتشبس به خانهاش بازمیگردد.
او خانهاش را سوخته و ویرانشده بر اثر بمبارانها مییابد.
پارچهای با رنگهای زنده و شاداب که طرحی از «گلهای رُز و پروانه» بر خود دارد پیدا کرده و به دیوارِنیمهمخروبه آویزان میکند. او تلاش میکند خانهای که در تاریکی فرو رفته بود را روشن کند و تصمیم میگیرد تا زمانی که خانه بازسازی شود، در همانجا زندگی جدیدی را آغاز کند.
این حضرات، این رؤسای جمهور نفرتپرور فراموش کردهاند که مردم فلسطین عاشق زندگی هستند.
چه کسی میتواند این مردم شریف را متقاعد کند که شهر و وطن خود را ترک کنند؟
مشکل این رهبران که برای نابودی فلسطین همدست شدهاند این است که تاریخ را به خوبی نمیخوانند و نمیدانند که فلسطینیها هرگز سرزمین خود را ترک نخواهند کرد و در یک نکبه جدید شرکت نخواهند کرد.
ما زندگی هستیم و آنها ویرانهها.
ما آیندهی روشن هستیم و آنها فقط سایهها.
اینجا سرزمین ماست، ما از اینجا نخواهیم رفت.
اینجا فلسطین ماست، اینجا زندگی و آینده ماست.
*******
از زیاد مدوخ در غزه
۵ فوریه ۲۰۲۵
پاسخ کودکان فلسطینی غزه به اظهارات ترامپ:
اینجا سرزمین ماست، ما از اینجا نخواهیم رفت.
زندگی ما اینجاست و آینده ما اینجاست.
ما همیشه به وطنمان فلسطین وفادار خواهیم ماند.
ما همیشه در غزه زندگی خواهیم کرد، حتی در میان خانههای فروریخته و ویرانههای محلههایمان
که بهدنبال بمباران اشغالگران ویران شدهاند.
نه ترامپ و نه هیچکس دیگر نمیتواند ما را وادار به ترک منطقه زیبایمان و فلسطین عزیزمان کند.
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۳۱ ژانویه ۲۰۲۵
در غزه، پس از آتشبس، انگار هیچچیز برای فلسطینیهای وحشتزده تغییر نکرده است، فقط نقش زنان باز مهمتر از گذشته شده.
در غزه، ۱۰ روز پس از اجراییشدن آتشبس، چه تغییراتی در زندگی روزمره ساکنان به چشم میخورد و چه تحولات اجتماعی را میتوان امروز در میان زنان و مردان فلسطینی غزه مشاهده کرد؟
آتشبس از ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵ به اجرا درآمده ولی هیچچیز برای فلسطینیهای غزه تغییر نکرده.
پهپادها شب و روز در آسمان غزه در حال پرواز هستند، پس از ساعت ۷ شب کسی به خیابان نمیرود و شبها در خانههای تخریبشده، هوا بهشدت سرد است.
وضعیت انسانی و بهداشتی کماکان فاجعهبار است. هیچچیز وجود ندارد؛ نه بیمارستانی در کار است، نه هیچ مرکز درمانی، نه پزشک و نه دارو. اگرچه مردم دیگر زیر بمبارانها جان نمیدهند اما همچنان از کمبودهای درمانی، عدممراقبتهای پزشکی و آب آشامیدنی جان خود را از دست میدهند. کمکهای انسانی بینالمللی هم نمیتواند پاسخگوی حجم نیازها باشد.
بازگشت گسترده ۵۰۰ هزار فلسطینی آواره تاکنون مشکلات لُجستیکی جدی ایجاد کرده است. کامیونهای کمکرسانی هنوز بهصورت قطرهچکانی به شمال نوار غزه وارد میشوند. کمبود بسیاری از محصولات غذایی مانند گوشت، سبزیجات و میوهها همچنان ادامه دارد.
آوارگانی که بازمیگردند به دنبال خانههای خود هستند، آنها اغلب دیگر چیزی ندارند و از آنچه میبینند به حالت شوک فرومیروند، شوکی که تا مدتها ادامه خواهد داشت و بهبود آن زمانی بسیار طولانی میطلبد.
خدمات شهری تلاش دارد جادهها را تعمیر کند، اما این کار بسیار دشوار است چراکه زیرساختهای شبکهای آب، برق و لولهکشی… همه تخریب شدهاند، تازه باید به اینهمه، کمبودِ انواع امکانات را هم اضافه کرد. اتومبیلها نمیتوانند روی جادههایی که هزاران تن آوار مسدودشان کرده حرکت کنند و باید آنها را پاکسازی کرد.
اگرچه زندگی روزمره فلسطینیهای این منطقه بهکل تخریبشده و اوضاع از زمان اجرای آتشبس هم تغییر چندانی نکرده، اما یک تحول اجتماعی مهم قابل ذکر است و آن نقشی است که زنان در شرایط جدید ایفا میکنند.
من موقعیت آن را یافتم که با چند زن فلسطینی غزه درباره احساساتشان پس از ۱۵ ماه وحشت مطلق صحبت کنم.
راندا، وکیل است؛ با او قبلاً در ارتباط با مسائل جامعه مدنی کار کردهام و میگوید هرگز چنین خشونتی را تجربه نکرده بوده است.
راندا بر جایگاه زنان فلسطینی تأکید دارد و معتقد است که متأسفانه هنوز بهطور کامل نقش آنان شناخته نشده بهویژه در رسانههای بینالمللی. او بر نقش بسیار مهمتری که زنان امروز در جامعه ایفا میکنند اصرار میورزد.
هر زنی اینجا مادر کسی است که کشته، دستگیر، زخمی یا ناپدید شده؛ زنان باید چیزهای غیرقابلتحملی را تحمل کنند و میبینیم که با چه شجاعت و ارادهی تحسین برانگیزی با مصائب برخورد میکنند.
در غیاب شوهر یا مردان خانه - که کشته، دستگیر، زخمی یا آواره شدهاند - زنان مجبورند مسئولیتهای جدیدی برعهده بگیرند.
امروز، آنها نه تنها نقش اجتماعی، عاطفی و روانی، بلکه یک نقش اقتصادی هم در جامعه فلسطین ایفا میکنند.
اگر قبل از جنگ زنان معمولاً در خانهها میماندند و از کودکان مراقبت کرده و به کارهای خانگی میپرداختند، اکنون بسیاری از آنها در خیابانها هستند، به بازار میروند و جای شوهر فوتشده خود را میگیرند؛ برخی به عنوان فروشنده کار میکنند، برخی دیگر به دنبال آب آشامیدنی، چوب، نان به همه جا سر میزنند یا برای شارژ تلفنهای همراه به مغازههایی میروند که پنلهای خورشیدی دارند و غیره.
اگرچه آنها مسئولیتهای جدیدی در خانواده برعهده گرفتهاند، در خارج از خانه هم بسیار فعال هستند؛ برخی از مراکز آموزشی از اکتبر ۲۰۲۴ بازگشایی شده و زنان در آنها کار میکنند: بالغ بر ۹۰درصد معلمان را زنان تشکیل میدهند. به همین ترتیب، آنها در سازماندهی امور نقش دارند؛ بهعنوان مثال به خانهها میروند تا از طریق جلسات، کنفرانسها و غیره از خانوادهها حمایت کنند.
لینا، ۲۳ سال دارد و فارغالتحصیل مهندسی است. او اشاره میکند که بسیاری از زنان مانند او بهعنوان داوطلب در بیمارستانها، مراکز پزشکی، کلینیکها، سازمانهای بینالمللی و انجمنهای محلی کار میکنند. نقش آنها بسیار مهم است.
امروز، زنان احترام و تحسین مردان، بهویژه جوانان را بیش از گذشته کسب کردهاند. در طول جابجاییها، این مردان بودند که از آنها و خانواده مراقبت کرده، بارها اثاثیهها را جابجا میکردند. اما امروز شاهد تقسیم متفاوتی از مسئولیتها هستیم و این امرِ کاملاً جدیدی است.
شجاعت و عزمی که زنان از خود نشان میدهند فوقالعاده است.
شادیا، ۶۷ ساله، مادر و مادربزرگ است. او از نوههایش صحبت کرد که پس از هر حمله خونین و هر بمباران به سراغ او میآمدند تا در آغوشش محبت و آرامش پیدا کنند.
او نیز به جایگاه جدیدی که زنان در پیش جوانان پیدا کردهاند اشاره میکند.
قبلاً، دختران جوان به قصد دبیرستان یا دانشگاه از خانه خارج میشدند و سپس به خانه بازمیگشتند تا از خانه مراقبت و به مادران خود کمک کنند. اکنون این امکان وجود ندارد، زیرا ساختمانهای مدرسه تا حد زیادی تخریب شدهاند. بنابراین، برای اینکه تمام روز در خانه نمانند، بیرون میروند و نقشهایی را برعهده میگیرند که قبلاً متعلق به آنها نبود.
امروز، پدران به دختران خود اعتماد میکنند. دختران میتوانند به بازار، نانوایی، انجمنها رفته و بستههای غذایی دریافت کنند؛ به سر چاه بروند و برای خانواده آب تهیه کنند یا برای شارژ تلفنهای همراه به مغازههایی که پنلهای خورشیدی دارند مراجعه کنند. به آنها احترام زیادی گذاشته میشود و مثلاً در مقابل نانوایی در صف جداگانهای از آنها پذیرایی میشود.
شادیا خودش نوههایش را تشویق میکند که بیرون بروند.
به این ترتیب دختران جوان زیادی در خیابانها دیده میشوند. مشارکت آنها بر همگان شناخته شده است و این خود یک عنصر جدید و بسیار مهم در مناسبات اجتماعی است.
شادیا به تغییر مهم دیگری در زندگی روزمره فلسطینیها اشاره میکند: امروز، مردان، بسیار بیشتر به همسران خود در کارهای خانه کمک میکنند. با وجود آتشبس، بیرون رفتن از خانه پس از ساعت معینی بسیار خطرناک است. بنابراین، مردان زمان بیشتری را در خانه با خانواده خود میگذرانند. آنها حتی بهصورت خودجوش خیلی از کارهای خانگی را که قبلاً فقط برعهده زنان بود انجام میدهند: روشن کردن آتش برای پختوپز، تمیز کردن خانه، آماده کردن قهوه، چای یا غذا برای کل خانه (خانواده، آوارگان و غیره).
در غزه شاهد هستیم که چطور زنان یک بار دیگر شجاعت و عزم خود را نشان میدهند.
در طول این تهاجم و اعمال خشونت، میتوان گفت که مردان از زنان صبر و عزم آموختند؛ آنها متوجه شدند که زنان میتوانند تحت فشار و بدون کوچکترین شکایت زندگی کنند.
امیدوارم این شناخت جدید از نقش زنان در جامعه فلسطین در آینده نیز ادامه یابد.
*******
از زیاد مدوخ در غزه-۲۴ ژانویه ۲۰۲۵
این اولین بار است که پس از اعلام آتشبس به محله ویران شدهام در شمال شهر غزه باز میگردم،
آپارتمان ما و کل ساختمان کاملاً ویران شده است.
کل محله و کل شهر هم!
و این وحشتناک و غیرقابل تحمل است!
از خانهام اثری نیست
با آنهمه آرزو و خاطره که در خود داشت،
قلبم شکسته میشود
خانه که فقط مشتی بتون و سنگ نیست
یک زندگیست، تلاش، فداکاری و سالهای طولانی امید؛
در جاده، فقط خرابهها و ویرانیهای عظیم،
در کنار جاده، لکههای خونی که بر بقایای در و دیوار خشکیده است
غزه از گرد و غبار برمی خیزد
این گورستان در فضای باز با وجود پانزده ماه وحشت مطلق هنوز وجود دارد.
بالاخره چند لحظه آرامش بدون صدای انفجار بمبها
ما بالاخره قادر خواهیم بود شبها بدون ترس از هواپیماهای نظامیِ آنها به ستارهها نگاه کنیم
اما چقدر طول خواهد کشید؟
تنفسی در این فضای خفقانآور
اینجا سرزمین من است، اینجا ریشههای من است، من اینجا را ترک نمیکنم
من همیشه در میان ویرانههای غزه در نهایت عزت خواهم ماند
و ما دوباره این شهر باشکوه را بازسازی خواهیم کرد
غزهی زیبا، غزهی درخشان
قدرت ما در دلبستگی ما به سرزمینمان است
ما مدتهاست متقاعد شدهایم که عدالت پیروز خواهد شد و دوران صلح فرا خواهد رسید.
باید همیشه امیدوار بود،
باشد که این امید راه خود را پیدا کند!
دوستی از غزهی مخروبه، غزهی ویرانشده
اما غزهی زندگی و غزهی امید.
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵
زنده باد همبستگی!
با سپاس و تشکر از همه کسانی که از ابتدای این تعرض، همبستگی خود را با مردم غزه ابراز داشتهاند.
پس از اجراییشدن توافق آتشبس در نوار غزه در این یکشنبه ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵ و توقف بمبارانها، از همه دوستان با حسننیتی که در جریان این حمله و در این منطقه ویرانشده به حمایت از مردم غیرنظامی فلسطین برخاستند تشکر میکنم.
شما از آغاز این تجاوز دهشتناک و به طول ۴۷۰ روز با تظاهراتها، تجمعات، برگزاری شبهای همبستگی و سایر اقدامات و ابتکارات در سراسر جهان، همبستگی فوقالعاده خود را با مردم غزه نشان دادید.
تداوم بسیج شما در ۱۵ ماه گذشته عنصری کلیدی جهت کمک به غیرنظامیان فلسطینی در غزه بوده است؛ آنهایی که زیر بمبها وحشتزده و هولناک شده بودند.
شما بیباکانه به محکوم کردن جنایات اعمالشده علیه مردم عادی و غیرنظامی دست زدید. بسیج شما عاملی تعیینکننده برای فشار بر دولتهای غربی بود تا وادارشان کند به این تصمیم تن دهند.
پیامهای حمایتآمیز روزانهای که شما خطاب به فلسطینیهای غزه فرستادید ما را بهشدت تحت تأثیر قرار داد.
آنها برای ما حکم روشنایی واقعی در شبهای تاریک و طولانی ترس و اندوه بودند.
از شما مردم خوشنیت بسیار سپاسگزارم.
با تعهد و بسیج شما، غزه هرگز فراموش نخواهد شد،
به آینده امیدوار باشیم
چرا که مبارزه ادامه دارد؛
ما با هم به مبارزه برای آزادی فلسطین و برقراری عدالت در منطقه خود ادامه خواهیم داد.
زنده باد همبستگی
دوستی فلسطینی از غزه ویرانه اما غزه زندگی و غزه امید.
********
از زیاد مدوخ در غزه-۱۰ ژانویه ۲۰۲۵
کودکان غزه:
علیرغم وحشت مطلقی که حاکم است
لبخند بزنید و با اراده به یادگیری و تحصیل ادامه دهید؛
بدینسان است که معصومیت در برابر قساوتهای اعمالشده میایستد؛
باید در برابر این کودکان باانگیزه،
سر تعظیم فرود آورد که زیر این تهاجمْ
از پا نَنشسته و در مراکز آموزشی تحصیلات خود را ادامه میدهند،
و باید به خانواده هایشان درود فرستاد که آنها را در این امر تشویق میکنند،
حتی زیر آتش بمبها.
آموزش در فلسطین نوعی مقاومت است
چالشی است برای آینده
و عنصری از امید به آزادی و عدالت.
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۶ ژانویه ۲۰۲۵
ایکاش میتوانستم این فرشتگان کوچک را در قلبم پنهان کنم
تا پایان این حمله هولناک؛
باید به هر قیمتی، این کودکان بی گناه را محافظت کرد
از ترس و اضطراب؛
ایکاش میتوانستم همیشه در کنار این طفلهای فراموششده بمانم؛
کودکانی که بمبها مانع از بزرگ شدنشان میشوند
و همدستانِ جنایت از غم و اندوهشان سیراب میشوند
این نوزادانی که قربانی دیوار سکوت بینالمللی هستند
که در میان زوزهی گرگها به خواب میروند
و همواره این سوال مشروع بر لبشان است:
آیا این مرگِ سیریناپذیر را ارضایی هست؟ چه مقدار زندگی بیشتری میطلبد؟
وقتی خورشید در دریایی از مه فرو رود
و موجی از ظلمات سراسر جهان را فرا گیرد
دیگر پناهی جز معصومیت نخواهی داشت.
من از شجاعت شما عمیقا در حیرتم،
از انسانیتی که در برابر سختیها از خود نشان میدهید
شما الگوی صبر و استقامت هستید
عزت شما سرشار از مقاومت و امید است
علیرغم سختیهای غیرقابل توصیفی که زندگی میکنید.
از گرسنگی میمیرید
بدنهای کوچکتان از سرما کبود میشود
در میانه این کشتاری که در ملأ عام جریان دارد
در منطقهای بمبارانشده و ویرانه بهسرمیبرید
و باز در این شب تیره فانوسی قدرتمند هستید؛
با قلبم شکسته و نفسنفس زنان،
در برابر این همه درد و رنج
فقط ایمان شما به آیندهای بهتر است که ندا میدهد:
تاریکی جای خود را به نور خواهد سپرد
و امید به جای رنج خواهد نشست؛
خضوع و بزرگمنشی شما و رویای آزادی که در سردارید
الهامبخش همهی ماست
ما که از درون و از بیرون عاجز و درماندهایم
این پیام شما به جهان است که به ما قوت میدهد:
با وجود فجایعی که تحمل میکنیم
روح انسان تسلیمناپذیر و سرکش میماند.
همیشه اخگری زیر خاکستر خواهد بود،
کافیست شعلهای کوچک زبانه زند تا امید بازگردد؛
در تاریکترین شبهاست که باید به نور اندیشید.
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ٢٨ دسامبر ٢٠٢٤
در یک چادر آموزشی در این پایان دسامبر ٢٠٢٤ یک فعالیت تفریحی و حمایت روانی برای کودکان غزه ترتیب داده شده است.
آفرین بر این جوانان فرانسهزبان که در محلهها و مکانهای ویرانشده در بحبوحه تجاوز، فعالیتهای خود را برای کودکان سازماندهی میکنند.
این جوانان باانگیزه، علیرغم وحشت مطلقی که بر نوار غزه حاكم است سعی میکنند به این کودکانِ اغلب آسیبدیده و وحشتزده کمک کنند تا لبخند خود را بازیابند؛ تلاش برای برگرداندن کمی شادی برای این طِفلكان محروم از همه چیز در این منطقه زیر حمله و متروکه.
غزه ویران شد
غزه نابود شد
اما غزه به لبخند فرزندان ما و اراده جوانان ما زنده است.
ویدئوهای تولید شده در مورد این فعالیت را میتوان در کانال فرانسه زبان "زندگی غزه" در آدرس زیر پیدا کرد:
https://youtu.be/dGZnwiP3xwQ?si=DzWZuqtldM1h8kfC
*******
از زیاد مدوخ در غزه
۲۴ دسامبر ۲۰۲۴
از غزه ویرانه، اما غزهای که برای همه زنده است، نوئل را به شما، زن و مرد تبریک میگویم.
از آنجا که کریسمس جشن امید است، برای شما جشنی شاد و خوشبخت آرزو میکنم؛
باشد که این جشن روزی عدالت و آزادی برای فلسطین و همه مردم جهان به ارمغان آورد.
زنده باد صلح، زنده باد امید، زنده باد تسامح و بُردباری، زنده باد برادری، زنده باد دوستی، زنده باد همبستگی و زنده باد زندگی.
تعطیلات سال نو مبارک!
به امید سال 2025.
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۱۳ دسامبر ۲۰۲۴
وضعیت نوار غزه در این پایان سال ۲۰۲۴ چگونه است:
اوضاعی اسفبار و فاجعهبار در منطقهای ویرانشده
نومیدی و وحشت مطلق بر همه جا و همه چیز حکم میراند
بمبارانهای شدید
حملات خونین علیه مردم عادی
کشتهها، مجروحان و تخریب گسترده
آوارگی اجباری اهالی
و تلاش برای بقا در چادرهای مندرس و پارهپاره، در شرایطی غیرانسانی
محاصره غذایی و بهداشتی
گرسنگی واقعی
و شهرهایی که به میدانهای ویرانه بدل شدهاند.
اما در غزه، از زیر این آوارها، پرتوهایی از زندگی هم میدرخشد:
اراده، عزم، شجاعت، صبر، لبخند کودکان در جستجوی شادیهای فراموششده،
همه اینها در شعلههای امید میدمند و مسیری بهسوی آزادی و عدالت میگشایند.
غزه، سرزمین شرافت:
تو افق را میگشایی!
تو امید را در دلهای محتضر زنده میکنی
نام تو پرواز را حکایت میکند
رنگینکمانی که در فلک بال میگشاید.
غزه، سرزمین نور:
اشکهای محجوب
در عمق چشمهای گداخته، به مرواریدهایی میمانند
که بر زمینهای خشک روان میشوند
متورم میشوند و به جویبارها تبدیل میگردند!
غزه، سرزمین زیبایی:
تنفس، بردباری، سخاوتی بینظیر، مقاومتی استوار و امیدهایی درخشان.
*******
زیاد مدوخ از غزه- ۷ دسامبر ۲۰۲۴
جوانان فرانسهزبانِ غزه بار دیگر هدایا و اسباببازیهایی را میان کودکان توزیع میکنند.
من هم هربار از اینکه میتوانم در این کار سهیم شده و شاهد شادی کودکان باشم بینهایت خوشحال میشوم، آن هم در بحبوحهی این تجاوز وحشتناک که وارد دومین سال خود شده است.
این بار توزیع هدایا و اسباببازیها در اواخر نوامبر ۲۰۲۴ و در یک مرکز آموزشی در شهر غزه انجام شد.
تلاش برای کمک به کودکان و بازگرداندن کمی لبخند بر لبهایشان یک وظیفه است.
آفرین به جوانان شجاعی که این فعالیتهای متنوع را در میانه این تهاجم سازماندهی میکنند.
آری،غزه ویران شده،
غزه نابود شده،
غزه نماد وحشت مطلق است
اما غزهای هم هست که به لبخند کودکان و اراده جوانانمان زنده است.
ویدئویی از این فعالیت که توسط کانال فرانکوفون "غزه زندگی" تهیه شده میتوان در آدرس زیر پیدا کرد:
https://youtu.be/Ctmf6kDsx9s?si=ZvmjQLhSu6bUuky5
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۴ دسامبر ۲۰۲۴
کودکان فلسطین
کودکان فراموششده
کودکان وحشتزده
در رنجی بیپایان
غرق در دردی بیحد و مرز
ناشی از نکبتی با وسعتی بیسابقه.
رنجور و شکننده، آنها، آماج حملاتی خونین قرار گرفتهاند
مرعوبِ غریو و هیاهوی خشونتی لجامگسیخته
محروم از مدرسه، تفریح، غذا، خوشبختی و ذرهای شفقت در منطقهای که بیامان مورد تجاوز و ویرانی است،
و برای پناه گرفتن فقط این چادرهای مندرس و پارهپاره مانده است
آنها اشکهایشان را با اشک خشک میکنند؛
و دشمنان نور، زندگی نیمهجان آنها را خفه میکنند؛
این کودکان شوربخت به جای شمارش ستارهها، از دسترفتگان خود را میشمارند؛
برای این فرشتگان کوچک، امید به یک تجمل تبدیل شده است.
نگاههای محصور شما، ما را به پرسش میکشد،
در چشمانتان خشمی عظیم موج میزند،
اندوهی بیپایان،
فریادی مشروع علیه اینهمه بیعدالتی!
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴
نفسِ آموختن و آموزش دادن در غزهی ویرانشده، یک پیروزی است.
ادامه دادن کلاسها زیر بمباران، حتی روی زمین خالی و بدون میز و نیمکت، یک چالش است و شکلی از مقاومت.
اینها کلاسهایی هستند که پس از تخریب مدارس، زیر چادر تشکیل میشوند.
آموزش در غزه جایگاه بسیار مهمی دارد؛
بیانگر عزم و اراده یک ملت باوقار است که قصد دارد به زندگی ادامه دهد؛
آموزش برایشان نوری در تاریکیهاست،
روزنهای از امید که در برابر وحشیگریهای اعمالشده میدرخشد.
معلمان غزه با شور و انگیزهای ستودنی تمام تلاش خود را میکنند تا در میانهی آوار، جا و مکانی یافته و اجازه ندهند همچوه سال تحصیلی گذشته که از دست رفت، سال دوم نیز به هدر برود.
آفرین بر این معلمان داوطلب که در میانهی این تجاوز نظامی، به کودکان غزه درس میدهند و فعالیتهایی را سازماندهی میکنند.
آموزش برای مردم فلسطین یک مسئله حیاتی است،
امیدی است برای آینده،
و مسیری برای صلح.
*******
از زیاد مدوخ- ۲۸ نوامبر ۲۰۲۴
در روز دوشنبه ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴ باران شدید همراهِ باد و طوفان بیش از هزار چادر را در سراسر نوار غزه از میان برد و غیرقابل سکونت کرد و هزاران آواره بدون هیچ پناهگاهی مستأصل ماندند.
تصور کنید در غزه، کودکی در کنار خانوادهاش روی زمین، بدون تشک، در یک چادر پارهشده خوابیده تا کمی از گزند سرمای سوزان در این منطقهای که در اثر بمبارانهای شدید ویرانشده مصون بماند.
در اینجا بچهها از همه چیز محروماند، نه لباس گرمی دارند، نه پتو و نه هیچ وسیلهای برای گرم کردن خود.
این وضعیتی است وحشتناک در میانه تجاوز نظامی به مردمی عادی که هر لحظه را در وحشت به سر میبرند، وضعیتی که هر روز هم وخیمتر میشود...
********
از زیاد مدوخ در غزه- ۲۳ نوامبر ۲۰۲۴
یک شب دیگر در غزه، زیر بمباران، شبی مملو از کابوسهای مکرر؛
صدای بمبها و انفجارها فضا را پُر میکند و ستارهها جای خود را به پهپادها میسپارند،
ماه غزه اما هرگز عقبننشسته و جای خود را به هواپیماهای نظامی و تاریکی مطلق نمیدهد،
ماه غزه اینجاست تا کمی نور بر این جمعیت وحشتزده بپاشد.
ورزشکاران غزه حتی شبها، با وجود خطر و بمبارانهای شدید، به فعالیتهای ورزشی خود ادامه میدهند؛
آنها با جسارت و استقامت در میان آوارها تفریح و بازی میکنند؛
آنها رویا را به نبرد منتقل میکنند؛
در هر دیوار، پنجرهای به سوی افق دوردست میبینند؛
افقی که راه آزادی را روشن میکند؛
با امید به بازگشت سپیدهدم،
امیدی پایدار به طلوع خورشید بر منطقهای ویرانه اما کماکان زنده!
*******
از زیاد مدوخ در غزه
۱۹ نوامبر ۲۰۲۴
شاهزادهخانمهای غزه
بنگرید به این چهرههای زیبا و معصوم که با نگاه مثبت و مصممشان آینده را با امید نظارهگرند.
لباسهای سنتی، زیبایی این دخترکان شجاع فلسطینی را دوچندان میکند.
اینها همه نمود افتخار و عزتی است که حتی در میانه این تجاوز وحشتناک در منطقهای ویرانشده دست از امید نمیشوید.
*******
از زیاد مدوخ در غزه
۱۶ نوامبر ۲۰۲۴
در سراسر نوار غزه که کاملاً ویران شده و به مخروبه میماند، در هر گوشه و کنار میبینیم که کلاسهای درس برقرار است.
کلاسهایی که زیر درختان، در چادرها، جلوی ساختمانهای فروریخته و حتی وسط خیابانها برگزار میشود.
معلمان غزه انگیزه بسیار بالایی دارند؛
آنها تلاش میکنند جا و مکانی پیدا کنند تا پس از یک سالِ ازدسترفته، دومین سال تحصیلی بچهها را نجات دهند.
نیروهای مهاجم و اشغالگر از ابتدای این تجاوز وحشیانه که اکنون وارد سال دوم خود شده، ۳۵۴ مدرسه و ۲۷۰ مرکز آموزشی را تخریب کردهاند.
باید به این معلمان داوطلب آفرین گفت که در میانهی این تجاوز، از ارائه کردن فعالیتهای آموزشی برای کودکان غزه دست نمیکشند.
آموزش و پرورش یک مسئله مبرم برای مردم فلسطین است.
امیدی است که آینده را میسازد.
*******
از زیاد مدوخ در غزه
۹ نوامبر ۲۰۲۴
این فنجان کوچک قهوه اکنون در غزه ۶ یورو قیمت دارد، درحالیکه قبل از محاصره غذایی و بهداشتی و تجاوز نظامی فقط ۳۰ سنت بود! آری! باورنکردنی است!
با محاصرهای که امروز به چهاردهمین ماه خود رسیده، همه چیز به طرز سرسامآوری گران شده است. تنها چیزی که ارزان و بیارزش است خون مردم عادی فلسطینی است که شبانهروز در این منطقهی ویرانشده جاری است.
این فنجان قهوه در این وضعیتْ چیز باشکوهی است زیرا پُر از وقار و عزت است.
********
از زیاد مدوخ در غزه- ۳ نوامبر ۲۰۲۴
برای من همیشه دیدار جوانان شجاعی که به فکر حمایت و پشتیبانی از کودکان غزه هستند مایهی خوشحالی است.
آفرین به این جوانان فرانسوی زبان که در محلهها و مکانهای ویرانشده، در بحبوحه این تجاوز نظامی، فعالیتها و حمایتهای روانی از کودکان بیپناه را سازماندهی میکنند.
اینان با شور و انگیزهشان علیرغم وحشت مطلقی که در اینجا حکم میراند، سعی میکنند با فعالیتهای متنوع به این کودکان عموماً آسیبدیده لبخند را بازگردانند.
اندکی شادی برای این کودکان محروم از همه چیز در منطقهای ویرانه و زیر حمله.
غزه ویران شد
غزه نابود شد
اما غزه، لبخند فرزندان ما و اراده جوانان ماست.
ویدیوی تهیهشده توسط کانال فرانسوی زبان غزه، زندگی را در لینک زیر ملاحظه کنید:
https://youtu.be/d-QRLuQ-YMw?si=Wi064PDnDbX2WMtN
*******
از زیاد مدوخ در غزه - اول نوامبر ۲۰۲۴
آیا میتوان امید را در غزهی زیر بمبها نقاشی کرد؟
آیا میتوان در میانهی این حملات بیوقفه از آینده صحبت کرد؟
آیا میتوان وحشت مطلقی که این ویرانه را دربرگرفته توصیف کرد؟
این کودکان غزه هستند که پاسخ میدهند: "آری!".
نقاشی کودکان غزه هم بیانگر رنج است و هم شادی،
کودکانی که از آغاز این حمله وحشتناک،
که وارد سال دوم خود شده، از همه چیز محروم شدهاند؛
آنها سعی میکنند با نقاشی کردن خود را سرگرم کنند.
بله! گاهی درد، مرگ، ویرانی، بمبها و موشکهایی را که شب و روز بر سرشان میبارد، ترسیم کنند،
اما نقاشیهایشان با این همه، زیبا و تأثیرگذارند.
برای این کودکان بیگناه و وحشتزده، نقاشی کردن نحوهای است برای آنکه به این بیعدالتی "نه" بگویند،
راهیست برای نشان دادن زندگی روزمرهی بسیار سختشان زیر بمبها و خشمی عظیم در میان ویرانهها.
این کودکان هستند که علیرغم شرایط بسیار سخت و اسفبارِ غزه مظهر اراده، عزم، شادی، امید و زندگیاند.
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۲۵ اکتبر ۲۰۲۵
خوب گوش کن دختر کوچک من
میدانم که در میان فاجعهای تمامعیار زندگی میکنی
زیر بمباران شدید و ویرانیهای عظیم
خشونت، گرسنگی و آوارگی اجباری
ترس، وحشت و نگرانی.
تو از تمام موهبات زندگی محروم هستی
در منطقهای ویرانشده
پُر از جنایات واقعشده
که از شنیدنشان دلها شکسته میشود
و تو بهراستی از کودکی بوئی نخواهی برد.
تو خسته، هراسناک و گرسنه هستی
از این تهاجم شدید
و از صحنههای آخرالزمانی
تو در چادری مندرس زندگی میکنی
سعی میکنی زنده بمانی
مثل دیگر مردم وحشتزده
تو دیگر به مدرسه نمیروی
تودیگر تفریحی نداری
و بسیاری از دوستانت را از دست دادهای
دختر کوچک من
این گنج گرانبها را به تو میسپارم
این کلید خانهی پدربزرگ و مادربزرگت است
آن را پیش خود حفظ کن و اجرش بگذار
همانطور که پدر و مادر من قبل از ما چنین کردند
آنها که در سال ۱۹۴۸ به زور از خانههای خود رانده شدند
به امید روزی که برگردند.
انسان را نمیتوان به سالهای عمرش سنجید،
بل به آنچه به کشورش اهدا میکند
شجاع باش
به تحصیلاتت ادامه بده
چرا که قلم قویتر از سلاح است
و بدان که تنها نیستی
انسانهای پُرحسننیت وهمبستهای
یافت میشوند
که بیدریغ
از آرمان عادلانهی تو
حمایت کنند
در سرزمین خود بمان
و به نکبه دیگری تن مسپار
هر روز با خرد، قدرت و شجاعت
نبردت را دنبال کن
حق بازگشت، مقدس است
برای همه آوارگان فلسطینی
و روزی، خواهی دید که به آرامش رسیدهایم
و به آزادی.
وطن تو فلسطین است
و نه چیزی دیگر مگر فلسطین
پایداری تو امید است
عزم تسلیمناپذیرت نبرد
وجودت افتخار
و بردباریات مقاومت.
این وضعیت غیرقابلتصور را نَتاب
اگر زندگی میکنی، با عزت زندگی کن
و اگر میمیری، مثل درختانْ ایستاده بمیر
کرامت فرد را سنجشی نیست
مگر در دلبستگی به سرزمینش.
*******
پیغام امروز ۲۳ اکتبر ۲۰۲۴ از طرف زیاد مدوخ
سلام رفقا
شرایط کنونی در شمال نوار غزه فاجعهبار است.
تانکهای اسرائیلی در ۳۰۰ متری محلی که ما هستیم مستقر شدهاند.
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۱۹ اکتبر ۲۰۲۴
علیرغم بمبارانهای شدید در سراسر نوار غزه که همچنان ادامه دارد، توانستم با کودکان و جوانان غزه، در فصل برداشت زیتون همراه شده و در این کار شرکت کنم.
این فصل برای همه فلسطینیها جایگاه خاصی دارد و حتی با وجودی که امسال فقط تعداد کمی درخت زیتون در شهرها و باغها باقیمانده باز هم اهمیت خود را حفظ کرده است. اشغالگران طی بیش از یک سال همه چیز را در این منطقه تخریب کردهاند و همچنان ادامه دارد، همین امر انجام فعالیت داوطلبانه در کنار کودکان و جوانان متعهد را، علیرغم شرایط بسیار دشوار و ادامه حملات وحشتناک علیه غیرنظامیان غزه، به وظیفهای خطیر تبدیل ساخته است.
لینک گزارش تصویری از این فعالیت: https://youtu.be/Cfk14MujQQc?si=fqRzpdrnk-dtrIa3
*******
زیاد مدوخ از غزه- ۱۲ اکتبر ۲۰۲۴
بارزترین جنبه این تصاویر، سکوتی است که بر آنها حاکم است.
با وجود وحشتی که در لحظه عکسبرداری در گشتوگذار است، چالشهای موقعیت اسفباری که درآنیم، با زندگی در چادرهای ژنده و تمام خطراتی که در بحبوحه این تجاوز و گرسنگی وجود دارد، هر چه خشنتر به نظر میرسد؛
نگاههای مسدود شما، ما را به سئوال میکشد
در چشمانتان خشم و غمی عظیم را میخوانیم،
که فریادی است برحق علیه تمام این بیعدالتی؛
بله، سکوتِ قدرتهای بزرگ کشندهتر از بمبهایی است که به دست ظالم میرسانند.
دشوار است مرگ را در چند صفحه یا چند سطر محصور کردن.
آنهم وقتی که فرزندان غزه به مشتی رقم تبدیل شدهاند و از هیاهوی خشونت به خود میلرزند؛
آنها که محروم از مدرسه و اوقات فراغتاند، از غذا، شادی و شفقت بیبهرهاند؛
آنها که غالباً وحشتزده و آسیبدیدهاند.
آنها نمیتوانند حتی در چادرها و مراکز پذیرش از دست موشکها در امان بمانند؛
و وقتی میبینند که جهان رسمی اینچنین به بشریت خیانت میکند
چیزی مگر اشک ندارند که با آن اشکهایشان را خشک کنند؛
دشمنان روشناییْ زندگیشان را که هماکنون در تعلیق است خفه میکنند؛
اینهایی که از بدو تولد تا کنون فجایع زیادی را تجربه کردهاند
از جابجایی اجباری و ناامنی گرفته تا زندگی در منطقهای که روز و شب زیر حمله قرار دارد.
همه چیز در این شهرِ شهید غمانگیز است.
در غزه، شما سی ثانیه با مرگ فاصله دارید
و گاهی چه بسا طی ده ثانیه بتوانید بدون کَفَن دفن شوید.
شب، در این شهر متروک، ارواح را میپراکَنَد
ترس را یارای آن نیست که از کوچکترین مانعی درگذرد،
درخت رویاهای گلگون بر زمین افتاده است، بی حرکت.
بچهها بهجای شمردن ستارگان، رفتگان خود را میشمارند
و بهجای تنفس دریای آبی شهر، آوار خیابانهای ویرانشده را استشمام میکنند.
امید برای این فرشتهها تجملی دوردست است
آیندهْ تاریک
زندگی کوتاهمدت است
و خاطرهها جلوی درِ بازِ چادر، آسیبدیده بر زمین میافتند.
و یک سوال معصومانه:
این کودکان غزه امروز چه خواهند خورد؟
سبزیجات نایاباند آنجا که بمبها بهوفور یافت میشوند.
*******
از زیاد مدوخ در غزه -۷ اکتبر ۲۰۲۴
از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۷ اکتبر ۲۰۲۴ یک سال میگذرد،
۳۶۵ روز وحشتناک،
یک سال هولناک که پایانی ندارد.
دوازده ماه برای مردم غیرنظامی که در هول و هراس بهسرمیبرند.
هیچ نوع زندگی در غزه در چنین عذابی ممکن نیست.
مردم مملو از نگرانی و اضطراب به زندهبودن ادامه میدهند.
آری، یک سال از آغاز این تجاوز طولانی علیه غیرنظامیان در نوار غزه میگذرد.
۳۶۵ روز عذاب، هراس، ناتوانی و ویرانی گسترده در منطقهای که بهطور مداوم مورد تجاوز قرار گرفته است.
و این همچنان نه تنها در غزه ادامه دارد بلکه با عملیات نظامی و حملاتی خونین در کرانه باختری اشغالی و در کل منطقه هم همراه شده است.
وحشیگری نیروی اشغالگر حد و مرزی نمیشناسد.
نتیجه موقت این نسلکشی مکرر که با بمبارانهای شدید ادامه دارد، وضعیت انسانی فاجعهباری برای همه شهروندان غزه ایجاد کرده است. تقریباً تمام اهالی غزه دچار قحطی واقعی شدهاند، بهویژه در شمال که ۹۸ درصد از ساکنان آن از ناامنی غذایی رنج میبرند.
آمار و ارقام زیر از منبع وزارت بهداشت فلسطین و چندین سازمان بینالمللی حاضر در محل اخذ شده است:
۸۶,۰۰۰ تُن مواد منفجره توسط ارتش اسرائیل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا امروز بر غزه ریخته شده است.
۴۲,۰۱۹ فلسطینی کشته شدهاند که ۱۶,۴۵۶ کودک، ۱۱,۹۹۷ زن و ۶,۵۹۴ سالمند در میان آنها هستند.
در میان کودکان کشته شده، ۱۹۵ نوزاد و ۷۶۸ کودک کمتر از یک سال داشتهاند.
۹۷,۴۶۳ نفر زخمی شدهاند که ۱۴,۹۰۰ نفرشان در وضعیت وخیمی قرار داشته و نیاز فوری به درمان در خارج از کشور دارند.
۱۵,۷۰۰ نفر زیر آوار ناپدید شدهاند که ۷۹ درصد از آنها زنان و کودکان هستند.
بسیار پیش آمده که خانوادههایی کامل، از کوچک و بزرگ قتلعام شدهاند.
محلههای کامل بهکل از روی نقشه حذف شدهاند.
تاکنون حداقل ۷۰ نفر، عمدتاً کودکان و سالمندان، از گرسنگی، سوءتغذیه و کمبود غذا در شمال نوار غزه جان باختهاند.
تا آنجا که به سیستم بهداشتی در نوار غزه باز میگردد با یک فروریزی کامل روبهرو هستیم:
۱۴ بیمارستان و ۷۶ درمانگاه و مرکز پزشکی پس از تخریب توسط بمبارانها از کار افتادهاند.
۵۴۸ پزشک، پرستار و امدادگر کشته شدهاند.
۱۷۴ تأسیسات پزشکی و ۴۶۶ داروخانه و ۱۵۷ آزمایشگاه پزشکی تخریب شدهاند .
برای دهها هزار دانشآموز و دانشجو، سال تحصیلی و دانشگاهی برای دومین سال پیاپی قطع شده. و یا از دست رفته است.
۱۸۷ خبرنگار کشته شدهاند.
۴۲ آژانس خبری مورد هدف قرار گرفته،
۱۳ بازار عمومی تخریب شده،
۵۸ قبرستان هدف بمباران و موشک قرار گرفتهاند.
۶۳ کامیون تانکر آب آشامیدنی مورد اصابت واقع شده است.
۳ ایستگاه تصفیه زباله آسیب دیدهاند.
۳۹۴ دفتر، مقر و درمانگاه سازمان ملل UNRWA هدف قرار گرفته و تخریب شدهاند.
۱۸۵ مرکز پذیرش آوارگان هدف قرار گرفتهاند.
۲۲۳ مدرسه عمومی و خصوصی بهطور کامل تخریب شدهاند.
۳۷۹ مهدکودک تخریب و دو یتیمخانه هدف قرار گرفتهاند.
۸۵۴ معلم و استاد کشته شدهاند.
۱۱ دانشگاه بزرگ تخریب و ۲۷ دانشگاه و دانشکده آسیب دیدهاند.
۶,۸۹۶ دانشآموز و دانشجو کشته شدهاند.
۱۶ استادیوم ورزشی هدف قرار گرفته و ۳۶ سالن ورزشی بهطور کامل ویران شدهاند.
۲۷۶ مسجد و ۳ کلیسا تخریب شدهاند.
۵۴۳ کافه و رستوران و ۳۲ پارک تفریحی هدف قرار گرفتهاند. ۲۴ شهرداری و ۲۶ کتابخانه شهرداری تخریب شدهاند.
۱۵ شعبه بانکی بهطور کامل تخریب شدهاند.
۲۴۷ کارخانه آسیب دیده و از کار افتادهاند.
بیش از یک میلیون و نهصد هزار نفر در مراکز پذیرش، بیمارستانها، مدارس و چادرها در شرایط غیرانسانی فاجعهباری بدون آب، غذا، دارو و کمکهای انسانی آواره شدهاند.
این آوارگان که در سال گذشته هرکدام چندین بار خانههای موقت خود را ترک کردهاند، در حال جاندادن از گرسنگی و کمبود مراقبتهای بهداشتی هستند.
۵۲,۵۰۰ بیمار در غزه به دلیل بیماریهای مزمن و کمبود درمان تاکنون جان باختهاند.
۲۶۹ کارمند فلسطینی و خارجی که با سازمانهای بینالمللی بشردوستانه و بهداشتی کار میکردند، جان باختهاند.
۱۳۹ دانشمند، محقق و دانشگاهی نخبه کشته شدهاند.
۱۳۱ امدادگر کشته شدهاند.
۲۷۴ دستگاه آمبولانس تخریب شدهاند.
۶۰,۵۰۰ زن باردار به دلیل کمبود خدمات بهداشتی در معرض خطر هستند.
۲۰۷ کارمند شهرداری کشته شدهاند.
۲۷۹,۰۰۰ واحد مسکونی بهطور کامل در سراسر نوار غزه تخریب شدهاند.
۴,۱۷۰ غزوی توسط نیروهای اشغالگر دستگیر شده و هنوز در زندانهای اشغالگران بهسرمیبرند.
۶۵ ماهیگیر کشته شدهاند.
۱۲۳ قایق ماهیگیری تخریب شدهاند.
۱۰۹ ورزشکار زبده کشته شدهاند.
۲۵ بازیگر و کارگردان کشته شدهاند.
۳۳۶ وزارتخانه و دیگر اماکن عمومی زیر بمباران و تخریب قرار گرفتهاند.
۴۵۶ کشاورز کشته شده و ۱۷۵ تعاونی کشاورزی هدف قرار گرفتهاند.
۷۵ درصد از زمینهای کشاورزی نوار غزه از میان رفته؛
۲۸۹ سایت توریستی، تاریخی و باستانی هدف قرار گرفته و آسیب دیدهاند.
۲,۹۷۶ حلقه چاه آب هدف قرار گرفته و قابلاستفاده نیستند.
خسارتهای اقتصادی این تجاوز نظامی تاکنون ۴۳ میلیارد یورو برآورد شده است.
فلسطینیهای غزه علیرغم عذابی که زیر بمباران میکِشند، با مردم لبنان که در حال تجربه کردن همین سرنوشت هستند عمیقاً احساس همبستگی میکنند.
این فلسطینیهای تحت تجاوز، از تظاهراتهایی که در همبستگی با مردم فلسطین در سراسر جهان برگزار میشود و خواستار آتشبس فوری و پایان رنج ساکنان نوار غزه و برقراری عدالت هستند، قدردانی میکنند.
غزه مقاوم با وقارتمام در برابر این قتلعام مقاومت میکند!
غزه ویرانشده همچنان ایستاده است و امیدوار که این جهنم نسلکشی به زودی به پایان برسد.
*******
از زیاد مدوخ در غزه
۴ اکتبر ۲۰۲۴
زندگی و اراده در برابر ویرانی و نابودی.
زندگی از هر چیزی قویتر است.
صاحب یک کارگاه پلاستیکسازی که قبلاً در شمال نوار غزه به تولید گالنهای پلاستیکی برای روغن زیتون میپرداخت، توانسته قطعات باقیمانده از دستگاههای ویرانشدهاش را که در جریان بمباران آسیب دیده بودند تعمیر کرده و برخی از آنها را دوباره راهبیاندازد.
این کار بهخصوص اکنون با آغاز فصل بهرهبرداری از زیتون، بهموقع بوده و امکان میدهد تا روغنگیری با آن شروع شده و دوباره تولید آغاز شود.
واقعاً باید به این افرادِ فوقالعاده که در نوار غزه در این وضعیت تأسفبار و در میانه تهاجم، دست از تلاش نکشیده و در کنار مردم غیرنظامی باقی میمانند درود فرستاد.
*******
از زیاد مدوخ در غزه- اول اکتبر ۲۰۲۴
نه زیتون را میتوان شکست و نه دانه برنج را خمید
حملات خونین شما، بمبارانهای سنگینتان، یارای متوقف کردن دلبستگی ما به سرزمینمان را نخواهد داشت و مقاومت و امیدهایمان را از میان نخواهد برد.
زنده باد مبارزه مردم لبنان برای کرامت و عدالت.
زنده باد مبارزه مردم فلسطین برای آزادی و استقلال.
*******
از زیاد مدوخ - ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۴
این پیام در همبستگی با مردم لبنان است که زیر حملات خونین ارتش اسرائیل در رنج و عذاب بوده و تاکنون صدها قربانی غیرنظامی دادهاند.
دوستان لبنانی، از فلسطین اشغالی صدای حمایت و پشتیبانی ما را بشنوید، ما از بطن غزه ویرانه با شما مردم عادی، افراد غیرنظامی همدلایم.
افکار ما از غزهی زیر بمبگرفتار تا شما مردم شجاع، پَرمیکشد؛
دو ملت لبنان و فلسطین در مبارزهای واحد برای آزادی و کرامت بوده و از پا نمینشینند.
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴
پس از باران شدید صبح امروز وضعیت فاجعهباری برای آوارگان فلسطینی در مرکز و جنوب نوار غزه پیش آمده است.
حجم زیاد باران موجب گشته که فاضلابها وارد این چادرهای ژنده و قدیمی شده و آنها را غیرقابل سکونت کند.
این آوارگان در این گلولای غرق شدهاند و نمیدانند به کجا پناه ببرند، همینانی که تا امروز در این چادرهای پارهپاره و مندرس پناه گرفته بودند.
وضعیت بهراستی وحشتناک و غیرانسانی است... و این رنج روزمره و دائمی گریبانگیر همه فلسطینیها در نوار غزه است، رنجی غیرقابل وصف که یک سال است ادامه دارد.
*******
از زیاد مدوخ در غزه- ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴
عدهای از جوانان داوطلب روز چهارشنبه ۱۸ سپتامبر صدها وعده غذا برای افراد نیازمندی که در مرکز نوار غزه پناه گرفتهاند تهیه کرده و خودشان توزیع آن را نیز به عهده گرفتند.
متقاضیانْ ارزش این کمک را بهخوبی دانسته و با وقار کامل آن را دریافت میکنند.
باید به این جوانان مصمم که تلاش میکنند در میان یک تجاوز وحشتناک و شرایط غیرانسانی، اندکی به کمک مردم غیرنظامی بشتابند آفرین گفت.
زنده باد به این موج همبستگی که به خانواده و خویشاوندان محدود نشده و کل جامعه فلسطینیهای غزه را دربرمیگیرد.
*******
از زیاد مدوخ در غزه - ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴
در عکسهای همراه این متن میبینیم که جوانان فرانسویزبان و والدینشان بین کودکان غزه هدیه و اسباببازی توزیع میکنند.
هر بار برایم موجب خرسندی است که در شادی کودکان غزه در میانهی این تجاوز وحشتناک که وارد سال اول خود میشود، شرکت داشته باشم.
این توزیع هدایا و اسباببازیها به کودکان غزه با حضور چندین عضو خانواده، در اواسط سپتامبر ۲۰۲۴ در یکی از محلههای ویرانشده غزه انجام گرفت.
تلاش برای دوباره زنده کردن لبخند بر لبان کودکان در اینجا، یک وظیفه است.
آفرین به این جوانان شجاع که در اوج حمله نیروهای اشغالگر به این فعالیتهای متنوع دستزده و آنها را سازماندهی میکنند.
بله، غزه ویران شده،
غزه در وحشت مطلق غرق است،
اما غزه به لبخند کودکانمان و اراده جوانانمان زنده است.
ویدئوی این فعالیت را میتوان در لینک زیر مشاهده کرد:
شبکه فرانسویزبان «غزه، زندگی».
https://youtu.be/6tuyhZjoZVA?si=ufjHR7R9JWk_1qwy
*******
از زیاد مدوخ -۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴
زمانی که در غزه، معصومیت محافظ فرشتگان میشود
کودکی از غزه، خواهر کوچکش را در آغوش میگیرد تا از یک حمله هوایی اشغالگران مصوناش نگهدارد
او با وجود خطری که این بمبارانهای مداوم و گسترده در این منطقه ویرانشده دارد تلاش میکند خواهرش را آرام کند،
او نه میترسد
و نه از وحشت، هول و پریشان میشود
او عشق خود را به خواهرش با شجاعت تمام نشان میدهد
او در بغل خود، آسودگی و امنیت را برای این فرشته کوچک فراهم میکند.
ای کودک فلسطینی، چه کس به تو شجاعت آموخته است، آنقدر که سر خواهرت از جان خودت عزیزتر باشد؟
چه کس به خواهر کوچکت آموخته است که با آرامش
در جسم شکننده تو پناه بگیرد؟
ای کودک مقاوم غزهای، چنین قدرتی را از کجا آوردهای؟
صبر تو زیر سیل آتش جهنمی، به درخت زیتونی میماند که در بحبحه فاجعه میروید و رشد میکند و هیچ چیز را یارای متوقف کردن آن نیست
این امید توست که غزهی ویرانه را درخشان میکند
مقاومت توست که این جنایات را به چالش کشیده و آرزوی صلح است.
با این حرکت زیبا و خودجوشْ تو قهرمان شدی
تو بهراستی یک فلسطینی واقعی هستی
تو همچون ملت شجاعت، آزادی را تنفس میکنی
تو افتخار ما، همه فلسطینیان هستی
این ملت نمونه که همواره سربلند و باعزت میماند.
آری، شجاعت فلسطینی است
تابآوری فلسطینی است
احترام فلسطینی است
زمین فلسطینی است
مبارزه فلسطینی است
عزت فلسطینی است
و زندگی در فلسطینْ قویتر از مرگ و ویرانی است.
*******
از زیاد مدوخ- ۶ سپتامبر ۲۰۲۴
وقتی کودکان غزه، رنجها و شادیشان را در نقاشی بیان میکنند!
اینان کودکانی هستند که از آغاز این تجاوز وحشتناک که وارد ماه دوازدهم خود میشود، از همه چیز محروم شدهاند.
کودکان غزه سعی میکنند با نقاشی، کمی سرگرمی برای خود دستوپا کنند.
طبعاً گهگاه شرایط زندگیشان به نقاشیها رخنه میکند و در آنها وحشت مطلق، مرگ، ویرانی، بمبها و موشکهایی که روز و شب بر غزه فرو میریزد به تصویر میآید، اما با این همه نقاشیهای آنها زیبا و تأثیرگذار است.
نقاشی برای این کودکانِ بیگناه که آسیبدیده و وحشتزده هستند، راهی است برای گفتن عذاب روزمرهشان و «نَه گفتن» به این همه بیعدالتی؛ راهی است برای نشان دادن زندگی بسیار دشوارشان زیر بمبارانها و خشم عظیمی که در میان خرابهها شعله میکشد.
هماینکه این کودکان در میان این تجاوز، حاضر به نقاشی کردن هستند، نشانهای مثبت از وابستگی آنها به آینده و امید در منطقهای ویران شده است.
کودکان غزه نمود اراده، شادی، امیدها و در نهایت زندگی، علیرغم شرایطی اسفناک فعلی هستند.
*******
از زیاد مدوخ - ۲ سپتامبر ۲۰۲۴
۳۳۰ روز گذشت، تقریباً داریم به مرز یک سال میرسیم. یازده ماه وحشتناک برای مردمی غیرنظامی، وحشتزده و هراسان. ۳۳۰ روز از آغاز این تجاوز وحشتناک علیه ساکنین نوار غزه میگذرد. ۳۳۰ روز وحشت مطلق و ویرانی گستردهی کل منطقهای که بهطور مداوم زیر حمله است… و این وضعیت فاجعهبار همچنان ادامه دارد!
به شرایط غزه باید اینبارعملیات نظامی و حملات خونین کرانه باختری اشغالی را هم افزود.
این نسلکشی که با بمبارانهای شدید در جریان است وضعیت انسانی فاجعهباری برای تمام شهروندان غزه ایجاد کرده و اهالی غزه روزانه باید این فاجعه غیرقابل تصور را در رنج و گرسنگی واقعی تجربه کنند، به ویژه فراموش نکنیم که در شمال نوار غزه ۹۷ درصد ساکنان از ناامنی غذایی شدیدی رنج میبرند.
ارزیابی موقت این نسلکشی بنابر اطلاعات وزارت بهداشت فلسطین و چندین سازمان بینالمللی که در محل حضور دارند به شرح زیر است:
از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون ۸۳ هزار تُن مواد منفجره توسط نیروهای اشغالگر بر خاک غزه ریخته شده است.
۴۰۷۹۵ فلسطینی به قتل رسیدهاند از جمله ۱۶۳۲۰ کودک، ۱۱۹۹۰ زن و ۶۵۸۰ سالمند؛
به این ارقام باید سرنوشت تلخ ۱۹۷۵۰ کودک را هم افزود که در این جنگ تاکنون یتیم گشته و بیسرپرست ماندهاند؛
در این حملات ۹۴۳۲۰ نفر زخمی شدهاند که ۱۴۷۰۰ نفر از آنها در وضعیت وخیمی قرار داشته و نیاز به درمان فوری در خارج از کشور دارند؛
تعداد کسانی که زیر آوار ناپدید شدهاند ۱۵۰۰۰ نفر تخمین زده میشود که ۷۸ درصد آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند؛
تاکنون ۷۰ نفر- از کودکان و سالمندان - از گرسنگی، سوءتغذیه و کمبود غذا در شمال نوار غزه جان دادهاند؛
فروریزی نظام بهداشت در نوار غزه: ۱۳ بیمارستان و ۷۵ کلینیک و مرکز پزشکی پس از بمبارانها تخریب شده و دیگر امکان فعالیت ندارند؛ ۵۴۵ پزشک، پرستار و امدادگر کشته شدهاند؛ ۱۷۲ درمانگاه تخریب شده است؛ ۴۶۵ داروخانه و ۱۵۶ آزمایشگاه پزشکی به کل نابود شدهاند؛
سال تحصیلی برای دومین بار پیاپی از دست رفته است. در همه سطوح، دهها هزار دانشآموز و دانشجو سال تحصیلی خود را از دست دادهاند.
ارتش اسرائیل که بههیچوجه نمیخواهد اخبار داخلی غزه و آنچه بر سر مردم بیگناه میآورد به بیرون درز کند، نهتنها به هیچ خبرنگاری اجازه ورود به غزه را نمیدهد بلکه آنان را مشخصاً به گلوله میبندد؛ تاکنون بیش از ۱۸۵ خبرنگار به قتل رسیدهاند؛
تاکنون ۳۸۶ دفتر، مقر و کلینیک سازمان ملل (UNRWA) هدف قرار گرفته و تخریب شدهاند؛
۱۷۶ مرکز متعلق به اونروا که پناهندگان و آوارگان را برای چند صباحی میپذیرند مورد هدف قرار گرفته شدهاند؛ ۲۱۸ مدرسه عمومی و خصوصی و همینطور ۱۱ دانشگاه بزرگ ۲۵ دانشگاه کوچکتر و دانشکده کاملاً تخریب شدهاند. تاکنون ۶۷۹۵ دانشآموز و دانشجو کشته شدهاند.
۲۷۳ مسجد و ۳ کلیسا کاملاً تخریب شدهاند. ۲۳ شهرداری و ۲۱ کتابخانه وابسته به آنها از میان رفتهاند، همینطور ۱۵ شعبه بانک؛
امروز بیش از یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفر به مراکز پذیرش، بیمارستانها، مدارس و چادرها پناه برده و در شرایط انسانی فاجعهباری بدون آب، غذا، دارو و کمکهای انسانی به سر میبرند. این آوارگان که چندین بار از خانههایشان رانده شده و اجباراً در مکانهای موقت به سر میبرند از فرط گرسنگی و کمبود درمان در حال جان دادن هستند. این کمبود درمان و دارو مشخصا ۵۲ هزار نفر را که درگیر بیماریهای مزمن بودند تاکنون تلف کرده است. ۲۵۹ کارمند و کارکن فلسطینی و خارجی که با سازمانهای بینالمللی انسانی و بهداشتی کار میکردند، کشته شدهاند؛ ۱۳۶ استاد، دانشور و دانشگاهی نخبه و ۱۲۷ امدادگر کشته شدهاند؛ ۲۷۳ دستگاه آمبولانس آسیب دیده و از کار افتادهاند؛
۶۰ هزار زن باردار به دلیل کمبود مراقبتهای بهداشتی در معرض خطر هستند؛ ۲۰۳ کارمند شهرداری کشته شدهاند؛ ۲۷۷ هزار واحد مسکونی در سراسر نوار غزه کاملاً تخریب شده است؛
۴۲۳۰ فلسطینی ساکن غزه توسط نیروی اشغالگر دستگیر شده و در زندانهای ارتش به سر میبرند؛ ۱۰۶ ورزشکار زن و مرد کشته شدهاند؛ ۳۲۷ وزارتخانه و اماکن عمومی بمباران و تخریب شده؛ ۲۸۷ سایت توریستی، تاریخی و باستانی هدف قرار گرفته و آسیب دیدهاند؛ ۲۷۹۶ حلقه چاه آب مورد هدف واقع شده و دیگر قابل استفاده نیستند.
خسارات اقتصادی این تجاوز تاکنون حدود ۴۰ میلیارد یورو برآورد میشود. فلسطینیهای غزه علیرغم درد و رنجی که زیر بمبارانها متحمل میشوند، از تظاهراتهایی که در سراسر جهان در همبستگی با مردم فلسطین برگزار میشود، تظاهراتهایی که خواستار آتشبس فوری و پایان دادن به رنج ساکنان نوار غزه و دستیابی به عدالت هستند، قدردانی میکنند.
غزه شورشی با وقارِ تمام مقاومت میکند! غزه ویرانشده همچنان استوار است!
*******
از زیاد مدوخ- ۲۶ اوت ۲۰۲۴
تعلیموتربیت در غزهی زیر بمبها عین مقاومت است
در غزهی ویرانه به دنبال کتاب میگردیم،
قبل از هر جا، زیر آوار خانهها.
در غزهی ویرانه، اولین چیزی که در تل کلوخ و سیمان و آهن جمعآوری میکنیم کتابهای درسی است
در این جامعهی جوان فلسطینی آموزش جایگاه برتری دارد.
نشاندهندهی عزم یک ملت تحت سرکوب است،
خودْ نمود مبارزه علیه اشغال، استعمار و آپارتاید است.
آری، آموزش در فلسطین مقدس است
شعاع نوری است در تاریکی
مترادف رهایی.
بارقهای است از امید که با وجود جنایات انجامشده
مبارزهای دائمی برای عدالت و دموکراسی است.
در اینجا بازیابی کتابی از خانهای که در اثر بمباران ویران شده یک چالش است
و آموختن در کنار خرابههای محلهای ویران پیروزی است.
آموزش به کودکان آسیبدیده یک وظیفه است
تربیت کردن یک نسل، در وضعیت این تهاجمِ تمامعیار فداکاری است
ادامه درسومشق در مدارسی که هدف بمبها و گلولهها قرار گرفتهاند
زیر چادرهای ژنده و مُندرس
گواه عزمی راسخ به سوی آینده است.
حق تحصیل در این نسلکشی جهنمی
مشروع است
یادگیری در غزهی هراسناک یک نماد قوی است،
برای فلسطینیهای بیمناک غزه
آموختن زیر بمبها اولویتی محض دارد
چرا که یأس و ناامیدی را پس میزند
و به یک رویای مُنکسر و دیرینه امکان تحقق میبخشد.
فلسطینیها که عمیقاً متقاعد شدهاند جهلِ جنونْ قَتال و مُهلک است
لحظهای آموزش، آموزش و باز هم آموزش را رها نمیکنند، حتی در بحبوحه سرگردانی و پریشانی خود.
آنها روزی ثمره این آموزش انساندوستانه را برداشت خواهند کرد.
بله، پرداختن به آموزشْ یک تعهد تزلزلناپذیر است
تضمینکننده آیندهای بهتر برای نسلهای آینده،
تجسمِ اصل قاطعیت و تابآوری است،
امروز در فلسطین، آموزشْ خود به شکلی از مقاومت تبدیل گشته،
آموزش امید به آینده است
و راهی به سوی صلح.
۲۶ اوت ۲۰۲۴
*******
از زیاد مدوخ -۲۱ اوت ۲۰۲۴
کودکان غزهْ فلسطین را، امید و زندگی را ترسیم میکنند
با وجود وحشت مطلق
بچههای غزه زندگی را نقاشی میکنند،
امید را تصویر میکنند،
فلسطین را میکِشند
آنها با این کار به آینده شکل و هستی میدهند!
با وجود وضعیت تاسفبار، در منطقهی ویرانشده خود، کودکان غزه دلبستگی خود را به زندگی در نقاشیهای زیبایشان نشان میدهند،
با وجود حمله هولناکی که بیش از۱۱ ماه به طول انجامیده، کودکان غزه هنوز اینجا هستند و تلاش دارند از تفریح خود لذت ببرند،
آری، با وجود وحشت مطلق، کودکان غزه با شادی نقاشی میکِشند.
به دنبال یک کارگاه نقاشی که در پایان این ماه توسط داوطلبان جوان و پُرشور سازماندهی شده، کودکان غزه سعی میکنند فجایع و رنج زندگیشان را کمی فراموش کنند.
نقاشیهای آنها بسیار منقلبکننده است!
سرشار است از عزم و اراده و نگاهی مثبت رو به آیندهای مملو از امیدی بیپایان،
آری، زندگی در غزه ادامه دارد و امید ادامه دارد و در ارادهی مردم غیرنظامی و لبخند و شادی فرزندانمان همچنان موج میزند.
ویدئوهایی از نقاشیهای این کودکان فلسطینی غزه در کانال فرانسوی زبان «غزه، زندگی» در این آدرس قابل مشاهده است:
(Gaza la vie)
https://youtu.be/zc1nvT2-5Cc?si=P8jaq6pgN2xk_dWC
https://youtu.be/1Kup3FUUFEY?si=jB65jOrSJxJUKC6O
*******
از زیاد مدوخ
۱۵ اوت ۲۰۲۴
آفرین به این جوانان فرانسویزبان غزه که در محلهها و مکانهای ویرانشده، در بحبوحه تجاوز، سعی میکنند برای کودکان غزه حمایتهای روانی ترتیب دهند و برای لحظاتی چند، آنان را از توحش و هراس جنگ رها سازند.
این جوانان پرشورو باانگیزه علیرغم وحشت مطلق شرایط، تلاش دارند به این کودکانی که اغلب آسیب دیدهاند کمک کنند تا لبخند فراموششده خود را دوباره پیدا کنند.
اندکی شادی برای این کودکان محروم از همه چیز در منطقهای متروکه و زیر حمله.
غزهی ویرانشده
غزهی بمبارانشده
اما غزهای که لبخند فرزندان ما و اراده جوانان ما آن را استوار نگه میدارد.
ویدئویای از این فعالیتها را میتوانید در کانال فرانسهزبان "غزه زندگی Gaza la vie" بیابید.
https://youtu.be/l9L_CZmfJ80?si=c5YhLe11W6zL9AEL
*******
شعری از زیاد مدوخ
۱۲ اوت ۲۰۲۴
نگاه آسودهات تابآوری است
نیکیِ جانت غرور است
لبخند پُرحُجْبت مقاومت
و چهرهی معصومت مملو از امید
رویای سادهات پاسخیست به نفرت آنها
به ژوکوندی حقیقی میمانی، حتی در میانهی این ویرانهها
در تو علیرغم این وحشت مطلق، اعتمادبهنفس موج میزند
زیبایی کودکانهات از سیاهبختی ما پیشی میگیرد
در گسترهٔ چشمانت فلسطین پیداست
تو خانه، محلهی ویرانه و شهر خود را از نو خواهی ساخت
آینده از آنِ توست، از آنِ همهٔ جوانان غزه است.
*******
از زیاد مدوخ
۳۰۰ روز گذشت!
ده ماهی که برای اهالی غزه سراسر خوف و وحشت بود؛ آری،
۳۰۰ روز از آغاز این تجاوز وحشتناک علیه غیرنظامیان نوار غزه میگذرد.
۳۰۰ روز از وحشتی مطلق که موجب ویرانی عظیم این منطقه گشته و مدام زیر حمله است.
و این تهاجم همچنان ادامه دارد!
این کشتار که در اثر بمبارانهای شدید و مداوم و همچنین قحطی، وضعیت انسانی فاجعهباری برای مردم ایجاد کرده غیرقابل وصف است. امروز در شمال نوار غزه، ۹۷ درصد ساکنان از گرسنگی و ناامنی غذایی در رنجند.
ارزیابی موقت از اوضاع، بنابر گزارش وزارت بهداشت فلسطین و چندین سازمان بینالمللی که در محل حضور دارند چنین است:
از ۷ اکتبر تاکنون ۸۲ هزار تن مواد منفجره توسط نیروی اشغالگر بر نوار غزه ریخته شده است.
تاکنون ۳۹۴۳۶ فلسطینی به قتل رسیدهاند که در میانشان ۱۶۱۹۴ کودک، ۱۱۹۷۰ زن و ۶۵۷۰ سالمند بودهاند. در کنار این مقتولین، ۹۱۵۶۰ نفر مجروح شدهاند که در این میان ۱۴۵۰۰ زخمی در وضعیت وخیمی قرار دارند و نیاز به مراقبت فوری در خارج از کشور دارند.
۱۴۹۰۰ مفقود در زیر آوار که ۷۸ درصدشان را زنان و کودکان تشکیل میدهند؛ تعداد کسانی که بر اثر گرسنگی، سوءتغذیه و کمبود غذا در شمال نوار غزه جان باختهاند به ۷۰ رسید که همگی کودک و افراد مسن بودند،
۱۳ بیمارستان و ۷۳ درمانگاه و مرکز درمانی در اثر بمباران تخریب شده و از کار افتادهاند،
۵۴۳ پزشک، پرستار و مأمورین کمکهای اولیه به قتل رسیدهاند،
۱۶۹ مرکز پزشکی ویران شده،
۴۶۳ داروخانه تخریب شده،
۱۵۵ آزمایشگاه آنالیز پزشکی از میان رفته است،
۱۸۲ خبرنگار کشته شدهاند،
تعداد کودکان یتیم به ۱۹۷۰۰ رسیده،
۳۷۸ دفتر، مقر و کلینیک اونروا UNRWA مورد هدف قرار گرفته و نابود شده،
۱۶۷ مرکزِ پذیرش هدف بمب و موشک قرار گرفته،
۲۱۶ مدرسه دولتی و خصوصی بهطور کامل تخریب شده است،
۱۰ دانشگاه بزرگ بهطور کامل ویران شده،
۲۴ دانشگاه و دانشکده آسیب دیده،
۶۷۷۹ دانش آموز و دانشجو به قتل رسیدهاند،
۲۷۰ مسجد و ۳ کلیسا کاملاً ویران شده،
۲۱ شهرداری و ۱۹ کتابخانه وابسته به آنها کاملاً خراب شده،
۱۵ بانک بهطور کامل تخریب شده است،
بیش از یک میلیون و نهصد هزار نفر در مراکز پذیرش، بیمارستانها، مدارس و چادرها در شرایط فاجعهبار انسانی، بدون آب، غذا، دارو یا کمکهای بشردوستانه آواره هستند، این آوارگان در اثر گرسنگی و عدممراقبت در خطر مرگ قرار دارند،
۵۲ هزار بیمار در غزه به دلیل بیماریهای مزمن و عدممراقبت جان خود را از دست داده اند،
۲۴۵ نفر از مسئولین و کارمندان فلسطینی و خارجی که با سازمانهای بینالمللی بشردوستانه و بهداشتی کار میکردند به قتل رسیدهاند،
۱۳۲ عالم، دانشمند و دانشگاهی نخبه به قتل رسیدهاند،
۱۲۵ امدادگر به همین سرنوشت گرفتار شدند،
۲۷۰ دستگاه آمبولانس منهدم شده،
شصتهزار زن باردار به دلیل کمبود مراقبتهای بهداشتی در معرض خطر هستند،
۱۹۹ مامور شهرداری به قتل رسیدهاند،
۲۷۶ هزار واحد مسکونی بهطور کامل در سراسر نوار غزه ویران شده است،
۴۹۷۰ فلسطینی اهل غزه توسط نیروهای اشغالگر دستگیر و در زندانهای اسرائیل در بازداشت به سرمیبرند،
۹۹ ورزشکار زن و مرد به قتل رسیدهاند،
۳۲۱ وزارتخانه و اماکن عمومی بمباران و ویران شده،
۲۸۷ مکان گردشگری، تاریخی و باستانی هدف بمبها قرار گرفته و آسیب دیده،
۲۷۷۶ حلقه چاه آب هدف قرار گرفته و آسیب دیده است؛
تاکنون صدمات اقتصادی ناشی از این تجاوز ۳۹ میلیارد یورو برآورد شده است.
فلسطینیهای غزه با وجود رنجهایی که در زیر بمبارانها تحمل کردهاند، از آخرین تصمیم دیوان بینالمللی دادگستری که اشغال سرزمینهای فلسطینی را «غیرقانونی» توصیف کرده، استقبال میکنند و خواستار به عمل درآمدن همه تصمیمهای بینالمللی در این رابطه هستند.
آنها همچنین از تظاهرات همبستگی با مردم فلسطین در سراسر جهان که خواستار آتشبس فوری و پایان دادن به درد و رنج ساکنان نوار غزه و برقراری عدالت هستند، استقبال میکنند.
غزه شورشی با عزت تمام مقاومت می کند!
زیاد مدوخ
دوم اوت ۲۰۲۴
*******
از زیاد مدوخ
۲۵ ژوییه ۲۰۲۴
در غزه، در فلسطین و
زیر بمبها،
موسیقی مبارزه است
هنر نبرد است
فرهنگْ تابآوری است
آموزشْ مقاومت است
و چالش است بازیابی یک آلت موسیقی،
زیر آوار خانهای که بمباران ویرانش کرده است؛
جایی که موسیقی بیانِ خشم، رنج، عزت و امید کل مردمی وحشتزده میشود؛
در فلسطین، مقاومت هنر میشود
حیثیت و وقارْ آوازی دلکش
امیدْ آفرینش
و زندگی نغمهای دلنواز!
*******
از زیاد مدوخ
امروز ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۴
همیشه شرکت در شادی کودکان غزه در میان این حمله هولناک و بیوقفه برایم خوشحالکننده و تسلیبخش است.
توزیع هدایا و اسباببازی، مناسبت خوبی برای این امر بهدست میدهد. امروز در محلهای به توزیع پرداختیم که دیروز، یکشنبه در اثر بمبارانهای ارتش اسرائیل ویران شده بود.
در شرایط فعلی تلاش برای کمک به کودکان، برای اینکه یک لحظه لبخندشان را بازیابند یک وظیفه است.
و آفرین به جوانان شجاعی که این فعالیتهای متنوع را بهطور کامل سازماندهی میکنند.
غزه ویران شده،
غزه در وحشت مطلق غرق است،
اما غزه در لبخند فرزندان ما و اراده جوانان ما پایبرجاست.
*******
چهار ژوئیه ۲۰۲۴
نه ماه شد!
۲۷۰ روز از آغاز این تجاوز وحشتناک علیه مردم غیرنظامی ساکن غزه میگذرد.
۲۷۰ روزی که نمیتوان آن را با واژگانی مگر وحشتِ مطلق و ویرانی عظیم منطقه توصیف کرد.
و این همه کماکان ادامه دارد!
ارزیابی موقت از نتایج این کشتار و بمبارانهای شدیدی که موجب وضعیت فاجعهبار کنونی برای همه شهروندان غزه بهخصوص شمال این نوار گشته، (جایی که ناامنی غذایی دامنگیر ۹۶ در صد اهالی است) بنابر ارقام وزارت بهداشت فلسطین و همینطور چندین سازمان بینالمللی چنین است:
۳۸۱۲۴ فلسطینی جانباختهاند، از جمله ۱۶۰۷۳ کودک، ۱۱۹۲۰ زن و ۶۵۵۰ سالمند. امروز در غزه ۱۹۶۰۰ کودک یتیم وجود دارد.
۸۷۵۲۷ مجروح که ۱۴ هزار نفرشان در شرایط وخیم بهسر برده و نیاز به درمان و مراقبت فوری در خارج از غزه دارند.
۱۴۸۰۰ نفر در زیر آوار مفقود شدهاند که ۷۷ درصدشان را زنان و کودکان تشکیل میدهند؛
تاکنون ۶۷ نفر در شمال نوار غزه بر اثر گرسنگی جان دادهاند.
نظام بهداشتی و درمانی در نوار غزه بهکل فروریخته است:
۱۳ بیمارستان و ۶۹ درمانگاه و مرکز درمانی پس از تخریب در اثر بمباران از کار افتادهاند؛
۵۴۰ پزشک، پرستار و مأمور کمکهای اولیه به قتل رسیدهاند؛
۱۶۸ انجمن پزشکی و ۴۶۰ داروخانه با خاک یکسان شده؛
۱۵۴ آزمایشگاه آنالیز پزشکی از میان رفته؛
۱۸۲ خبرنگار به قتل رسیدهاند؛
۳۷۵ دفتر، مقر و کلینیک اونروا UNRWA هدف بمباران قرار گرفته و نابود شدهاند؛
۱۵۵ مرکز پذیرش پناهندگان،
۲۱۳ مدرسه دولتی و خصوصی بهطور کامل ویران شدهاند؛
به این مدارس باید ۱۰ دانشگاه بزرگ، ۲۴ دانشگاه کوچک و دانشکده را هم افزود؛
۶۷۷۰ دانشآموز و دانشجو به قتل رسیدهاند؛
۲۶۷ مسجد و ۳ کلیسا کاملاً ویران شده؛
۱۹ شهرداری همراه با کتابخانههایشان نابود شده؛
۱۵ شعبه بانک بهطور کامل تخریب شده؛
بیش از یک میلیون و نهصد هزار نفر در مراکز پذیرش، بیمارستانها، مدارس و زیر چادر، در وضعیت غیرانسانی فاجعهباری بدون دسترسی به آب، غذا، دارو یا کمکهای بشردوستانه آواره هستند؛ این آوارگان در حال تلف شدن از فرط گرسنگی و عدممراقبتاند.
۲۳۷ کارکن و کارمند فلسطینی و خارجی که با سازمانهای بینالمللی بشردوستانه و بهداشتی کار میکردند به قتل رسیدهاند.
۱۲۷ کادر علمی نخبه و دانشگاهی کشته شدهاند؛
۱۲۳ امدادگر به قتل رسیدهاند؛
۲۶۹ دستگاه آمبولانس منهدم شده؛
۱۹۷ مامور شهرداری به قتل رسیدهاند؛
۲۵۷ هزار واحد مسکونی در سراسر نوار غزه بهطور کامل ویران شده است؛
تاکنون ۴۹۵۰ فلسطینی اهل غزه توسط نیروهای اشغالگر بازداشت شده و در زندانهای نیروی اشغالگر بهسر میبرند؛
۹۸ ورزشکار زن و مرد به قتل رسیدهاند؛
۲۹۹ وزارتخانه و اماکن عمومی بمباران و ویران شده است؛
۲۸۵ مکان گردشگری، تاریخی و باستانی هدف قرار گرفته و بهشدت آسیب دیدهاند؛
۲۷۵۲ حلقه چاه آب هدف قرار گرفته و غیر قابل استفاده هستند؛
۳۹ هزار دانشآموز دبیرستانی امسال از امتحان پایان تحصیلات متوسطه و دریافت دیپلم محروم شدند؛
۶۲۳ هزار دانشآموز و دانشجو از درس محروم شده و سال تحصیلی و دانشگاهی خود را از دست دادند؛
تا به امروز، زیان اقتصادی ناشی از این تجاوز ۳۷ میلیارد یورو برآورد شده است.
فلسطینیان غزه علیرغم رنجهایی که در زیر بمبها متحمل میشوند، از تصمیمات شجاعانه برخی نهادهای بینالمللی جهت توقف این تهاجم بسیار قدردانی میکنند؛ آنها همینطور از این که برخی کشورهای اروپایی، کشور فلسطین را به رسمیت شناختند استقبال کرده و خصوصاً از همه کسانی سپاسگزارند که در سراسر جهان دست به تظاهرات برای عدالت و در همبستگی با مردم غزه زده و خواستار آتشبس و پایان دادن به درد و رنج ساکنان نوار غزه شدهاند.
غزهٔ شورشی با عزت تمام مقاومت می کند!
زیاد مدوخ - چهار ژوئیه ۲۰۲۴
*******
از زیاد مدوخ- ۲۸ ژوئن ۲۰۲۴
جوانان فرانسوی زبان غزه، در بحبوحه این تجاوز وحشتناک، فعالیتهایی را در حمایت روانی از کودکان در محلههای ویرانشده سازماندهی میکنند. آفرین به آنها.
این جوانان پرشور و باانگیزه با وجود حاکم بودن وحشت مطلق، سعی میکنند برای این کودکان آسیبدیده قوتقلبی باشند و احیاناً کاری کنند که لبخند دوباره بر لبانشان نقش بندد.
این قطرهای شادی برای کودکان خواهد بود در این اقیانوس مغموم و محروم از همه چبز که مدام زیر ضربه دشمن است.
غزه ویران شد
غزه نابود شد
اما لبخند فرزندان ما و اراده جوانان ما غزه را زنده نگهمیدارد.
*******
از زیاد مدوخ- ۲۴ ژوئن ۲۰۲۴
امروز غزه با یک بحران حقیقی آب روبهرو است،
به هر خانوار، هر سه روز یک بار فقط ۱۶ لیتر آب آشامیدنی میرسد؛ این وضعیت باور نکردنی فقط به این دلیل به وجود آمده که نیروی اشغالگر در طی ۹ ماه بمباران و تخریب، ۷۲۵ حلقه چاه را در نوار غزه به کل نابود کرده است!
اهالی نوار غزه اوضاع وحشتناکی را، به ویژه در این تابستان بسیار گرم، تجربه میکنند!
به درد و رنج غزهی ویرانه هر روز چیزی افزوده میشود!
*******
زیاد مدوخ -۱۶ ژوئن ۲۰۲۴
عید قربان ۲۰۲۴ را از غزه ویران به همه دوستان مسلمان در سراسر جهان تبریک میگوییم.
امسال این جشن در نوار غزه بسیار غمانگیز است زیرا در بحبوحه تجاوز وحشتناک ارتش اسرائیل قرار گرفته ، تجاوزی که وارد نهمین ماه خود میشود.
در همینجا از همه کسانی که از آرمان عادلانه ما در سراسر جهان حمایت میکنند بسیار سپاسگزاریم.
ما خواهان صبر، آرامش، امید، صلح و عدالت برای همگان هستیم.
برای شما تعطیلات لذتبخش و خوشی آرزو میکنم
با امید.
*******
از زیاد مدوخ
۱۴ ژوئن ۲۰۲۴
شریک شدن در لحظات شادی کودکان غزه، آنهم در این شرایط و زیر حمله هولناک ارتش اسرائیل همیشه خوشحالکننده است و با جانودل در آن شرکت میکنم.
امروز توانستیم چند هدیه و اسباببازی میان آنها توزیع کنیم، هرچند که اینکار را اجباراً در مقابل ساختمانی انجام دادیم که در اثر بمباران ویران شده بود.
تلاش برای کمک به کودکان برای بازیابی لبخندشان یک وظیفه است.
و باید از جوانان شجاعی که این فعالیتهای متنوع را بهطور کامل سازماندهی میکنند سپاسگزار بود.
غزهِی نابودشده
غزهی ویرانشده
اما غزهای که آکنده از لبخند فرزندان و ارادهی جوانان ماست.
*******
۱۰ ژوئن ۲۰۲۴
فادی، نام این کودک فلسطینی اهل غزه است که در جریان بمباران خانهاش توسط ارتش اسرائیل دست خود را از دست داده.
او با وجود این معلولیت، سعی میکند با بستگانش در ساحل غزه بازی کند.
زنده باد فادی، تو حق شادی و حق زندگی داری.
درحالیکه وارد نهمین ماه این تجاوز دهشتناک میشویم فلسطینیهای غزه علیرغم رنج و بدبختیای که احاطهشان کرده نمود بردباری، مقاومت، اراده، عزم و شجاعت هستند.
زیاد مدوخ
*******
از زیاد مدوخ
غزه، ۹ ژوئن ۲۰۲۴
عصر امروز شاهد غروب باشکوهی در دیرالبلح در مرکز نوار غزه بودیم.
فلسطینیهای غزه با وجود رنج و بدبختی، پس از تخریب خانههایشان در پی بمبارانهای شدید و مداوم، از چادرهای خود به تماشای غروب خورشید مینشینند.
زندگی زیر بمبهای غزه سخت است
اما طبیعت زیباست
و امید فلسطینی است.
*******
از زیاد مدوخ
غزه، ۷ ژوئن ۲۰۲۴
در عکسی که همراه این نوشته برایتان ارسال میکنم، یک کودک فلسطینی اهل غزه را مشاهده میکنیم که در مقابل خانه ویرانشدهاش در اثر بمباران، مشغول مشق نوشتن است.
از اکتبر ۲۰۲۳ همهی کلاسهای مدارس غزه به حالت تعلیق درآمدهاند.
نیروی اشغالگر ۲۴۶ مدرسه را در سراسر این منطقه ویران کرده است.
علیرغم این واقعیت هولناک، دانش آموزان غزه سعی میکنند در هر جای ممکن، در خانه یا پناهگاه با کمک چند معلم داوطلب به تحصیل خود ادامه دهند زیرا آموزش برای فلسطینیها مقدس است.
کودکان غزه از یادگیری غافل نمیمانند؛ آنها با وجود این تهاجم وحشتناک آموزش خود را ادامه میدهند.
فلسطینیهای غزه با عزت پایداری میکنند.
*******
هشت ماه گذشت!
۳ ژوئن ۲۰۲۴
۲۴۰ روز از ۷ اکتبر، روزی که این تجاوز وحشتناک علیه مردم غیرنظامی نوار غزه آغاز شد میگذرد.
۲۴۰ روز وحشت مطلق و کشتار دستجمعی ساکنان کل یک منطقه،
و فاجعه کماکان ادامه دارد!
ارزیابی موقت از این نسلکشی برنامهریزیشده که از طریق بمبارانهای شدید شبانهروزی وضعیت انسانی فاجعهباری برای کل شهروندان غزه بهوجود آورده و خصوصاً در شمال غزه که به کشتار وحشتناک و قحطیای واقعی منجر گشته، بنابر گزارش وزارت بهداشت فلسطین و چندین سازمان بینالمللی از این قرار است:
۳۶۴۲۸ فلسطینی به قتل رسیدهاند از جمله ۱۵۰۷۶ کودک، ۱۱۶۳۰ زن و ۶۴۵۰ سالمند؛
۸۲۵۲۰ نفر مجروح هستند که وضعیت ۱۴۵۰۰ تن از آنان وخیم بوده و نیاز به مراقبت فوری در خارج از غزه دارند؛
۱۴۷۰۰ مفقود در زیر آوارها مدفون هستند که ۷۷ درصدشان را زنان و کودکان تشکیل میدهند؛
تا کنون ۶۵ نفر در شمال نوار غزه بر اثر گرسنگی جان باختهاند.
تا جاییکه به سیستم درمانی در نوار غزه مربوط میشود گزارش حاکی از نابودی ۱۳ بیمارستان و ۶۷ درمانگاه و مرکز درمانی است که زیر بمبارانها ویران شده و از کار افتادهاند؛ در این میان ۵۴۰ پزشک، پرستار و مأمورین کمکهای اولیه به قتل رسیدهاند؛
۱۹۷ دستگاه آمبولانس منهدم شده، ۴۶۰ داروخانه و ۱۶۸ انجمن پزشکی با خاک یکسان شده و ۱۵۴ آزمایشگاه آنالیز پزشکی از میان رفته است.
۱۸۲ خبرنگار کشته شدهاند؛
۱۹۶۰۰ کودک یتیم شدهاند؛
۳۷۵ دفتر، اداره و کلینیکهای اونروا UNRWA هدف قرار گرفته شده و تخریب شدهاند؛
۱۹۴ مدرسه دولتی و خصوصی و ۱۰ دانشگاه بزرگ بهطور کامل ویران شدهاند، به اینها باید ۲۴ دانشگاه کوچکتر و دانشکده را هم افزود؛ در این اماکن ۶۷۷۰ دانشآموز و دانشجو به قتل رسیدهاند.
اماکن مقدس هم از بمبارانها بیبهره نماندهاند: ۲۳۲ مسجد و ۳ کلیسا هدف قرار گرفته و کاملاً ویران شدهاند.
۱۸ شهرداری و ۱۹ کتابخانه وابسته به آنها با خاک یکسان شده است؛
۱۵ بانک بهطور کامل تخریب شده و اثری از آنها نیست.
بیش از یک میلیون و نهصد هزار آواره در مراکز پذیرش، بیمارستانها، مدارس و زیر چادرها در شرایط فاجعه بار انسانی بدون آب، غذا، دارو یا کمکهای بشردوستانه بهسر میبرند؛ این آوارگان در حال مرگ از فرط گرسنگی و عدم مراقبتاند.
تاکنون ۲۳۰ کارمند فلسطینی و خارجی که با سازمانهای بینالمللی بشردوستانه و بهداشتی کار میکردند و همچنین ۱۲۳ کادر علمی، دانشمند و دانشگاهی نخبه به قتل رسیدهاند.
۲۵۶۰۰۰ واحد مسکونی بهطور کامل در سراسر نوار غزه ویران شدهاند. تاکنون ۴۹۰۰ فلسطینی اهل غزه توسط نیروهای اشغالگر دستگیر و در زندان نیروی اشغالگر در بازداشت بهسر میبرند.
۹۶ ورزشکار زن و مرد به قتل رسیدهاند؛
۲۹۵ وزارتخانه و اماکن عمومی بمباران و ویران شدهاند؛
۲۸۳ مکان گردشگری، تاریخی و باستانی هدف قرار گرفته و آسیب دیدهاند؛
۲۶۴۰ حلقه چاه آب نابود شدهاند؛
تا هماکنون زیان اقتصادی ناشی از این تجاوز ۳۴ میلیارد یورو برآورد شده است.
و تمام این صدمات بدون کوچکترین مجازات یا بازخواستی ادامه دارد!
باید با سکوت همدستانه دنیای رسمی برخورد کرد؛
فلسطینیهای غزه، علیرغم رنجهایی که زیر بمبها متحمل میشوند، از تصمیمهای شجاعانه برخی نهادهای بینالمللی در جهت توقف این تهاجم، بسیار قدردانی میکنند؛ آنها از بهرسمیت شناختن دولت فلسطین توسط برخی کشورهای اروپایی و همچنین قیام دهها هزار نفر در سراسر دنیا استقبال میکنند. مردمی که در دانشگاههای آمریکایی، فرانسوی و بینالمللی خواهان آتشبس و پایان دادن به درد و رنج ساکنان نوار غزه و عدالتاند شایسته قدردانی ما هستند.
غزه با عزت تمام مقاومت میکند!
زیاد مدوخ-- ۳ ژوئن ۲۰۲۴
*******
از زیاد مدوخ
۲۴ مه ۲۰۲۴
زندگی فقط غذا، شغل، سلامتی، خانواده، پول، مسافرت و آسایش نیست بلکه روح شریف، عظمت روح، احساسات صمیمانه، آرامش، قلب بزرگ، شادی، اصول، اعتقادات، اخلاق، رویاها، عشق، خوبی، خرد، امید و عزت هم هست، حتی در این غزهای که در حال حاضر هیچ چیز وجود ندارد، نه غذا، نه آب، نه دارو، نه افق و نه چشماندازی بهسوی آینده؛ در اینجا در پی این حمله هولناک علیه مردمی وحشتزده و بهحالخود رهاشده، قلبها شکسته میشود و هر روز خونریزی ادامه دارد.
شهر فقط یک محله، یک خانه و یک بام نیست بلکه خاطره هم هست، احساس تعلق، دلبستگی و افتخار هم هست.
هرچند در غزه، خانهها ویران و محلهها نابود شدهاند؛ هرچند بمبارانها خاطرات را زیر آتش و آوار دفن کردهاند.
وطن لزوماً سرزمین، شناسنامه، شهروندی و حقوحقوق آن نیست، بلکه بالاتر از هر چیز وظیفه است، حفاظت، تعهد، همبستگی، مقاومت، بردباری و فداکاری است.
و من، وطنِ من، فلسطین و شهر من غزه است
غزه، غزه و غزه.
من به آن افتخار میکنم و برایم بسیار دشوار است که علیرغم وحشت مطلق، جنایات متحملشده و این وضعیت هولناک از شهرم دور شوم و خود را از فلسطین زیبای خود جدا کنم،
با وجود آن که میدانم بشریت از یک کشور و یک ملت بسیار بزرگتر است.
انسانیتْ شما هستید، ای همبستگان پُرحسننیت در سراسر جهان؛
این شما هستید، نمود پیروزی نور و عدالت.
شما انسانگرایانی که قلبتان برای صلح میتپد.
۲۴ مه ۲۰۲۴
*******
ساکنین شهر خانیونس در جنوب نوار غزه تصمیم گرفتهاند به شهرشان که در اثر بمباران شدید و تهاجم نظامی نیروهای اشغالگر کاملا ویران شده است، بازگردند.
این شهروندان شجاع و مصمم که پیش از این بارها از شهری به شهری دیگر آواره شده و شهرهای شمال و مرکز غزه را پیمودهاند، علیرغم تخریب خانهها، ساختمانها و محلههایشان، حتی در نبود برق و دیگر خدمات مدنی به شهر خود بازمیگردند و در کنار ویرانههای خانه خود زندگی خواهند کرد.
آفرین بر این فلسطینهایی که علیرغم یک بحران انسانی بیسابقه، سرزمین خود را رها نمیکنند.
زیاد مدوخ
۱۸ مه ۲۰۲۴
*******
از زیاد مدوخ
۱۵ مه ۱۹۴۸ تا ۱۵ مه ۲۰۲۴؛
۷۶ سال از فاجعهای که «نکبه» نام گرفت میگذرد،
و امروز ۷۶مین سالگرد آن را در بحبوحه قتلعام مردم غزه در وضعیت بسیار غمانگیزی به یاد میآوریم.
این حمله هولناک علیه فلسطینیها در نوار غزه، میرود که به نکبه جدیدی تبدیل شود؛
۷۶ سال بعد،
فلسطینیها همچنان منتظرند،
آنها چشمبهراه بازگشت همه پناهندگان به شهرها و روستاهایی هستند که در نکبه وادار به ترک آنها شدند؛
آنها آرزوی ایجاد یک کشور آزاد و مستقل فلسطینی را دارند؛
فلسطینیهای غزه با وجود رنج، جنون مرگبار و بمباران شدیدی که متحمل میشوند، با بردباری و مقاومتی ستودنی، دلبستگی خود به این منطقه را نشان میدهند، منطقهای که در طول هشت ماه تهاجم نظامی وحشتناک علیه غیرنظامیان، ویران و نابود شده؛ آنها با مقاومت خود اثبات میکنند که نمیخواهند تن به نکبه جدیدی دهند.
اینجا سرزمین ماست، ما آن را ترک نخواهیم کرد؛
اینجا فلسطین زیبای ماست
اینجا غزه باشکوه ماست.
۱۵ مه ۲۰۲۴
*******
ساعتی پیش زیاد مدوخ این چند خط را از غزه فرستاده است:
۱۱ مه ۲۰۲۴، جنوب نوار غزه، شهر رفح
غرب این شهر، پنج روز است که شبانه روز بمباران میشود.
بیش از یک میلیون نفر بدون آب، برق، غذا و دارو در چادرها به روی هم انباشته شدهاند و هیچگونه امنیتی ندارند.
نجات رفح عاجل است،
فلسطینیها را در رفح نجات دهید!
*******
از زیاد مدوخ، ۳ مه ۲۰۲۴
هفت ماه گذشت
۲۱۰ روز از آغاز این تجاوز وحشتناک علیه مردم غیرنظامی نوار غزه که در۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد میگذرد،
۲۱۰ روز وحشت مطلق و ویرانی عظیمی که کل منطقه را شامل میشود،
و این جنون هنوز ادامه دارد!
ارزیابی موقت از این نسلکشی برنامهریزیشده که با بمبارانهای شدید شبانهروزی ادامه دارد و وضعیت انسانی فاجعهباری برای همه شهروندان غزه ایجاد کرده است از حساب بیرون است؛ آنها بهطور روزمره از این کشتار وحشتناک و قحطی واقعیِ پیشآمده رنج میبرند بهویژه در شمال نوار غزه.
بنابر آخرین اطلاعات وزارت بهداشت فلسطین و چندین سازمان بینالمللی، آمار این کشتار و نابودی تا امروز چنین است:
۳۴۷۸۸ فلسطینی که ۱۴۶۰۰ نفرشان کودک بودند، ۱۱۵۰۰ زن و ۶۳۳۷ سالمند کشته شدهاند؛
تعداد مجروحین بالغ بر۷۸۲۳۰ نفر است که ۱۴۰۰۰ تن از آنان در وضعیت وخیمی بهسرمیبرند و خطر مرگ تهدیدشان میکند.
بیش از ۱۳۰۰۰ نفر مفقود شده و زیر آوارها ماندهاند که ۷۷ درصدشان را زنان و کودکان تشکیل میدهند؛
تا کنون حداقل ۶۰ نفر در شمال نوار غزه بر اثر گرسنگی جان باختهاند؛
۵۲۰ پزشک، پرستار و کسانی که به کمکرسانی اولیه میآیند به قتل رسیدهاند؛
تاکنون ۱۷۳ خبرنگار به قتل رسیده؛ بیش از ۱۹۰۰۰ کودک یتیم و بدون سرپرست شدهاند!
۱۸۹ مدرسه دولتی و خصوصی بهطور کامل تخریب شده،
۹ دانشگاه بزرگ بهطور کامل از میان رفته،
۲۳ دانشگاه و دانشکده آسیب دیدهاند؛
۶۷۰۰ دانشآموز و دانشجو به قتل رسیدهاند؛
۲۱۵ مسجد و ۳ کلیسا بهطور کامل ویران شدهاند.
۱۶ شهرداری منطقهای و ۱۸ کتابخانه در کنار ۱۴ بانک به کل ویران شده و ۱۷۸ مامور شهرداری به قتل رسیدهاند.
بیش ازیک میلیونوهفصدهزار نفر در مراکز پذیرش، بیمارستانها، مدارس و زیر چادرها در شرایط فاجعهبار انسانی بدون آب، غذا، دارو یا کمکهای بشردوستانه آواره شدهاند و در وضعیتی قرار دارند که ممکن است از گرسنگی و عدممراقبت بمیرند؛
در این فاجعه ۹۳ نفر از دانشمندان، علما و دانشگاهیان نخبه به قتل رسیدهاند؛
تاکنون ۴۸ بیمارستان و مرکز درمانی هدف حملات ارتش قرار گرفتهاند؛
در جریان این حملات ۹۹ امدادگر به قتل رسیده و ۲۵۴ آمبولانس منهدم شده است.
۲۳۹۰۰۰ واحد مسکونی بهطور کامل در سراسر نوار غزه ویران شده است؛
تاکنون بیش۴۷۰۰ فلسطینیِ اهل غزه توسط نیروهای اشغالگر دستگیر شده و در زندانهای نیروهای اشغالگر در بازداشت بهسرمیبرند.
۸۶ ورزشکار زن و مرد به قتل رسیدهاند؛
۲۸۶ وزارتخانه و اماکن عمومی در اثر بمباران ویران شدهاند؛ به این ارقام باید ۲۷۵ مکان گردشگری، تاریخی و باستانی را نیز افزود که هدف قرار گرفته و آسیب دیدهاند؛
تخریب ۲۵۹۰ حلقه چاه آب ارقام تلفات و خسارات وارده را کامل میکند، خساراتی که تاکنون حداقل ۳۰ میلیارد یورو ارزیابی میشوند.
و همه این وحشیگری بدون کوچکترین مجازاتی، با مصونیت کامل اسرائیل و سکوت همدستانه دنیای رسمی همچنان ادامه دارد!
فلسطینیهای غزه از قیام هزاران دانشجو در دانشگاههای آمریکایی، فرانسوی و بینالمللی که خواستار آتشبس و پایان دادن به رنج مردم غزه بوده و برای عدالت میرزمند بسیار قدردانی میکنند.
غزه با عزت مقاومت می کند!
زیاد مدوخ
۳ مه ۲۰۲۴
*******
زیاد مدوخ -- ۲۶ آوریل ۲۰۲۴
چطور میتوان حیثیت خود را در غزه زیر حمله و تجاوز حفظ نمود:
بَسما، نام این دختر جوان فلسطینی است که در مرکز نوار غزه زندگی میکند. او لیسانس حسابداری دارد و در حملات اخیر ارتش اسرائیل، درهمین ماه آوریل پدر و سه برادرش را زیر بمباران اشغالگران از دست داد. بَسما برای کمک به مادر، خواهر و برادر کوچکش که مانند همه فلسطینیهای نوار غزه در رنج و عذابی دائمی بهسرمیبرند، تصمیم گرفت کار کند. او کمی محصولات غذایی درست کرده و برای امرار معاش در بازار میفروشد تا بتواند به بقیه اعضای خانواده کمک کند. آنها هفت ماه است که در این منطقه ویرانشده زیر بمبارانهای شدید قرار دارند. شجاعت و وقار بسما تحسینبرانگیز است. او ترجیح داد به این کار کوچک بپردازد اما علیرغم نیازهای بسیار شدید خود و خانواده نخواست در شبکههای اجتماعی دست گدایی دراز کند. آفرین به این دختر جوان باوقار و مصمم.
غزه با عزت تمام مقاومت می کند!
زیاد مدوخ
۲۶ آوریل ۲۰۲۴
*******
از زیاد مدوخ به تاریخ ۲۲ آوریل ۲۰۲۴
در یک اقدام داوطلبانه شهروندی، با ساکنان برخی محلههای غزه همراه شده و به جمعآوری زبالهها و نظافت جلوی خانهها و ساختمانها پرداختیم.
شخصاً فعالیتهای داوطلبانه را خیلی دوست دارم و فکر میکنم هر فعالیتی که در جهت همبستگی افراد باشد نوعی وظیفه به شمار میآید.
خدمات شهری طبعاً به دلیل این تهاجم هولناک و محاصرهای که در آن قرار داریم از میان رفته است، حتی اگر خادمین شهری خواست انجام آنها را داشته باشند از امکانات لازم برخوردار نیستند و انواع خودروها و تجهیزات آنها در اثر بمباران نابود شده است.
باید به این ساکنان شجاع و داوطلب این محلات آفرین گفت.
*******
۱۴ آوریل ۲۰۲۴- غزه
در شادی کودکان غزه شرکت داشتن حتی در بحبوحه این تهاجم هولناک یک وظیفه است.
عدهای جوان داوطلبْ با احساس مسئولیت زیاد، در یک مرکز پذیرش در غزه به توزیع هدیه و اسباببازی برای کودکان پرداختند؛ باید به این جوانان شجاع که این فعالیتهای متنوع را بهطور کامل سازماندهی میکنند آفرین گفت.
آری غزه ویران شد
آری غزه منهدم شد
اما آنچه غزه است و میماند لبخند فرزندان ما و اراده جوانان ماست.
زیاد مدوخ -غزه
۱۴ آوریل ۲۰۲۴- غزه
*******
4 آوریل 2024
شش ماه گذشت
۱۸۰ روز از آغاز این تجاوز وحشتناک علیه مردم عادی نوارغزه که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد میگذرد.
۱۸۰ روز و فاجعه کماکان ادامه دارد!
آمار تلفات تا هماکنون نیز بسیار سنگین است و لحظهای از افزون شدن باز نمیایستد.
ارزیابی موقت این نسلکشیِ برنامهریزیشده که از طریق بمبارانهای شدید شبانهروزی پیش آمده و وضعیت انسانی فاجعهباری که برای همه شهروندان غزه که هر روز از این کشتار وحشتناک و قحطی واقعی رنج میبرند بهوجود آورده بنابر گزارش وزارت بهداشت فلسطین و چندین سازمان بینالمللی به قرار زیر است:
۳۳۱۷۸ فلسطینی از جمله ۱۴۵۲۰ کودک، ۱۰۱۰۰ زن و ۵۷۸۷ سالمند کشته شدهاند؛
۷۶۰۰۰ مجروح که ۱۲۰۰۰ تن از آنان در وضعیت وخیمی بهسرمیبرند؛
۱۳۰۰۰ نفر در زیر آوار مفقود شدهاند، که ۷۷درصد آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند؛
تاکنون ۵۰ نفراز اهالی شمال غزه بر اثر گرسنگی جان باختهاند؛
همین دیروز، ۷ نفر از کارمندان خارجی عضو سازمانهای بینالمللی بشردوستانه به قتل رسیدند؛
۴۷۴ پزشک، پرستار و داوطلبانی که کمکهای اولیه میکردند به قتل رسیدهاند؛
۱۶۷ خبرنگار کشته شدهاند؛
۱۸۵ مدرسه دولتی و خصوصی و ۷ دانشگاه بزرگ بهطور کامل ویران شده و ۲۰ دانشگاه و دانشکده دیگر آسیبهای اساسی دیدهاند؛
در این میان ۶۶۰۰ دانشآموز و دانشجو به قتل رسیدهاند؛
۲۱۰ مسجد و ۳ کلیسا به طور کامل ویران شده؛
۱۵ شهرداری و ۱۶ کتابخانه مربوط به آنها از میان رفته است؛ و در جریان این تخریبها ۱۷۵ مامور شهرداری به قتل رسیدهاند؛
۱۲ بانک بهطور کامل تخریب شده است.
بیش از یک میلیون و سیصد هزار نفر در مراکز پذیرش، بیمارستانها و مدارس، در شرایط فاجعهبار انسانی بدون آب، غذا، دارو حتی بدون ابتداییترین کمکهای بشردوستانه آواره شدهاند و هر لحظه در اثر عدممراقبت، در خطر مرگ از گرسنگی بهسرمیبرند؛
امروزه ۹۰درصد فلسطینیهای غزه از ناامنی غذایی رنج میکشند؛
۸۶ نفر از دانشمندان، علما و اساتید نخبه دانشگاهی به قتل رسیدهاند؛
۴۷ بیمارستان و مرکز درمانی در غزه هدف حملات ارتش قرار گرفتهاند؛
در جریان این حملات ۹۷ امدادگر به قتل رسیده و همچنین ۲۳۹ دستگاه آمبولانس منهدم شدهاست.
۲۳۴۰۰۰ واحد مسکونی بهطور کامل در سراسر نوار غزه ویران شده است؛
تاکنون۷۵۰۰ فلسطینی اهل غزه توسط نیروهای اشغالگر دستگیر شده و در زندان های اشغالگر در وضعیت بازداشت قرار دارند؛
۷۸ ورزشکار زن و مرد به قتل رسیدهاند؛
۲۲۵ وزارتخانه و اماکن عمومی بمباران و ویران شده است؛
۲۷۰ مکان گردشگری، تاریخی و باستانی هدف قرار گرفته و آسیب دیده است؛
۲۵۰ حلقه چاه آب تخریب شده است.
خسارات اقتصادی ناشی از این تجاوز تاکنون بیش از ۲۰ میلیارد یورو برآورد میشود.
و اینهمه، بدون کوچکترین مجازات یا حسابرسی، آنهم در برابر سکوت همدستانهٔ دنیای رسمی بینالمللی همچنان ادامه دارد!
اما ما باز فریاد میزنیم: زنده باد همبستگی!
غزه با عزت تمام مقاومت میکند!
زیاد مدوخ
۴ آوریل ۲۰۲۴
*******
امروز روز زمین در فلسطین است
سیام مارس هر سال خلق فلسطین زمین خود را ارج میگذارد
اما در این سال ۲۰۲۴، این بزرگداشت با حمله وحشتناک اسرائیل علیه مردم غیرنظامی در نوارغزه رنگ خاصی به خود میگیرد
امسال سرزمین فلسطین خون میگرید
سرزمینی که زیر حمله، اشغال، مصادره، استعمار و دزدی است،
اما سرزمین فلسطین با افتخار سرود خود را میسراید
این زمین برای کرامت خود فریاد میزند
و از مقاومت و پایداری سخن میگوید
سرزمین فلسطین مولد آزادی است
سرزمین فلسطین علیرغم تمام این جنایات، پر از امید است
اینجا سرزمین ماست، ما اینجا را ترک نخواهیم کرد
اینجا کشور ما، اینجا فلسطین ما، و اینجا آینده ماست.
زیاد مدوخ
۳۰ مارس ۲۰۲۴
*******
یادداشتی از زیاد مدوخ -- 25 مارس 2024
وضعیت روحی که در اینجا تشریح میکنم، کموبیش شامل همه فلسطینیان غزه میشود حتی افرادی که خیلی خوشبین محسوب میشوند:
در برابر خون فرزندانمان که شبانهروز قتلعام میشوند احساس ناتوانی وحشتناکی میکنم.
دیگر از توصیف این نسلکشی مکرر و برنامهریزیشده علیه مردمی غیرنظامی و منزوی که باید امرتحملناپذیر را تاب بیاورند و هر لحظه از گرسنگی و جنایت میمیرند ناتوان شدهام.
در میانه این وحشت مطلق و بدبختیها و مصیبتهایی که بیش از شش ماه است ادامه دارد آنهم بدون آنکه دنیای رسمی واقعی که همدست قاتلین است کوچکترین واکنشی از خود نشان دهد تمام صبر و بردباریام را از دست دادهام.
درد و رنجم صد چندان میشود زمانی که میبینم دنیای رسمی که نه تنها این جنایات را پذیرفته و با آنها همدست است بلکه درعینحال مصونیت قاتلین را تضمین کرده و ما را هرچه بیشتر از عدالت دور میکند.
وقتی صدای گریهی بچهی تاره متولد شده و دیگر نوزادان را میشنوم که در بیمارستانهایی هستند، در محاصره، حمله و بدون تجهیزات پزشکی و از مراقبت و حتی شیر خوردن محروماند غم و اندوه تمام دلم را دربر میگیرد.
در مواجهه با این فاجعه انسانی و بهداشتی که بر سر مردم عادی غزه آمده و همچنان ادامه دارد، مردمی که در دام جنونی مرگبار گرفتار گشتهاند، فقط میتوانم بگریم.
من شوریده و پریشانم؛ قلبم از این ویرانی عظیم که تمام زیرساختهای غیرنظامی را در سراسر منطقه زیر بمب و آتش گرفته فشرده شده و به درد میآید؛.
دیگر در برابر اشک زنان فلسطینی که عزادار ناتوانی ما در متوقف کردن رنج کودکان گرسنه، آسیبدیده و وحشتزده خود هستند، یارای تحمل و بردباری ندارم.
در برابر خشم و درماندگی مردم بیگناه غزه که هر روز قربانی قتل، جراحت، آوارگی، تحقیر و ستم میشوند و از غذا، آب و دارو محروم هستند خودم را باختهام.
در برابر سختی زندگی در غزهی ویران و حملهی دشمن تمام سرسختی، استقامت و قدرتم را از دست دادهام.
زمانی که طعم تلخ این بقای پیچیده را میچشم و شاهد شکست وجدان جمعی انسانیت هستم دیگر جایی برای خوشبینی نمیماند.
من دیگر هیچ شجاعتی در خود نمییابم زیرا اجازه دادم امید از دلهای شکسته و فکرمان فرار کند زیرا که هر روز در برابر غم و اندوه همیشگی ما، امید خونچکان بود.
من دیگر متأسفانه مانند همه مردمی که به آنها تعلق دارم تبدیل به عددی شدهام که در انتظار به قتل رسیدن توسط دشمنان نور است که حتی بدون آنکه جسدم در پارچهای سفید که نایاب شده است پیچیده شود در منطقهای ویران و متروکه به آسمان حواله شوم.
25 مارس 2024
*******
(9 مارس 2024) از غزه، چند دقیقه پیش:
تلاش برای بازگرداندن لبخند بر لب کودکان غزه در بحبوحهی این تجاوز جنایتکارانه، رسالتی نجیب و شرافتمندانه است.
عکس زیر فعالیتهای تفریحی و حمایت روانی از این کودکان آسیبدیده را در یک مرکز پذیرش در غزه نشان میدهد.
باید در برابر داوطلبان جوان و باانگیزهای که این نوع فعالیتها را بهطور کامل سازماندهی میکنند سر تعظیم فرود آورد و به آنها آفرین گفت.
غزه نابودشده،
غزه ویرانه،
اما درعینحال غزهای که کماکان از خلال لبخند فرزندان و اراده جوانان ما زنده است.
*******
متن زیر، دیشب از طرف دوستمان زیاد مدوخ از غزه رسید که حاوی یک جمعبندی موقت از آمار کشتار ارتش اسرائیل است:
پنج ماه شد،
۱۵۰ روز از آغاز این تجاوز وحشتناک جدید علیه مردم غیرنظامی نوار غزه که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، میگذرد.
۱۵۰ روزی که همچنان دهشتبار ادامه دارد.
یک ارزیابی موقت از این نسلکشی برنامهریزیشده با بمبارانهای شدید شبانهروزی، و وضعیت انسانی فاجعهباری که برای همه شهروندان غزه که در این کشتار وحشتناک و قحطی واقعی گیر افتاده و از آن رنج میبرند چنین است:
منبع: وزارت بهداشت فلسطین و چندین سازمان بینالمللی
۳۱۶۷۸ فلسطینی و از آن جمله ۱۴۳۰۰ کودک، ۱۰۲۰۰ زن و ۴۲۷۷ سالمند کشته شدهاند، همراه با ۷۲ هزار مجروح و ۱۲ هزار مفقود که زیر آوار ماندهاند که ۷۷ درصدشان زنان و کودکان هستند.
۴۳۲ پزشک و پرستار به قتل رسیدهاند؛
و ۱۴۵ خبرنگار نیز؛
۱۵۷ مدرسه دولتی و خصوصی بهطور کامل تخریب شده،
۶ دانشگاه بزرگ به طور کامل ویران شده و
۱۸ دانشگاه و دانشکده آسیب دیدهاند.
در این میان ۵۶۰۰ دانشآموز و دانشجو به قتل رسیدهاند.
۱۹۰ مسجد ویران شده
از ۳ کلیسا دیگر هیچ اثری نیست؛
۱۴ شهرداری و ۱۳ کتابخانه شهرداری به کل از میان رفتهاند
و ۹ بانک به طور کامل تخریب شده.
بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در مراکز پذیرش، بیمارستانها و مدارس در شرایط فاجعهبار انسانی بدون آب، غذا، دارو یا کمکهای بشردوستانه آواره شده و از فرط گرسنگی و عدم مراقبت در آستانه مرگی حتمی قرار دارند.
۷۵ شخصیت علمی، دانشمند و دانشگاهی نخبه به قتل رسیدهاند؛
۴۵ بیمارستان و مرکز پزشکی هدف بمباران قرار گرفتهاند که به قتل ۹۰ امدادگر و انهدام ۱۸۷ آمبولانس منجر گشته است.
۱۶۸ مامور شهرداری به قتل رسیدهاند؛
۲۳۰ هزار واحد مسکونی به طور کامل در سراسر نوار غزه ویران شده است؛
۷۰۰۰ فلسطینی از اهالی غزه تاکنون توسط نیروهای اشغالگر دستگیر شده و در زندانهای اسرائیل در حالت بازداشت بهسرمیبرند.
۶۹ ورزشکار و ورزشکار به قتل رسیدهاند؛
۱۹۵ وزارتخانه و اماکن اداری بمباران و ویران شدهاند؛
۲۵۰ مکان گردشگری، تاریخی و باستانی هدف بمباران و موشک قرار گرفته و آسیب دیدهاند؛
۲۴۰۰ حلقه چاه آب نابود شده است؛
و همه این جنایات جنونآمیز بدون کوچکترین مجازات ادامه دارد!
غزه علیرغم سکوتِ همدستِ دنیای رسمی بینالمللی با عزت تمام مقاومت میکند.
زیاد مدوخ، غزه، ۷ مارس ۲۰۲۴
*******
پیام زیر ساعتی پیش (یک مارس 2024) از دوستمان زیاد مدوخ که اکنون در شمال غزه به سر میبرد به ما رسید:
در حال حاضر قیمت هر چیز در غزه آنقدر گران است که به حساب نمیآید؛ البته همه چیز مگر خون این فلسطینیهای غیرنظامی که از زمان شروع این تجاوز هولناک، آشکارا در برابر چشمانِ جهانِ بینالمللی رسمی که همدست اشغالگر است، هر روز و هر لحظه بر زمین میریزد.
آری، فلسطینیها در نوار غزه، پس از پنج ماه بمباران شدید، کماکان هر لحظه به قتل میرسند.
آنها از گرسنگی، سوءتغذیه، کمبود آب آشامیدنی، نبود غذا و دارو جان میدهند.
آنها پس از ویرانی بیمارستانها، ترور پزشکان و کمبود دارو و تجهیزات پزشکی، بر اثر بیماریهای مزمن و عدمامکان درمان و مراقبتْ جان خود را از دست میدهند.
مردم عادی و غیرنظامی فلسطینی، در شرایطی توسط سربازان جنایتکار اسرائیل کشته میشوند که در انتظار رسیدن کمکهای بشردوستانه بینالمللی هستند؛ کمکهایی که به مقدار بسیار کم و بهندرت به نوار غزه میرسد و از آن هم کمتر، به شمال این منطقه.
طی این پنج ماه، بیش از ۳۰ هزار فلسطینی کشته شده و به قتل رسیدهاند که اکثریت آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند.
بهراستی برای اینکه دنیای بینالمللی و وجدان آن کمی تکان بخورد چند فلسطینی باید قربانی گردد؟
اول مارس 2024
*******
26 فوریه 2024
شمال غزه از گرسنگی جان میدهد!
قحطی واقعی در غزه در جریان است.
جمعیت غیرنظامی در شهر غزه و شمال این نوار از کمبود شدید مواد و محصولات غذایی رنج میبرد.
هنوز بیش از ۴۰۰ هزار نفر در این ناحیه ماندهاند و در حال جاندادن از گرسنگی هستند.
پس از پنج ماه بمباران شدید و بسته شدن کامل تمام گذرگاههایی که نوار غزه را به جهان خارج متصل میکند، دیگر هیچ چیز در بازارهای غزه وجود ندارد.
کمکهای بشردوستانه بینالمللی به شمال نوار غزه وارد نمیشود؛
هیچ سازمان بینالمللی یا انجمن محلی به داد این غیرنظامیانی که به حال خود رها شدهاند نمیرسد و دنیای رسمی که همدست اسرائیل است هیچ مسئولیتی در جهت مراقبت از این مردم بهعهده نمیگیرد.
غزه میمیرد، غزه را، مردم غزه را نجات دهید!
با این کار بشریت و همچنین انسانیت خود را نجات میدهید.
زیاد مدوخ از غزه
26 فوریه 2024
*******
سلام از غزه ویرانه (۲۴ فوریه ۲۰۲۴)
این دو خط کوتاه، فقط برای آنکه بدانید هنوز زندهام. امروز توانستم با یک دوچرخه، دراین غزه نابودشده دوری بزنم و بهوضوح عمق و شدت ویرانی را ببینم.
در غزه، در حال حاضر نه وسیله حمل و نقل وجود دارد، نه سوخت، نه هیچ چیز دیگری و نه اصلا زندگی.
با دوستی فلسطینی از غزه، نیرویی که در متانت و آرامش مقاومت میکند.
زیاد مدوخ
۲۴ فوریه ۲۰۲۴
*******
از غزه ویرانه ۱۸ فوریه ۲۰۲۴
دلم میخواست امروز که زادروز تولدم است را مثل آدمهای معمولی در کنار خانواده و دوستانم جشن بگیرم.
اما در غزه چنین چیزی ممکن نیست؛ اصلا در اینجا، زیر بمبها، هیچ چیز ممکن نیست؛ نه شادی معنایی دارد، نه سرخوشی، نه جشن و نه زندگی.
از همه دوستانی که به این مناسبت برایم پیام فرستاده و امید و آرزوی روزهای بهتری برای غزه را دارند، بسیار سپاسگزارم.
باید کماکان امیدوار بمانیم.
زیاد مدوخ
********
16 فوریه 2024 از غزه
از سه ماه پیش تمامی اهالی غزه از آتش هیزم برای تهیه غذا استفاده میکنند زیرا که اینجا در غزه زیر بمباران، برق و گاز و سوخت دیگر وجود ندارد. اینجا در این سرزمین ویرانشده، مردم دائما در پی راهحلی برای زندگی و تطبیق خود با شرایط بهسر میبرند. آنها در تلاش برای تحمل شرایطی غیرقابل تحملاند؛ در مقابل یک فاجعهی انسانی بیسابقه، در مقابل اشغالی کور و سکوتی که در واقع همدستی به شمار میآید.
اما زندگی علیرغم ادامه بمبارانهای وسیع و همه جانبه و علیرغم این فاجعه که برسر تمامی اهالی وحشت زده و ناتوان غزه ریخته است ادامه دارد.
با دوستیهای فلسطینی از غزهی پرعزت، به تمام دوستانی که در سرتاسر جهان در همبستگی میکوشند.
زیاد مدوخ از غزه - 16 فوریه 2014
*******
ستقیم از غزه- 11 فوریه 2024
ارقام وحشتناکی از تلفات انسانی در نوار غزه بهدست میرسد. در جریان این تجاوز وحشتناک علیه غیرنظامیان فلسطینی، روزی
حدود ۲۰۰ نفر توسط اشغالگران کشته و نابود میشوند.
فقط امروز ۱۵۰ نفر در پیِ بمباران شدید در سراسر این منطقه به قتل رسیدهاند؛
۲۰ نفر از مجروحین بهدلیل عدم امکان مراقبت و درمان در بیمارستانهای بمباران، تخریب و محاصرهشدهای که دیگر قادر به ارائه خدمات به مردم نیستند، زندگی را وداع گفتند؛
روزانه ۲۰ مریض مبتلا به بیماریهای مزمن بهدلیل عدمامکان درمان جان خود را از دست میدهند؛
روزی حداقل ۱۰ فلسطینی در غزه از گرسنگی میمیرند زیرا دیگر چیزی پیدا نمیشود: نه غذا، نه آب، نه دارو و نه زندگی.
و هیچ کمک بشردوستانهای هم وارد این منطقه ویرانشده نمیگردد.
یک نسلکشی واقعی و تمامعیار در حال وقوع است!
چیزی غیرقابل تصور و تحمل !
این وضعیت تا کی میتواند ادامه یابد؟
زیاد مدوخ از غزه
۱۱ فوریه ۲۰۲۴
*******
پیغام امروز ۷ فوریه ۲۰۲۴ از غزه
یک فنجان چای داغ که روی آتش هیزم درست کردهام، در غزهٔ زیر بمباران ؛ چاره چیست وقتی نه گازی در کار است نه برق و نه هیچ چیز؛ وضعیت فاجعهبار اینجا ایجاد چنین امکانی را الزامآور میکند.
همه فلسطینیان غزه که زیر اشغال، با کمبود هرگونه وسایل زندگی و معیشت در این منطقه ویرانشده روبهرو هستند، باید یک لقمه غذای خود را با آتش هیزم درست کنند.
این ساکنان شجاع، صبور و مصمم با شرایطی بسیار دشوار در برابر این فاجعه انسانی بیسابقه، امر تحملناپذیر را تحمل کرده و زنده میمانند.
زندگی باوجود ادامه بمبارانهای شدید در سراسر نوار غزه علیرغم این فاجعه که مردم غیرنظامی وحشتزده و درمانده تجربهاش میکنند ادامه دارد.
غزه زنده است، زندگی میکند، زنده میماند و در وجود خویش پایدار است.
زیاد مدوخ
*******
6 فوریه 2024- سلام از غزه ویران،
سلام از غزهای که در پرده سکوت همدستانه دنیای رسمی به حال خود رها شده است،
تصورش را بکنید:
دهها هزار فلسطینی در غزه، درحالحاضر، هر سه یا چهار روز فقط یک وعده غذا گیرشان میآید؛
دیگر در بازارهای غزه هیچ چیز پیدا نمیشود؛
پدر و مادرها تمام روز در بازار به دنبال چیزی برای سیر کردن فرزندان خود پرسه میزنند و اغلب دست خالی به پناهگاهشان باز میگردند؛
مشکل این است که هیچ سازمان بینالمللی یا انجمن محلی یا افراد مسئولی وجود ندارد که به داد این آوارگان و بیخانمانشدگان که در اوج فقر و نیازمندی گرفتارند برسد.
کمکهای بشردوستانه بینالمللی که اصلاً به شمال نوار غزه وارد نمیشود.
بهراستی وحشتناک است!
درد و رنج همه ساکنان این منطقه که توسط اشغالگر ویران شده هر لحظه در حال افزایش است.
از همه گروههای همبستگی با فلسطین و مردم خیرخواه در سراسر جهان که خواهان کمک نقدی یا جنسی به شهروندان غزه هستند، از همه شما بسیار سپاسگزارم ولی متاسفانه باید به شما اطلاع دهم که همه چیز در غزه بسته است.
اینجا، درحالحاضر، همه چیز راکد است.
بیش از چهار ماه است که همه شعب بانکی و موسسات مالی تعطیل هستند.
زندگی کاملا فلج شده است.
ضمناً باید مراقب برخی کلاهبرداریهایی هم باشیم که سعی دارند از این وضعیت وحشتناک، به اسم کمک به جمعیت غیرنظامی سوءاستفاده کنند.
جامعه رسمی بینالمللی باید برای نجات جان فلسطینیانی که هنوز در قید حیات هستند بجنبد و کاری بکند؛ جامعه بینالملل باید برای کمک به این مردمی که این وضعیت فاجعهبار انسانی را تحمل کرده و هنوز زنده ماندهاند، که ۱۲۵ روز است که زیر بمباران هستند و امروز از گرسنگی میمیرند، حرکت کند.
آخر تا کی ممکن است این وضعیت ادامه یابد؟
زیاد مدوخ از غزه
۶ فوریه ۲۰۲۴
*******
متن زیر امروز ۴ فوریه ۲۰۲۴ از طرف دوستمان زیاد مدوخ از غزه رسیده است:
چهار ماه گذشت،
۱۲۰ روز از آغاز دوباره این تجاوز وحشتناک علیه مردم غیرنظامی نوار غزه که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد میگذرد؛
۱۲۰ روز!
ترازنامه موقت این نسلکشی برنامهریزیشده، زیر بمباران شدیدی که روز و شب ادامه دارد وضعیت انسانی فاجعهباری برای همه شهروندان غزه ایجاد کرده که بهطور روزمره با آن درگیر هستند.
بنابر گزارش وزارت بهداشت فلسطین و چندین سازمان بینالمللی:
۲۷۲۵۰ فلسطینی کشته شدهاند که در میان آنها ۱۱۳۰۰ کودک، ۹۶۰۰ زن و ۳۸۵۰ سالمند یافت میشود؛
به این همه باید هفتادهزار مجروح و دههزار مفقودشده که زیر آوار ماندهاند را هم افزود که ۷۵ درصدشان را زنان و کودکان تشکیل میدهند.
بهطور خاص باید از ۳۹۷ پزشک و پرستار و ۱۳۷ خبرنگار نام برد که به قتل رسیدهاند؛
۱۲۵ مدرسه دولتی و خصوصی بهطور کامل تخریب شده و از ۴ دانشگاه بزرگ، چیزی جز تلی از بتون و سیمان به جای نمانده؛
۱۵ دانشگاه و دانشکده آسیبهای جدی دیدهاند؛
۵۲۰۰ دانشآموز و دانشجو به قتل رسیدهاند؛
۱۶۷ مسجد و ۳ کلیسا بهطور کامل ویران شدهاند؛
۱۲ شهرداری و ۹ کتابخانه تخریب شده و۶ بانک از روی زمین محو شدهاند؛
بیش از یک میلیون و هفتصد هزار آواره در مراکز پذیرش، بیمارستانها و مدارسی که هنوز دروپیکری دارند، تجمع کرده و در شرایط غیرانسانی فاجعهباری بدون آب، غذا، دارو یا کمکهای بشردوستانه پناه گرفتهاند.
۶۵ کادر دانشگاهی و علمی زبده به قتل رسیدهاند؛
۳۶ بیمارستان و مرکز پزشکی هدف حمله نیروهای اشغالگر قرار گرفته و طی این حملات ۵۶ امدادگر به قتل رسیده و ۱۵۷ دستگاه
آمبولانس منهدم گشته است ؛
۱۲۵ مامور شهرداری کشته شدهاند؛
صدونود هزار واحد مسکونی در سراسر نوار غزه بهطور کامل ویران شده؛
تاکنون ۶۵۰۰ فلسطینی اهل غزه توسط نیروهای اشغالگر دستگیر و راهیِ زندانهای اسرائیل شدهاند.
۵۹ ورزشکار شناختهشده به قتل رسیدهاند.
۱۷۵ وزارتخانه و اماکن عمومی زیر بمباران ویران شده همراه با ۲۳۰ مکان گردشگری، تاریخی و باستانی که بهشدت آسیب دیدهاند؛
ارتش اسرائیل دست به تخریب ۱۷۰۰ حلقه چاه آب زده تا مردم حتی به آب دسترسی نداشته باشند.
و تمام این فجایع و جنایات بدون کوچکترین حسابرسی و مجازات ادامه دارد!
اما غزه با عزتِ تمامْ به مقاومت خود ادامه میدهد.
زیاد مدوخ
۴ فوریه ۲۰۲۴
*******
[توصیفی عینی از "زندگی" روزمره در غزه از زبان یک فلسطینی در غزه]
سلام از غزهی ویرانشده، سلام ازغزهی نابودشده،
باور کنید که دیگر آنچه از عزم، اراده، شهامت، توانِ انعطاف، صبر و خوشبینی در من باقی مانده بود نمیتواند بر سیهروزیام غلبه کند.
پس از گذشت قریب چهار ماه از آغاز این تعرض هولناک اشغالگران، علیه مردم غیرنظامی نوار غزه، وضعیت میدانی بهطور فزایندهای فاجعهبار و وحشتناک است.
اگر بگویم از زندگی فقط طعم تلخی باقیست، زیادهگویی کردهام زیرا در غزه دیگر چیزی بهنام زندگی وجود ندارد.
زندگی چیزی است کاملا مفلوج و ازکارافتاده؛
دیگر در غزه هیچ چیز نیست: نه غذایی پیدا میشود، نه آبی، نه دارویی، نه برقی، نه گازی، نه شیری، نه نانی، نه میوهای، نه یک سبزی، نه یک تکه گوشت، نه مرغ، نه ماهی، نه وسیله حملونقل، نه مسکن و نه چشماندازی برای آینده؛
هزاران دانشآموز و دهها هزار دانشجو از درس و تحصیل محروم هستند؛
هزاران کارمند بخش عمومی، کارکن و کارگر، دیگر نه شغلی دارند و نه حقوقی؛
در حال حاضر هیچ چیز در غزه کار نمیکند: نه ادارهجات و نه کسبه؛
من بسیار غمگینم و رنج میکشم مانند همه ساکنان این منطقه ویرانشده که میبینند چطور جامعه رسمی بینالمللی آنها را به حال خود رها کرده و عملاً همدست نیروی اشغالگر است؛ و تلاش میکنم تحملناپذیر را تحمل کنم؛
تصمیم گرفتم این شهادتنامه را بنویسم تا درد و رنج خود را با شما، دوستان و حامیان پُرحسننیت در میان بگذارم، شما تنها تسکین من در این جهنم روزمره هستید.
وقتی کمی به اینترنت دسترسی پیدا میکنم سعی دارم از اخبار مطلعتان سازم، مشکل این است که برای رسیدن به یک نقطه اینترنتی، باید دو کیلومتر پیادهروی کنم و وقتی به آنجا میرسم، جمعیت زیادی دیوانهوار در انتظارند… و به همه فقط سی دقیقه اجازه تماس داده میشود. همه میخواهند خبری از خانواده خود در جنوب داشته باشند و شبکه ارتباطی هم اغلب در اثر بمباران یا نابود شده و یا اختلال دارد.
معذالک پیامهای متعدد حمایت و همدردی شما را میبینم - کسانی که کمکهای جنسی و مالی میکنند، از همه شما بسیار متشکر و ممنون هستم. همیشه گفتهام که مهمترین چیز، همبستگی اخلاقی و سیاسی است، علاوه بر این من یک شهروند فلسطینی ساده اهل غزه هستم و مثل همه ساکنان اینجا زندگی میکنم و نمیخواهم با اتکا به شبکه خود و دوستان و آشنایان زیادی که دارم از امتیازی برخوردار باشم.
اگر به دلیل ضعیف بودن شبکه اینترنت نتوانم به شما پاسخ دهم، بدانید که پیامهای شما چقدر باعث تسکین این شهروند فلسطینی ساکن غزه میشود که همه چیزش را از دست داده و با اندک امیدی که برایش باقیست تلاش میکند زنده بماند.
زندگی روزمره بسیار سخت و پیچیده شده است؛
علیرغم اینکه از بچگی شاهد بسیاری جنگها، حملهها، تهاجمها و کشتارها بودهام، اما هرگز چنین وضعیت وحشتناکی را تجربه نکرده بودم؛
در حال حاضر، از محلهای به محله دیگر و از خانهای به خانه دیگر در میان اقوام و عموزادهها نقل مکان میکنم، زیرا بمباران شبانهروز در همه جای این زندان سر باز و محصور ادامه دارد و هر لحظه امکان دارد تانکها وارد محله شوند.
مشکل این است که در هر خانه، سی تا چهل نفراز ساکنین و آوارهگان حضور دارند و همه باید با این وضعیت استثنایی کنار بیایند.
من که بیخانمان و بیپناه شدهام، باید همه چیز را در این پناهگاهها بپذیرم.
در این خانهها سروصدا و ازدحام دهها نفره اجازه نمیدهد بخوابم و بنویسم؛ علاوهبراین، پس از نابودی آپارتمانم در اوایل دسامبر سال گذشته، کامپیوترها و کتابخانهام را که شامل سههزار کتاب به زبان فرانسه میشد از دست دادم. نتوانستم هیچ یک از وسایل، لباسها، دیپلمها، کتابهای منتشرشده، تحقیقات و جزوههایی که تدریس میکردم را پیدا کنم.
همه قبل از ساعت پنج بعدازظهر به خانه باز میگردند و ما حوالی ساعت هفت شب میخوابیم؛ عصر که هوا تاریک میشود لامپهایی را روشن میکنیم که صبح با پَنِلهای خورشیدی شارژ شدهاند؛ خوشبختانه همیشه در غزه خورشید وجود دارد. در واقع، پنلهای خورشیدی کمک زیادی به مردم کردهاند؛ ساکنان غزه از آغاز این تجاوز در اوایل اکتبر گذشته، در این دوره از تاریکی و قطعیِ برق، با شارژ کردن این لامپها کمی نور داشته و توانستهاند باتری تلفن همراه خود را پُر کرده و آنرا بکاراندازند.
شبها خوابم نمیبرد، در تاریکی به برادرم فکر میکنم که با تمام خانوادهاش به قتل رسید و گریه میکنم؛ خاطرات زیبای قبل از این حمله را به یاد میآورم و سعی میکنم در رویا به آیندهای بهتر امیدوار باشم … اما همه این تلاشها عبث است.
منی که به جوانان و کودکان زخمخورده غزه روحیه میدادم، خودم زیر فشار حوادث غمانگیز متناوبی که در ماههای اخیر بر سر خانوادهام و همه شهروندان غزه آوار شد، روحیهام را بهکل باختهام و کسی هم نیست که اشکهایم را پاک و این خشم عظیمی را که در دل دارم آرام کند. قلب من آکنده از خون است.
باور کنید من شخص بدبینی نیستم و مثل همه مردم فلسطین زندگی را خیلی دوست دارم، اما شرایط ما بهراستی غیرقابلتصور، غیرقابلقبول و وحشتناک است!
تا جاییکه به غذا مربوط میشود، فقط یک وعده در روز و گاهی یک وعده هر دو روز می خوریم؛ در بازارها چیزی برای خوردن وجود ندارد، اغلب باید به یک بشقاب برنج یا چند تکه نان کفایت کرد، و اگر یک فنجان قهوه یا چای بدست آوریم، دیگر اوج تجمل است.
در هر خانه، زنان و مردان برای آماده کردن غذا روی آتشی با هیزم، سخت کار میکنند زیرا گاز وجود ندارد.
مسئله چندان کمبود پول نیست، بلکه نبود مواد غذایی و محصولات ضروری است، زیرا ۴ ماه است که هیچ محصولی وارد غزه نشده و هیچ کمک بشردوستانهای هم به شمال نوار غزه نمیرسد.
علاوهبراین، هیچ سازمان بینالمللی یا انجمن محلی وجود ندارد که از افراد بیبضاعت و آوارهای که تعدادشان هم سر به فلک میکشد مراقبت کند.
بر اساس آخرین گزارش سازمان ملل در اوایل ژانویه ۲۰۲۴، نود درصد ساکنان غزه از ناامنی غذایی رنج میبرند.
مرگ از گرسنگی، شروع شده است.
مضافاً به اینکه قیمتها ده برابر شدهاند و محصولات اندکی که موجود است بسیار گران هستند:
یک بطری کوچک آب معدنی در حال حاضر در غزه پنج یورو قیمت دارد، قبلاً قیمت آن حتی از ۱۰ سنت هم تجاوز نمیکرد.
یک کیلو برنج که قیمتش دو یورو بود، ده یورو شده؛ یک کیلو آرد از یک یورو به دوازده یورو رسیده و یک دانه تخم مرغ سه یورو قیمت دارد، در حالی که یک شانه تخم مرغ (سی عدد) قبل از حمله فقط چهار یورو بود.
همه چیز در غزه بسیار گران است و هیچ چیزی هم در بازارها یافت نمیشود.
به همه اینها باید نبود میوه و سبزی را هم اضافه کرد؛ در واقع تمام زمینهای کشاورزی شمال نوار غزه نابود شدهاند.
از آنجایی که بسیاری از چاههای آب تخریب شدهاند، آب شرب وجود ندارد و حتی آب برای مصارف خانگی به شیرها نمیرسد و باید آن را از برخی از ایستگاههایی که هنوز کار میکنند به قیمت بسیار گران خرید.
بیماریهای واگیردار در بین اهالی شیوع پیدا کرده است.
از همه بدتر این است که هیچ مرجعی، هیچ دولتی و هیچ نوع خدمات شهری وجود ندارد که وضعیت بسیار بحرانی را مدیریت و کنترل کند.
برای بقا هر کس باید به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
درحالیکه برعکس، فلسطینیها در غزه با یکدیگر همبستگی نشان میدهند، اما گاهی مردم چیزی برای دادن ندارند، زیرا دیگر اصلاً چیزی در آنجا وجود ندارد.
دغدغه همه مردم از سر صبح این است که چیزی برای سیر کردن خانوادهشان بیابند و با بینهایت دشواری به دنبال آب بگردند.
وقتی در خیابانهای غزه راه میروم، بسیار اندوهگین و ناراحت میشوم، زیرا در هر محله با خانهها، عمارتها، ساختمانها و زیرساختهای شهری ویرانشده روبهرو هستم.
هر روز از قتل پسرعموها، اقوام، دوستان، همکاران، همسایهها و شاگردانم مطلع میشوم، این مرا بسیار مغموم میکند زیرا احساس درماندگی میکنم و حتی نمیتوانم یک کلمه به خانواده آنها تسلیت بگویم.
احساس درماندگی چیز وحشتناکی است.
فکرش را بکنید، در شهری خرابه که در آن هیچ نانوایی، فروشگاه، داروخانه، رستوران یا کافهای باز نیست.
و بدترین چیز این است که مردم اینجا بسیار غمگین هستند، آنها درگیر زندگی روزمره غمانگیز خود هستند، به عزیزان گمشده خود فکر میکنند و سعی دارند برای فرزندان خود کمی آب و غذا بدست بیاورند؛ هیچکس با کسی صحبت نمیکند، هیچ مراودهای، حرفی با هم ندارند. همه با اخمهای گرهکرده و بدون لبخند، همه در شوک هستند. هر خانوادهای، کشته، مجروح، آواره و خانهی ویران شدهاش را بر دوش میکشد.
گاهی اوقات از خود میپرسم چگونه مردم اینجا زنده میمانند و اصلا هنوز وجود دارند؟!
از نظر بهداشتی، وضعیت وخیم است؛ هیچ بیمارستانی کار نمیکند، همهشان از کار افتادهاند؛ تنها سه کلینیک در کل شهر غزه باقیمانده که باید به سیصد هزار ساکن و آواره خدمت کند. در هر درمانگاه، تنها پنج یا شش پزشک داوطلب وجود دارد که زیر بار بیماران و مجروحین غرق شدهاند؛ آنها باید هر روز پنج هزار نفر را درمان کنند آن هم بدون داروی درستوحسابی، با داروهایی که تاریخ مصرفشان گذشته.
من خودم در حال حاضر مریض هستم ولی نمیتوانم آزمایشگاهی برای انجام آنالیزها بیابم یا داروخانه یا بیمارستانی که به دادم برسد.
"اخلاقیترین ارتش دنیا" تاکنون بیستوهفتهزار فلسطینی، از جمله بیست و دو هزار کودک و زن را در غزه به قتل رسانده و هفتاد هزار نفر مجروح بهجای گذاشته؛
ناگفته نماند که تقریباً شصتوپنج درصد زیرساختهای مدنی وعمرانی را تخریب کرده است؛
و دستآخر مشکل این است که این ارتش بزدل و جنایتکار به هیچکدام از اهدافی که این دولت راست افراطی برایش معین کرده بود دست نیافته است.
در اینجا شاهد جنون جنایتکارانهای هستیم که در مصونیت کامل و بدون هیچ واکنش رسمی بینالمللی همچنان میتازد.
فلسطینیهای غزه، علیرغم خشم و بدبختیشان، از تظاهرات همبستگی در سراسر جهان که برای محکوم کردن این نسلکشی مکرر انجام میشود و همینطور بابت درخواست آتشبس فوری در نوار غزه از همگی کسانی که در این فعالیتها نقش دارند بسیار قدردانی میکنند.
چهار ماه شد، چهار ماه بسیار سخت برای من و برای همه ساکنان غزه با حوادث دردناکش، این چهار ماه سراسر وحشت بود.
در ماه اکتبر ۲۰۲۳، در آغاز حمله و تجاوز، درست است که بمبارانهای شدیدی رخ میداد، اما من بسیار مشغول بودم، با رسانههای فرانسویزبان مصاحبه میکردم، به اینترنت دسترسی داشتم و میتوانستم روزانه اخبار را گزارش دهم و با دوستان و گروههای همبستگی با فلسطین در جهان تماسهای منظم داشته باشم. بازارها باز بودند و هنوز مقداری غذا وجود داشت.
در ماه نوامبر، اوضاع بسیار پیچیده شد؛ با شروع عملیات زمینی، به اجبار خانوادهام را به جنوب فرستادم و خود شاهد ورود تانکها به محلهام بودم و عاقبت، در خانهام، در محله ویرانهام محاصره شدم.
ماه دسامبر ۲۰۲۳، برای من با قتل برادرم و تمام خانوادهاش، با تخریب آپارتمان و ساختمان ما همراه شد و اجبار من به ترک محله و پناه بردن به اقوام؛ نوامبر ماه سیاهی بود.
ماه ژانویه ۲۰۲۴، شاهد ادامه بمبارانها و ورود تانکها به سرتاسر شهر غزه بودیم و من بار دیگر به دنبال مسکن دیگری برای زندگی بودم.
چیزهای زیادی برای گفتن وجود دارد؛ توصیفِ زندگیِ روزمرهی بسیار دشوارمان در زیر بمبها و در شوک این وضعیت اسفبار غیرانسانی و این فاجعهی بیسابقه به صفحات و کتابهای زیادی نیاز دارد و من هنوز باور نمیکنم که همچنان زنده هستم، زیرا من روزی هزار بار مرگ را میبینم، گرچه از مرگ نمیترسم، اما نگران آیندهمان هستم.
در این میان آنچه میتوان وجه مثبت ماجرا تلقی کرد و به آن مفتخرم این است که با اینهمه هیچ نفرتی در من نیست.
با دوستی فلسطینی، از غزهای که دیگر غزه نیست
و زیاد که دیگر زیاد نیست
زیاد مدوخ - ۲۶ ژانویه ۲۰۲۴
*******
۱۰۰ روز شد!
۱۰۰ روز از آغاز تجاوز نظامی جدید نیروی اشغالگر و کشتار غیرنظامیان نوار غزه که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، میگذرد.
۱۰۰ روز!
از هماکنون میتوان یک ترازنامه موقت از این نسلکشی که بهخوبی برنامهریزی شده بود ارائه داد،
با اتکا به آمار وزارت بهداشت فلسطین و چندین نهاد بینالمللی:
۲۴۴۵۰ فلسطینی از جمله ۹۶۰۰ کودک، ۶۷۰۰ زن و ۳۸۵۰ سالمند کشته شدهاند؛
۶۱ هزار نفر مجروح؛
۹۳۵۰ نفر مفقودشده که زیر آوار مدفوناند، ۷۰ درصد از آنها زن و کودک هستند؛
۳۴۵ پزشک و پرستار به قتل رسیده
و ۱۰۹ خبرنگار؛
۱۰۰ مدرسه دولتی و خصوصی بهطور کامل تخریب شده
و ۹ دانشگاه آسیب دیدهاند؛
۴۵۰۰ دانشآموز و دانشجو به قتل رسیدهاند؛
۱۲۰ مسجد و ۳ کلیسا بهطور کامل ویران شدهاند؛
بیش از ۱.۶ میلیون نفر آواره در مراکز گوناگون پذیرش، در بیمارستانها یا مدارس در شرایط فاجعهبار انسانی بهسرمیبرند؛
۳۰ بیمارستان و مرکز پزشکی مورد هدف قرار گرفته و مثل
۱۳۰ هزار واحد مسکونی در سراسر نوار غزه بهطور کامل ویران شدهاند؛
۲۰۰ مکان گردشگری، تاریخی و باستانی مورد حمله قرار گرفته و آسیب دیدهاند؛
۱۵۰۰ چاه آب از بینرفتهاند…
اما غزه با عزت تمام مقاومت میکند!
زیاد مدوخ ۱۴ ژانویه ۲۰۲۴
*******
زیاد مدوخ چند دقیقه پیش (2024-01-10) پیام و عکس همراه آن را به بیرون از غزه فرستاد:
من هرگز زادگاهم غزه و سرزمینم فلسطین را ترک نخواهم کرد؛
علیرغم آن که چند تن از اعضای خانواده - برادر و پسرعموهایم، که از کارمندان دستگاه اداری فلسطین بودند - به قتل رسیده و خانهام ویران شده است.
آمادهام که یا ایستاده بمیرم یا با عزت در این سرزمین زیبای فلسطین زندگی کنم.
من همیشه در غزه خواهم ماند، حتی در کنار ویرانهها و در میان آوار این ساختمان کاملا ویران شدهای که روزی خانهمان بود؛
علیرغم رنج هر روزه و جراحتی که در درون خود احساس میکنم.
اینجا سرزمین ماست، ما آن را ترک نخواهیم کرد،
اینجا فلسطینِ زیبای من است، اینجا شهر زیبای من غزه است،
غزه سمبل مقاومت، غزه عزت و غزه زندگی.
دوستی فلسطینی از غزه آینده و غزه امید.
*******
تبریک سال نو، زیاد مدوخ از غزه، اول ژانویه ۲۰۲۴
رفیق زیاد از غزه، علیرغم دشواری ارتباط، پیام چند خطی زیر را چند دقیقه پیش فرستاده است:
«از قعر این غزهی ویرانشده، برای همگی آرزوی سال نویی، مبارک میکنم.
با همه وجود، علیرغم تجاوزات اسرائیل به مردم فلسطین در نوار غزه، بهترین آرزوها را برای شما دارم.
امید به آینده در ما همیشه زنده است.
از پیامهای شما بسیار سپاسگزارم؛ وضعیت کنونی برای کل جمعیت غیرنظامی این منطقه که زیر بمبارانها گرفتار مانده فاجعهبار است.
با دوستیهای فلسطینی،
از غزه: عزت، مقاومت و امید».
*******
غزه ۳۰ دسامبر
این خبر سلامت را ساعتی پیش از رفیقمان زیاد دریافت کردیم:
سلام از غزهی ویرانشده
من هنوز زندهام
شرایط اسفباری را پشت سر میگذارم
از یک محله ویرانشده به محله محاصرهشده دیگری آمدهام
و از یک خانه ویرانشده، به خانه آسیبدیدهای دیگر،
هیچ شبکهای برای تماس و فرستادن اخبار وجود ندارد
ولی هم خانواده و هم خودم هنوز سالم هستیم
با دوستی فلسطینی از غزهای که دیگر غزه نیست.
زیاد مدوخ
غزه ۳۰ دسامبر ۲۰۲۳
*******
سوم دسامبر ۲۰۲۳
خبری وحشتناک:
نیروی اشغالگر دیشب، سوم دسامبر ۲۰۲۳، ساختمان ما در شهر غزه را بمباران کرد. در این بمباران بسیار شدید، برادرم زکی، ۴۷ ساله که مهندس کشاورزی بود و تمام خانوادهاش یعنی همسر و پنج فرزندش (سه پسر و دو دختر) به قتل رسیدند.
آپارتمان من در طبقه دوم این ساختمان بود که در پی این بمباران کاملاً ویران شده است. من همه چیزم را از دست دادم: خانه، وسایل، خاطرات و کتابهایم را… آری، همه چیز مگر امید.
در غزه، بیخانمان شدهام و همراه مادر، برادرها و خانوادههایمان تلاش خواهیم کرد پناهگاهی پیدا کنیم، هرقدر هم که در شرایط فعلی و ادامه بمباران شدید اسرائیل این امر پیچیده و دشوار باشد. اوضاع بهراستی وحشتناک است!
دوستیهای فلسطینی از خانه ویرانشدهام در غزه.
*******
شنبه ۲ دسامبر ۲۰۲۳
امروز شنبه ۲ دسامبر ۲۰۲۳
وضعیت برای فلسطینیان غزه که اجباراً تغییر مکان دادهاند اسفناک است. آنها در مدارس و پناهگاهها جمع شدهاند ولی هیچ سازماندهی محلی یا بینالمللی وجود ندارد که به هزاران نفری که در پی بمباران اسرائیل خانههای خود را از دست دادهاند، برسد.
در حال حاضر، ۱۲۰ هزار آواره در ۱۲ مدرسه و پناهگاه هستند و بدون هیچ گونه کمک مادی و غذایی دور هم جمع شدهاند.
عکسهای گرفته شده مربوط به همین شنبه است
دوستی فلسطینی، از غزه زیر بمب
*******
اول دسامبر ۲۰۲۳
امروز جمعه، اول دسامبر ۲۰۲۳ ساعت ۲ بعدازظهر است.
نیروی اشغالگر پس از یک هفته آتشبس شکننده، بمبارانهای شدید خود را در سراسر نوار غزه از سر میگیرد.
بر اساس ارزیابی موقت وزارت بهداشت فلسطین و سازمانهای بینالمللی، از صبح امروز بیش از ۸۵ فلسطینی به شهادت رسیده و ۲۰۰ نفر زخمی شدهاند که بسیاری از آنها زن و کودک بودند.
بسیاری از شهروندان مجبورند خانه و محلههای خود را ترک کنند.
وضعیت فعلی واقعاً وحشتناک است.
امروز هیچ کامیون کمکهای بشردوستانه وارد غزه نشده است.
سعی میکنم هر روز از وضعیت باخبرتان سازم، هرچند با شبکههای ارتباطی و اینترنتی که اکنون به شدت آسیبدیدهاند هیچ یقینی در کار نیست.
از غزه زیر بمب، با احترامات مملو از دوستی فلسطینیان
*******
سی نوامبر ۲۰۲۳
امروز پنجشنبه سیام نوامبر ۲۰۲۳ ، آتشبس شکننده وارد اولین هفته خود میشود، اما زحمتکشان فلسطینی از آن بیبهره هستند.
همه آنها در حالتی از بهت و گیجی
خسارات و ویرانیهای عظیمی را که به محلههایشان وارد آمده نظارهگرند
در هر محلهی غزه، زیرساختهای غیرنظامی زیر بمبها آسیب دیده یا بهکل ویران شده است،
شهروندانی مأیوس، هر روز با نگرانی زیاد منتظرند ببینند آیا آتشبس تمدید میشود یا جنون مرگبار اشغالگر دوباره سر به آسمان میکشد؛
آنها نه میتوانند مشغول تعمیر آنچه از خانههایشان باقیست شوند و نه پیدا کردن و جمع کردن آنچه از وسایل زیر آوار است.
فروشگاهها تقریبا خالی است و غذایی هم وجود ندارد.
قیمتها بسیار گران است.
روزانه تنها ۵۰ کامیون کمکهای بشردوستانه وارد شمال نوار غزه میشود، در این کامیونها کمی دارو، چند پتو و چند بطری آب وجود دارد. از سوخت، گاز، آرد و شیر خبری نیست.
این وضعیت یک بحران واقعی انسانی و بهداشتی برای ساکنان این منطقه ویرانشده است.
علیرغم مصمم بودنشان، فلسطینیان غزه با نگرانی
منتظرند و امیدوار.
*******
27 نوامبر 2023
چند ساعت پیش، خوشبختانه این خبر سلامتی را از رفیقمان در غزه دریافت کردیم، اما خانه و کاشانه او زیر بمباران ویران گشته است:
به یمن یک معجزه
هنوز زندهام
در بهت و گیجی
راهی برای ارتباط وجود ندارد
دو هفته وحشتناک را گذراندم
با روزها و شبهایی هولناک
لبخندْ فلسطینی است.
27 نوامبر 2023
*******
پیام جدید زیاد مدوخ از غزه:
14 نوامبر 2023
در منطقهای تحت تحریم
زندانیْ در شهری در محاصره
اسیرْ در محلهای ویران،
محبوس در خانهای محصور،
در بندِ اتاقی در معرض ریزش،
فعلاً سالمم و در سلامت
و با وجود خطرات
مصمم.
مقاومت، امری فلسطینی است.
*******
سلام از غزه
امروز دوشنبه است ۱۳ نوامبر ۲۰۲۳
ارتش اسرائیل بخش بزرگی از شهر غزه را اشغال کرده است. تانکها به 500 متری محله من رسیدهاند و چیزی نمانده به خانهام هم برسند.
عکسی که برایتان ارسال میکنم، دیروز گرفته شده است.
نمیتوانم از خانه بیرون رفته و یا از پنجره به بیرون بنگرم.
ارتش اسرائیل همه بیمارستانها را هدف قرار داده و همگی از کار افتادهاند. دهها جسد در خیابانها میپوسند. هیچ آمبولانسی حق تردد ندارد.
همه اهالی غزه را خطری مهلک و فوری تهدید میکند.
در این شرایط بسیار سخت، شاید دیگر نتوانم پیام دیگری ارسال کنم...
وضعیت دردناکتر از همیشه است.
*******
غزه، یک ماه گذشت
یک ماه بعد!
و کماکان ادامه دارد!
جنون قاتل، در شهری محاصره شده
شهری متروک، غمگین و فراموششده
زندگی روزمره جهنمی است ولی درعینحال دوستداشتنی،
تلفات انسانی بیشمار
تنهایی بیسابقه
عزلتی تشدیدشده
حصری مضاعف
رنجی بیپایان
درد، روح و دل آدمی را میفشارد
رنجی درازمدت
نوعی گسیختگی تحملناپذیر درونی
روزهای وحشتناک
شبهای وحشتناک
در منطقهای متروک
وضعیت اسفباری که به توصیف نمیآید.
مردمی تضعیفشده
بهضرب حملات هوایی لاینقطع
بمباران مداوم
آتش از همه رنگ
بمبها و سلاحهای ممنوعه
انفجاری که از هر گوشه میبارد
صدای بلند آسمان و دریا
فسفر سفید که همه جا را فراگرفته
و کودکانی که بهدنبال والدینشان، زیر آوارها میگردند.
در این زندان روباز و ویرانشده
معصومیت مقتول
نوزادانی که بلافاصله پس از تولد، میمیرند،
خانوادههای آنها قبل از شناسنامه، گواهیفوت دریافت میکنند
زنان بارداری که نمیتوانند درمانگاه یا تختی بیابند تا امیدهایشان را زنده کنند
نوزادانی دفنشده که بهسرعت به بهشت عروج کردند
سریعتر از هر هواپیمای شکاری
همه به دست اشغالگری که از زندگی و نور متنفر است
و در ظلمات زندگی میکند.
شهروندان فلسطینی غزه
در شهر خودشان
آواره و پناهنده شدهاند
آنها در شرایط وحشتناکی زندگی میکنند
خانوادههای کاملی که از هم جدا افتادهاند
و بیچیز، نه آب، نه غذا و نه دارویی
بدون برق و بدون اینترنت
بدون تماس با داخل و خارج.
در حال حاضر در غزه زندگیای وجود ندارد
فقط وحشت
وحشتی مطلق
مرگ هزاران نفر،
مجروحانی که بدون هیچ اقبالی برای زندگی، در بیمارستانهایی که زیر فشار، هدف قرار گرفته و فاقد همه چیز هستند، میپوسند.
تخریب گسترده کل زیرساختهای غیرنظامی
درماندگی موحش،
اضطراب و هراسی وحشتناک
زندگی در تعلیق
و جمعیتی وحشتزده.
یک ماه جنایت و کشتار
یک ماه ظلمت با اشکهای دل
یک ماه نسلکشی مکرر
یک ماه سکوت همدستان
و یک ماه مصونیت کامل برای قاتلان.
اما، یک ماه سربلندی، افتخار و استقامت
برای مردمی غیرنظامی و مقاوم،
که همچنان امیدوار و مصمم
در برابر مهاجمان ایستاده و آنها را
و جنایات هولناکشان را با نهایت شجاعت و پایداری
به چالش میکشند؛
مردمی که این بیعدالتی مداوم را پشتسر میگذارند
که روزها و شبها در میان جهنم، بر این زمین سوخته تلاش میکنند زنده بمانند.
غزهی انسانی، غزهی زیبا… و فریاد برحق و همبستهی دلیرانی که با قدرت و امید میکوشند تا پیش از آن که مرگ به سراغشان آید، زندگی باشند.
*******
سلام از غزه زیر بمب
است
امروز پنجشنبه 2 نوامبر 2023 است، ساعت 3 بعدازظهر
شبکه اینترنت دوباره توسط نیروی اشغالگر قطع شد.
2 نوامبر 1917
2 نوامبر 2023
106 سال از اعلامیه بالفور میگذرد
و قتلعام و نسلکشی مردم فلسطین همچنان ادامه دارد،
بیعدالتی ادامه دارد.
آمار تخمینی موقت پس از 27 روز کشتار جدید غیرنظامیان در غزه:
9123 فلسطینی کشته شدهاند که 3790 کودک و 2156 زن را شامل میشود.
23650 مجروح
جنگندههای رژیم صهیونیستی طی 27 روز بیش از 25 تن بمب بر روی نوار غزه ریختهاند؛
وحشتناک است.
هیچکس نمیتواند ارادهی نمونهی ملت فلسطین را که پایدار ایستاده است بشکند
نه «اخلاقیترین» ارتش دنیا
نه رهبران عرب و غربی که جنایات اسرائیل را میپذیرند
نه رسانههای غربی که تبلیغات اشغالگر را تکرار میکنند؛
جمعیت غیرنظامی غزه محکم ایستاده است، صبور است و مصمم.
با دوستیهای فلسطینی
از غزه ویرانشده، غزه مقاوم و غزه پُرعزت
*******
عصربخیر از غزه زیر بمب
امروز سهشنبه 31 اکتبر 2023 است ساعت 8:30 شب
25 روز وحشت مطلق و شمارش قربانیان
25 روز است که وحشتزده و هراسانم؛
و هنوز از خودم میپرسم چگونه میتوان این زندگی روزمره جهنمی را توصیف کرد و این وضعیت وحشتناک را منتقل کرد؛
و بهخصوص اینکه چگونه موفق به زندهماندن در این زمین سوخته شدهام.
من در خشم میسوزم و کسی را هم ندارم که این عصبانیت هر لحظه فزاینده را آرام کند،
در برابر این بیعدالتی و ظلم احساس درماندگی میکنم،
اما هیچ نفرتی در من نیست.
شب و روز مرگ احاطهام کرده است
با این بمبها که هر دو سه دقیقه یک بار نزدیک من فرو میافتد
قلبم آکنده از خون است؛
با وجود نیرو و صبری لایزال
روزی هزار بار گریه میکنم و کسی نیست که اشکهایم را پاک کند؛
بیش از ترس و وحشت، نگرانم،
سعی میکنم این اشکهای موجه را با لبخندی کوچک بر چهرهای غمگین که شاهد تکرار نسلکشیهای مکرر است بپوشانم؛ نسلکشیهایی که سال به سال، با همدستی دنیایی رسمی که بر آنها صحه میگذارد، که از جنایات فجیع یک اشغالگر منزجر از نور و زندگی دفاع میکند؛
چیزی در درون من از هم گسیخته میشود و درد و رنج را به درونم سرازیر میکند؛ درد و رنجی که نباید نشان داد.
تحملناپذیر را تحمل میکنم
در منطقهای ویرانشده که به حال خود رها کردهاند؛
زندگی را مانند مردمم بسیار دوست میدارم، اما اگر مرگ فرا رسد، آن را پذیرا هستم؛ از سرنوشت گریزی نیست؛
چند چیز مرا در این وضعیت فاجعهآمیز تسکین میدهد:
- فداکاری مردمم، شجاعت و اراده آنها در برابر جنایات مکرر، مردمی که هنوز ایستادهاند، پیامهای همبستگی و حمایتی که از گوشه و کنار جهان میرسد، از سوی مردمی باوقار، دلیر و خیرخواه که از یک آرمان عادلانه و شریف دفاع میکنند.
این پیامها از سوی افرادی فوقالعاده میآید، آنها به من کمک میکنند تا بر این وضعیت وحشتناک بیسابقه غلبه کنم،
پیامهایشان که از صمیم قلب برخاستهاست؛
به افرادی که خواهان کمک کردن هستند فقط میگویم که مهمترین کمک همین همبستگی اخلاقی، پشتیبانی شماست که به من قوت میبخشد.
*******
عصر بخیر،
از غزهی زیر بمب مینویسم
امروز دوشنبه 30 اکتبر 2023 است، ساعت 8 بعدازظهر
امروز صبح، درخت لیموی خانهمان را آب دادم
کمی آب،
چرا که آب در غزه کمیاب است،
اما این حیاتی است که درختان ما رشد کنند و در فلسطین رشد کنند.
آنها نماد صلح، امید و زمین هستند
این سرزمین فلسطینی
این زمین سوخته که امروز
زیر آتش و بمب است.
آنها، این کینهورزان، فراموش کردهاند که
درختان زیتون و لیموی ما از اشغال و استعمار و رژیم آپارتاید سالمندترند.
24 روز از آغاز این کشتار جدید غیرنظامیان فلسطینی در غزه میگذرد.
بعدازظهر امروز تانکهای اسرائیلی بدون تهاجم زمینی گسترده، به شمال و شرق نوار غزه چند بار نفوذ کردند.
ارقام و آمار موقت تلفات که توسط وزارت بهداشت فلسطین و سازمان های بینالمللی حاضر در محل ارائه میشود بدین قرار است:
8645 فلسطینی از جمله 3490 کودک جان باختهاند،
2150 زن و 560 سالمند،
21460 مجروح،
116 پزشک و پرستار در پی بمباران شدید اسرائیل کشته شدهاند،
1600 نفر زیر آوار ماندهاند،
36 روزنامهنگار فلسطینی و
19 مامور دفاع مدنی به قتل رسیدهاند،
همچنین 2000 دانشآموز و دانشجو،
و 76 معلم؛
همه این افراد بهدست ارتش اسرائیل به قتل رسیدهاند.
32 هزار خانه، مسکن و عمارت غیرنظامی بهطور کامل ویران شده است.
نوار غزه شاهد وضعیت اسفباری است که قبلاً هرگز برای کل جمعیت غیرنظامی دیده نشده بود.
یک فاجعه انسانی واقعی!
اما این درعینحال حاکی از 24 روز سربلندی، پایداری، مقاومت و اعتماد برای کل جمعیت غیرنظامی است؛ کسانی که وابسته به سرزمین و موطن خود فلسطین هستند.
دوستی فلسطینی،
از غزهی مقاوم و پُرعزت.
*******
عصر بخیر از غزه زیر بمبها
ساعت 8 بعدازظهر روز یکشنبه 29 اکتبر 2023 است.
ابتدا میخواستم از همه دوستان و حامیان با حسننیت به خاطر پیامهای همبستگی که برایم فرستادید و حاکی از نگرانیتان از بیخبری طی این دو روز گذشته بود تشکر کنم.
دو روزی که بدون اینترنت و بدون هیچگونه ارتباط با داخل و خارج گذشت.
در این دو روز ترس همه جا حکمفرما بود زیرا در صورت قتلعام یا جنایات فجیع، حتی نمیشد با امدادگران هم تماس گرفت.
ابراز نگرانی شما مرا تسکین میدهد، مرا، یک فلسطینی غزه که هر روز بیشتر در زندان ویران شدهاش منزوی میشود.
میدانم که همه در این دو روزِ انزوای فلسطینیها در غزه نگران بودهاند.
دو روز وحشتناک را بدون هیچ خبری از عزیزان و خانوادههایمان گذراندیم؛
و بدون آن که بتوانیم خبری از سلامت خود برای اطمینان دادن به دوستان و حامیان با حسننیت بیرون بفرستیم.
احساس انزوا وحشتناک است
وقتی از هراس، اضطراب و ترس احساس درماندگی میکنی و هیچ کاری از دستت برنمیآید.
امروز صبح توانستم کمی خرید کنم.
در غزه مغازهها و سوپرمارکتها بعد از 23 روز تقریبا خالی شدهاند،
23 روز وحشت مطلق
مجازات دستهجمعی برای کل مردم
و مواجهه با سکوت همدستانه جامعه رسمی بینالمللی.
خوشبختانه، کسان زیادی همچنان در همبستگی با خلق فلسطین و مردم غیرنظامی غزه حضور دارند.
شمارش موقت این نسلکشی جدید که بهخوبی برنامهریزی شده چنین است:
8325 فلسطینی کشته شدهاند از جمله 3085 کودک و 1746 زن.
بیش از 18457 مجروح وجود دارد و حداقل 1500 نفر زیر آوار باقی ماندهاند که در میانشان بیش از هزار کودک وجود دارد.
87 نفر از کارمندان فلسطینی سازمانهای بینالمللی که در غزه مشغول به کار بودهاند تاکنون به قتل رسیدهاند،
105 پزشک، پرستار زن و مرد، راننده آمبولانس و پرسنل درمانی به قتل رسیدهاند؛
بیش از 25 آمبولانس منهدم شده،
12 بیمارستان و 32 درمانگاه به کل از کار افتادهاند.
امروز تنها 24 کامیون کمکهای بشردوستانه وارد نوار غزه شد.
32 خبرنگار کشته شدهاند؛
40 درصد خانهها دیگر غیرقابلسکونت هستند
و فهرست خسارات انسانی و مادی بسیار طولانی است.
با دوستی از غزه.
*******
سلام از غزه
امروز 29 اکتبر است
من حالم خوب است و کل خانوادهام هم همینطور.
اشغالگر، شبکه اینترنت و تمام شبکههای ارتباطی را قطع کرده
حتی در خود نوار غزه تماسها ناممکن گشته.
دیگر ارتباط ما با غزه و جهان قطع شده.
وضعیت همچنان در نوار غزه فاجعهبار است.
ارتباط بسیار محدود شده.
یکشنبه، از غزه پُرکرامت
[از خبر سلامتی که دادی بسیار خوشحال شدیم.
ما تلاش میکنیم پیغامهای مملو از انسانیت و مقاومت تو را در میان ایرانیان پخش کنیم.
از صمیم قلب مرگ عمویت یوسف را تسلیت میگوییم.
ما با تمام وجود در همبستگی با شما هستیم و به هیچوجه این همدلی را رها نخواهیم کرد.
در اینجا و در همه جا همبستگی عمومی با آرمان فلسطین در حال پیشروی و شدت یافتن است.
دستت را با صمیمیت میفشاریم!
جمع اندیشه و پیکار]
*******
عصر بخیر، از غزه مینویسم
امروز پنجشنبه 26 اکتبر 2023 است.
خبر غمانگیزیست
امروز عمویم، یوسف را از دست دادم!
برادر بابام که 77 سال سن داشت.
او بهطور طبیعی فوت کرد،
اما برگزاری مراسم تشییع جنازه، مهیا کردن مجلس عزاداری سه روزه آنطور که اینجا رسم است آنهم در این وضعیت انفجاری نوار غزه، زیر ادامه بمبارانهای شدید اسرائیل، بسیار سخت بود.
در تشییع جنازه عمویم فقط شش نفر حضور داشتند، سه تا از پسرانش و دو تا از برادرانم.
وضعیت امکان بیشتری نمیدهد.
غمِ بیپایانی این منطقه ویرانشده را که برای بیستمین روز متوالی زیر بمباران است فراگرفته.
20 روز جنایات مکرر
7000 فلسطینی کشته شدهاند که 3000 تای آنها کودک بودهاند؛
بیش از 17500 مجروح در بیمارستانهایی تجمع کردهاند که دیگر هیچ امکاناتی ندارند.
بیش از 1300 نفر زیر آوار ماندهاند؛
جمعیت غیرنظامی، وحشتزده در یک وضعیت غیرانسانی فاجعهبار بهسرمیبرد.
یک گُردان ویژه اسرائیل، صبح امروز وارد شمال نوار غزه شد و سپس عقبنشینی کرد؛
در حال حاضر عملیات زمینی وجود ندارد؛
مردم فلسطینی غزه با وجود این همه تلفات انسانی و با وجود ویرانی عظیم این منطقه، همچنان سربلند و مصمم ایستادهاند.
فردا اوضاع بهتر خواهد شد،
باید امید خود را حفظ کنیم.
با دوستیهای فلسطینی
از غزه پُرکرامت.
*******
سلام، از غزه سخن میگویم
امروز سهشنبه 24 اکتبر 2023 است ساعت 9 شب.
حالم خوب است.
یک فلسطینی به درخت زیتون میماند
نماد صلح، امید و دلبستگی به سرزمین خویش است
ریشهکن کردنش غیر ممکن است
با وجود وحشت مطلقی که غزه را فراگرفته،
خلق فلسطین مصمم،
شجاع و صبور ایستاده است.
او همیشه حاضر است خون خود را برای آزادی، برای درختان زیتون و سرزمین خود بدهد.
او شایسته زندگی میکند و ایستاده میمیرد.
اینجا سرزمین ماست
با وجود جنایات و کشتارها
اینجا را ترک نخواهیم کرد.
18 روز از این تجاوز جدید اسرائیل به غیرنظامیان در غزه میگذرد،
18 روز جنایات مکرر اسرائیل.
توصیف این وضعیت اسفناک در این منطقهی ویران بسیار دشوار است
اما 18 روز است که مقاومت و باز هم مقاومت ادامه دارد
و هر لحظهاش مملو از افتخار و بردباری است.
با بهترین دوستیهای فلسطینی
از غزهی پُرکرامت.
*******
با سلام از غزه
امروز روز دوشنبه 23 اکتبر 2023 ساعت 7:30 عصر است.
شب وحشتناکی را گذراندیم.
250 حمله هوایی اسرائیل که از نیمهشب تا پنج صبح آن هم فقط روی شهر غزه ادامه داشت.
صدای بسیار بلند ناشی از بمباران شدید همه فضا را پر کرده بود.
یک سنجش موقت از تعداد قربانیان و زخمیها پس از این هفده روزی که از تجاوز جدید اسرائیل به غزه میگذرد حاکی از این ارقام وحشتناک است:
5125 فلسطینی کشته شدهاند که در میان آنان 264 کودک 1123 زن و 390 سالمند وجود داشتند.
15370 مجروح در بیمارستانهایی که دیگر هیچ گنجایشی ندارند تلمبار شده و از هرگونه مراقبت یا دارویی بیبهرهاند. آنان کماکان در خطر بمباران هستند.
1500 نفر زیر آوار ماندهاند.
20 هزار خانه و مسکن بهطور کامل ویران شده است. به اینها باید 36 مدرسه 32 مسجد و 3 کلیسای ویران شده را افزود.
امروز تنها 18 کامیون امکان یافتند از طریق گذرگاه جنوبی رفح وارد نوار غزه شوند.
در این کامیونها بطریهای آب، مقداری غذا، کمی دارو و تجهیزات پزشکی وجود دارد؛ اما نیاز کل جمعیت غیرنظامیِ وحشتزده بسیار زیادتر از این حرفهاست، این به یک فاجعه انسانی تمامعیار میماند.
فلسطینیهای غزه بعد از 17 روز بمباران دائمی، کماکان ایستادگی میکنند، مقاومت میکنند، پایداری میکنند و در یک کلام وجود دارند.
مراتب دوستیِ فلسطینی ما را بپذیرید
از غزهی پُرکرامت.
*******
با سلام از غزه
امروز جمعه 20 اکتبر 2023، ساعت 5 بعدازظهر.
من هنوز اینجا هستم.
این چند خط را کتبی مینویسم چون شبکه اینترنت در محله ما به کل از بین رفته است، حتی ارتباط از طریق تلفن هم بسیار دشوار شده.
تماس با نزدیکان و خانوادههایمان هم در نوار غزه قطع شده است.
فعلا که محکم ایستادهایم؛ دو هفته ایستادگی و پایداری در برابر این تجاوز و این فاجعه انسانی.
اما تا کی قرار است تحمل کنیم؟
********
امروز پنجشنبه 19 اکتبر 2023 است، ساعت 7:30 بعدازظهر
عصر بخیر، در غزه هستم.
وضعیت اسفناکی فلسطینیان غزه را احاطه کرده است.
امروز صبح خانه را ترک کردم تا کمی غذا و چند بطری آب بخرم.
بمباران شدید، روز و شب در سراسر نوارغزه ادامه دارد.
جمعیت غیرنظامی وحشتزده هستند اما مصمم و قاطع.
من همیشه تلاش میکنم رسانههای فرانسوی زبان را در جریان اوضاع بگذارم و مشاهداتم را به آنها منتقل کنم؛ اینبار اجباراً با تلفن تماس برقرار کردم زیرا اینترنت بسیار ضعیف است.
متوجه شدم که برخی رسانهها مرا سانسور میکنند.
آنها ترجیح میدهند ندانند که مردم غیرنظامی، زیر بمبها چه رنجی را باید متحمل شوند.
به آنها میگویم: من از شما نمیخواهم طرفدار فلسطین باشید، فقط طرفدار عدالت و حقیقت باشید.
هیچکس قادر نخواهد بود واقعیت این لحظات را پنهان سازد.
در نوارغزه فقط احزاب سیاسی و جناحهای نظامی وجود ندارند،
اینجا یک جامعه مدنی بسیار سازمانیافته نیز وجود دارد، زنان فلسطینی فعال و در صحنه، جوانانی که داوطلبانه کمک میکنند و کلا مردمی که برای آیندهای بهتر برای غزه و فلسطین میجنگند. آیندهای سرشار از صلح و امید.
کمکهای بشردوستانه هنوز وارد غزه نشده است.
مردم غزه علیرغم نیازهای فراوان، علیرغم این فاجعه انسانی که همه را در اینجا تحت تأثیر قرار میدهد، این فاجعهی بیسابقه، چندان طالب این کمکها نیستند، بلکه قطع فوری و بلافصل این تعرض جدید اسرائیل را میخواهند. تعرض و حملاتی که غیرنظامیان را هدف قرار داده است.
تا سیزدهمین روزی که از حمله نظامی میگذرد، نزدیک به 4000 فلسطینی کشته شده که بسیاری از آنها زنان و کودکان میباشند.
اگر در آینده خبری ندادم نگران نباشید.
شبکه اینترنت در محلهمان از بین رفته است.
من محکم ایستادهام و هنوز اینجا در خانه هستم.
فعلاً صبر میکنم.
با قلبی آکنده از دوستی فلسطینی، از غزهی مقاوم، از غزهی پُرکرامت.
*******
با سلام از غزه
عصر دوشنبه 16 اکتبر 2023 است ساعت 11 شب
من حالم خوب است.
فعلا محکم ایستادهایم.
یک روز جدید، مقاومت و تابآوردن.
روز جدیدی از مقاومت، عزم و سربلندی علیرغم نگرانی، خشم و بمباران شدید.
کمی غذا،
کمی آب،
تا بتوانیم در شرایط بسیار دشوار نوارغزه دوام بیاوریم.
وضعیت اسفباری است که از چندین دهه پیش در نوار غزه پیش نیامده بود.
یک فاجعه انسانی واقعی.
توصیف کردن وحشت مطلق، بسیار دشوار است.
دهمین روز تجاوز نظامی جدید اسرائیل به غیرنظامیان نوارغزه است با تلفات بسیار سنگین در میان قربانیان غیرنظامی؛
مردمی را که دنیای رسمی، دنیای همدست، به سرنوشت خود رها کرده است.
از پیامهای حمایت و تشویق شما بسیار سپاسگزارم.
نگران ما نباشید، من کماکان در خانه هستم
در انتظار اندوه و شهادت دادن.
من همیشه مصمم خواهم ماند
من همیشه یک صلحطلب فلسطینی خواهم ماند،
کسی که آرزوی صلح وعدالت دارد و دلبسته به سرزمین و میهنش است،
خوشبین به آیندهای بهتر برای فلسطین و مردم آن که چیزی جز آزادی نمیخواهند.
فردا، روزی نو فرامیرسد، امیدی نو.
دوستی فلسطینی، از غزهی زیر بمبها، غزهی مقاوم و غزهی پُرکرامت.
*******
امروز یکشنبه 15 اکتبر 2023 است، ساعت 10 شب
عصر بخیر، از غزه
قبل از هرچیز باید بابت عکسهایی که تلاش کردم روی فیسبوک بگذارم عذرخواهی کنم. ظاهراً آنها عکسهای بمبارانهای شدید نوارغزه توسط اسرائیل را به همراه نوشتهها حذف میکنند.
بله، بیعدالتی نسبت به فلسطینیان و دوستان آنها حتی در شبکههای اجتماعی برقرار است.
همچنین از همه خیرخواهانی که برایم پیامهای حمایتی ارسال کردند و نتوانستم به فریادهای قلبی آنها پاسخ دهم عذرخواهی میکنم.
یک نسل کشی واقعی در غزه جریان دارد.
تابهحال، جنون اشغالگری بیش از 2700 کشته فلسطینی به بارآورده که شامل 800 کودک و 650 زن میشود. و این صرفاً تلفات موقتی است.
11000 مجروح که در میان آنها 4700 کودک و 3600 زن هستند.
اسرائیل بهطور منظم به تخریب عظیم تمامی زیرساختهای غیرنظامی در این منطقه پرداخته که منجر به یک وضعیت فاجعهبار انسانی برای ساکنان و آوارگان خواهد شد.
فلسطینیهای غزه در حال تحمل وضعیتی غیرقابلتحمل هستند.
برخی رسانههای فرانسویزبان از من دعوت میکنند تا شهادت بدهم، من تمام تلاشم را میکنم که عینی باشم، حتی اگر توصیف وحشت و جنایاتی که در جلوی چشم دارم بسیار دشوار باشد.
اما همین شهادت دادن برایم مایه آرامش است زیرا میتوانم احساساتم را ابراز کرده و خشم خود را آرام کنم، حتی اگر برخی از رسانهها وقتی از رنج مردم غیرنظامی، در زیر بمبهای اشغالگر صحبت میکنم حرفم را قطع کنند.
یک روز جدید و مملو از نگرانی و ناراحتی را گذراندم، زیرا که دیروز اجباراً همسر و پنج پسرم را به جنوب بردم تا شاید از این بمبارانها مصون بمانند.
همانطور که قبلاً توضیح دادم، تصمیم من برای ماندن در خانه، نه خودکشی است و نه یک ژستِ قهرمانانه، این صرفاً انتخاب فردیست که از طریق دلبستگی به سرزمین خود مقاومت میکند.
اگر امروز خانهام را ترک کنم، فردا شهرم را ترک خواهم کرد و سپس فلسطین را به مقصدی نامعلوم ترک خواهم کرد.
من نمیخواهم در بازتولید تبعیدی جدید برای مردمی که به دنبال یک زندگی با کرامت در سرزمین خود هستند، شرکت کنم.
در مورد زندگی روزمره زیر بمبها چیزهای زیادی برای گفتن دارم، همه را به فردا موکول میکنم.
با امید!